سالهایی که نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز بود در میان اقشار مختلف، خصوصا جوانان شیرازی و استان فارسی طرفداران خاصی داشت و این مهم به جهت نوع کلام و نحوه رفتار و شیوه برخوردهایش بود.
در سطح کشور هم طرفدار کم نداشت، وقتی برنامه های سخنرانی اش از شبکه های سراسری پخش می شد شاید بعد از حجت الاسلام والمسلمین قرائتی، او بود که مخاطبان خاص خودش را داشت؛ او همواره به روز بود. با سواد و با دانش، روز گذشته حجت الاسلام زائری تعبیر قشنگی درباره اش به کار برد:"دانشمند روزآمد و فهیمی بود که تا سالهای کهنسالی نیز در پی یافت تازه ها بود".
***
اولین آشنایی و دیدار با او حوالی سال 1378 -که مشغول گذراندن دوران خدمت مقدس سربازی در پادگان امام علی علیه السلام منطقه مقاومت بسیج سپاه فارس بودم-شکل گرفت.
آن سالها -که نماینده ولی فقیه در استان فارس و امام جمعه شیراز بود- لااقل هفته ای یک بار برای اقامه نماز ظهر و عصر به پادگان ما می آمد، در وضوخانه با سربازانی چون من به راحتی و بدون تکلف می گفت و می خندید.
به نحوی ساده و صمیمی برخورد می کرد که ما گاهی فراموشمان می شد او کیست و چه مقامی دارد.
پس از اقامه نماز نیز همین اتفاق تکرار می شد. سربازان جوان که شیفته منش و کردار او بودند دورش حلقه می زدند و با او هم کلام می شدند.
او نیز با حوصله تمام حرفهایشان را می شنید و با حوصله بیشتر پاسخشان را می داد.
***
در چند سال پایانی حضورش به عنوان امام جمعه شیراز با نیت خیر، طرحی راه انداخت با نام "فلاحت در فراغت"؛ او در اطراف شیراز شروع به احداث باغ شهرهایی کرد تا اقشار مختلف مردم خصوصا کارمندان اوقات فراغت روزهای تعطیل آخر هفته را در این باغ شهرها سپری کنند و به کشاورزی هم مشغول باشند اما بعدها مخالفت های زیادی با این طرح شد و عده ای از کارشناسان ایجاد این باغ شهرها را موجب تغییر در اکوسیستم منطقه و خشک شدن آب های زیر زمینی دانستند.
مضاف بر آن دلالی های به وجود آمده و استفاده ناصحیح از برخی از آن باغ شهرها نیز همیشه مورد انتقاد بوده و هست؛مثلا مدتی پیش حتی برنامه شوک شبکه سوم سیما نیز به این مساله پرداخت.
شاید اگر در زمان شروع این طرح می دانست چنین اتفاقاتی برای "فلاحت در فراغت" رخ می دهد هیچ وقت آن را اجرایی نمی کرد.
***
و در نهایت این که:
آیتالله «محیالدین حائری شیرازی»، امامجمعه سابق شیراز و از اعضای سابق مجلس خبرگان، این اواخر از رئیس دولت اصلاحات حلالیت طلبید.
«عارضه اخیرم که تکلم در حد «سلام» و «والسلام» است، نه نشاندهنده پایان عمرم است و نه چیز دیگر ولی فرصتی است تا از همه کسانی که در وادی رقابت سیاسی و... به آنها ستم کردهام، حلّیت بطلبم.
مثلا از شخصی پرسیدم شما چرا میگویید خاتمی رئیسجمهور شود؟ او گفت: چون خوشگل است. گفتم: یزید هم خوشگل بود. از دیگری پرسیدم چرا به آقای ریشهری رأی میدهی؟ گفت: چون حافظ قرآن است. گفتم: حجاج بن یوسف هم حافظ قرآن بود. بالاخره اگر در این دنیا حلال نکنند، عاقبتِ روز بازخواستم، سیاهرویی است. از همه حلّیت میطلبم. دعا فرمایید.»
***
روحش شاد و یادش جاودانه باد...
نظر شما