۰ نفر
۳۰ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۴
مثل باد قدم به سمت قله‌ها بردار!

حالا که وقت واقع بین بودن فرا رسیده، می‌دانیم که از تیم کی‌روش انتظار برد مقابل اسپانیا را نداریم. اما جان سخت بودن مقابل ماتادورها همان چیزی است که به آن نیاز داریم و به کمکش می‌توانیم در نقش یک امپراطور مقابل سلسائوی اروپا قرار بگیریم.

احسان خراسانی؛ از روزی که اشکان دژاگه در محوطه جریمه آرژانتین زمین خورد، چهار سال و از روزی که بنجامین ویلیامز ادامه دهنده راه میرولاد مازیچ بود، سه سال گذشته. آن روزها مدام زمین می خوردیم. با اینکه چندباره بلند شدن و ایستادن را بیشتر از هرچیز دیگری یاد گرفته بودیم. گل رضا گوچی به عراق را یادمان نرفته: "ایران قصد حذف شدن نداره!" انگار که آن روزها همه ثانیه های انتظارمان برای دیدن موفقیت تیم ملی کشورمان پرت شده بودند آنطرف کره زمین. جایی که نمی دانستیم در کدام تورنمنت باید به دنبالش بگردیم. روسیه 2018؟ امارات 2019 یا قطر 2022؟  ما کسانی بودیم که سیر تصاعدی بالا رفتن هر معیار اقتصادی را به بیشتر دوست داشتن تیم ملی فوتبال کشورمان نسبت می دادیم. فارغ از هر تعلق دیگری، فوتبال امن ترین پناهگاه مان برای دور شدن از سختی ها بود، برای جنگیدن، برای متحد شدن و برای عاشق ماندن.

در همان ایستگاه اول بعد از بلایی که در استرالیا سرمان آمد، دوباره بلند شدیم. این بار منتظر قطاری که باید از روی یک سری ریل ناهموار می گذشت. هرروز عاشق ماندن تبدیل به سخت ترین کاری می شد که از خودمان انتظار داشتیم. اما در مقابل، نمودار فوتبال را اگر روی تابلوهای بورس هم می گذاشتیم، باز هم ارزش آن بالاتر از دغدغه های معمول زندگی روزمره مان می شد. انگار تک تک ما ته دل مان به چیزی فکر می کردیم که بازیکنان تیم کارلوس کی روش در گوش همدیگر با صدایی آرام می گفتند: "کفش نایکی نداریم؟ پس بیشتر می جنگیم." مثل زندگی تک تک مایی که قرار است ضربان قلب مان تا آخرین روز حضور تیم ملی در روسیه بین شان تپیده شود. زندگی هایی که هربار با کمبود بیشتری روبرو شد، ما سخت تر جنگیدیم. در این راه تیم ملی مان هم مثل ما بارها کمر خم کرد. نه اینکه سوپراستار باشیم، نه اینکه زندگی های مان شبیه فیلم های اساطیری باشد؛ پس مثل باخت مقابل بوسنی همه ما بارها مقابل سختی ها زمین خوردیم. وقتی که در اوج امیدواری در عرض یک هفته همه رویاهای مان را به باد رفته دیدیم.

پشت این زمین خوردن اما هرروز بلند شدن بود. مثل تک تک لحظه هایی که قلب بچه های تیم ملی در بازی مقابل مراکش گرفت تا قلب ما کیلومترها دور تر از آنها از حرکت نایستد. ما دوباره بلند شدیم، هنوز هم سرپا ایستادیم. حالا که چند ساعت تا مهم ترین بازی تیم ملی فوتبال مان در تاریخ باقی مانده. حالا که ما برای اولین بار در چنین فاصله نزدیکی تا صعود از گروه مان ایستادیم. حالا به یاد آوردن تک تک شگفتی های تاریخ جام جهانی آدرنالین ما را تا حدی بالا برده که فرق شب و روزمان را نمی فهمیم. پشت همه این اتفاقات یک نود دقیقه تاریخی مقابل اسپانیا و یک نود دقیقه حیاتی مقابل پرتغال باقی مانده. حالا که چند ساعت تا جدال با لاروخا بیشتر زمان نداریم، حالا که سخت تر می توانیم فکر کنیم و حرف بزنیم، فقط کافی است این حس درونی را به کازان بفرستیم. فقط کافی است درباره تک تک جمله هایی که از بالا تا اینجا خواندیم فکر کنیم. همه روزهای سخت تاریخ کشورمان را به یاد بیاوریم. از فوتبال به خاطر این همه معجزه که به چشم دیدیم ممنون باشیم و اتفاقا یک بار دیگر به سمت روسیه انرژی بفرستیم. این بار نه برای دوباره بلند شدن، بلکه برای سرپا ایستادن و دوام آوردن. حالا که وقت واقع بین بودن فرا رسیده، می دانیم که از تیم کی روش انتظار برد مقابل اسپانیا را نداریم. اما جان سخت بودن مقابل ماتادورها همان چیزی است که به آن نیاز داریم و به کمکش می توانیم در نقش یک امپراطور مقابل سلسائوی اروپا قرار بگیریم.

 

43257

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 784907

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =