۰ نفر
۸ دی ۱۳۹۵ - ۰۴:۳۹

اتفاقاتی که در سال‌های اخیر می‌افتد، هر کدام نشانه حوادثی است که در آینده به وقوع خواهند پیوست. لذا نباید از پدیده‌هایی مانند تجمع نوجوانان در پاساژ کورش و سوگواری عمومی برای مرحوم پاشایی به سادگی گذر کنیم. فرهنگ نوجوانی و تسلط به دیالوگ‌های دیجیتال می‌تواند فعالیت‌هایی فراتر از نوشتن اعلامیه‌های انقلابی جوانان نیم قرن قبل داشته باشد.

تحول همیشه از جایی اتفاق می افتد که مردم یا دوست ندارند یا به آن توجهی ندارند. تحول همیشه با تغییر همراه نیست، تکوین هم می تواند در آن وجود داشته باشد. ما می بینیم که عرصه های جدیدی در جامعه ایجاد شده یا اتفاقات جدیدی رخ میدهد که شاید نشان از شکل گرفتن یک عرصه است و ما از آن غافل هستیم. « انسان شناسی شهری » یکی از رشته های علوم اجتماعی است که می تواند این عرصه ها را بشناسد. در کشورهایی که موفق به شناخت و کنترل آسیبها بودند، توانستند بسیاری از آسیبهایی که می توانست از غفلت آنها ار عرصه های تازه رخ میدهد، بکاهند. اما ما همواره سرگرم رتق و فتق سادۀ آسیبهای اجتماعی هستیم و چه بسا به آن رویکردهای مجرمانه و درمانی اتکا داریم و تنها به صورت پلیسی و درمانی با ان برخورد میکنیم. به همین خاطر روز به روز محققین اجتماعی و مشاهده گران شهری بیکارتر میشوند و به ظاهر گروههای امنیتی و درمانگران، اما در واقع اسلحه سازها و دارو سازان خارجی رشد میکنند. شاید شیوه تسلط سرمایه داری موجب شود که ما نگاه واقع بینانه به اجتماعات شهری مان نداشته باشیم و پشت سر هم در چشم ما غبار فرو رود.

عرصۀ جدیدی که امکان تبدیل شدن به یک بمب اسیب اجتماعی دارد و خودنمایی میکند، ظهور فرهنگهای نوجوانی است، آن هم با رواج مهیب تکنیکهای ارتباطی و فراغتی. نسل فرهنگهای نوجوانی جدید، مانند جوانهای قلدر پنجاه سال پیش نیست که هر کدام از یک لوطی سر کوچه حساب می بُرد و زور و قدرت بدنی یکی از عناصر اصلی رشد و خودنمایی آنان بود. خرده فرهنگهای قلدر که شاید میتوانست زمینه اصلی ایجاد و کنترل اجتماعی و آسیب اجتماعی باشد، با جوانان پنجاه سال پیش و دنباله های خفیف آن تمام شد. اینک عرصه، عرصۀ نوجوانی تخیلی است و شاید گذار به آن روز به روز سریعتر اتفاق بیفتد. عرصه ای که نه سر کوچه میخواهد و نه برای شکل گیری عنصر زور لازم دارد. فرهنگ نوجوانان امروز، بیش از آن که اتکا بر بدن و قدرت نمایشی داشته باشد، مواجه با ذهن و تخیلهای کارتونی دوران کودکی است. این فرهنگ بسیار آرمانشهری است و میتواند به شدت تخیلی باشد. عنصر اصلی این فرهنگ این است که قبل از حضور در کوچه و محله، فضاهایی که به علت تعدد و خشونت رانندگی خودروها دیگر امکان حضور را به آنان نمیدهد، شکل می گیرد. یعنی قبل از فهم واقعیت فضاهای دیدنی شهر و مستقیم از تخیل هدایت میشود.

امروز، فرهنگ نوجوانی آمیزۀ عجیبی از تکنولوژی و خیال است. آمیزه عجیبی از رسانه و میل نوجوانی است. فرهنگ نوجوانی اتفاق بزرگی است که شاید باعث شود نسل جدیدی از آدمهای منفرد از بزرگسالان ولی متحد با هم شکل گیرد. از این رو رواج خرده فرهنگهایی که شاید مانند همایش پاساژ کورش ناگهان سر از زیر پوست شهر درآورده و فضایی را به تسخیر خود درآورند، وجود دارد. فرهنگ نوجوانی احتمال وقوع اتفاقاتی جدیدی چون انزوا از خانواده و بی تحرکی، گریز از واقعیت اجتماعی و آموزه های نسلهای پیشین، شبکه ای شدن و موزائیکی شدن، تشکیل گعده های زیرزمینی و ... دارد. به همین خاطر در آینده، نظارت و کنترل خانواده ها بر امر تربیت، رشد و تحصیل به شدت کمتر خواهد شد و موجب شکل گیری تضادهای نسلی گسترده و درگیریهای اساسی خواهد شد که هم اینک خود را در قالب نقد از فرزندسالاری نشان میدهد. هر کودکی تبدیل به یک اودیپ خواهد شد که سلطه والدین را با استفاده ازابزارهای طبیعی و روانی به چالش میکشد. والدین آن را با استعاره فرزندسالاری نقد میکنند، حال آن که این خود نوعی پدرسالاری آینه ای از سوی فرزندان است.

به همین خاطر امکان دارد در گعده ها و فضاهای جدید خرده فرهنگی، که آینده پنج تا ده سال را هدف دارد، فرهنگ مرشد و مرادی در فضاهای زیرزمینی شکل بگیرد که از همین رفتارهای پدرسالارانه نوجوانان شکل میگیرد. رفتارهایی که به جای فرهنگ عینی و اتکا بر زور و پهلوانی، اتکا بر قدرت تخیل و ذهنی سازی امور دارد. هرچه کودکان کارتونی تر و خیال پردازتر باشند، قدرت تحرک بیشتر و جذب گروهی بیشتری خواهند داشت. به این صورت فرهنگ های جدید نوجوانی، امکان شکل دهی به تخیل ها و خرده تفکرهای جدیدی را می دهد که نظیر آن را در فرهنگ های شبه عرفانی حال حاضر هم می بینیم. این اتفاقات تجربه شده است؛ با پیدایش اینترنت، شبکه های هرمی با درآمدسازی تخیلی در سطح کشور به سرعت رشد کردند تا دولت به سختی تواند بر آن مسلط شود. اما اینک این پدیده در سطح شهر، محله یا فرامحله امکان وقوع دارد. هم اکنون شبکه های اجتماعی به شکل دادن گروه های بسیار زیادی فعال شده اند و این می تواند در آینده سلسله شبکه ها را شکل داده و گروه ها را با فراخوان از نظارت رسمی یا کنترل فرهنگی خانواده به دور سازد. هر آن احتمال گم شدن کودکان و پیدا شدن او در یک فضای غیرقابل پیش بینی وجود خواهد داشت. این اتفاقات مثل بمبی خواهند افتاد و قابل پیش بینی و پی جویی جزئی هم نیستند. امری است که تنها به صورت جمعی می توان جلوی آسیبهای آن را گرفت.

« اعتماد » از مهم ترین عناصری است که فرهنگ های جدید در کنار هم شکل می دهند، زبان نوجوانی باعث شکل گیری اعتماد، عاطفه و اتحاد در میان این گروه ها خواهد شد. این زبان - که به خاطر گسست در احساسات و ذهنیت های نسلی از والدین به دور بوده فاصله عمیقی ایجاد کرده است- هیچ گاه قابل فهم و تفاهم نخواهد بود. تفاهم و ارتباط میان نسلها فقط در صورتی میسر است که تفاسیر نوجوانان و والدین درباره یک واقعیت بیرونی صورت گیرد. حال آن که گفت و گوها درباره دنیاهای متفاوت صورت خواهد گرفت و هیچکس هیچ کسی را درک نخواهد کرد. در دنیای فارغ از نظارت و حتی فارغ از تفسیر و فهم، امکان هیچ ارتباط و اتحاد بین نسلی وجود نخواهد داشت و هر آن احتمال شکل گیری دریایی از معنویات غیرمکتشفه در میان گروه های نوجوان وجود دارد. دریایی که می تواند فرامحله ای و گسترده باشد. در این دریای فرهنگی که در کشور رخ می دهد، احتمال وقوع هر گونه پدیده از اعم از ناهنجاری، ناهمنوایی تا واکنش های ساختار شکن و انقلابی وجود دارد. مهارت در تکنولوژیهای روز می تواند دامنه کردارهای فرهنگ نوجوانی را به مخاطرات ملی نیز بکشاند.

در عین حال، نهادهای نظارتی بر فرهنگ کودکان تنها تکیه بر توزیع شیر و کلاسهای آموزشی به سبک صدسال پیش دارند و ابعاد فعالیت فرهنگی و نظارت فرهنگی و به تفاهم رساندن میان والدین و کودکان صورت نمی گیرد. به زودی تبعات تقلیل دادن بخش های فرهنگ نوجوانی و تفاهم ارتباطی والدین به حمایت های اقتصادی و بخش خدماتی را خواهیم دید. هر چند این تبعات در اعتیاد گسترده نوجوانان امروز و پایین آمدن سن بسیاری از مخاطرات دیده می شود. رشد حاشیه نشینی و خطر مخاطرات اجتماعی نیز موجب می شود استعداد فضاهای زیرزمینی و اقدامات ضد اجتماعی و ناهنجار در شهر وجود داشته باشد. یعنی هر آن احتمال دارد، آن دنیای خیالی کودکانه ای که ما تصور می کنیم، به خاطر سهل انگاری ها و تک ساحتی شدن توجه ما، به بمبی مهیب و ویرانگر تبدیل شود که هیچ والدینی نتواند نوجوانش را خارج از کنترل قرار دهد، و البته سخت گیری همانا و عمیق شدن فاصله همانا. اصرار بر قدرت والدین همانا و از بین رفتن کورسوهای تفاهم نیز به دنبال آن! باید درباره فرهنگ نوجوانان چاره ای اندیشید و گفت و گوهای بیشتری در خصوص کوره راه آینده نوجوانان این منطقه ترتیب داد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 616696

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 6 =