به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، اکبر نبوی این هفته در «چشم شب روشن» با میزبانی از همایون اسعدیان و مهرداد فرید، عدالت در اکران سینمای ایران را به بحث و بررسی گذاشت.
مهرداد فرید در بخشی از برنامه گفت: «گلیم سینمای ایران کوچک است و تعداد آدمها زیاد هستند و همدیگر را هل میدهند تا قطعهای را که در آن ایستادهاند، حفظ کنند و نفرات جدید را راه نمیدهند. این وسط افرادی پیروز هستند که هم فربهتر باشند و هم زور بیشتری داشته باشند.»
وی افزود: «این زور بیشتر، یا به اتکای سرمایه و پول و امکاناتی است که در خلال سالها جمع آوری کردهاند، یا به اتکای دولت است که میتوانند آن قطعه را به اتکای زور دولت حفظ کنند.»
دبیر پیشین شورای عالی تهیهکنندگان با تصدیق بر اینکه کمبود وجود دارد و این کمبود در بخش سالن است، تصریح کرد: «اگر مثلا مانند کشور ترکیه که از نظر جمعیتی هم تعداد با ما است، 2250 سالن داشتیم، شاید این بحثها ضرورتی نداشت. ولی واقعیت این است که تعداد سالنها با حدود چهارصد و اندی پرده سینما در کشور هیچ تناسبی با جمعیت ما ندارد. تولیدات زیاد است در نتیجه این تولیدات در سالنهای ما جا نمیشوند و این است که شروع میکنند به اینکه با زد و بندهای پنهانی و آشکار، عدهای را راه بدهند و عدهای را راه ندهند.»
نقش دولت در عرضه و تقاضا
وی با بیان اینکه مبنا در عرصه توزیع و نمایش، عرضه و تقاضا نیست، توضیح داد: «در عالم اقتصاد، وقتی عرضه و تقاضا معنا دارد که دولت در آن عرصه خودش را دخالت ندهد و تا زمانی که دولت در بخش تولید خودش را همه کاره میداند، به خصوص وقتی که بحث پروانه ساخت و پروانه نمایش را مطرح میکند و حتی بعد از دادن پروانه نمایش، بعضی اوقات اجازه نمایش آن فیلم را میگیرد، نمیتوانید به معنای کامل کلمه موضوع عرضه و تقاضا را مطرح کنید، چون اصلا محقق نمیشود.»
فرید با تاکید بر اینکه توقع بر این است که وقتی کمبودی وجود دارد، حکومت وارد شود و دخالت کند، در عین حال گفت: «ولی دخالت به معنای ایجاد وضعیت پلیسی نیست. واقعیت سینمای ایران به این شکل است که اکنون تعدادی از اشخاص حقوقی ما در سینما، آنقدر چاق و قوی شدهاند که اصلا اجازه بروز و ظهور به فیلمسازان جدید یا نحیف و یا کوچک را نمیدهند.»
این کارگردان سینما به ارائه مثالی پرداخت و عنوان کرد: «اکنون به عنوان شخصی که فقط تهیهکنندهام، فیلمی را میسازم و در سالنی که به طور متوسط در هر سانس 20 تا 30 بلیت فروخته میشود، عرضه میکنم. همزمان با من شرکتی همانند فیلم بنده را تولید میکند و با همین میزان بلیت، آن را عرضه میکند و نمایش میدهد. آن شرکتی که این فیلم را ساخته، ضمنا توزیع کننده و سالندار هم است، فیلم بنده را کم کم از دایره اکران خارج میکند. البته نه به شکل قطعی و کامل، بلکه فیلم بنده را در سانسهای مرده و در سانسهایی که به طور معمول مردم برای تماشای فیلم نمیروند، میگذارد اما فیلم خودش را در موقعیت و در سانسهای خوب نمایش میدهد و آن فیلم ادامه پیدا میکند ولی فیلم من حذف میشود. مشابه من طی سال، فیلمهای بسیاری میآیند و به این ترتیب قربانی میشوند.»
وی با بیان اینکه نیروی ناظر وجود دارد، گفت: «ولی نظارت، نظارت دخالت کننده نیست. ما الآن ضعف ضوابط و قوانین را داریم.»
