شیرزاد عبداللهی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش در مطلب تازه خود در وبلاگ خبرآنلاین به قصه تلخ دختران شیرازی پرداخته است.

وی نوشته است:" خانم آمنه بهرامی با بزرگواری از قصاص مرد اسید پاش گذشت و همه کار او را ستودند. اما در این دیار دختران و پسران دیگری هم هستند که دردشان دست کمی از آمنه ندارد و به دست فراموشی سپرده شده اند. صورت های چون گل آنها سوخت و دفرمه شد، اما کسی به خاطر این جنایت به قصاص محکوم نشد تا آنها نیز ببخشند یا نبخشند. اگر اظهارات تصادفی رئیس سازمان بازرسی در یک جلسه تصادفی نبود، حتی خبر به رسانه ها هم نمی رسید.

با دیدن چهره سوخته از اسید آمنه و پیام ها و سخنان گرم مردم و مسئولان، سیمای مریم نوروزی، لیلا کهن، پریسا طاهری، ثمانه عظیمی، محمد حسن شیرویه، رضا حقیقی و نرگس حیدری در ذهنم جان می گیرد. آنها زمان حادثه فقط 8 سال داشتند. کلمات از توصیف این جنایت ناتوانند. باید به چشمهای درخشان این کودکان در قاب های متلاشی شده صورتهایشان نگاه کرد و بر خود لرزید.

اتفاقی که برای این دخترکان و پسرکان مظلوم افتاد، نوعی جنایت بود، جنایت فقط این نیست که با ضربه چاقو کسی را بکشی یا به روی کسی اسید بپاشی. اینکه در یک دبستان روستایی برای گرم کردن کلاس به طور غیرقانونی از چراغ والور استفاده شود، جنایت خاموش است. کودکان درودزن قربانی بی تدبیری و مدیریت غیر علمی آموزش و پرورش شدند. همچنان که پیش از آن در سال 83، سیزده کودک روستای سفیلان چهار محال و بختیاری در آتش بی سروسامانی این وزارتخانه سوختند."

وی می افزاید:" دانش آموزان کلاس دوم دبستان شهید رحیمی روستای درودزن در فاصله یکصد کیلومتری شیراز روز 14 آذر سال 85 دور بخاری علاء الدین کلاس حلقه زده بودند که ناگهان بخاری آتش گرفت و فاجعه اتفاق افتاد. جزئیات این حادثه به طور دقیق اعلام نشد. در مصاحبه های رسمی گفته شد که بر اثر شیطنت دانش آموزان چراغ واژگون و نفت آن در کف کلاس پخش شد و شعله های سرکش راه خروج دانش آموزان را بست. بچه ها از ناحیه صورت و دست به شدت دچار سوختگی شدند. خبر آتش‌‏سوزی این مدرسه، تا 15 روز بعد از وقوع از سوی روابط عمومی وزارت اعلام نشد تا اینکه "نیازی"، رییس وقت سازمان بازرسی کل کشور در جلسه‌‏ای که جمعی از کارشناسان مسئول واحدهای ارزیابی عملکرد و پاسخگویی به شکایات سازمان آموزش و پرورش استان‌‏های کشور, در آن حضور داشتند، خبر را بی هوا اعلام کرد و چنین شد که خبر بعد ملی پیدا کرد. بچه ها به مرکز سوختگی قطب‌الدین شیراز منتقل شدند و توسط پزشکان این مرکز دولتی مورد مداوا قرار گرفتند."

شیرزاد عبداللهی می نویسد: " در واکنش به انتشار نظر خانواده ها، حمیدرضا حاجی بابایی با انتقاد از عملکرد صدا و سیما بابت تهیه گزارش از وضعیت این دانش‌آموزان گفت: «چطور شد که صداوسیما بعد از پنج سال یادش افتاد که برود فیلمی در این باره تهیه کند، وظیفه همه ما هست که برویم و مشکلات آنها را حل کنیم». حاجی بابایی درباره حکم دیه این کودکان نیز گفت: «حکم دادگاه آنها صادر شده و سعی می‌کنیم تا ریال آخر را بپردازیم».

وزرا تغییر می کنند و مسئولان روابط عمومی عوض می شوند اما نگاه وزیر و مسئولان به رسانه ها تغییر نمی کند. از نظر آنها رسانه ها فقط باید سخنراتی های مقامات را پخش کنند و همه چیز را خوب و زیبا و در حال پیشرفت نشان دهند. وقتی وزیر در مورد "سیما" با این بدبینی سخن می گوید تکلیف رسانه های مستقل و منتقد معلوم است!

مرکز اطلاع رسانی آموزش و پرورش در نامه ای به خبرگزاری فارس روایت دیگری از ماجرای پرداخت دیه بیان کرد و توپ را به زمین استانداری فارس انداخت: «استانداری فارس موظف به پرداخت دیه دانش‌آموزان حادثه‎دیده در آتش‌سوزی روستای درودزن شده البته تعیین میزان دیه توسط مقام قضایی اخیراً صادر شده است». به گزارش مرکز اطلاع رسانی و روابط عمومی آموزش و پرورش، در سفر دوم هیئت دولت به آن استان مصوب شد که استانداری موظف به پرداخت دیه آن دانش‌آموزان است. اما موسوی وکیل خانواده های صدمه دیدگان می گوید : «در حال حاضر آموزش و پرورش فارس وعده داده است که حکم را اجرا کند ولی هنوز این حکم اجرا نشده است".

این محقق مسائل اجتماعی گفته است: " مقصران این حادثه و حوادث مشابه هم باید معلوم و مجازات شوند تا دیگر چنین حوادثی تکرار نشود. در قضیه درودزن کدام مسئول و مدیر آموزش و پرورش به خاطر کوتاهی در انجام وظیفه مجازات شد؟ طبق آیین نامه های آموزش و پرورش در همان زمان استفاده از والور برای گرم کردن کلاس غیر قانونی بوده است. سال پیش که بر اثر اتصال سیم برق پوسیده خوابگاه دانش آموزان چاه بهرام زاهدان آتش گرفت، یک دانش آموز در دود خفه شد که تا کنون نامش هم اعلام نشده است. آقای حاجی بابایی در توجیه این حادثه دردناک گفت که در هر کشوری ممکن است چنین اتفاقی بیفتد. البته فرموده ایشان در کلیات سخن درستی است اما ایشان باید توضیح دهند در کدام کشور دنیا نزدیک به 100 دانش آموز را در خوابگاه 48 متری جا میدهند؟ بحث استانداردسازی سیستم سرمایش و گرمایش مدارس سالهاست که در آموزش و پرورش جاری است. مشکل هم فقط کمبود اعتبار و بودجه نیست. مساله این است که مدیران ما آنقدر مشغولیت های اضافی دارند که به این کارهای پیش پا افتاده نمی رسند و فکرشان دنبال کارهای بسیار بزرگ و غیرمرتبط و دارای جنبه تبلیغاتی است."

متن کامل این یادداشت را لطفا اینجا بخوانید.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 167099

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 2 =