گلایه‌های استاد بزرگ ایران از بودجه بسیار کم فدراسیون شطرنج

احسان قائم‌مقامی استاد بزرگ شطرنج مهمان کافه‌خبر بود و از مشکلات و دستاوردهای شطرنج در سال‌های اخیر گفت.

زاوش محمدی/ احسان قائم مقامی اولین استاد بزرگ شطرنج ایران است که در سال ۲۰۰۱ (میلادی) به این مقام دست یافته‌است و همچنین رکوردار بالاترین درجه بین‌المللی کسب شده در فدراسیون جهانی شطرنج (۲۶۳۳) دربین شطرنج بازان ایرانی است.
او در یک دوره بازی مقابل آناتولی کارپوف از قهرمانان اسطوره‌ای جهان که در تهران در بهمن ماه ۱۳۸۷ برگزار شد توانست در مجموع امتیازات ۱۰٫۵-۹٫۵ رقیب خود را شکست دهد.در این مسابقه‌ها برتری او به خصوص در رده بازی‌های سریع و برق آسا بود. احسان قائم‌مقامی همچنین رقابت سیمولتانه خود با ۶۱۴ شطرنج‌باز را که بیش از ۲۵ ساعت به طول انجامید با کسب ۵۹۰ پیروزی به پایان رساند. مسابقه سیمولتانه احسان قائم‌مقامی با ۶۱۴ شطرنج‌باز که از ساعت ۱۰:۱۰ سه شنبه ۹ بهمن ۱۳۸۹ در دانشگاه شهید بهشتی آغاز شده بود پس از گذشت بیش از ۲۵ ساعت و ثبت رکورد جدیدی توسط وی به پایان رسید.
قائم‌مقامی در این رقابت با انجام بیش از ۵۶ کیلومتر پیاده‌روی صاحب ۵۹۰ پیروزی شد. وی همچنین در ۱۶ دیدار به نتیجه تساوی رضایت و نتیجه ۸ دیدار را هم واگذار کرد. بدین ترتیب این استاد بزرگ شطرنج، با کسب بیش از ۹۰ درصد امتیازات لازم رکورددار مسابقات سیمولتانه شد تا نامش در کتاب رکوردداران جهان گینس ثبت شود. قائم مقامی که دارای تحصيلات دكترى مديريت ورزشى وهمچنین كارشناس حقوق قضايى است مهمان ما در کافه خبر بود و درباره مسائل شطرنج صحبت کرد که در ادامه می خوانید:

* شطرنج در سال های اخیر پشرفت قابل توجهی داشته و توانسته ایم در سطح جهان بدرخشیم. شما وضعیت کنونی را چگونه ارزیابی می کنید؟
سلامتی. همه چیز نرمال و خوب پیش می رود. شطرنجمان در یک مسیر خیلی خوب قرار گرفته، تعدد مسابقات و ظهور پدیده ها با تعداد بالا و به هر حال پیگیری کار بازیکنان درجه یک کشور در سطح ملی، در رده بزرگسالان، نوجوانان و جوانان باعث شده الان خیلی خوب از شطرنج ما شنیده شود و به عنوان یکی از شطرنج های پرامید دنیا از طرف جامعه جهانی شطرنج به آن نگاه می شود و خب خیلی ارزشمند است و بازیکنانمان هم الان خیلی فضای رقابتی بینشان حاکم است و چهره هایی داریم که می توانیم سال های سال از آنها بشنویم و تیم ملی بسیار مقتدری داریم و الان به عنوان قطب سوم شطرنج آسیا ایران مطرح شده؛ بعد از هند و چین و از تیم های قدرتمند دیگر آسیا فاصله گرفته و تیم هایی را جا گذاشته که تا چند سال پیش به وضوح از ما جلوتربودند. در رده سنی نوجوانان تیم ما در سال های اخیر بیشترین مدال را در سطح جهان درو کرده و به عنوان یک قدرت درجه یک جهانی، به حساب می آید. به هر حال به نظر من اوضاع شطرنج خیلی خوب است و پیشرفت ها کاملا محسوس و مشهود است و خیلی راحت این قیاس هایی که می شود صورت داد ما را به این نتیجه می رساند که شطرنج ما در یک شیب بسیار خوب، رو به پیشرفت مسیر خودش را طی می کند و امیدوارم این سرعت تداوم داشته باشد و بتوانیم هر روز خبرهای بسیار خوبی از شطرنج بشنویم. مثل همین روزها که پرهام مقصودلو نتایج بسیار خوبی را در مسابقات شارجه می گیرد و همه انگشت به دهان مانده اند. نتایجش نشان می دهد که نسل جدید شطرنج ما با سرعت بسیار خوبی رو به پیشرفت است و شطرنج رشته بسیار پرامیدی برای ورزش ایران است. من فکر می کنم جا دارد بیشتر از این رشته ورزشی که پیشرفت دارد حمایت شود.
