به گفته مدیرعامل سابق شرکت هواپیمایی آسمان، برجام فرصتی مهم برای بهبود شرایط ناوگان هوایی و افزایش تعداد هواپیماها به وجود آورد که می‌توانست بهتر استفاده شود و معضل تعداد هواپیمای ایران را حل کند.

حسین علایی که سابقه ریاست ستاد مشترک سپاه، قائم‌مقامی وزارت دفاع و ریاست سازمان صنایع هوایی وزارت دفاع را در کارنامه دارد، در مصاحبه با ایرنا گفته که 16 فروند هواپیما در شرکت آسمان خریداری و وارد کشور شده و اگر برخی سیاست‌های غلط نبود، حداقل 50 فروند هواپیما امکان ورود به ناوگان هوایی آسمان داشت. در عین حال او تبیین کرد که در این چند سال یک شرکت هوایی ورشکسته چگونه سامان گرفت. مشروح این مصاحبه را در ادامه می‌خوانید:

جناب آقای علایی، از آخرین اتفاق حضور شما در شرکت هواپیمایی آسمان یعنی استعفای شما شروع کنیم. چرا استعفا دادید؟
سیاست‌های حوزه هوانوردی را غلط می‌دانستم و مخالف آن بودم.

تصور می‌شد همه کارها از طریق برجام و خرید هواپیمای نو انجام می‌شود درحالی‌که از روز اول، اعلام کردم باید دست شرکت‌های هواپیمایی را برای وارد کردن هواپیماهایی که خودشان تشخیص می‌دهند اقتصادی است باز گذاشت و سازمان هواپیمایی کشوری، هواپیمای واردشده را تنها از لحاظ داشتن صلاحیت پرواز ارزیابی کند و معیارهای دیگر را باید کنار گذاشت.

درواقع همان زمان نیز بر این موضوع تاکید کردم که توافق برجام باید فرصتی برای ورود انبوه هواپیما به کشور باشد و منتظر هواپیمای نو ماندن کار اشتباهی است. اما این‌ تصمیم که زمان ساخت هواپیماهای خریداری‌شده نباید پایین‌تر از سال 2005 باشد، فرصت زیادی را از شرکت‌های هواپیمایی برای واردکردن بوئینگ و ایرباس دست‌دوم گرفت.

سردار حسین علایی

مشکل دیگر این بود که علاوه بر تاکید به شرکت‌های هواپیمایی برای خرید هواپیماهای نو، هم‌زمان با اجرای برجام و آغاز مذاکرات برای خرید هواپیما، تنها مدیرعامل هواپیمایی جمهوری اسلامی (هما) به‌عنوان نماینده کشور در مذاکرات معرفی شد. تلاش وزارت راه بر این بود تا مسائل هما را در حوزه تحریم‌ها حل کنند نه اینکه مسئله هوانوردی برای کل کشور و همه شرکت‌ها حل شود.

نکته دیگر شعار نوسازی ناوگان هوایی بود. اگرچه کم کردن عمر ناوگان هوایی شعار قشنگی است، ولی برای کشوری موضوعیت دارد که در شرایط عادی و طبیعی باشد. این در شرایطی است که ایران دچار مشکل است و آمریکایی‌ها برجام را درست کردند تا به ایران فشار آورده و مسائل خودشان را حل کنند. برجام را درست نکردند که ایران قدرتمند شود. از دید آمریکایی‌ها فلسفه برجام این بود که جلوی برنامه هسته‌ای ایران را گرفته و مدیریت کند. بنابراین در مذاکرات خرید هواپیما، باید به مسئله دشمنی آمریکا و عدم همکاری غربی‌ها توجه می‌کردیم.

با‌وجود این، دغدغه این بود که هواپیمای نو بیاید و تنها برای هواپیمایی جمهوری اسلامی(هما) سازوکار تعیین کردند و برای آن‌ها تسهیلاتی فراهم کردند تا قرارداد ببندند و ما فرصت برجام را برای واردکردن هواپیماهای بوئینگ و ایرباس دست‌دوم با سن بالا از دست دادیم.