فرید دخالت دولت را نه به معنای تعیینکنندگی جدول نمایش سالانه بلکه به معنای ایجاد ضوابط و قوانین دانست و اظهار کرد: «همان تجربهای که در سینماهای بزرگ دنیا اتفاق افتاده را باید اجرایی کنیم، این تجربه را سینمای هالیوود داشته بهطوریکه در حدود 60 سال پیش با این وضعیت روبه رو شدند و شرکتهایی را که خیلی چاق شده بودند، به وسیله قوانین جدید محدود کردند.
وی با یادآوری اینکه سینما دارای سه عرصه تولید، توزیع و نمایش است، افزود: «در هالیوود، این سه عرصه را تفکیک کردند و به شرکتهای بزرگ گفتند شما مخیر هستید از این سه، یکی را به دلخواه انتخاب کنید ولی هر سه را نمیتوانید داشته باشید. چون کسی که هر سه عرصه را پر کند، وقتی که تعداد سالن محدود است، قاعدتا به کسی که تک عرضه است راه نمیدهد چون توان رقابت ندارد، در نتیجه مجبور است کنار بکشد و یا بیاید خواستههای آنها را تمکین کند. در ایران هم باید دولت با وضع قوانین و ضوابط، فعالین عرصه سینما را وادار به انتخاب یکی از این سه عرصه کند.»
وقتی تهیهکنندگان سینمادار هم هستند
در ادامه این برنامه، همایون اسعدیان با اشاره به مسیر تولید، توزیع و نمایش در سینمای ایران بعد از انقلاب، گفت: «بعد از انقلاب، سینمای نوپای ایران با تعدادی تعاونی کوچک و یک عده آدم علاقهمند، شروع بهکار کرد. بنیاد فارابی هم از آنها حمایت میکرد و وام در اختیارشان میگذاشت و آنها را تشویق میکرد. همه اینها، همپای هم جلو نیامند و بطور طبیعی بعضی از اینها چه از جهت اقتصادی و چه از جهت فرهنگی نسبت به دیگری سبقت گرفتند یا عقب افتادند. مسیر طبیعی سرمایه این افراد را به سمتی برد که آنهایی که از جهت اقتصادی موفقتر بودند، بتوانند کم کم دفاتر پخش خود را راه بیندازند و در مرحله بعدی که قویتر و به قولی فربهتر شدند، بتوانند سالنهای سینما را هم داشته باشند.»
وی افزود: «الآن بسیاری از تهیهکنندگان ما یا صاحب یک سالن سینما یا مجموعهای از سالنهای سینمایی هستند یا تحت اجارهشان است. اگر امروز دولت بیاید بگوید اسعدیان تکلیفت را روشن کن، اگر تهیه کننده هستی دیگر حق نداری سینما داشته باشی، قطعا سینمایم را به برادرم یا یکی از نزدیکانم میدهم و در واقع سینمایم را حفظ میکنم.»
رییس شورای صنفی نمایش هشدار داد: «ما را نبرید در این وادی که دولت را وارد کنیم و از طرفی چرخههای معیوب را ایجاد کنیم و ما را به این سمت میبرد کارهایمان را پنهانی انجام دهیم. یک زمانی مطرح شد، دفاتر پخش بیشتر از پنج فیلم در سال نمیتوانند پخش کنند، دفاتر پخش قوی که علاقهمندان زیادی داشتند که فیلمشان را به آنجا بدهند، دو دفتر اقماری به اسم دیگری راه انداختند و کار پخش را انجام میدادند ولی بعد از چهار سال به این نتیجه رسیدیم که محدودیت برای پخش نداشته باشیم.»
وی یادآور شد: «در زمان قبل از انقلاب نیز، چند تهیه کننده بزرگ ما دارای سینما هم بودند و حتی الآن در آمریکا نیز به همین شکل است و وقتی کمپانی پارامونت پیکچرز یا یونیورسال استودیوز فیلمی را ارائه میکند، 3 هزار سینما از خودش دارد که فیلمش را اکران کند و نمیآید فیلمی را با مثلا سرمایه 200 میلیون دلاری بسازد و بعد منتظر باشد که آیا سینماها فیلمش را اکران میکنند یا خیر؟ طبیعتا آنها طی صد سال به این نتایج رسیدهاند.»
اسعدیان در خصوص ایران اظهار کرد: «اینجا نیز تهیهکنندگان به این سمت میروند، یک روزی به منوچهر محمدی گفتم من خیلی خوشحال هستم که شما صاحب سینما شدید و آقای شایسته هم سینما دارد و دیگر مجبور هستید با همدیگر کنار بیایید و فیلمهای همدیگر را به اکران بگذارید. اگر به این شکل باشد مجبور هستند به یکدیگر امتیاز دهند ولی اگر فقط یک نفر با این ویژگیها باشد، واقعا خطرناک است.»
بزرگترین سینمادار ایران
وی بزرگترین سینمادار در ایران را حوزه هنری معرفی کرد و گفت: «حوزه هنری تقریبا 100 سالن سینما دارد و حتی تعیین تکلیف هم میکند و میگوید این فیلم را دوست ندارم و نمیگذارم با وجود اینکه، فیلم پروانه ارشاد هم داشته باشد.»
کارگردان «طلا و مس» یکی از اشکالات موجود را دولتی بودن و دولتی نبودن در عرصه فرهنگ خواند و بیان کرد: «نمیتوانیم بگوییم دولت در پروانه ساخت و پروانه نمایش و همه عرصههای فرهنگی حضور دارد و بعد بگوییم در عرصه اکران حضور نداشته باشد. شورای صنفی اکران زیر نظر وزارت ارشاد دارد کار میکند و نماینده آنها در جلسات حضور دارد، در آییننامه نقش دارند، نظر میدهند و حتی در مواقعی می توانند وتو کنند و ما نمیتوانیم به آنها بگوییم در جلسات حضور نداشته باشند.»
سلطه سالندارها
در ادامه فرید با بیان اینکه تجربهای که در هالیوود شد، یک تجربه دائمی نبود، گفت: «وقتی بحث کمبود و نارسایی پیش میآید، اینجاست که حکومت باید بیاید و سامان بدهد و اگر در مقطعی این کمبود و نارسایی رفع شد، دیگر احتیاجی نیست و میتوان سازوکار را در اختیار بازار قرار داد.»
وی با بیان اینکه به دوره سلطه و سلطنت سالندار رسیدهایم، اظهار کرد: «ما دچار بحرانیم و در وضعیتی هستیم که شکل و شمایل ناهنجار شده است. در شورای عالی تهیه کنندگان عدهای مینشینند و بحث میکنند ولی وقتی در بطن بحث وارد میشوید، گویی متکلم متمایل به سالندارها صحبت میکند. بعد که دقیقتر میشویم، متوجه میشویم خود این فرد شرکتی دارد که این شرکت صاحب سالن هم است.»
دبیر پیشین شورای عالی تهیهکنندگان خاطرنشان کرد: «وقتی در صنفی خاص، آدمهایی که سیاست گذاری میکنند، فقط در آن عرصه فعال باشند، قاعدتا به فکر منافع آن عرصه خواهند بود و در عالم ناخودآگاهشان به دنبال تصویب مصوباتی نیستند که به نفع صنف دیگری است.»
سهم بلیتفروشی سینماها
وی با اشاره به سهم هریک از سه عرصه ذکر شده از فروش بلیت، عنوان کرد: «در سینما 50 درصد یک بلیت برای سالندار است، پنج درصد برای توزیع کننده و مابقی بعد از کسر هزینهها به دست صاحب فیلم میرسد. کسی که تولیدکننده و سالندار و توزیع کننده هم است، اکثر سهم این بلیت برای آن میشود، پس وقتی مثلا شرکتی میآید و در 15 فیلم، در حد 20 تا 50 درصد سرمایهگذاری میکند، آن فیلمها گارانتی شدهاند و تکلیف اکرانشان تا انتهای سال روشن است ولی اگر کسی تولیدکننده باشد که سالندار نیست و یا توزیع کننده نیست، همان درصد محدود را دارد و بنابراین حتی اگر فیلمش، هم سنگ تولیدات آن کسی که هر سه عرصه را دارد، در اینجا قربانی میشود و از بین میرود.»
مجله شبانگاهی «چشم شب روشن» به تهیهکنندگی امیر قمیشی و با اجرای محمد صالحعلا، شنبه تا چهارشنبه ساعت 23 از شبکه چهار سیما پخش میشود.
5757
نظر شما