۰ نفر
۳۱ تیر ۱۳۹۷ - ۱۳:۴۶
دماغ وندی شرمن و پای کری؟!

آمریکا از برجام هم انتظار منافع اقتصادی داشت برای ورود به بازار ایران و هم سیاسی تا دست ایران را از خاورمیانه کوتاه کند. نمیشود دماغ وندی شرمن و پای کری بشکند و سود سیاسی و اقتصادیش را اروپا ، چین و روسیه ببرند! اما ما بد اوردیم و ترامپی برنده شد که از عربستانی که در 6 سال گذشته رو در روی سیاست خارجی ایران ایستاده، حامله شده! شاید تا وقت دگر! برجام رویکرد حکومت برای نوع جدیدی از تعامل بین المللی بود که باید با بکار گیری اهرمها و ظرفیتها یمان و تغییر روشها به اهداف و منافعمان در آن برسیم. یکی از آنها تعویض رویکرد تفکر نظامی در سوریه با تفکر سیاسی که مصالحه هسته مرکزی آنست بوده تا به دنبال بهره برداری از سرمایه گذاریمان در سوریه باشیم و آنجا را به عنوان یک بازار اقتصادی برای توسعه زیر ساختهای تخریب شده اش و فراهم کردن زمینه اشتغال فارغ التحصیلان ایرانی تعریف کنیم و نه لزوما" حفظ نیروی نظامی.

دونالد ترامپ، رئیس جمهوری آمریکا، در ماه مه گذشته در پی خروج از توافق هسته ای (برجام) به کشورهای دیگر بین ۹۰ تا ۱۸۰ روز برای اجرای تحریم‎های ایران فرصت داد. بنا بر سیاست اعلام شده از سوی آمریکا برای تحریم کامل نفتی ایران و «به صفر رساندن» خرید نفت از این کشور در جهان، قرار بود الزام کشورها به قطع خرید نفت از ایران از تاریخ ۴ نوامبر ۲۰۱۸ اجرایی شود. درواقع باید گفت مجموعه اقدامات ایذائی آمریکا نشان از ورود آمریکا به حوزه امنیتی جمهوری اسلامی دارد . این اقدامات در قالب سلسله تحرکات سیاسی مانند تلاش برای ایجاد اغتشاش سیاسی، امنیتی و اقتصادی در کشور به منظور تغییر رژیم ، یا اقدامات اقتصادی همچون مذاکره، لابی یا فشار به شرکت‎های خصوصی و دولتی برای عدم خرید نفت ایران، یا عدم معامله در زمینه کالاهای مورد نیاز ایران همراه با اقدامات و پشتیبانی عملیاتی که همپیمانان منطقه ائی اش بطور علنی و پنهان انجام ‎میدهند را شامل ‎میشود.به همین منظور باید طراحی مناسب و جدیدی برای رویاروئی با شرایط جدید داشته باشیم، طراحی سلسله اقدامات دیپلماتیک و عملیاتی که اجازه ندهد این اقدامات حتی جزئی به بهمنی ویرانگر تبدیل شود. زیرا ترامپ از طریق فشار بر دولتها شرکت‎ها برای جلوگیری از همکاری با ایران و مختل کردن اقتصاد ایران درصدد ایجاد شورش در داخل کشور است تا به ایده تغییر رژیم نزدیک شود.

به همین جهت ایران باید یک طراحی استراتژیکی در ارتباط با این مسئله داشته باشد. اگر چه ایران هم در این حوزه ظرفیت‎ها و توانمندی‎هایی دارد، درواقع دارای اهرمهائی برای رویاروئی با این شرایط جدید هست . ضمن اینکه آمریکا، نفوذ و تاثیر صد درصدی روی همه شرکت‎های نفتی و تجاری ندارد، بلکه صرفا" در مورد شرکت‎های بزرگ که به نوعی تحت سلطه آمریکا هستند و باید مقررات آنرا مد نظر داشته باشند تا مورد تحریم قرار نگیرند اعمال قدرت ‎میکند، ولی شرکتهای دیگر و کوچکتری هستند که بتوانند نیازهای این مقطع ایران را رفع کنند. لذا ممکن است جمهوری اسلامی بتواند با شرکت‎های اخیر الذکر به نوعی همکاری و تعامل داشته باشد. از سوی دیگر ایران، روسیه و عربستان در آخرین نشست اوپک سلسله تفاهماتی انجام داده اند و تلاش شد حجم نفتی که به بازار ریخته میشود در سطح محدودی اضافه شود که منجر به بالا رفتن قیمت نفت نشود. اما اگر تهدید ترامپ برای انصراف خریداران نفت ایران محقق شود، بدیهی است یا قیمت باید بالا رود و یا کسری سهمیه ایران را کشور یا کشورهائی جبران کنند.به هر جهت فارغ از اینکه چه توافقاتی در این اجلاس صورت گرفته است، این یک امر بدیهی است که ایران اجازه نخواهد داد تا از مزایای منابع طبیعی خود برای رفاه مردم ایران محروم شود اما سایر کشورها از جمله کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس نهایت بهره را از آن ببرند. زیرا همانگونه که پیش ازاین گفتم ایران نیز اهرم‎های متعددی در دست دارد که با استفاده درست از آنها ‎میتواند به طریقی از این شرایط سخت عبور کند. بنابراین مهمترین مسئله جمهوری اسلامی در شرایط فعلی طراحی استراتژیک در ارتباط با آمریکا است و استفاده درست از اهرم‎هایش در رابطه با اروپا، روسیه و چین ،برای رقم زدن بازی برد- برد یا تعامل با این کشورها.

