جنگ 33 روزه سال 2006 ارتش رژیم صهیونیستی علیه مقاومت اسلامی لبنان که با هدف تغییر ساختار خاورمیانه صورت گرفت، نه تنها به شکست اسراییل منجر شد بلکه توان نظامی حزب الله را افزایش داد و معادلات جدیدی را در منطقه غرب آسیا رقم زد.

قطعنامه 1559 شورای امنیت که با هدف خروج نیروهای سوریه از لبنان و خلع سلاح کامل حزب الله تصویب شد نتوانست واقعیت‌های سیاسی و نظامی موجود در لبنان را تغییر دهد. هدف از تصویب این قطعنامه حذف کامل حزب الله از عرصه‌‌های نظامی و سیاسی، تأمین امنیت رژیم صهیونیستی در مرزهای جنوبی لبنان و تقویت جریان‌های مخالف محور مقاومت بود.

بخش مهم این قطعنامه که ناظر برخلع سلاح حزب الله است به دلیل مخالفت برخی جریان‌های سیاسی منطقه و لبنان عملیاتی نشد که این امر خشم اسراییل و آمریکا را به دنبال داشت.

از این رو آمریکا و رژیم صهیونیستی فاز نظامی را علیه حزب الله از طریق تحمیل یک جنگ گسترده بر ملت لبنان آغاز کردند. مقدمات این حمله گسترده از ماه‌ها قبل با همکاری مشترک آمریکا، اسراییل، فرانسه و برخی کشورهای عرب منطقه فراهم شد، اما این حمله با مقاومت حزب الله به شکست ارتش اسراییل در جنگ موسوم به 33 روزه منجر شد. رژیم صهیونیستی از زمین، هوا و دریا مراکز و تأسیسات مهم لبنان و حزب الله را هدف قرار داد و 4 کشور عربی مصر دوران حسنی مبارک، اردن، قطر و عربستان در جمع‌آوری اطلاعات لازم به اسراییل کمک می‌کردند.

در واقع حزب الله در طول جنگ 33 روزه نه تنها با ارتش رژیم صهیونیستی بلکه با کشورهایی مانند آمریکا، فرانسه، مصر، اردن، قطر وعربستان نیز به صورتی غیر مستقیم درگیر بود .این جنگ اگر به پیروزی ارتش رژیم صهیونیستی منجر می‌شد شاید منطقه امروز شاهد شکل‌گیری یک ائتلاف جدیدی با شرکت برخی کشورهای عربی و رژیم اسراییل بود. اما حزب الله در جنگ میدانی، جهانیان را غافلگیر کرد و با استفاده از تاکتیک‌های میدانی جدید بزرگترین شکست را بر ارتش اسطوره‌ای اسراییل تحمیل کرد. این ارتش که به پیچیده‌ترین ابزارهای روز نظامی مجهز بود با شکست مفتضحانه‌ای مواجه شد تا جائی که حتی برخی روزنامه‌های اسراییلی نوشتند که «حزب الله اشک ژنرال‌های اسراییلی را درآورد » .

این در حالی بود که همین ارتش در جنگ ژوئن 1967 در کمتر از 6 روز 80 هزار کیلومتر مربع از اراضی مصر، لبنان، فلسطین، سوریه و اردن را اشغال کرد . پیروزی حزب الله در جنگ 33 روزه 2006 شرایط جدیدی را در منطقه بوجود آورد و ساختار خاورمیانه را بر اساس فرمول محور مقاومت رقم زد. اکنون تحمیل یک بحران نفس‌گیر در سوریه با هدف اجرایی کردن فاز دوم سیاست‌های مشترک آمریکا، عربستان، اسراییل و قطر صورت گرفته است زیرا هدف از بحران‌سازی در سوریه قطع محور تهران- دمشق- بیروت وحذف حزب الله از صحنه عملیاتی است.

حضور بیش از 100 هزار تن از تروریست‌های خطرناک در سوریه در چارچوب فاز دوم استراتژی آمریکا برای تأمین امنیت پایدار رژیم صهیونیستی قرار دارد که در این مرحله عربستان، قطر و ترکیه نیز مشارکت مستقیم دارند. اما اکنون این سؤال مطرح است که آیا توان دفاعی حزب الله در مقایسه با جنگ 33 روزه لبنان افزایش یافته و در صورت بروز جنگ جدیدی این جنبش توان ایستادگی دارد؟ با توجه به تجربه جنگ میدانی حزب الله در سوریه و افزایش کیفیت و قدرت تخریبی موشک‌های دور برد و میان برد این جنبش قطعاً حزب الله در جنگ احتمالی آینده با اسراییل بار دیگر جهان را غافلگیر خواهد کرد.

رژیم صهیونیستی با توجه به محدودیت حوزه جغرافیائی و وجود مخازن آمونیاک در حیفا و نیروگاه هسته‌ای دیمونا به شدت در برابر موشک‌های دور برد حزب الله آسیب پذیر است. از این رو از سال 2006 تا کنون بر اساس آمار موجود بیش از 270 هزار تن از یهودیان ساکن فلسطین اشغالی به دلیل ترس از یک جنگ احتمالی جدید میان اسراییل و حزب الله از فلسطین اشغالی به سوی کشورهای اروپائی و آمریکا مهاجرت کرده‌اند.

مجموعه این عوامل نشان می‌دهد که حزب الله در صورت ماجراجویی جدید اسراییل با آمادگی بیشتری مراکز نظامی مهمی را در فلسطین اشغالی مورد هدف قرار خواهد داد و رژیم صهیونیستی به خوبی نسبت به افزایش توان دفاعی حزب الله آگاهی دارد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 566894

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 14 =