۰ نفر
۴ دی ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۷

علی میرزاخانی سردبیر روزنامه دنیای اقتصاد در سرمقاله امروز نوشت:می‌گویند انسان دو نوع معلم دارد: آموزگار و روزگار. آنچه به شیرینی از اولی نیاموزد دومی به تلخی به او یاد می‌دهد.

این معادله برای مثلث سیاستمدار، اقتصاددان و قوانین آهنین اقتصاد نیز برقرار است. سیاستمداران اگر به هشدارهای اقتصاددانان و تئوری‌های آزموده‌شده اقتصادی بی‌توجهی کنند، دیری نخواهد پایید که قوانین آهنین اقتصادی، حقانیت همان هشدارها و تئوری‌ها را به تلخی به آنها یادآوری خواهد کرد.

داستان نرخ ارز در ایران همواره با همین معادله قابل تبیین است. سیاستمداران به دلایل مختلف معمولاً اجازه نمی‌دهند سیاست ارزی براساس مبانی کارشناسی تنظیم شود و لاجرم قوانین آهنین اقتصاد به‌صورت تلخ‌تری این تنظیم معادله را بر کشور تحمیل می‌کند. تنها تفاوت این دو روش هم در این است که در اولی (تنظیم خودخواسته سیاست‌ ارزی با مبانی کارشناسی) می‌توان از فرصت‌های آن به‌طور کامل بهره جست، ولی در دومی (تحمیل سیاست ارزی ازسوی قوانین آهنین اقتصاد) نه‌تنها بسیاری از فرصت‌ها به باد داده می‌شوند، بلکه سیگنال‌های بی‌ثباتی اقتصادی و ناتوانی مدیریتی نیز به جامعه ارسال می‌شود.

تحولات اخیر بازار ارز را می‌توان در همین چارچوب تحلیل کرد. تثبیت نرخ اسمی ارز اگر قبل از آغاز برجام توجیه داشت در یک سال اخیر فاقد توجیه بوده است؛ چراکه باعث تجمیع فشار تورمی روی نرخ ارز شده و آسیب‌پذیری بازار ارز را در برابر هر تلنگری تشدید کرده است. این تلنگر در هفته‌های اخیر به‌صورت تقویت قیمت جهانی دلار بر بازار ارز وارد شد و پیش‌بینی محتوم تحقق یافت.

به‌عبارت دقیق‌تر، این تلنگر باعث شد آنچه را که سیاست‌گذار باید به تدریج در طول یک سال انجام می‌داد، فشار قوانین آهنین اقتصاد در کمتر از یک ماه به اقتصاد تحمیل کند.

با این تفاوت که مزایای تعدیل تدریجی نرخ ارز در طول یک سال گذشته سوخت شد. تحولات هفته اخیر هم از همین جنس است. هفته گذشته شاخص جهانی دلار تحت تاثیر سیاست فدرال رزرو آمریکا از حدود 9/ 100 به مرز 6/ 103 جهش کرد که به مفهوم رشدی بالغ‌بر 5/ 2 درصد است (البته مقداری از این رشد در پایان هفته تخلیه شد). طبیعی بود که رشد این شاخص جهانی، قیمت دلار در برابر ریال را که حول و حوش 3920 تومان بود، تحت‌تاثیر قرار دهد و دلار را به بالای 4000 تومان برساند. متاسفانه سیاست‌گذار همیشه مرزهایی را برای خود حیثیتی می‌کند که فاقد معنا و مفهوم خاصی است؛ همان‌طور که در تعلل پنج ماهه برای عبور دادن دلار مبادله‌ای از مرز 3000 تومان مشاهده شد.

آنچه باید اولویت اصلی سیاست‌گذار ارزی باشد مهار «محدوده نوسان نرخ ارز» است تا مانع جذابیت سفته‌بازی در این بازار شود. این سیاست، محتاج نوعی مدیریت پیشگیرانه است که فشار تورم انباشته‌شده روی نرخ ارز قبل از علائم بحران تخلیه شود وگرنه با وقوع بحران، مقابله با قوانین آهنین اقتصاد غیرممکن خواهد بود، چطور که در دو سال پایانی دولت قبلی غیرممکن شد.

به‌هر‌حال، تصمیم‌سازان اقتصادی در برابر تحولات اخیر بازار ارز می‌توانند دو سیاست متفاوت داشته باشند: اول اینکه به حرف‌های شعاری از جنس «افزایش نرخ ارز موقتی است» ادامه دهند و از کاهش قریب‌الوقوع قیمت دلار خبر بدهند و دوم اینکه از این موقعیت، فرصتی برای رونق اقتصادی بسازند. متاسفانه به‌نظر می‌رسد برخی از تصمیم‌سازان، سیاست اول را انتخاب کرده‌اند که در وضعیت رکودی فعلی به بخش تقاضا سیگنال می‌دهد تقاضاهای خود را به تعویق اندازند که تشدید رکود، نتیجه محتوم این سیاست است. ضمن اینکه باعث آغاز نوعی مسابقه ‌طناب‌کشی بین نرخ بازار و اراده تصمیم‌ساز می‌شود که جز فرسایش فعالیت‌های اقتصادی مولد به نفع نیروهای سفته‌باز، حاصلی در بر نخواهد داشت.

