او که در نطقهای روزانه خود در ماه مبارک رمضان صلح امام حسن (ع) با معاویه را کمتر از قیام امام حسین (ع)نمیدانست، گفته بود: اگر فکر میکنند حقی از آنها ضایع شده، گاه لازم است برای حفظ مصالح به سیره امام حسن (ع) اقتدا کنند.
او به این ترتیب به پیشنهاد علی مطهری و جمعی دیگر از فعالان سیاسی برای حل مسائل پس از انتخابات پاسخ گفت و آمادگی خود را اعلام کرد. چه آنکه فرزند شهید مطهری معتقد بود که در شرایط فعلی، بهترین کار میانجیگری برخی بزرگان همچون آیتالله مهدوی کنی میان مدافعان و منتقدان نتایج انتخابات است که اولاً جزو خانواده انقلابند و ثانیاً رهنمودهای رهبری را پایه آشتی و اتحاد قرار میدهند. وی این اقدام را در برقراری آشتی در کشور، ایجاد فضای گفتوگو میان طرفین و اقرار به اشتباهات از جانب هر دو طرف مؤثر خوانده بود. البته همزمان سیدرضا اکرمی عضو شورای مرکزی جامعه روحانیت مبارز نیز پیشنهاد کرد که هیأتی متشکل از علی لاریجانی، مهدوی کنی و ناطق نوری در گفتوگو با بزرگان هر دو طیف سیاسی کشور به آنان بقبولاند که همدیگر را به عنوان شخصیتی قابل احترام و دارای جایگاه در نظام بپذیرند. این پیشنهادات پس از آن مطرح شد که مقام معظم رهبری در خطبههای نماز جمعه تهران از لزوم جذب حداکثری و دفع حداقلی سخن گفتند.
به این ترتیب علی مطهری با همراهی رضا اکرمی از آیتالله مهدوی کنی درخواست ملاقات کردند تا رسماً از او بخواهند که ریشسفیدی کرده و وارد عمل شود. دیداری که ظرف یکی دو روز آینده برگزار میشود و احتمال حضور علیاکبر ناطق نوری در آن هم وجود دارد.
مرجعیت مهدوی کنی نخستین بار نیست که در فضای سیاسی کشور مطرح میشود. او در آستانه انتخابات مجلس هشتم نیز محور تصمیم گیریهای اصولگرایان قرار گرفت و طیفهای مختلف اصولگرا اعم از جبهه پیروان و رایحه خوش تا اصولگرایان مستقل و منتقد وی را به عنوان حکم خود پذیرفتند. اما آنجا که او برای رفع اختلافات طرفین خواستار گسترده شدن چتر اصولگرایی در تهیه لیست 30 نفره تهران شد، برخی آن را نپذیرفتند و در نهایت لیست جبهه متحد اصولگرایان بدون حضور اسامی اصولگرایان مستقل و منتقد ارائه شد.
به این ترتیب مهدوی کنی راه رفته ناطق نوری را تجربه کرد. چرا که او هم در آستانه انتخابات ریاست جمهوری نهم در رأس شورای هماهنگی نیروهای انقلاب قرار گرفت اما هیچ یک از پنج کاندیدای اصولگرایان برای آن انتخابات حاضر به تمکین از میثاق نامه مشترک شورای هماهنگی نشده و به نفع کاندیدای منتخب این شورا -علی لاریجانی- کنارهگیری نکردند.
به این ترتیب دبیر و عضو برجسته جامعه روحانیت مبارز در دو مقطع حساس سیاسی نتوانستند محور اجماع واقع شوند و کسانی که خودشان از مهدوی کنی و ناطق نوری خواسته بودند تا حکمیت انها را برعهده بگیرند، در نهایت حاضر به تبعیت از آنها نشدند. از این رو جای این پرسش باقی است که آیا در حال حاضر این دو نفر میتوانند بار محوریت گروههای سیاسی مختتلف را برعهده گرفته و نقش میانجی ایفا کنند.
این سؤالی است که علی مطهری هم در مواجهه با آن با دیده تردید مینگرد و نهایتاً میگوید که او و همفکرانش تلاششان را برای این مرجعیت و شیخوخیت انجام میدهند و از آنجا که مهدوی کنی را چهرهای محبوب برای دوطرف میدانند، امیدوارند که این مسئله به نتیجه برسد اما ممکن است که چنین توفیقی حاصل نشود. استناد این نماینده تهران به سخنان امام خمینی (ره) است که گفته بودند ما مکلف به نتیجه نیستیم بلکه مکلف به وظیفهایم. به این ترتیب او و همفکرانش تلاششان را میکنند اما ممکن است همچون برخی تلاشهای مشابه در گذشته بینتیجه بماند.
تنها امید در این میان آن است که این بار مهدوی کنی، حکم میان یک طیف نیست. بلکه نقش حکمیت را میان دو طیف سیاسی ایفا میکند. اگرچه گسترش گستره مخاطبان این مرجعیت، حکمیت را سختتر میکند اما با توجه به موضعگیریهای معتدل و میانهرو آیتالله مهدوی کنی این امید وجود دارد که او از عهده این مهم برآید.
نظر شما