۰ نفر
۳۰ مرداد ۱۳۹۷ - ۱۳:۲۵

قم سرزمین مقدسی است که در باب آن اخبار فراوانی از معصومین علیهم‌السلام نقل شده است و از گذشته‌های دور ساکنان قم و مشهد و شهرهای زیارتی نماد دینداری به شمار می‌آمده‌اند، و انتظار از روحانیون شهرهای زیارتی بیش از دیگران بوده به گونه‌ای که بعضی از مقدسین غذا خوردن طلاب در رستوران‌ها و خیابان‌ها را منع می‌کردند، و به‌طور طبیعی مردم هم متوقع بودند طلبه از هنگام ورود به حوزه و اشتهار به طلبه بودن، مراعات خیلی چیزها را کند، و چه بسا در مواقعی از حقوق خود بگذرد، ولی با مردم مجادله نکند.

در روزهای اخیر تجمعی در مدرسه فیضیه قم از سوی جمعی از روحانیون وطلاب برگزار شد که گویای بیداری روحانیت و مسئولیت‌شناسی این قشر در مقابل کمبودها و نارسایی‌های اقتصادی و اجتماعی است، لکن در میان تصاویر منتشره از این تجمع که در فضای رسانه‌ای جهان بازتاب فراوانی داشت، تابلویی بود در دستان یک روحانی با این عنوان:  «ای آن‌که مذاکره شعارت؛ استخر فرح در انتظارت»

نویسنده قصد سرزنش این دست از طلاب جوان را ندارد و برای تطهیر روحانیت نمی‌خواهد تمسک به نقل قولی از مرجع عالی‌قدر مرحوم آیت ا‌له العظمی بروجردی شود که در پاسخ به خبری که حکایت از دزدی طلبه‌ای داشت گفته بودند: نگویید طلبه دزدی کرده، بلکه او دزد لباس طلبگی بوده است (قریب به مضمون). لکن به خوبی نشانه‌های فریب خوردن روحانیت جوان را به عنوان خطری جدی از سال‌ها پیش مشاهده کرده و نسبت به آن حساسیت داشته است. این گونه سخن‌ها را قبل از تجمع از زبان مافیای فساد و قدرت شنیده بودم لکن انتظار نداشتم که در تجمع طلاب به طور علنی باز نشر داده شود. زیرا روحانیت بیش از هر قشری در قبال مراقبت از کیان خود مسئولیت دارد و لزوماً بیش از هر نهادی باید احتیاط در کلام و به‌کارگیری زبان و قلم داشته باشد و نبایستی زبان به زبان اهل دنیا و رانت‌خواران سیاسی گره بزند و هرچه را که به ایشان می‌خورانند منتشر کند. نتیجه ادامه این نوع رفتارها به اعتبار روحانیت آسیب می‌زند همان طور که همگان معترف به کم‌رنگ شدن پایگاه و جایگاه روحانیت در میان مردم شده‌اند و رفتار برخاسته از توحید و حقیقت دین را در روحانیت کم‌تر مشاهده می‌کنیم زیرا روحانیتی که باید پناهگاه عموم مردم باشد و در زمان فتنه‌ها مانع آسیب دیدن افکار عمومی شود و رنگ و منش نبوی و معصومین در سیما و رفتار و ادعاهای روحانیت مشاهده شود، همراه فتنه‌گران شده است و افراد را تهدید به مرگ می‌کند و و از سوی دیگر با شعارش مستند ادعای به قتل رسیدن رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام می‌شود!

نگارنده این سطور تعلق خاطری به هیچ یک از مسئولان سیاسی کشور ندارد، لکن دغدغه حقوقی و اجتماعی‌ام را نمی‌توانم پنهان کنم که بگویم «شرمساری دوباره در سرزمین فقه و دین». 

جناب مدعی‌العموم!
آیا نمی‌خواهید تسامح را کنار بگذارید و با عوامل اصلی و پنهان این نوع جنایات و تهدیدات برخورد کنید؟ اگر این گونه حرکت‌ها تهدید آیا نمی‌دانند اگر این گونه تهدیدات جدی باشد که هست، دامن تمامی مقامات از صدر تا ذیل را خواهد گرفت؟ این‌جانب پیش از این ادعای به قتل رسیدن جناب هاشمی‌رفسنجانی را گمان نمی‌کردم و حرف‌ها را ناشی از توهم برخی از بریده‌های از نظام سیاسی می‌دانستم لکن با کمال تاسف با دیدن پلاکارد و شعارهای تجمع طلاب باور کردم که هاشمی قربانی دست‌های آلوده و پنهان شده در نطام گردیده و باید در انتظار جنایاتی از این دست باشیم.

نکته مهم‌تر از درستی این گونه اخبار خروج روحانیت از دایره اخلاق و احتیاط ورعایت حقوق عمومی و بدخلقی و چنگ انداختن به صورت مخالفین خود و منتخبان مردم و هم‌کیشان خود است که این وضعیت بی‌راهه‌ای است که اعتماد مردم را به پرتگاه برده و نهایتاً اتفاقی که در جمله بیدار باش حضرت ایت‌الله جوادی آملی -به دریا ریختن ...- آمده بود، تحقق پیدا خواهد کرد که امیدوارم رخ ندهد گرچه کار از امیدواری گذشته است و روز به‌روز به پرتگاه نزدیک می‌شویم.

دکتر مرتضی بهشتی، حقوقدان و پژوهشگر

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 798055

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 6 =