*در سال گذشته یک مقدار حواشی شطرنج زیاد بود. مسابقاتی که در تهران برگزار شد و جوایزی که فدراسیون برایش تعلیق شد.
این تعلیق ابزاری است در دست فدراسیون جهانی برای اینکه بتوانند به نوعی طلب های خودشان را بگیرند. همیشه این فشار را روی فدراسیون های ملی کشورها وارد می کنند که بدهکاریشان تسویه شود و خیلی حالت جدی ندارد. چون رویکرد اصلی فدراسیون جهانی شطرنج این بوده که فدراسیون ها را به فعال بودن تشویق کند و کلا سیاست هایش اینطور نبوده که گسست ایجاد کند، فاصله بیندازد یا کلا تعداد تیم های اکتیو را کم کند به بهانه اینکه پرداختی صورت نمی گیرد. این یک ابزاری است که فدراسیون های ملی هم با استناد به این موضوع می توانند از منابع درخواست کمکی داشته باشند که این نقیصه رفع شود. متاسفانه مدیریت پول در کشور ما هم کار سختی شده و هم اینکه منابع آنقدر محدود است که هزینه های خاص مثل ورزش، به جز چند رشته خاص، آنقدر کار پیچ و گره دارد که حتی کنترل داخلی موضوع هم کار آسانی نیست چه برسد به اینکه نهاد یا ارگانی هم بخواهد روابط بین المللی خودش را توسعه بدهد و بخواهد برنامه های جدیدی را در دستور کار قرار بدهد و شاهد موفقیت های بیشتر باشد. برگزاری مسابقات قهرمانی جهان، منافع بسیارزیادی برای شطرنج کشورمان داشت ولی اینکه منابع مالی تامین نبود، فدراسیون آماده نبود، حجم کار زیاد و بزرگ بود، میزبانی آدم های سطح اول دنیا در این رشته در یک بازه زمانی یک ماهه کار را سخت می کند. به هر حال اینها نخبه های کشورشان هستند که به ایران آمدند و در سطح قهرمانی جهان رقابت می کنند؛ جوایز هم قابل توجه است، بالاترین سطح مسابقات است، طبیعی است که باید به فدراسیون از طرف نهادهای مرتبط کمک شود که کمک هم شد. در نهایت نهادهای مرتبط اسپانسرها کمک کردند این قضیه جمع شود. ولی من فکر می کنم بیشتر باید برای سیستم کلی ورزش کشورمان به فکر فرو برویم، برای تجهیز و تامین مالی بیشتر. چون ورزش یکی از صنایعی است که برای کشورمان افتخار می آفریند.


*به شطرنج هم به عنوان یک صنعت نگاه می شود؟
من کلا ورزش را یک صنعت می دانم. کشورما کشور مولد صنعتی به حساب نمی آید در کمتر زمینه فعالیتی است که بتوانیم مردم را با خودمان همراه داشته باشیم، تولید محتوا داشته باشیم، بتوانیم به نوعی کارآفرینی کنیم شبکه فعال اجتماعی ایجاد کنیم. ورزش یکی از معدود زمینه ها و مشغولیت هایی است که می شود برای افراد ایجاد کرد و یک چرخه بزرگی را تحت تاثیر قرار داد. هدایت این چرخه خیلی اهمیت دارد. من فکر می کنم کمتر به این موضوع رسیدگی شده که ورزش در ایران چقدر اهمیت دارد. شطرنج در رشته های ورزشی خودش یک جز از کلی است که به آن توجه نشده است. ما چرا به سمت حمایت از رشته ها و زمینه های فعالیتی که برای کشورمان به نوعی افتخار کسب می کنند، مشغولیت ذهنی مناسب به حال جامعه ایجاد می کنند، کارآفرینی می کنند و به نوعی عنوان یک ابزار استفاده می شوند که کشور ما به عنوان یک کشور موفق معرفی شود. اگر ما ورزش را از مجموعه زمینه های فعالیتی کشورمان حذف کنیم، یک خلا بزرگ ایجاد می شود و این لطمه غیرقابل جبران است. مردم ما با ورزش عجین می شوند، درست است که سرانه ورزش و فضای ورزشی در کشور ما خیلی پایین است، ولی مردم با ورزش و اخبار ورزشی زندگی می کنند؛ واقعا قهرمان های ورزشی در این کشور مورد توجه و مورد لطف مردم هستند و این همراهی و این تعاملاتی