۰ نفر
۵ اسفند ۱۳۹۶ - ۱۱:۳۹

در آذر ماه اخیر به دعوت آقای پروفسور پارک استاد دانشگاه وونک وانگ جهت برگزاری در جلسه آزاد گفتگوی فرهنگی و دینی، به کره جنوبی دعوت شدم.

یکی از جلسات در مورد «عرفان اسلامی و بودیسم» بود و دیگری درباره «تجربه خاورمیانه عربی با مدرنیسم». البته جلسه سومی هم برگزار شد که گفتگوی با دانشجویان مطالعات بودیستی بود که عموماً مایل بودند روحانی شوند. در هر سه جلسه شرکت کنندگان با علاقمندی شرکت و سؤال می‌کردند. با علاقمندی و کنجکاوی فراوان امّا با تواضع و بلکه با حالتی خجالتی.

این سومین سفرم به کره بود. سفر نخست که رسمی بود هنگامی بود که مدیر کل فرهنگی وزارت خارجه بودم و سفرهای بعدی خصوصی بود و با دعوت دانشگاه‌ها. در طی این سفرها با افراد فراوانی و از طبقات مختلف، به ویژه اساتید، صحبت می‌کردم و عموماً صحبت درباره تاریخ کره و تاریخ و فرهنگ مدرن آن و چگونگی توسعه شگفت‌آور صنعتی و اقتصادی و نیز علمی و پژوهشی آن بود. ذیلاً به نکاتی اشاره می‌شود.

1- کره جنوبی بخش جنوبی شبه جزیره کره است که در طول تاریخ یک پارچه بوده است. این تقسیم پس از پایان جنگ کره در 1953 نهایی شد و در آن زمان بخش فقیرتر و عقب‌افتاده‌تر، همین قسمت جنوبی بود. این شبه جزیره تنها از شمال به چین متصل می‌شود و مرزهای دیگرش را آب فرا گرفته است. این موقعیت جغرافیایی نوعی وحدت نژادی و زبانی و فرهنگی را موجب شده است و در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر مورد تهاجم نظامی بوده است، اگرچه در قرون اخیر اروپائیان، و از اواخر قرن نوزدهم آمریکائی‌ها، بدان ورود کرده‌اند.

هم مرزی با چین نفوذ گستره تمدن و فرهنگ و علم و هنر این کشور موجب شده است، اگرچه فرهنگ تمامی آسیای دور متأثر است از فرهنگ چین. چنانکه نزدیکی‌اش با ژاپن پی‌آمدهای خود را داشته است. البته در اینجا جریان معکوس است. ژاپنی‌ها در اوائل قرن بیستم شبه جزیره را تصرف کردند و تقریباً به مدت چهل سال آن را در اختیار داشتند. کره‌ای‌ها خاطرات بسیار منفی‌ای از آنان دارند و هنوز هم پس از گذشت بیش از هفتاد و سه سال از استعمار ژاپن از آن ایام به تلخی یاد می‌کنند، امّا علیرغم این همه ژاپن در مدرنیزه کردن این کشور نقش مهمی داشته و پس از جنگ کره سرمایه و تکنولوژی ژاپن سهم بزرگی در صنعتی کردن این کشور داشته است. مهمتر آنکه روند صنعتی شدن و ویژگی‌های صنایع مختلف کره همانند ژاپن است. به عبارت دیگر ژاپن مدل مناسبی جهت توسعه کره بوده است و این نکته مهمی است که می‌باید مورد تعمّق قرار گیرد. مشکل عموم جهان سومیان، مشکل مدل توسعه است و کره کمتر از این کاستی رنج برده است.

2- ویژگی‌های طبیعی و طبیعت کوهستانی و فراوانی جمعیت آن را نباید فراموش کرد. این مجموعه عوامل آنان را به مردمی سخت‌کوش و پرکار تبدیل کرده و از قدیم چنین بوده‌اند. اگرچه زمین‌ قابل کشت آنان محدود است، اما حاصل‌خیز است و این موجب افزایش خصلت تلاش و پرکاری آنان شده است.