از سوی دیگر اگرچه رئیس جمهور آمریکا منافع فروش نفت ایران و خریداران آن را هدف قرار داده است. به این معنا که وی مصرف کننده نهایی را مورد هدف قرار داده تا تقاضایی برای نفت ایران وجود نداشته باشد و به دنبال آن صادرات ایران متوقف شود و درنهایت نیز روسیه وعربستان جبران کمبود منابع را به عهده بگیرند، اما این یکطرف ماجرا است. طرف دیگر ماجرا قدرت بازیگری ایران و استفاده به موقع از اهرمها و ظرفیتهایش است تا اجازه ندهند درآمد کشور لطمه بخورد.

در همین راستا و با همین مضمون دکتر روحانی سخنرانی در سوییس انجام دادند. اگرچه بیشتر تحلیلگران موضع رئیس جمهور در سوئیس در زمینه عدم صدور نفت دیگرکشورها در صورت لطمه خوردن صدور نفت ایران را نشانه ائی از قصد ایران برای بستن تنگه هرمز مطرح کردند، اما این شاید یکی از اقدامات احتمالی آتی و شاید آخرین آنها باشد. ایران روشهای متعددی برای حفظ سهم بازار فروش نفت خود را دارد و شاید راه حلهای ممانعتی دیگری همچون پر مخاطره کردن رفت و آمد در تنگه هرمز ، اقدامات ایذائی و..و یا استفاده از مشوق‎های لازم برای شرکتها و دولتهای طرف قرار داد را نیز بکار بگیرد. به این معنا که در این شرایط ممکن است جمهوری اسلامی برای حفظ خریدارانش، بوسیله قراردادها و یا نحوه فروش، ایجاد مشوق کند تا شرکت‎ها هزینه ای را که در ارتباط با آمریکا ‎میپردازند، از محل مشوق‎ها یا منافعی که از تعامل با ایران عایدشان ‎میشود تامین کنند. به عنوان مثال از منظر دولت، فروش نفت در بورس مطرح است که بخش خصوصی باید خریدارانش را در بخش خصوصی دنیا پیدا کند و نفت را به آنها فروخته و بازار را اشباع نماید.

ضمن اینکه باید به این مهم اشاره کرد که طراحی تحریم‎های جدید از سوی آمریکا هوشمندتر شده و نقاط میانبر ایران برای خروج از فشارها را هدف قرار داده که اگر ایران خلق ظرفیت نکند و از ظرفیت‎هایش استفاده نکند شرایط سختی پیش رویش خواهد بود. زیرا ایران قدرت بازیگری داشته و ابزارهایی برای خروج از این وضعیت در دست دارد به شرط اینکه طراحی درست واستراتژیکی برای استفاده از این ظرفیت‎ها صورت گیرد. اما با همه این تفاسیر دنیای نفت قواعد خود را دارد و ترامپ با وجود تاثیر گذاریش ن‎میتواند همه قواعد بازی را دراین حوزه بهم بریزد. علاوه بر آن به دلیل برخی اقدامات ترامپ، اروپا نیز با آنها به مخالفت برخاسته است و ایران ‎میتواند از این فرصت‎ها به بهترین شکل استفاده کند. ایران به عنوان یک بازیگر بین المللی بایداز اهرم‎هایش در تعامل با اروپا، چین و روسیه در بحث سیاست خارجی استفاده کند. ضمن اینکه کشورهای اروپایی نیز به دنبال منافع خود هستند و از منظر اقتصادی و مالی ‎میتوانند به گونه ای رفتار کنند که شرایط را به نفع خودشان رقم بزنند.

درواقع به نظر می‌رسد ترامپ خود را در یک موضع پارادوکسیال قرار داده است. از طرفی تلاشهای بیش از حد و با عجله وی برای تحریم نفت ایران، حتی با الزامات سیاسی داخلی آمریکا برای پایین نگه داشتن قیمت‌های نفت در سال انتخابات همخوانی ندارد ، از طرف دیگر امید چندانی برای همراهی هم پیمانان اروپائی ، چین و هند که بازار مصرف نفت ایران هستند، وجود ندارد. چه بسا نه تنها راه برای آمریکا جهت اعمال فشار بر ایران هموار نخواهد بود، بلکه اجرای سفت و سخت تحریم‌های ترامپ، نزاع بین او و متحدان اروپائی اش را نیز تعمیق خواهد کرد. متحدانی که برجام را هنوز تنها ظرفیت همکاری‎ها می‎دانند و عمیقا از خروج یک‌جانبه ترامپ از توافق هسته‌ای ناراضی هستند. این امر، زمینه را برای وقوع یک درگیری بیشتر با چین، هند و دیگر واردکنندگان نفت ایران بر سر اجرای تحریم‌ها مهیا نموده و به نظر می‎رسد آمریکا در اجرای تحریم‌ها تنهاست. این ظرفیتی است که ایران میتواند از آن بهره برداری و طبعا" در کار با اروپا مد نظر دست اندرکاران سیاست خارجی قرار دارد. پس ترامپ در حال یک بازی روانی با دنیا است تا اثرات کاهش فروش نفت ایران بر قیمت نفت در جهان را کمتر کند. از طرفی از قول سعودی‎ها چیزی میگوید که هم تعدیل و تکذیب می‎شود و هم ممکن نیست سعودی‎ها بتوانند دست به چنین کاری بزنند، زیرا ایران هم دست روی دست نخواهد گذاشت که تنها منبع در آمد عمده کشور لطمه بخورد.

