اگر وزارت علوم اندکی به فکر پیشرفت پژوهش در دانشگاههاست، الزاما باید معاونت پژوهشی خود را مکلف کند تا یک کار جدی در باره بخش های دیجیتال کتابخانه های دانشگاههای مختلف داشته باشد.

فرض این است که همین الان و از این پس، اگر نیازمند سرعت و دقت در کار پژوهش هستیم، لازم است تا در بخش دیجیتال و فناوری های نوین در این زمینه سرمایه گذاری جدی داشته باشیم.

بخشی از این کار به تهیه زیر ساخت های سخت افزاری و نرم افزاری و بخشی هم به فرهنگ سازی در این زمینه در دانشگاههاست. نمی شود انتظار نگارش مقالات علمی ـ پژوهشی از استادان و دانشجویان دکتری داشت، مگر آن که امکانات لازم برای آنان فراهم شود. این کار می تواند با مرکزیت یک دانشگاه بزرگ صورت گیرد و کتابخانه آن دانشگاه، بازوی علمی وزارت علوم در این زمینه باشد. طبعا توجه دارم که در برنامه های این معاونت، بحث از «اولویت دهی به فناوری های نوین» و نیز «توسعه ارتباطات و شبکه سازی» شده اما در عمل، وقتی به امر پژوهش در سطح کارهای دانشجویی می رسد، کار قابل ملاحظه ای دیده نمی شود. بنده شخصا به برخی از این مراکز کتابخانه ای مراجعه کرده، و دیده ام که رکود کامل بر آنها حکمفرماست. البته که کارهایی انجام می شود، اما درست مثل این است که غالب ما از یک لپ تاپ فقط برای تایپ استفاده کنیم و نهایت تعدادی فایل کتاب یا برنامه های معمول م خاصیت را داشته باشیم. از نگاه ناقص این بنده خدا، کارهایی که می شود کرد و اگر شده، می توان آنها را تقویت نمود:

اول آن که نظامنامه و اساسنامه ای که به طور یکسان بتواند همه این مراکز را پوشش داده و ضمن آن به بیان ساختار، اهداف و حوزه مطالعاتی آنان مربوط شود مصوب کند. نظامی که همه مکلف باشند در این مسیر حرکت کنند. در این نظامنامه با هدف توسعه کمی و کیفی بخش های دیجیتال، برنامه ریزی کاملی تدارک دیده شود. در حال حاضر کتابخانه برخی از دانشگاهها فعال، اما غالبا رفتارشان با پنجاه سال قبل تفاوت نکرده است.

دوم این که در یک نقطه مرکزی، همه بخش های سایتی کتابخانه های مرکزی دانشگاهها را به صورت مجازی بهم متصل کرده و امکانات مشترکی را از یک نقطه در اختیار همه قرار دهد تا از کارهای تکراری جلوگیری شده، از عقب ماندگی پرهیز شده، همه بروز و فعال در مسیر پیشرفت از لحاظ کمی و کیفی قرار گیرند. در واقع باید کاری کرد که سایت های گرفتار مردگی نشوند.
سوم این که به استادان آموزش های لازم در این جهت داده شده، و از آنان الزاما خواسته شود تا در دوره های پیشرفته شرکت کنند، مگر آن که اثبات کنند خودشان آشنای به این مسائل و روشها بوده و نیازی به دیدن این دوره ها ندارند.

چهارم این که مصوب شود مسوولیت این کار در اختیار یک گروه ترکیبی متخصص گذاشته شود، گروهی مرکب از متخصصان کامپیوتر از یک طرف، و افراد وارد در امر پژوهش از طرف دیگر و تحصیل کرده های رشته کتابداری که دارای زبدگی باشند از ناحیه سوم. این گروه می بایست نظارت بر سایت های موجود در کتابخانه های مرکزی دانشگاهها بوده و دایما در حال کمک به دانشجویان و ارائه خدمات به آنها باشند.

پنجم این که وزارت علوم دست از خسّت علمی در استفاده از منابع موجود برداشته، اجازه استفاده از پایان نامه های موجود ارشد و دکتری را داده و از قواعد دست و پا گیر و این که فقط سی صفحه اول را می دهند و.... دست بردارد.

ششم آن که طی قراردادهای متعدد، تلاش کند تا منابع موجود که نسخه های دیجیتالی ندارند، به ویژه منابعی که امکان سرچ در آن ها باشد را آماده کنند تا در سرورها گذاشته شده و امکان استفاده از آنها برای دانشجویان فراهم شود. در حال حاضر نمی دانیم وزارت علوم چه اندازه با کتابخانه ملی تفاهم نامه دارد، این در حالی است که آنها به راحتی می توانند کارهای مشترکی در زمینه در دسترس گذاشتن منابع داشته باشند) (من بخش تفاهم نامه های موجود در وبسایت معاونت پژوهشی را دیدم، چیزی در این زمینه نبود).

هفتم این که در یک مرکز اصلی که پایگاه اصلی فعالیت های کتاب و داده های دیجیتالی است، دستور داده شود که تمامی کتابهای موجود فارسی تا چهل سال قبل کاملا اسکن شده و در اختیار قرار داده شود.

این اصول و مانند آن می باید همزمان با تقویت روح پژوهش در میان دانشجویان و تشویق آنان و نیز استادان باشد. شک نباید کرد که سخت گیری هایی که در زمینه مقالات علمی پژوهشی طی دو دهه اخیر بوده، و بانی خیر آن دکتر منصوری، اندکی اوضاع را به سمت پیشرفت برده است، اما فارغ از این که در بالادست، چه مقدار قوانین خوب باشد، دست کم در محیط هایی که ما سروکار داریم، خبری از کارهای جدی پژوهشی نیست و روندی عادی و نیمه مرده در جریان است.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 712343

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 0 =