با انتخاب سیاست اول، چنانچه سیاست‌گذار به فرض محال موفق هم بشود فقط یک موفقیت اسمی را که هیچ مابه‌ازای واقعی به نفع اقتصاد ندارد، به نام خود ثبت خواهد کرد، اما انتخاب سیاست دوم باعث شکسته شدن قفل رونق که پاشنه آشیل دولت است، خواهد شد. می‌توان ثابت کرد که بسیاری از گره‌های فعلی اقتصاد کشور اعم از رکود تقاضا، مقاومت نرخ بهره در برابر کاهش، عقب‌نشینی تولیدات داخلی و حتی ضعف بازار سرمایه، ریشه در تثبیت نرخ ارز و وعده‌های مخرب برای کاهش بیشتر این نرخ دارد.

امید می‌رود تصمیم‌سازان اقتصادی و سیاسیون بالادست آنها، با شیفت از سیاست اول به سیاست دوم و اتخاذ سیاست مهار نوسان در حول و حوش سیگنال بازار به جای تثبیت نرخ اسمی، خود را از اسارت یک پیروزی اسمی رها کنند تا رهایی اقتصاد از اسارت رکود امکان‌پذیر شود. پذیرش واقعیت موجود که البته می‌توانست به جای رویکرد منفعلانه فعلی با اراده خود سیاست‌گذار ممکن شود، کم‌هزینه‌ترین مسیر (طبق اکثر مطالعات پژوهشی هر 10 درصد افزایش نرخ ارز حداکثر 5/ 1 واحد درصد نرخ تورم موجود را افزایش می‌دهد) برای رکودزدایی از اقتصاد است، ضمن اینکه کابوس شوک ارزی را نیز از چشم‌انداز اقتصاد کشور محو می‌کند.

