نیاز به مباحث اصولی و غیرتخریبی در انتخابات

اين آقٓلّ نوعاً از ورود به مجادلات "سياسي داخلي" پرهيز دارم، زيرا، نه روش و نه منش و نه منظور و نه نتيجه "غالب" بر اينگونه مجادلات را مفيد و صواب نميدانم،
قبلاً در يكي چند يادداشت تحليلي يا مختصر، راجع به "اهميت انتخابات رياست جمهوري"، بويژه در اين دوره، و نيز شاخصهايي كه به ان رسيده ام جهت ارجح دانستن يكي بر ديگران، مطالبي عرضه كرده ام، لذا تا موضوع و محتواي ضروري تري احساس نكنم، به خودم اجازه تصديع وقت عزيزان را نميدهم، .

اما
بياد دارم در اوايل بهار ٧٦، دقيقا بيست سال قبل در چنين ايامي، مجموعه يادداشت هايي بعنوان سرمقاله يا مقالات تحليلي، براي تعدادي از روزنامه هاي معدود ان زمان و بعض نشريات تخصصي نوشتم،
در بخشي از ان يادداشتها، تلاشم بر اين بود كه، شاخص هاي مهم و تعيين كننده، حداقل  در سه مساله را، جهت تشخيص "اَوْليٰ" ، از ميان داوطلبان متعدد رياست، و بويژه دو چهره شاخص ان انتخابات، ترسيم كنم،

يكي، شاخص هاي "شخص رئيس جمهور"
، ديگري شاخص هاي "رياست جمهوري" ،
و سوم، شاخصهاي "اقتضائات ملّي" در برهه زمان،

يا باصطلاح غربي ها،
The Indexes of President
The Indexes of Presidency
The indexes of National Requirements

هدف اين بود كه، صرفنظر از گرايشات و علائق شخصي و تمايلات سياسي احاد راي دهنده، و با مصون داشتن خود (افراد) از تاثيرات و القائات ناشي از تبليغات ستادها و جريانات قدرت، كه قطعا در نتيجه انتخاب، ذينفع يا ذي ضرر هستند، يك تصويربي پيرايه و واقعي، و يك چارچوب اصولي و منطقي از "استاندارد هاي شخص مورد إقبال، و منش و برنامه هاي ضروري شخص براي اداره كشور، و ضرورتهاي اقدام و عمل "دولت" جهت مملكت داري، در طول چهار سال اتي و طبعا سالهاي پس از ان، (بدليل تداوم اثار هر دوره رياست جمهوري در سالهاي دور و نزديك پس از اِتمام هر دوره،)، ارائه نمايم.

شايد حدود بيست يادداشت با حجم متوسط ١٥٠٠ كلمه، و سرجمع حدود سي هزار كلمه، در طول بيش از يكماه، از اواسط فروردين تا روز انتخابات نگاشتم، ، البته بدليل حضورم در بعض مراكز رسمي، كه لازمه حضور در انها، پرهيز از شائبه ورود به فرايندهاي انتخاباتي بود، نوعاً از أسامي مطبوعاتي استفاده كردم،

غرض از ذكر اين مطلب، اشاره به نياز گسترده و ضرورت پرداختن به مباحث بنيادي - اصولي، و غير تهييجي و غير تخريبي، در امر انتخابات رياست جمهوري است .

در حاليكه نامزدها (و ستادها و طرفداران انها)، اصولاً بايستي به معرفي غير اغواگرانه و واقعي خود بپردازند، و ضمن ارائه مستدركات قابليتهاي خود در امر "رياست جمهوري"، با تبيين و تشريح شرايط ملّي در مقطع تاريخي كوتاه مدت، و ذكر اولويتهاي ملّي در همه ابعاد حكومتي - دولتي ، به ارائه معقول برنامه هاي خود (پرزيدنسي) بپردازند، و نيز، شخص خود و برنامه هاي خود را در بوته ازمون نظري بگذارند، تا إثبات كنند ميتوانند از عهده مسايل ملّي در چهار-تا هشت سال اينده برايند، و همه اين مهمّات را بدون ايجاد توقعات فزاينده و ناممكن براي ملت، و بدون دادن نقطه ضعف به بيگانه (بواسطه تخطئه گذشته و حريف) بانجام برسانند،... مع الأسف، نوعاً و اكثراً، هم نامزدها و هم ستادها و هم طرفداران و حتي دستگاههاي مجري و ناظر، بر خلاف اين رويه منطقي، اهتمام نخست خود را صرف تخريب رقيب، بمنظور إثبات خودي ، مينمايند.

تاسف بيشتر انكه، انكس كه از دانش، يا تجربه يا زمينه يا قابليت و ظرفيت كمتري در امر خطير رياست جمهوري كم بهره تر است و از درجه بمراتب نازلتري از صلاحيت برخوردار است، نقش تخريبي و تقابلي و تضادسازي و رويكرد مخرب و منفي بيشتري از خود عرضه ميكند.
دقيقاً از اين رو است كه معتقدم، نقش روشنفكران و انديشمندان و صاحبنظران متعهد و بي تعصب و غير جناحي، در روشنگري و تبيين و تشريح شاخصهاي سه گانه ياد شده، (شامل شخص رييس جمهور، منش و برنامه رياست جمهوري و شرايط و مقتضايات ملّي و جهاني در دوره رياست)، بمراتب مهمتر و ضروري تر از نقش ستادها و طرفداران متعصب هر نامزد، ميباشد.

اميد است كه اين عده از مفاخر اجتماع، در مدت باقيمانده تا روز انتخابات، تلاش نمايند محيط جامعه و بويژه فضاي فكري و تبليغي انتخابات را، از عرصه كشمكش و تضادهاي متعصبانه و اغواگرانه، به محيطي معقول، منطقي، اخلاقي و بخردانه تبديل نمايند. سپاس از مرحمت همه عزیزانی که اندیشه و قلم خود را صرف روشنگری و پاسداشت حقائق و حقوق ملت مینمایند.
با ارزوي امنيت، ارامش، صلح، ثبات، پيشرفت، توسعه و تعالي جمهوري اسلامي و ملت صاحب حق ايران.