که انجام می شود، می طلبد که یک نگاه رسای مدیریتی با آن همراه شود. و در سطح کلان ما باید بودجه های بهتری برای ورزش همگانی، توسعه ورزش حرفه ای و حمایت از رشته های مدال آور و افتخارآفرین داشته باشیم. اگر اینطور به موضوع نگاه نکنیم، ظرفیت هایمان از دست می رود و روز به روز دچار روزمرگی می شویم، ورزشمان به جرقه ها، تک ستاره ها، موردهای خاصی که در بازه های زمانی به صورت تکی اتفاق می افتد چشم داشته باشیم ولی برعکس ما می توانیم از این صنعت ورزش در کشورمان استفاده داشته باشیم و به عنوان یک پایگاه جدی دائمی روی آن حساب کنیم. اصلا از این طریق می توانیم جامعه را در مقابل بسیاری از معضلات اجتماعی واکسینه کنیم و سلامت جامعه را نشانه برویم و استانداردهای زندگی را بالاتر تعریف کنیم. مثل کشورهای اسکاندیناوی. آنها هم اینقدر ورزش موضوعشان نیست و می توانند آلترناتیوها و جایگزین های دیگری برای آن داشته باشند ولی در کشور ما باید بیشتر و جدی تر به این مقوله نگاه کنیم.


*مشکل ما این است که مدیرانمان چندان ثبات ندارند. نه در مسند و نه در عملکردشان و عموما هم ورزشی نیست. کسانی که شطرنج بازی می کنند دارای ذهن خیلی قوی هستند و به خوبی می توانند مسائل را آنالیز کنند. آیا می شود از این ورزش به عنوان یک سکوی پرتاب برای پیشرفت علمی و صنعتی کشور استفاده کرد؟ چنین دیدی مسوولین ما دارند؟
شطرنج به عنوان یک ابزار تفکر استراتژیک در محافل علمی همیشه مورد بحث است و شما می بینید که وقتی می خواهند الگوی ذهنی ارائه بدهند یا عملکرد ذهن را نشانه بروند و یا مدل طراحی کنند برای کارکرد ذهن در ابعاد گوناگون، همیشه به سراغ بازی شطرنج می روند که جامع و کامل است و به ویژگی ها و کاربردهای مختلف مغز سر می زند. شما می بینید که در علوم نظامی و استراتژیک، یا علوم تحلیلی استدلالی، و کلا مقولات فکری از رشته شطرنج به عنوان یک مثال و الگو استفاده می شود. هم زمان عمل کردن هر نوع هارمونی را افراد می بینند با بازی خوب یک شطرنج باز مقایسه می کنند که بخواهد یک مجموعه حرکات را به سمت نیل به یک هدف سوق بدهد. در دانشگاههای بزرگ دنیا کارهای تحقیقاتی انجام می شود که بتوانند مدل هایی از مدیریت را برمبنای آنچه که در ذهن شطرنج بازها با دانسته های مرتبط به شطرنج اجرا می شود را هماهنگ می کنند تا بتوانند الگوهای مشابهی را ایجاد کنند. در بحث های سخنرانی های مختلف روی این موضوع کار می شود و سعی می کنند ابعادی از مغز انسان را که می تواند کارکردهای متفاوت و البته شبیه به ذهن شطرنج بازها داشته باشد را نشانه بروند. خود من هم روی این موضوع یک مقدار کار می کنم ولی فکر می کنم فدراسیون شطرنج حداقل با این بودجه محدود اصلا فرصت و امکان ورود به چنین زمینه های علمی سطح بالایی را نداشته باشد و بیشتر این کار به نظر می رسد باید در پژوهشگاهها، دانشگاهها و مراکز علمی دنبال شود. متاسفانه ما این خلا را احساس می کنیم که روی ورزشمان در کشور کار علمی صورت نمی گیرد.