در مورد بازار خردهفروشیِ کانادا و تفاوتهای آن با ایران شاید توجه به چند نکته بیفایده نباشد:
۱. تنوع کالا - تنوع گیجکننده کالاهای مشابه (و از یک خانواده) انتخاب درست را مشکل و تصمیم به خرید را دشوار میکند. از این رو، بسیاری از اوقات، خریداران برای رهایی از این سردرگمی، دست به گزینشی میزنند که لزوماً بهترین آن نیست.
۲. قدرت نابرابر - تبلیغات بسیار پیچیده و مبتنی بر آخرین یافتههای روانشناسی رفتاری، مصرفکننده را با قدرتی کاملاً نابرابر روانه عرصه داد و ستد میکند.
۳. ناشناخته بودن قیمت پایه - بازی زیاد با قیمت و تغییرات پیاپی قیمت کالاها، درک هسته اصلی قیمت برای خریداران را غالباً مشکل میکند.
۴. خرید با کارت اعتباری - فراگیری خرید با کارت اعتباری، درک رابطه منطقی میان از دست دادن پول در مقابل به دست آوردن کالا را، از خرید گرفته است. افزون برآن، امکان تأخیر در پرداخت بدهی کارت اعتباری از طریق پرداخت بهره (بهرههای بیش از ۲۰ درصد)، وسوسه خرج کردن بیپشتوانه را، به ویژه در گروههای درامدی پایین، افزایش داده است.
۵. امتیاز یا point - تبلیغات شدید در مورد امتیازات گولزنندهای به نام point که در مقابل صرف هر دلار به دست میآید، بسیاری را ترغیب به خرید بیشتر میکند. این تبلیغات، نیاز واهی به داشتن پوئنتهای بیشتر را اهرمی برای خرید کالاها یا خدمات بیهوده میکند. در مقابل، خریداران بهازاء هر دلار ازدست رفته در بهترین حالت یک سنت بهدست میآورند.
۶. پارادوکس پسانداز و خرج کردن - تأکید بسیار بر شعار فریبنده یا پارادوکسگونه "بخرید تا پسانداز کنید" تبلیغی مؤثری است که بازار حراج پایانناپذیر و دائمی را پررونق کرده است. در این دیار، تلاشی بیوقفه صورت میگیرد تا به خریداران بقبولانند، "خرید در هنگام حراج سبب افزایش پسانداز خواهد شد".
و بالاخره
۷. شکاف قیمتی - میان قیمتهای عمدهفروشی و خردهفروشی شکاف ژرفی وجود دارد. به گونهای که شکاف یک به سه کاملاً عادی است. نباید ناگفته گذاشت که بسیاری از خدمات از محل این تفاوت قیمت تأمین میشود. خدماتی مثل: پارکینگ مجانی، تعویض یا پس دادن بی قید و شرط کالا، فضاهای عمومی دلنشین، سرویسهای مجانی، هزینههای کلان دور ریزی کالاها، بویژه مواد غذایی، آموزش کارکنان، مدیریت کارآ، و مهمتر از همه، رفتاری انسانی
* کارشناس اقتصادی
3535
نظر شما