نکته مهم دیگر «نظم و نظام‌پذیری» و «مدیریت‌پذیری» آنان است. توسعه کنونی کره عمیقاً وام‌دار مدیران و شرکت‌های بزرگ موفق آنها است، امّا یک مدیر خوب در جایی موفق می‌شود که زیردستانش «مدیریت‌پذیر» و «مسئولیت‌پذیر» و «قانون‌پذیر» باشند. به واقع این ویژگی‌ها در کره مثال‌زدنی است. به این مجموعه باید خصوصیت «جمع‌پذیری» آنها را افزود و اینکه بدون بهانه‌جویی در کنار یکدیگر کار کنند، اصل برای آنها انجام وظیفه است و آن را با حداکثر توان و علاقمندی انجام می‌دهند و کمتر به مسائل دیگر می‌اندیشند. کره بدون شرکت‌های بزرگ صنعتی‌اش مفهومی ندارد و این شرکت‌ها به همان میزان که به سود خود می‌اندیشند به حیثیت و سربلندی کشور خود و وضعیت بهتر زندگانی مردم خویش می‌اندیشند. شاید نمونه خوب آن رئیس مجموعه «دوو» آقای کیم وو چونگ باشد که در کتابش «سنگ‌فرش هر خیابان از طلاست»، داستان زندگانی خود و حساسیت‌اش به کشور و مردم خویش را شرح می‌دهد.

3- تجربه آنان با تاریخ جدید هم قابل تأمل و استثنائی است. اروپائیان در مقاطع مختلفی از تاریخ جدید به کره آمده‌اند، امّا اراده چندانی برای ماندن نداشته‌اند. اولاً سرزمینی دور بود و ثانیاً منابع چندانی همچون هند و یا چین نداشت. کشوری بود بالنسبه فقیر و در منتهی الیه شرق و فاقد جاذبه‌ای خاص.

نکته در مورد اروپائیان و کمی بعد آمریکایی‌ها، مبلغان مسیحی است. اینان کره را سرزمینی مناسب یافتند و علیرغم مشکلات و بعضاً کشتارهای جمعی کره‌ای‌ها مسیحی شده و مبلغان تا قبل از اواسط قرن نوزدهم، به حضور خود ادامه دادند. این جریان بیشتر به علت اقبال و استقبال مردم کره از مبلّغان بود.

توده مردم بودایی بودند و دین نظام حاکم کنفوسیوس بود و این یک مشکل بود. مسئله دیگر اینکه اصولاً در این کشور دین و هویت قومی و هویت ملی همچون بسیاری از نقاط دیگر، چندان مرتبط نیست. یک نفر می‌توانست کره‌ای باشد و دینی غیر از ادیان بومی انتخاب کند، این موضوع حتی در گذشته هم تا آنجا که به توده مردم باز می‌گشت، چندان مسئله‌ساز نبود. مضافاً که آداب و رسوم مسیحی برای آنان جاذبه فراوانی داشت و بدون توجه به ذات خود این دین. هنوز هم در این کشور و در ژاپن بسیاری از جوانان علیرغم آنکه میسحی نیستند و اصولاً به هیچ دینی معتقد نیستند، مایلند مراسم عروسی‌شان در کلیسا برگزار شود. این به دلیل مطلوبیت آن آداب و رسوم است.

4- عملاً مبلغان و خاصه مبلغان پروتستان آمریکایی، پیش قراولان آموزش و نظام آموزشی جدید بودند. بسیاری از کتاب‌های آموزشی توسط آنان نوشته و یا ترجمه می‌شد و به چاپ می‌رسید. از این گذشته آنان در کنار مردم و علیه اشغال‌گران ژاپن بودند. آنان در فاصله 1945-1905 در کره بودند و در طول این مدت مردم احساس می‌کردند که کلیساهای مختلف در کنار آنان هستند. اگرچه بودائیان هم، به ویژه برخی از شاخه‌های این دین، چنین بودند.