باید بر این نکته تاکید شود که سن بالا برای هواپیما اشکالی ندارد. اکنون در آمریکا هم هواپیماهایی وجود دارد که با عمر بالای 40 سال پرواز می‌کند. بااین‌وجود، در فضای کشور و افکار عمومی این موضوع به‌گونه‌ای مطرح شد که حتماً باید هواپیما نو و عمرش کم باشد و ناوگان هوایی ایران را با شرکت هواپیمایی امارات و ترکیش مقایسه می‌کردند، این درحالی است که آن‌ها در شرایط عادی با جهان زندگی می‌کنند.

به سن بالای هواپیماها در ایران اشاره کردید. اکنون عمر ناوگان هوایی ایران چقدر است؟

وزارت راه و شهرسازی اعلام کرد متوسط عمر هواپیماهای ایران که اکنون 23.5 سال است، باید کمتر شده و به زیر 20 سال برسد. این حرف خوبی است اما ایمنی هواپیما ربطی به سن آن ندارد.
در برخی مواقع، هواپیمای نو سقوط می‌کند و در مواردی نیز هواپیما با عمر 40 سال بدون سانحه‌ای پرواز می‌کند، زیرا ایمنی هواپیما و رعایت استانداردها مهم است. بنابراین یکی از مسائلی که وجود داشت این بود که معتقدم باید اجازه دهند انواع هواپیماهایی که امکان ورود به کشور را دارد به کشور بیاید و خودمان مانع این‌ها نشویم.

در زمان مسئولیت من در آسمان، 16 فروند هواپیمای دست‌دوم وارد کردیم که سختگیری سازمان هواپیمایی کشوری بزرگ‌ترین مشکل برای واردات این هواپیماها بود که به این سادگی مجوز نمی‌دادند. درحالی‌که ما اکنون هواپیما کم داریم و اولین مسئله ما حل مشکل کمبود هواپیماست.

اکنون نیز مجموع هواپیماهای شرکت‌های هواپیمایی ایران، از یک سوم تعداد هواپیماهای مربوط به یکی از خطوط هوایی کشورهای همسایه کمتر است. در این شرایط تصمیم درست این است که در ابتدا، به‌جای توجه به مسئله عمر هواپیماها، مشکل کمبود هواپیما را حل کنند. اما تمرکز بر عمر هواپیما گذاشته و فرصت از همه شرکت‌های هواپیمایی برای واردات هواپیماهایی که بتوانند در ایران پرواز کنند، گرفته شد.

مسئله دوم این بود که به‌جای توجه به خصوصی‌سازی در عمل به نگاه دولتی پرداخته شد. این درحالی است که به عقیده من اقتصاد کشور زمانی رشد پیدا می‌کند که تمام سیاست‌ها در جهت تقویت بخش خصوصی باشد.

بااین‌حال، در هوانوردی تمام توجه به پرچم هما بود. درست است که هما پرچم ملی ما در هوانوردی است اما هما زمانی به شرکت هواپیمایی خوبی تبدیل می‌شود که خصوصی اداره شده و قوانین و مقررات حاکم بر آن با قانون تجارت و ‌مانند قوانین شرکت‌های دولتی که با قوانین دولتی خاص اداره می‌شوند، باشد.

اکنون شرکت هواپیمایی هما شرکتی است که بیشترین معضل و مشکل را برای اداره خود دارد، ولی تنها برای این شرکت آن‌هم با پول نفت، قرارداد خرید هواپیما بسته شد. درحالی که مسئله اصلی این بود که شرکت‌های هواپیمایی خصوصی تقویت شوند و این شرکت‌ها اجازه کار پیداکرده و وارد جریان مذاکره شوند.

نکته بعدی که به نظر من یکی از خطاهای بزرگ به شمارمی رود، این بود که از فرصت برجام برای خرید هواپیماهای ایرباس و بوئینگ استفاده نشد و به‌جای آن هواپیمای ATR خریدند. هواپیمای ATR، هواپیمای خوبی است، اما برای شرایط آب و هوایی ایران محدودیت عملکرد دارد.