3535

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 615488

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 32
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۶:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    72 1
    مسئولان به فکر اختلاس و دزدی و چاپیدن ثروت ملی بود ه در دسترس برای خدمت رسانی نیستند
    • بی نام IR ۰۹:۴۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      42 2
      ای بابا، تا به حال کدوم مسوولی به فکر این مردم بوده؟
  • عرفان A1 ۰۷:۵۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    64 9
    پیش به سوی دلار 5000 تومانی البته با تدبیر و امید .
  • بی نام IR ۰۹:۰۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    27 1
    نرخ ارز هم داستانی شده
  • بی نام IR ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    33 1
    قیمت ها همین طور می ره بالا، هیچ کی هم جلودارش نیست
  • بی نام IR ۰۹:۰۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    20 2
    وقتی دولت دلار بودجه رو 3300 تعیین می کنه، طبیعیه که دلار 4 هزار تومان بشه
  • بی نام IR ۰۹:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    18 1
    نقطه تعادلی نرخ ارز کجاست؟
    • بی نام IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      14 1
      الان که می گن نرخ ارز واقعی، همین رقم فعلیه
  • بی نام IR ۰۹:۱۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    10 13
    مخالفان برجام به خوبی می دانند اگر توافق نمی شد قیمت یک دلار تا امروز از 3 هزار تومان بالاتر نمی رفت.
  • رضا جان IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    17 7
    نقدینگی یک تریلیون و دویست هزار میلیاردی به دلار 10 هزار تومانی سلام می کنه
  • رضا جان IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    22 1
    دلیل اصلی این است: کسری بودجه دولت در پایان سال
  • رضا جان IR ۰۹:۱۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    29 3
    این از نتایج رشد 7.4 درصد نیست؟
    • بی نام IR ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      20 2
      فکر کنم یکی از آثار اونه
  • رضا جان IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    20 1
    دلار در بازار جهانی بالا رود ریال ارزشش کم میشود دلار در بازار جهانی پایین بیاید ارزش ریال باز کم میشود کم شدن ارزش ریال
  • رضا جان IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    26 2
    اگر این اقتصاد قرار است درست شود، اصلا صرافی چرا وجود دارد
    • بی نام IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      25 2
      همین صرافی ها الان دارن دلالی می کنن
  • رضا جان IR ۰۹:۱۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    29 1
    در همه جای دنیا ارزها در بانک ها و شفاف خرید و فروش می شود
    • بی نام IR ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      15 2
      شفافیت کجا بود بابا
  • رضا جان IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    25 1
    مشکلات اقتصاد ما به دست افراد متخصص حل می شود
    • بی نام IR ۰۹:۴۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      25 1
      متاسفانه متخصص ها و کاربلدها کنار گذاشته شدن
  • رضا جان IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    30 1
    بانک مرکزی وقتی دلار بخواد پایین بیاد کار داره ولی وقتی دلار بالا میره فقط نظاره گره.
  • رضا جان IR ۰۹:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    22 1
    يعني اين همه بی ارزش شدن پول ملی دغدغه نمايندگان نيست
  • رضا جان IR ۰۹:۲۱ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    17 2
    بی تردید بی ارزش کردن پول ملی یعنی نابودی تولیدکنندگان و فقط به نفع صادرکنندگان موادخام خواهد بود
    • بی نام IR ۰۹:۴۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
      8 1
      باید نرخ ارز به شکلی تعیین بشه که نه در بخش واردات مواد اولیه آسیب ببینیم و هم اینکه صادرات مان ارزش پیدا کند
  • رضا جان IR ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    17 3
    صادرات موقعی رشد می کنه که صنایع و ماشین آلات کارخانجات نوسازی بشن و از تکنولوژی و دانش روز استفاده بشه تا کالاهای با کیفیت تولید بشه در نتیجه صادرات بیشتر و ارز بیشتر نصیب کشور خواهد کرد
  • رضا جان IR ۰۹:۲۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    16 4
    دولت ها همیشه با پمپاژ ارز نفتی سعی کرده اند قیمت ارز را مصنوعی پایین نگاه دارند. بیشتر کالاهای مصرفی ما هم که وارداتی است، پس پایین ماندن نرخ ارز باعث ارزان شدن این کالاها می شود و رضایت عمومی را به دنبال دارد.
  • رضا جان IR ۰۹:۲۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    13 14
    همیشه که نمی شود دلار را زورکی ارزان نگه داشت
  • رضا جان IR ۰۹:۲۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    22 1
    همیشه بانک مرکزی خودش دلار را نوسان داده. از زمان آقای بهمنی هم همین طور بود، الان هم همینه. دو سال پیش دلار داشت پایین می اومد که آقای سیف با یک صحبت جلوی آن را گرفتند.
  • رضا جان IR ۰۹:۲۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    12 5
    شما يك دليل براى ثابت مانده يا پایين آمدن قيمت دلار براى من بياوريد
  • بی نام IR ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    25 2
    تهش می نوشتین «این بود انشای من» بله یکسری از دوستان فکر می کنند با دلار 7000 تومانی و 10 هزار تومانی اقتصاد رونق می گیرد.در همین یادداشت هم از ترس برای گران شدن دلار گفته می شود. اما ای کاش نویسنده این یادداشت به این موضوع هم اشاره می کرد که وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش پول ملی است و می آمد حساب و کتاب می کرد که هر 100 تومان بالا رفتن قیمت دلار، چقدر به ریال ضربه می زند؟ اصولا در ایران غیر از یک مشت شرکت دولتی یا خصولتی چه جای دیگری را سراغ دارید که صادرات واقعن غیرنقتی داشته باشد تا از افزایش نرخ دلار خوشحال شود؟ بالا رفتن نرخ دلار در ایران به معنای فقر بیش تر طبقه متوسط و ثروتمند شدن طبقه ای است که امثال یادداشت به دنبال آن هستند.
  • بی نام A1 ۱۷:۴۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۴
    1 8
    دوستانی که میگن وظیفه بانک مرکزی حفظ ارزش ریال است فکر کنم در اشتباه باشند چرا که نرخ برابری ارز ها متناسب با اقتصاد کشورهاست تمام اقتصاد کشور که دست بانک مرکزی نیست بانک مرکزی در بهترین حالت میتونه طوری تنظیم کنه که تلاطم شذید نداشته باشیم اما پایین نگه داشتن قیمت دلار به بهانه ی حفظ ارزش ریال کاری عبث و غیرمنطقی و غیر اقتصادی است بانک مرکزی میتواند با سنجش قیمت کالاها در آمریکا و مقایسه آنها با قیمت ایران نسبت قیمت دلار به ریال را به دست آورده و اعلام کند و از تغییرات ناگهانی بدلیل مسافرت و عید جلوگیری کند اما تعیین نرخ برابری دلار به ریال به اقتصاد و تورم در دوکشور بستگی دارد مرسی اه
    • بی نام IR ۰۷:۲۹ - ۱۳۹۵/۱۰/۰۵
      6 3
      مهندس جان از اصلی ترین وظایف بانک مرکزی که به صورت انبساطی و انقباضی هست حفظ قدرت پول و ارزش ریاله، تورم زاییده ی نقدینگی بیش از حد هست و کنتزل میزان نقدینگی کشور به عهده بانک مرکزیه