در کره مدرن هنوز هم کلیسا جایگاه خود را دارد. در طول ناآرامی‌های دهه هشتاد که عمدتاً دانشجویی بود یک بار دانشجویان در برابر تهاجم پلیس به کلیسای مرکزی شهر پناه بردند. پلیس در تعقیب آنان وارد کلیسا شد، اما با مقاومت کاردینال معروف "استفان کیم سو هوان" مواجه شد. چنین نقل می‌کنند که او گفته بود برای بازداشت دانشجویان ابتدا می‌باید از روی بدن من عبور کنید. این واکنش پلیس را به عقب‌نشینی وادار کرد.

این موضع‌گیری به افزایش موقعیت کلیسای کاتولیک و محبوبیت کاردینال انجامید و پس از مرگش یکی از باشکوه‌ترین مراسم تشییع رسمی و مردمی برای او تدارک دیده شد. هنوز هم کلیسای کاتولیک دارای موقعیت مهمی است و در مقاطع حساس اجتماعی و سیاسی و انتخاباتی عموماً به پیام‌هایش گوش فرا می‌دهند. اگر چه ماهیت کلیسای کاتولیک به گونه‌ای است که پیوسته با احتیاط و رعایت تمامی جوانب صحبت می‌کند.

مناسب است خاطره‌ای را که نشان دهنده نکات یاد شده است، نقل کنم. قبل از سفر اخیرم، از شهر ایکسان با قطار عازم شهر کوانجو شدم. اسقف شهر آقای "کیم هی جونگ" که ضمناً رئیس کنفرانس اساقفه کره است و برای دومین بار اخیراً انتخاب گردید برای استقبال به همراه شهردار فرهیخته‌اش، آقای "یون جانگ هیون"، به ایستگاه آمد و به اتفاق عازم دفتر شهردار شدیم. در سالن ایستگاه و در طول مسیر تا سوار شدن به ماشین تقریباً همگان نسبت به اسقف و با روش خاص کره‌ای احترام و تعظیم می‌کردند. مطمئناً درصد بزرگی از آنان غیر مسیحی و غیر کاتولیک بودند، امّا همگان احترام می‌گذاشتند.

علیرغم این همه دین در کره در حال ضعیف شدن است و گویا حدود نیمی از آنان به هیچ دینی باور ندارند و این موضوع در بین جوانان شایع‌تر است. اگرچه مسیحیان کره و خصوصاً پروتستان‌هایش به لحاظ دینی در موقعیت بهتری قرار دارند.

5- واقعیت این است که توسعه کره تقریباً توسعه‌ای همه‌جانبه است و شاید این دلیل موفقیت پایدار او است. توسعه صرفاً صنعتی و اقتصادی و تجاری نیست، توسعه علمی و آموزشی و پژوهشی و نیز اجتماعی و سیاسی هم هست. هم‌اکنون نظام آموزشی آنان یکی از بهترین‌ها است. همچنانکه استاندارد شفافیت و مبارزه با فساد هم یکی از بالاترین‌ها است. احتمالاً این تفاوت بزرگ بین آنها و کشورهایی چون چین و ویتنام است. اینان نیز توسعه سریع صنعتی و اقتصادی را شاهد بوده و هستند، اما در زمینه‌های دیگر همانند کره نیستند. البته قابل انکار نیست که اصولاً در دو شرائط مختلف قرار دارند. چین و حتی ویتنام نمی‌توانند همچون کشور کوچک کره و با مردمی که یک دست هستند، عمل کنند. این ممکن نیست.

بهرحال نکته این است که بخش مهمی از موفقیت آنان در حال حاضر به دلیل توسعه همه جانبه آنها است. اگر چنین نبود نمی‌تواستند بحران مالی اواسط و اواخر دهه 1990 را که تمامی بازارهای شرق آسیا را دربرمی‌گرفت، از سربگذرانند. شاید برکناری رئیس جمهور قبلی خانم پارک نمونه خوبی باشد. این خانم فرزند رئیس جمهور اسبق آنها است که علیرغم دیکتاتوریش، بزرگترین سهم را در توسعه این کشور داشت. مضافاً که چندین بار در تلویزیون در حالتی که اشک در چشمانش حلقه زده بود، از مردم به دلیل اشتباهاتش عذر خواست، امّا در نهایت از سمت خود برکنار شد. جالب این است که جرم اصلی او این بود که از یک شرکت کره‌ای 72 میلیون دلار برای کمک به یک موسسه غیر انتفاعی درخواست کرده بود که البته با این موسسه مرتبط بود.