کشورهایی مثل چین یا شوروی سابق یا روسیه یا کشوری مثل کوبا که در یک دوره المپیک تعداد زیادی مدال می گیرد و خیلی از کشورها نگاهشان نگاهی است که تفکر استراتژیک در آن نهادینه شده ولی متاسفانه اینجا به دلیل عدم ثبات مدیریتی چه به لحاظ مسند و پست و چه به لحاظ دید، اجرای برنامه ها متاسفانه نمی توانیم روالی را در پیش بگیریم که از نقطه آ به سمت نقطه ب هدفمند و با در نظر داشتن مسائل لازم حرکت کنیم. خیلی مواقع اصلا هدف گم می شود. یک نمونه خودم هستم. در سن 18 سالگی وقتی من استاد بزرگ شدم خیلی برای ورزش ایران مفهوم نبود که این کار چقدر سخت است و چه اتفاقی افتاده. خیلی مواقع با موفقیت در یک رشته ورزشی دیگر مقایسه می کردند. در کشوری که واقعا سبقه و مکتب و مربی آنچنانی وجود نداشت و اصلا باورش هم وجود نداشت و وقتی من در 14 سالگی می گفتم استاد بزرگ می شوم مرا مسخره می کردند و می گفتند امکان پذیر نیست. وقتی به استاد بزرگی رسیدم فقط درخواستم یک مربی بود. نه خانه خواستم، نه ماشین و نه خواستم از جایی ماشین وارد کنم. یک مربی ساده خواستم. فکر می کنم یک مربی اختصاصی حقم بود. چندین سال روی این موضوع تاکید کردم و هر بار می گفتند بودجه نیست، یک مربی می آوریم برای همه بچه ها و... این انگیزه ها را سرد می کند، فضا اصلا رقابتی نشد من همیشه با اختلاف شماره یک ایران بودم تا اینکه چند سال اخیر یک اتفاقاتی افتاد. من سعی کردم خلاهایی که در برنامه کاری خودم بود را منتقل کنم که فدراسیون بتواند روال بهتری در پیش بگیرد. مسابقات بهتری مثل جام ستارگان برگزار شود. سقف شطرنج ایران بالاتر رود، دیدها بازتر شود، تیم قوی تر شود و... چیزهایی که به صورت موردی اتفاق می افتاد. من مثلا می خواستم با کارپف مسابقه بدهم باید تا روز آخر دنبال اسپانسر می رفتم و بدون یک دقیقه آمادگی مسابقه می دادم. این مسائل باعث می شود ورزشکار حرفه ای قسمت زیادی از انرژی و تمرکزش را از دست بدهد و از اصل موضوع غافل شود و دوما در اثر مرور زمان، کندی انگیزه برایش به وجود بیاید و این بعد انگیزه خیلی برای یک ورزشکار حرفه ای اهمیت دارد. ما باید این خلاها را شناسایی کنیم، جلوی تکرار آنها را بگیریم و رفع کنیم. این هیچ اشکالی ندارد که نواقصی را داشته باشد این اشکال دارد که این نواقص را جدی نگیریم و بگذاریم تکراری شود. با استناد به دوره های قبلی کار اشتباه خودمان را توجیه کنیم.
*احسان قائم مقامی چقدر توانسته خلاهایی که خودش داشته را برای نسل جوان برطرف کند؟
من هر کاری از دستم بربیاید برایشان انجام می دهم.


*برای استعدادیابی چه کردید؟
کار دانشگاهی من روی شطرنج بوده. در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا پایان نامه ام با موضوع شطرنج بوده. به عنوان مشاور رئیس فدرااسیون وقتی وارد شدم، همه هم و غمم این بوده که همه بازیکن ها بتوانند شانس یکسان داشته باشند. با این امکانات محدود، واقعا سرویس دهی داده شود، بتوانند در مسابقات شرکت کنند، اعزامی از قلم نیفتد، اتفاقی نیفتد که شانس موفقیت را از این بچه ها بگیرد یا روال پیشرفتشان را کند کند. خودم سعی کردم در یک فضای دوستانه با این بچه ها قرار بگیرم، بتوانم بچه ها را در اردوها پیشرفت بدهم. این وظیفه من است. در این کشور و با این مردم بزرگ شده ام. الان هم به عنوان یک قهرمان و ورزشکار حرفه ای هنوز در تیم ملی نقش ایفا می کنم باید بتوانم هم این تجربه را به نسل های بعدی منتقل کنم و هم اینکه کاری کنم بچه ها مشکلاتی که من تجربه کردم را تجربه نکنند. خیلی از اوقاتم را که باید برای تمرین بگذارم برای این می گذارم که بچه ها در مسابقات مختلف با آرامش خاطر شرکت کنند. سعی می کنم اسپانسر برای مسابقات پیدا کنم که مسابقات سطح بالایی را طراحی کنیم. همین مسابقه جام ستارگان ایده من بود که دو سال پشت سر هم برگزار شد