حسین امانت، معمار نامآشنای برج آزادی، ساختمان سازمان میراث فرهنگی، دانشگاه صنعتی شریف و... در گفت و گویی کوتاه از نگرانی هایش برای برج آزادی می گوید:
برج آزادی بنایی است که طی چهار دهه اخیر ایران، در تمامی مناسبات تاریخی، سیاسی و اجتماعی با مردم ایران در ارتباط تنگاتنگ بوده است، چنانکه نام خود را از زبان همین مردم در تجمعات خیابانی مییابد و از این طریق حضور خود را در میان مردم و خاطراتشان نشانگر میشود. حال آنکه این بنا، در جامعه آکادمیک و بدنه متخصصان معماری ایران نیز، به لحاظ بهرهمندی از خلاقیتهای منحصربهفرد و پیشروی طراحی معماری و ساخت، از جایگاه ویژه و قابل تقدیری برخوردار است. بنابراین معمار این بنا میتواند با غرور، به مقبولیت اثرش بالیده و پای خود را از دغدغههای گوناگون بیرون بکشد و نظارهگر این شهرت و محبوبیت باشد. اما آیا این کافی است؟ و آیا وی چشمانش را به امروز بسته و دیدی به تصویر یک خوشی منجمد گشوده است؟
معمار مجموعه برج آزادی، در گفتوگوی کوتاه صورتگرفته، همراه با گشادهرویی و تواضع و با توجه به اینکه پیشتر درباره معماری و ویژگیهای برج توسط او و نویسندگان دیگر سخنهایی ارائه شده است، تنها مساله مهمی را که میتواند این روزها برای بیان نزد خود بیابد، نگرانی از آسیبهای واردشده به برج در اثر عوامل طبیعی و انسانی دانسته و خود را نگران وضعیت نگهداری و تعمیر برج میداند.
وی بیان میدارد که در جریان صدمات واردشده به برج و موزههای آن بوده و سعی میکند خبرهای مربوط به آن را دنبال کند. حسین امانت، پس از اینکه میپرسد آیا برای رفع آسیبهای بنا اقدامات جدیدی صورت گرفته یا خیر، در جملهای صمیمانه و با ابراز امید میخواهد تا از سوی او، از مسئولان خواهش کنیم تا نسبت به جلوگیری از آسیبهای برج، اقداماتی را صورت داده و از آن نگهداری کنند زیرا همانطور میدانیم، تعمیر پس از تخریب بیفایده بوده و باید از آنچه در اختیار داریم پاسداری کنیم. وی در ادامه با اشاره به اینکه هر بنایی با گذشت زمان از ساختش نیاز به نگهداری دارد، بیان میکند که این بنا با توجه به جایگاهش در میان مردم و همینطور مدت ساختش، نیازمند کنترلهای مستمر و دقیق است.
گفتنی است، بنای برج آزادی، همچون هر بنای شاخص دیگری در دوران حیاتش، دچار آسیبهایی بوده است، که با توجه به اینکه این بنا از ویژگیهایی در ساخت برخوردار است، شاید این آسیبها اثر عمیقتری در این بنا گذاردهاند. اما مساله اساسی این است که در سالهای اخیر با وجود تمام اقدامات صورتگرفته برای تعمیر و نگهداری از این بنا، نه تنها مشکلات برج کمتر نشده، بلکه با سرعت تعجببرانگیزی بیشتر نیز شده است. این صدمات با باران مصنوعی اسیدی دهههای پیش شروع شده، در خلال آلودگی هوای منطقه، عوامل طبیعی و فرسایش، گسترش پیدا کرده و امروزه با مرمت و تعمیرات اشتباه، به مرحله بحران رسیده است.
حسین امانت، پیشتر بهترین شخصی را که میتوانست درباره این اصلاحات و درستی آن مشاوره بدهد، مهندس حقیقی، ناظر پروژه ساخت برج میداند، زیرا ساخت برج با تکنیکها و ملاحظات منحصربهفردی انجام شده است، که اقدامات باید با اشراف به این نکات صورت پذیرد. او در مثالی بیان میدارد: بندکشی سنگهای بهکاررفته در نمای برج (که به تعداد 2500 عدد و در سایزها و ضخامتهای گوناگون ساخته و نصب شدهاند)، از نوعی ماستیک مخصوص بوده است، که این ماستیک با آهک واکنش نشان میدهد و از این رو بندکشیهای سیمانی صورتگرفته در چندسال اخیر، نه تنها از نفوذ آب جلوگیری نکرده است، بلکه باعث آسیب دیدن بیشتر این بندکشی شده و امروز مشاهده میکنیم آب در بسیاری از قسمتهای بنا نفوذ کرده و وضعیت نگرانکنندهای را رقم زده است. همچنین بندکشی سیمانی، طی زمان باعث ایجاد ترکهایی در این سنگها به دلیل انقباض و انبساط شده است. همچنین پس از شستوشوی برج، با تکنیکهای گوناگون، شاهد صدماتی به بدنه برج و خصوصا کاشیهای زیبای آن هستیم. پس از گذشت مدتی از بازسازی محوطه میدان و عایقکاری قسمتهای سبز نیز، نفوذ آب در دیوارههای بخش موزه را میتوان مشاهده کرد. البته این اتفاقات به چند نمونه ذکرشده ختم نمیشود! به هر ترتیب، با ستایش از شهرداری تهران و تمامی ارگانها و اشخاصی که با نیکاندیشی، سعی در بهبود وضعیت برج و جلوگیری از فرسایش آن را داشته و دارند امید است که این اقدامات در زمانهای مناسب و با شیوههای تخصصی و حسابشدهتری انجام پذیرد. این نگرانی یک معمار است، که نه تنها آن را میتوان در ذهن خالق اثر یافت بلکه شاید بهتر باشد این نگرانی را، نگرانی معماران یا هر کارشناس و متخصص و مخاطبی بدانیم که برای سلامت آثار شاخص و مهم عصر خود اهمیت قائل بوده و حیات این آثار را به دقت نظاره میکند.
47301
نظر شما