البته در سفر اخیرم مکرر از اساتید مختلف شنیدم که آنها با مشکلات فراوانی مواجه هستند که در آینده خود را نشان خواهد داد. مسئله مهم اشباع بازار کار است. برای نسل جوان همچون گذشته امکان چندانی برای یافتن شغل، و لااقل شغل دلخواه، وجود ندارد. حتی یکی از سفرای کره می‌گفت در زمان ما ممکن بود که فرد واجد شرائط به راحتی جذب وزارت خارجه شود، امّا در حال حاضر ممکن نیست، در حالی که او سفیر نسبتاً جوانی بود.

نکته دیگر اینکه می‌گفتند بازارهای خارجی هم به دلیل کثرت رقبا، اشباع شده است و دیگر نمی‌توانیم چون گذشته به بازار وارد شویم. جالب این است که عموم آنها می‌گفتند آخرین شانس بزرگ ما، «ایران» است. کشوری است وسیع و با منابع غنی و جمعیت فراوان و بازاری بزرگ.

البته قابل انکار نیست که اولویّت برای کشورهای شرق آسیا در حال حاضر مسئله توسعه است. از چین و تایلند گرفته تا ویتنام و کامبوج و لائوس و فیلیپین و حتی اندونزی و مالزی. این فضای منطقه‌ای طبیعتاً شرائط مناسبی برای توسعه‌ ایجاد می‌کند و موجب می‌شود همگان در روند توسعه‌ای قرار گیرند. البته این به نوبه خود به نفع کره است، چرا که می‌کوشد از طریق سرمایه‌گذاری و اجرای پروژه‌های مختلف، در این جریان شرکت کند و آن را شتاب بخشد.

6- بدون شک ترس از کره شمالی و تهدیدهای او سهمی بزرگ در توسعه کره، اگرچه به گونه‌ای غیر مستقیم، داشته است. در موزه‌هایی که به تاریخ معاصر کره مربوط می‌شود می‌توان پوسترهایی را دید که در آن مردمی برای مقابله با دشمنان به تولید بیشتر و بهتر تشویق شده‌اند. چنین نبوده و نیست که آنها برای مقاومت در برابر تهدیدهای شمال صرفاً به آمریکا متکی باشند. او را متحد خود دانسته و می‌دانند، امّا به واقع خود نیز فعال هستند و بسیاری از برنامه‌هایشان با توجه به این موضوع توجیه‌پذیر است.

البته موضوع کره‌شمالی و رابطه‌اش با همسایگانش، به ویژه کره جنوبی و ژاپن و نیز چین و روسیه، مسئله پیچیده‌ای است و احتمالاً مهمترین عامل است در شکل‌دهی جهان آینده در آنجا که به سه کشور آمریکا، چین و روسیه مربوط می‌شود، لذا اصولاً می‌باید در چارچوب دیگری نگریسته شود. مسئله فراتر از کره شمالی به عنوان یک کشور است. این کشور عملاً سمبل رقابت کنونی و آینده سه قدرت نام برده است.

در ایام اقامتم در سفر اخیر مسئله کره‌شمالی و اقداماتش در اوج خود قرار داشت و تمام رسانه‌ها بدان می‌پرداختند. امّا عملاً مردم آرام بودند و تغییر قابل توجهی در شاخصه‌های اقتصادی و مالی وجود نداشت. گویی باور داشتند که رفتار شمالی‌ها منطق و اهداف خاص خود را دارد و برنامه‌ریزی شده و حساب شده عمل می‌کند، حتی در آنجا که با خشم و عصبانیت برخورد می‌کند.

7- موضوع دیگری که واجد نهایت اهمیت است «راست‌گفتاری» و «امانت‌داری» کره‌ای‌ها است، به گونه‌ای که گویی این مسئله نهادینه شده است و البته این وجه مشترک عموم کشورهای توسعه یافته است. «دروغ» و «دروغگویی» می‌تواند یک فرد را ساقط کند و تا آنجا که مجبور به استعفا شود. وزیر خارجه هلند در روزهای اخیر به دلیل دروغی که درباره پوتین در بیش از ده سال قبل گفته بود، استعفا کرد.

بد نیست با نقل خاطره‌ای سخن را تمام کنم.
به هنگام مأموریتم در مراکش تیم گل‌بال ایران به مراکش آمد و در مسابقات اول شد. بازی گل‌بال مربوط است به نابینایان و یاکم‌بینایان. از آنها برای شام دعوت کردم. مرّبی تیم گفت از یکی از اعضای تیم که فرد پول‌داری شده است بپرسید چگونه به این موقعیت رسیده است.

پرسیدم و او گفت در سال 1363 برای شرکت در مسابقات به کره رفتیم، امّا کسی ما را تحویل نگرفت و در مسابقات شرکت نکردم و به دلیل نابینایی مجبور شدم در هتل بمانم. در این میان با فردی ایرانی که زبان کره‌ای می‌دانست آشنا شدم. از او خواستم مرا به بازار ببرد. پس از بررسی دریافتم لباس سرهمی کودکان در آنجا ارزان است و در ایران بازار خوبی دارد. همه پنج‌ هزار دلاری که همراه داشتم صرف خرید لباس کردم و گفتم به آدرس بندری در ایران که نامش را فراموش کرده‌ام، بفرستند. مدتی بعد لباس رسید و آن را در بازار به چند برابر قیمت تمام شده فروختم. و این سفارش خرید ادامه یافت و هر بار سود سرشاری می‌بردم. پرسیدم در بار اول و یا در نوبت‌های بعدی همیشه اجناس مطابق با سفارش بود که تأیید کرد.

این احساس تعهد و امانت‌داری را هنوز هم می‌توان دید. در آن شرائط سخت جنگ تحمیلی و موقعیت به مراتب سخت‌تر ایران و دوری راه و عدم امکان پیگیری، طرف کره‌ای به راحتی می‌توانست تقلب کند و اصولاً جنسی نفرستد، امّا چنین نکرد. به واقع چنین خصوصیاتی گذشته از آنکه یک فضیلت اخلاقی است، یکی از مهمترین عوامل برای رشد و توسعه است.

البته نکات بیشتری هست که خصوصاً به نظام آموزشی، امنیت اجتماعی، شغلی، پی‌‌آمدهای منفی توسعه باز می‌گردد. مثلاً هم اکنون کره با کاهش فزاینده جمعیت مواجه است که بیش از هر کشور دیگری است. این کاهش جمعیت به گونه‌ای است که حتی دانشگاه‌ها را هم نگران ساخته است. تعداد دانشجویان کاهش یافته و در آینده تا آن مقدار کاهش می‌یابد که اداره دانشگاه‌ها مقرون به صرفه و اقتصادی نیست.

8- با توجه به اهمیت موضوع به یک مسئله دیگر اشاره می‌کنم و آن مسئله محیط زیست است. کره‌ای‌ها همچون ژاپنی‌ها به خوبی توانسته‌اند پی‌آمدهای منفی توسعه‌ای خود را بر روی محیط زیست، خنثی کنند. آب و هوا و خاک آنان به عکس گذشته سالم و قابل قبول است. آب رودخانه‌ای که از وسط سئول می‌گذرد سالم و ماهی‌هایش قابل استفاده است. این صرفاً ناشی از توسعه تکنیک‌های عدم آلوده کننده و یا تکنیک‌های خنثی کننده آلودگی نیست، این هم هست که از ابتدا محیط زیست را حفظ می‌کرده‌اند. نمونه‌ای را بگویم.