بنابراین خرید 20 هواپیمای ATR برای هما اضافه بر نیاز است، زیرا جایی نداریم که این هواپیما پرواز کند. این هواپیما برای مسافت‌های زیر یک ساعت و مناطق سطح دریا مناسب است، نه برای ایران که همه کشور پوشیده از کوه بوده و به اصلاح high & hot است. به این معنا که علاوه بر دارا بودن ارتفاعات بلند، در تابستان بسیار گرم است.

هم‌اکنون ATRهای هما و آسمان حداکثر60 درصد ظرفیت خود را می‌توانند مسافر جابه‌جا کنند زیرا هوا گرم است. درواقع به‌جای اینکه ایرباس و بوئینگ بخرند که مسافت طولانی‌تری پرواز کنند و عملکرد بالاتری داشته باشند، بر خرید ATR تمرکز کردند. البته آن‌ها حق دارند هر تصمیمی بگیرند اما من معتقدم می‌توانستیم تصمیمات بهتری داشته باشیم.

درواقع تحت تاثیر برخی آقایان که پیش‌ازاین، همین مشکل را برای آسمان درست کرده بودند، اقدام به خرید ATR کردند. در مدیریت‌های قبلی آسمان، به‌جای اینکه این شرکت را اقتصادی اداره کنند، نگاه خدماتی داشتند. من هم به خدماتی بودن معتقدم، اما شرکت باید اقتصادی اداره شود تا بتوانیم خدمات هم ارائه کنیم.

همچنین تصمیماتی در حوزه هوانوردی گرفته می‌شد که کمکی به توسعه و تقویت هوانوردی کشور نداشت.
شما به این موضوع اشاره کردید که به‌جای اداره اقتصادی آسمان به خدماتی بودن این شرکت اصرار داشتند. ازسوی دیگر زمانی که شما مسئولیت مدیرعاملی آسمان را پذیرفتید، این شرکت کاملاً مقروض بود و 1250 میلیارد تومان بدهی داشت که بخشی از این بدهی‌ها نیز مربوط به بدهی این شرکت به شرکت پخش فرآورده‌های نفتی برای سوخت بود. برای پرداخت این بدهی، تهاتری صورت گرفت. در این مورد توضیحی می‌فرمایید.

زمانی که به‌عنوان مدیرعامل به هواپیمایی آسمان آمدم با بررسی‌های صورت گرفته، مشخص شد این شرکت 1250 میلیارد تومان بدهی مربوط به 10 سال قبل از آن دارد که این بدهی‌ها انباشته‌شده بود. با توجه به شرایط، مشخص شد این بدهی از محل درآمد آسمان امکان پرداخت ندارد و باید یک فکر اساسی کرد.

استراتژی که اتخاذ شد این بود که در گام اول، تعدادی هواپیما به ناوگان خود اضافه کنیم و بر همین اساس هم 16 فروند هواپیما خریده و وارد کشور کردیم. البته معتقدم اگر سیاست‌های غلط نبود حداقل 50 فروند هواپیما را می‌توانستیم وارد کشور کنیم.
عمده بدهی مربوط به بدهی‌های بانکی بود که ارز را به‌صورت وام گرفته بودند و برای تسویه باید قیمت ارز را با قیمت روز محاسبه می‌کردیم. استراتژی دوم ما این بود: با وضع قانون حمایت از تولید توسط دولت، بازپرداخت با قیمت دلار زمان تحویل صورت گرفت.

همچنین مشخص شد شرکت هواپیمایی آسمان در سال‌های قبل، پروازهایی را انجام داده که بنابرخواست دولت، نمایندگان مجلس و مسئولین محلی و استانداری‌ها به مناطق خاصی صورت گرفته که اقتصادی نبوده و صرفاً به‌منظور خدمت‌رسانی انجام‌شده است.