منبع: هفته نامه مثلث شماره ۴۰۳ مورخ ۹۷.۴.۱۶  با عنوان بازار روانی ترامپ با نفت، صفحه ۵۱

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 791642

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 12 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 1
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی 3 A1 ۱۶:۲۳ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۱
    2 3
    القصه امیدوارم ترامپ در رسیدن به هدفش که همان شورشهاست موفق باشد تا ما نیز بتوانیم از این بن بست مدیریتی و اداری کشور برای همیشه خلاص شویم و حساب یک عده را برسیم. ترامپ یک فرشته در لباس شیطان است. بدون اینکه بخواهد در خدمت تحقق افکاری عالی ای که ما در سر داریم خواهد بود. خدا کنه یک مشت دموکرات احمق مانع اقداماتش نشوند.
  • شمس تبریزی 4 A1 ۱۶:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۱
    1 1
    فرمودید «یکی از آنها تعویض رویکرد تفکر نظامی در سوریه با تفکر سیاسی که مصالحه هسته مرکزی آنست بوده تا به دنبال بهره برداری از سرمایه گذاریمان در سوریه باشیم». جناب تاجیک، تا در میدان نظامی پیروز نشویم امکان بهره برداری از سرمایه گذاری هایمان را نخواهیم داشت. اگر اسد در سوریه نباشد ما هیچگونه بهره برداری از سرمایه گذاری مان نمیتوانیم داشته باشیم. دلیلش هم روشن است. مصالحه در سوریه به این معناست که اسد باید برود و سوریه بدون اسد، برای ما چیزی نخواهد داشت. اگر قرار بود که اسد برود، دلیلی نبود که ما به سوریه برویم. منافع ما در گرو بودن اسد است و مصالحه یعنی اینکه به رفتن اسد رضایت بدهیم. این یعنی همان چیزی که عربستان، ترکیه، قطر و بقیه از ابتدای حوادث سوریه به دنبالش بودن
  • شمس تبریزی 5 A1 ۱۶:۳۹ - ۱۳۹۷/۰۴/۳۱
    1 1
    عربستان و ترکیه و بقیه نتوانستند از طریق نظامی او را حذف کنند و حالا دنبال این هستند که از طریق نظامی حذفش کنند. جسارت به شما نباشد اما بنده ساده لوح نیستم که آن چیزی را که اینها نتوانستند در میدان جنگ به دست آورند، با مذاکره به آنها بدهم. آمریکا فهمیده هوا پس است. حالا که چنگال ما روی گلوی اسراییل و عربستان قرار گرفته، میخواهد با اعمال تحریمهای سنگین علیه ما این دو را نجات دهد. به نتیجه تحریمها کار ندارم اما پیش از اینکه تحریمها حساب ایران را برسد خرخره این دو زیر دندانهای ما جر خواهد خورد. موسی دریا را برای اینها شکافت و اینها هوا ورشان داشته. ما در دریا غرق شان میکنیم تا بفهمند دوران معجزات موسی و داوود و سلیمان به سر امده. خدانگهدار
  • کارن A1 ۰۹:۲۹ - ۱۳۹۷/۰۵/۰۲
    0 0
    من در پاسخ به هموطن عزیز شمس تبریزی...دوست عزیز به همین سادگی نیست مدیریت کشورمان زیر صفر است و استاد از دست دادن فرصتهای تاریخی هستیم لیکن خیلی بعیده که آمریکا دلش برای ما ایرانیها سوخته باشد.چرا واسه مکزیکیها نسوزه؟ چرا بواسه فلسطینیها نسوزه؟ نباید ساده انگار باشیم و آب در آسیاب ترامپ بریزیم..باید دولت یه فکر چاره ای بکند و بر شرکتهای متوسط و کوچک اروپایی و چین و روسی تمرکز کندگرچه مطمنم روسیه و چین تقاص نامردمیهایشان را از همین آمریکا خواهند گرفت..ما دوست عزیزشمس تبریزی باید حواسمان باشد که همین یک کالای ارزشمندامنیت را هم از کف ندهیم..وگرنه ضرری میکنیم که از افغانستان صد پله بدتر خواهیم شد..پس ما فقط در حال حاظر اتحاد لازم داریم ... و بعد اگر مسولان دیدند که میتوانند با ترامپ مذ