سئول شهری است با بیش از ده و شاید دوازده میلیون جمعیت. استاد همراهم من را به تپه‌ای که بلندترین تپه شهر بود برد و از آنجا سئول قابل مشاهده بود. در این شهر سه و یا چهار تپه دیگر هم وجود داشت که همچون این تپه آکنده از درختان جنگلی بود، امّا هیچ تجاوزی به حریم تپه‌ها نشده بود و ساختمان‌ها و خیابان‌ها تا نقطه صفر به پیش آمده بودند. در حالی که زمین و ساختمان در این شهر بسیار گران است و یکی از گران‌ترین‌ها در دنیا. یک متر مربع زمین در مرکز سئول یکصد و بیست هزار دلار قیمت دارد و به واقع مردم قادر نیستند در این شهر حتی آپارتمانی در حد شصت متر مربع بخرند و عملاً اکثریت اجاره‌نشین هستند.

اما علیرغم تمامی این نکات هیچ تجاوزی به حریم تپه‌ها نشده بود. به احتمال فراوان این عدم تجاوز به حریم‌های طبیعی در موارد دیگری هم وجود داشته است و البته هم‌اکنون رعایت سلامت محیط زیست و کیفیت بهینه مصرف آب و انرژی و سایر منابع حیاتی از جمله اولویت‌ها است. هم از جانب دولت و هم از جانب مردم.

بخش مهمی از مشکلات محیط‌زیستی کشورهای جهان سوم به دلیل «اصل قرار دادن توسعه» به هر قیمتی است، بدون آنکه به پی‌آمدهای اقدامات ناسنجیده بیندیشند، اگرچه این عوارض صرفاً به بحران محیط زیست منجر نمی‌شود، ولی محیط زیست و به ویژه منابع آب و منابع آب آشامیدنی بیش از مسائل دیگر تحت تأثیر پی‌آمدهای منفی «توسعه به هر قیمت» قرار می‌گیرد. در تمامی این موارد تجربه کره به واقع قابل تأمل و قابل بهره‌برداری است.

9- این مجموعه عوامل موجب شده که این کشور خود را با سرعت با شرائط جدید تطبیق دهد. در بازدید ازیکی از بیمارستان‌ها شهر ایکسان دریافتم که توریسم پزشکی آنها واقعاً فعال است و بیماران زیادی از چین و آسیای دور و روسیه و حتی از شیخ‌نشین‌های خلیج فارس و عراق جهت معالجه به کره می‌روند و بعضاً ماه‌ها اقامت می‌کنند. این جریان تا آن مقدار مهم و اقتصادی است که ردیف‌هایی از کتابفروشی بزرگ شهر سئول، مختص کتاب‌های توریسم پزشکی بود. حال آنکه این جریان تنها در سال‌های اخیر اتفاق افتاده است.
از این کتاب‌فروشی بسیار بزرگ و پرازدحام نیز بازدید کردم. نکته جالب اینکه در وسط کتابفروشی یک ردیف میز قرار داشت که افراد می‌توانستند کتاب مورد علاقه‌شان را بردارند و مطالعه کنند. خوانندگان دو طرف این ردیف بلند را پر کرده بودند.

تطبیق با شرائط جدید را در موسسات تحقیقاتی و دانشگاه‌ها نیز می‌توان دید. آنچه را که اینجانب خود شاهد بودم روش جدید شیرین کردن آب دریا بود که عمدتاً از طریق جداره‌های سلولزی انجام می‌گرفت که به مراتب ارزان‌تر از نوع سنتی تبخیری آن است. آنها می‌گفتند هم‌اکنون در شهر پوسان از این روش استفاده می‌شود. هم اکنون با پشتیبانی کمپانی سامسونگ تحقیقات وسیعی در این زمینه صورت می‌گیرد.

* منتشر شده در روزنامه اطلاعات ۹۶.۱۲.۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 757516

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • سامان A1 ۱۲:۰۶ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۵
    0 1
    پیش از انقلاب زنان کره ای در تهران و شهرهای بزرگ ایران کلفتی میکردند .
    • امیر سیروس پور A1 ۱۵:۲۹ - ۱۳۹۶/۱۲/۰۸
      0 0
      هی اینو بگین.اینو نداشتین چی میگفتین؟؟؟؟؟