از همین رو، از طریق کمک دولت سعی کردیم لایحه‌ای به مجلس ارائه شود که امکان‌پذیر نشد و بعدازآن با کمک نمایندگان مجلس موفق شدیم در بودجه سال 95 تبصره 23 قانون بودجه را مصوب کنیم که هزار میلیارد تومان از بدهی‌های حسابرسی شده آسمان توسط سازمان حسابرسی که به دلیل انجام پرواز به مناطق محروم انجام‌شده بود، با بدهی این شرکت به شرکت‌هایی مانند شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی، شرکت فرودگاه‌ها و برخی شرکت‌های دولتی که بدهی مالیاتی دارند تهاتر شود که این مصوبه اجرایی شد. البته مشکلات زیادی برای اجرا وجود داشت اما درنهایت موفق شدیم در 28 اسفند 95 بخش عمده‌ای از بدهی‌ها به این شرکت‌ها را تسویه کنیم. لازم به ذکر است که تنها بدهی به شرکت ملی پخش فرآورده‌های نفتی 300 میلیارد تومان و به شرکت فرودگاه‌ها 170 میلیارد تومان بود.

بخش عمده‌ای از این بدهی‌ها پرداخت شد و بخش دیگر بدهی‌ها که به‌صورت ارز به بانک‌ها بود توانستیم با کمک وزیر تعاون، کار و رفاه اجتماعی، صندوق بازنشستگی و شرکت آتیه صبا به پنج بانک مهم شامل بانک تجارت، ملی، اقتصاد نوین، لیزینگ صنعت و معدن و بانک آینده که آسمان به آن‌ها بدهکار بود پرداخت کنیم.


آیا هواپیمایی آسمان، در قالب قراردادهای برجامی خرید هواپیما وارد شد؟

این شرکت در دوره پسا برجام، از ATR خرید نداشت، اما با بوئینگ قرارداد 30 +30 فروند خرید هواپیمای 737مکس منعقد کرد و همه کارها نیز صورت گرفت. لازم به ذکر است که این قرارداد بعد از روی کار آمدن دولت ترامپ و در تهران بسته شد. بوئینگ مشکلی برای اجرای قرارداد نداشت، ترامپ جلوی آن را گرفت.
با ایرباس نیز قرارداد بستیم اما به ایرباس مجوز اوفک برای فروش هواپیما به شرکت آسمان را ندادند و ما نتوانستیم هواپیماهایی که با ایرباس قرارداد بسته بودیم را بیاوریم درحالی‌که آن هواپیما آماده بود زیرا برای خرید هواپیمای دست‌دوم قرارداد بستیم تا هواپیما را فوراً تحویل بگیریم.

در خصوص تامین قطعات هواپیما از زمان جنگ تا به امروز مشکل داریم. در این زمینه چه اقداماتی انجام شد؟
در زمانی که برجام انجام شد و توافقات صورت گرفت، به‌صورت طبیعی از شرکت‌های سازنده هواپیما قطعات را وارد می‌کردیم و ارتباط ما برقرار شد و مشکلی نداشتیم.
حتی چهار دستگاه موتوری که پیش از دوره مدیریت من در آسمان در زمان تحریم، برای تعمیر به شرکت رویس رولز انگلستان فرستاده‌شده و این کار به‌رغم پرداخت پول انجام نشده بود، موتورها را به‌صورت قطعه به کشور بازگرداندیم و پول را نیز پس گرفتیم. در گام بعدی از رویس رولز چهار دستگاه موتور خریدیم و وارد کشور کردیم. همچنین در شرایط اجرای برجام، ارتباطمان با تمام کارخانه‌های سازنده برقرار شد و مشکلی برای تامین قطعات نداشتیم.

6 دستگاه فوکر برای تامین قطعات فوکرهای زمین‌گیر وارد ایران شد. در این مورد نیز توضیحی می‌فرمایید؟
ما 6 هواپیمای فوکر خریدیم که عمر کمتری از فوکرهای موجود خودمان داشتند، اما سیاست‌های غلط اجازه نداد آن‌ها را پروازی کنیم و درنهایت از آن‌ها به‌صورت قطعه استفاده کردیم. عقربه‌های فرود و موتورهای آن‌ها را برداشته و روی فوکرهایی که سال‌ها زمین‌گیر بود گذاشتیم و این فوکرها راه‌اندازی شد.

