۰ نفر
۲۷ اسفند ۱۳۹۵ - ۰۵:۴۰

همه مردم احساس می کنند، آن آدم محترم محله و شهر خودشان هستند. ایران دچار آسیبهای اخلاق اجتماعی است و همه و حتی در حوزه دانش هم هر حرفه ای خود را مرکز عالم و اساس تقسیم دانش و اراده راه حل می دانند. این امر ناشی از رند مهاجرت و میراث داری روابط اساطیری گذشته است که امروز جامعه را به چالش کشیده است.

شهرهای ایرانی متشکل از توده هایی است که در اثر تغییرات اجتماعی، از سیستم ارباب و رعیتی روستایی به شهرهای نسبتاً بروکراتیک گذار کرده اند. اما زمانی لازم بود تا تصور ارباب و رعیتی حاکم بر روستا از ذهنها برود و چه بسا تا کنون هم این تصور از ذهن ها نرفته باشد. در طول صد سال قبل، مهاجرت گروه هایی را شهرنشین کرده که به جهت پذیرفتن عادت فرودستی در طول سالها، تصویر از پایین به بالا از روابط اجتماعی داشته باشند و با روزمره شدن این تصور در شهر، چشم انداز رعیت به زندگی در مواجهه با نقش های اجتماعی شهری را شکل گرفته است. تا جایی که می توان گفت شهر میراث دار تصویر مهاجران به رابطه های کوچک-بزرگ شد. یعنی تصویر غالب شهری از روابط اقتدار در نقش ها و حتی گفت و گوها در بستر تصورهای ارباب و رعیتی قرائت شده و به این سان، مردم همواره در تصّور حضور فرادستانی اعم از طبقات بالا، مالکان، مدیران ... و قدرتمندی در ذهن خود هستند. بدین صورت جایگاه اربابی در ذهن مردم محفوظ ماند و گاه به دولت القابی چون "کریمه" دادند.

آزادی، میراث شهر بود و حق، میراث دیگر آن. اینک توده مردم، علی اغم این که خود را هنوز تحت اراده و انقیاد یک تصویر می پندارند، قرار است محق و آزاد باشند. لذا این فرصتها با تصاویر ذهنی افراد تشکیل یک تناقض اساسی می دهد، آزادی برای چه؟ حق چه چیزی است؟ مردم ایران آزادی اراده را دارا شده اند در حالی که هر تصویر بیرونی از آزادی سیاسی و اخلاقی می توانست این تصویر را عینی تر کند و به تحولات اجتماعی مانند انقلاب اسلامی شکل بدهد. آزادی اراده، مایملک توده مردمی است که بتوانند در دایره این فرصت زندگی جدید ایرانی را تعریف کنند. برخلاف این انتظار، همین آزادی اراده به همراه آن تصویر قدیمی، توده های مردمی را به دام فروشگاه های مجلل و سلیقه شخصی انتخاب کالاهای متنوع پرت می کند. چه بسا تبلیغات و بازاریابی به دنبال تسلط بر این تصویر و ذهنی از آزادی برای اقناع توده تحت عنوان حق داشتن سلیقه فردی باشند. به همین منظور همواره در قامت ستاره ها و آدم های دست ساز تبلیغاتی مردم را به پذیرش نقش های مصرفی وا می دارند.

مردم از دست مالکان و حاکمان سخت گیر که تا دوران قاجار به طور کامل بر آن ها مسلط بود، رها شده و اینک خودشان با رأی و حقوق قانونی مالک و ارباب خود شده بودند. اما در این حین، آدم هایی که تجربه مالکیت بر خورد نداشته و سالیان سال به عنوان رعیت تحت انقیاد بودند، منزلت و حقوقی شهروندی به ایشان تعارف می شد. گروه های مردمی که از خویشاوندان و اقوام خود در روستاها دور افتاده و به تدریج به صورت فردی از منزلت برابری با عموم مردم در شهر برخوردار شدند، از احترام ویژه ای بهره مند شدند که حوزه ای خصوصی و سلایق مربوط به آن را داشته و شخصاً بپرورند. در اثر این رهایی و آزادی، نوعی منزلت برابر در دست عموم جمعیت شهرنشین قرار گرفت. اینک، بازارهای جدید، با فروش کتاب رازهای موفقیت، حق داشتن زندگی بهتر و امکان خلاقیت برای همه، مردم را در وضعیت رقابتی از منزلت نیز قرار داده اند تا هر کسی بتواند همه نوع فرصتی از زندگی مطلوب و با سلیقه تر را برای خود متصور شود.

بدین شکل منزلت و تشخص برای عموم مردمی توزیع شد تا بتوانند به آن جایگاهی که از دیرباز برای آنان در اختیار اربابان بوده، برسند. چه بسا میل و طلب مردم تحت الشعاع نیازهایی بوده که اسلامی ندوشن آن را عشق طلبی ناشی از تشنگی می نامید و موجب شده مردم در گودالی به نام منزلت طلبی رقابتی بیفتند. این نتیجه منزلت های برابر و جدیدی است از اربابان به ارث رسیده ولی مردم را به صورت سیری ناپذیری به فرصت های بیشتری که محصول طراحی های بازاری است، سوق می دهد. چه بسا منزلت به خصوص در خدمت بازار و فروشندگان پرستیژ قرار گیرد، بازار و مد، همه را سیراب می کند و توده ها معتاد به کسب منزلت اربابی شده، موج های رشد و تحرک عمودی را روز به روز مواج تر می کنند. توده ی مردم مدام سعی می کنند به رده های بالای منزلت دست یابیند و آدم خاص و با کلاس شهر شوند، اما با وجود این که عیدی های زیادی می دهند، هیچ وقت به تصویر آرمانی از اربابی قدیمی نخواهند رسید.

توزیع انبوه منزلت، تصویری است که همه را در راستای رشد و خلاقیت و تحرک اقتصادی قرار می دهد، اما این ماجرا در وضعیتی شکل می گیرد که به زعم این منزلت یکسان، از طریق حراجی ها و دستفروشی ها و با فروش جنس های ارزان قیمت روز، همه تا حدودی احساس برابری و یکسانی کنند. همین جماعت، به تقلید از آدم های موفق می خواهند که سطح بالا، به روز و سرآمد باشند. توزیع انبوه منزلت، باعث می شود افراد ناآشنا به امور اقتصادی و حتی امور سیاسی، گاه ناخواسته وارد فضاهایی شوند که اطلاعات لازم را ندارند و این همه چک برگشتی و ورشکسته تولید شود. توزیع انبوه منزلت یا حق به جانب بودن همه مردم در همه زمینه ها و داشتن صفت ارباب منشی، آن هم بدون تمرین، چالشی اساسی است، همه احساس می کنند که میدانند و تازه می خواهند دیگران را هم تحت نظر خود قرار دهند. اما توزیع انبوه منزلت، به دلیل در دسترس نبودن ابزارهای مشروع برای ارتقای سطح زندگی، به دلیل رقابتی که در آن هست، می تواند آسیبهای اساسی برای رسیدن به موقعیت نمایشی بهتر از تصویر خود بر شهروندان وارد کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 646834

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 3 =