شما به موضوع خرید 16 فروند هواپیما در شرکت آسمان اشاره کردید. کادر پروازی این هواپیماها چگونه تامین شد؟ در بحث آموزش چه اقداماتی صورت گرفت؟
پیش از رفتن من به آسمان، این شرکت هواپیمای ایرباس 320 و بوئینگ 737 نداشت. این دو هواپیما را وارد آسمان کرده و تمام خلبان‌ها و نفرات فنی را آموزش دادیم و از روز اول، این هواپیماها با خلبان‌ها و کادر فنی آسمان پرواز را انجام دادند.
نکته مهم دیگر این است که اکنون تعمیرات "چک C" این هواپیماها را در آسمان انجام می‌دهیم و هیچ هواپیمایی برای تعمیرات به خارج از کشور اعزام نمی‌شود.

حتی هواپیماهای پهن‌پیکری مانند ایرباس 340 قرار بود به یکی از کشورهای خارجی برای چک C اعزام شود که جلوی این کار را گرفتم و اعلام کردم این کار در داخل کشور و در شرکت آسمان انجام شود. در آن زمان حتی مجوز این کار را نداشتیم و با ایجاد ظرفیت‌ها از هواپیمایی کشوری مجوز را گرفتیم و چک C این هواپیما در این شرکت انجام شد.

از این موارد مهم‌تر این بود که برای نخستین بار در کشور، تعمیرات لپ جوینت در شرکت آسمان بر روی بدنه بوئینگ 737 انجام شد. همچنین روزی که به‌عنوان مدیرعامل شرکت هواپیمایی آسمان آغاز به کار کردم، تمامی فوکرها زمین‌گیر بود، زیرا موتور نداشتیم. از همین‌رو تعمیرات موتورهای فوکر را در شرکت آغاز کردیم و تاکنون تعمیر 16 دستگاه موتور فوکر در شرکت آسمان انجام‌شده است.
تعمیرات موتورهای ایرباس 320 را نیز در شرکت آسمان راه‌اندازی کردیم که تا به امروز 9 دستگاه موتور از این مدل هواپیماها تعمیر شده است. ازسوی دیگر تعمیرات موتورهای ATR را در آسمان شروع کردیم و تاکنون2 دستگاه آن تعمیر شده است.

یکی از کارهای بزرگی که آسمان انجام داد، تعمیرات موتورهای هواپیما در ایران بود که این کار با موفقیت انجام شد و هواپیمای کشوری هم مجوز صادر کرد. همچنین برخی از قطعات هواپیما مثل محفظه احتراق را بازسازی می‌کنیم و برخی قطعات را با کمک شرکت‌های دانش‌بنیان می‌سازیم.

و به‌عنوان سوال آخر، ناگفته‌های آسمان چیست؟
ناگفته‌ها از آسمان زیاد است اما نمی‌توان گفت.

*اکنون مجموع هواپیماهای شرکت‌های هواپیمایی ایران، از یک سوم تعداد هواپیماهای مربوط به یکی از خطوط هوایی کشورهای همسایه کمتر است. در این شرایط تصمیم درست این است که در ابتدا، به‌جای توجه به مسئله عمر هواپیماها، مشکل کمبود هواپیما را حل کنند.

*در واقع همان زمان نیز بر این موضوع تاکید کردم که توافق برجام باید فرصتی برای ورود انبوه هواپیما به کشور باشد و منتظر هواپیمای نو ماندن کار اشتباهی است. اما این‌ تصمیم که زمان ساخت هواپیماهای خریداری‌شده نباید پایین‌تر از سال 2005 باشد، فرصت زیادی را از شرکت‌های هواپیمایی برای واردکردن بوئینگ و ایرباس دست‌دوم گرفت.

*یکی از خطاهای بزرگ این بود که از فرصت برجام برای خرید هواپیماهای ایرباس و بوئینگ استفاده نشد و به‌جای آن هواپیمای ATR خریدند. هواپیمای ATR، هواپیمای خوبی است، اما برای شرایط آب و هوایی ایران محدودیت عملکرد دارد

منتشر شده در روزنامه جمهوری اسلامی مورخ ششم مرداد  1397

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 805862

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 16 =