و یک معجزه در شطرنج ایران بوده و اینکه ما الان پرهام مقصودلو، علیرضا فیروزجام، محمدامین طباطبایی را داریم که بسیار پرامید هستند دلیلش همین است که اینها ترسی از نشستن جلوی غول های دنیا ندارند و ما این ترس را در سنین پایین ریختیم. در سیزده، چهارده سالگی جلوی بهترین های دنیا نشستند و اولش سخت بوده ولی الان هر تیمی وقتی در قرعه کشی اسمش را جلوی اسم تیم ما می بیند نگران می شود. این حاصل یک تفکر منظم است و البته تلاش های خود بچه ها، همراهی مستمر خانواده ها و نظام آموزشی که الان در شطرنج جهان وجود دارد و ارتباطات و دسترسی به منابع علمی درجه یک و سطح اول مستمر، به صورت روزانه وجود دارد. البته که خلا نداشتن امکانات مالی مناسب باعث می شود به ما ضربه وارد شود و فدراسیون نتواند به آن سرعتی که باید این بچه ها را هدایت کند. با یک میلیارد تومان نمی شود این همه برنامه تمرینی را انجام داد، این همه پرسنل در طی سال حقوق بگیرند و اصلا کاری نمی شود کرد.
*بودجه سالانه یک میلیاردتومان است؟
بله و اصلا خنده دار است. بعد مردم می گویند فدراسیون شطرنج بدهکار شد. خب مسابقه قهرمانی بانوان جهان سه و نیم میلیارد تومان هزینه داشت. این خیلی بد است. مردم ما بدون آگاهی و اطلاعات راحت قضاوت می کنند چون فقط خبر را می شنوند که فدراسیون تعلیق شد. خب چرا تعلیق شد؟ یک مسابقه ای برگزار می شود که نزدیک به چهار میلیارد تومان هزینه دارد و این رقم در شرایطی باید تامین شود که بودجه یک سال یک میلیارد تومان است. اینها سوال های بزرگی است که ما باید بپرسیم. پس دید فدراسیون ما بزرگ بوده، تغییرات بزرگ بوده، اینکه ما از رتبه های پایین حرکت کردیم و الان همه تیم ایران را به عنوان یک تیم پرامید می شناسند. دوربین ها در مسابقات المپیاد جهانی بعد از روسیه و آمریکا و تیم میزبان همه روی ایران است. با اینکه در رنکینگ جهانی تیم ایران هنوز بیست و هشتم است ولی همه این روند را می بینند. از شصت و خرده ای به بیست و هشتم رسیدیم. در نوجوانان جهان همه از ایران می ترسند. تیم روسیه هم می ترسد. این اتفاق ها بسیار خوب است. ما نباید چشممان را ببندیم و نیمه خالی لیوان را فقط ببینیم. کارهای زیادی انجام می شود ولی امکانات واقعا محدود است و این لطمه می زند. امکانات محدود در تمامی دوره ها این نقش مخرب را ایفا کرده و نگذاشته با ن سرعتی که باید و شایسته است مسیر طی شود ولی الان می بینیم که رشته مان افتخارآفرین و موفق است.
*برای همین بودجه پایین است که مثلا پرهام مقصودلو با هزینه شخصی به مسابقات می رود؟
البته اینها چیزهایی است که بعضی از رسانه ها کم لطفی می کنند. به خصوص رسانه های شطرنجی. خود آقای پرهام مقصودلو در مسابقات شارجه با لابی که رئیس فدراسیون داشته جا و غذایش برایش مجانی بوده و این صحیح نیست که بعضی از افرادی که ضدفدراسیون و در کانال های تلگرامی قلم می زنند، این موضوع را خوراک برای خارج کشور کنند که طور دیگری قضایا را جلوه بدهند و بعضی وقت ها حتی واقعی ولی با غلظت بیشتر بخواهند به روابط ورزشی لطمه بزنند. الان خیلی از خانواده ها با این حرف ها تحت تاثیر قرار می گیرند. این که فدراسیون شطرنج این ارتباط را دارد که بتواند برای بازیکن سطح بالایش جا و غذا را تامین کند، شش، هفت میلیون کمک است. رئیس فدراسیون شخصا آنجا رفت و برای محمدامین طباطبایی و پرهام مقصودلو رایزنی کرد و برگشت تهران. این حداقل هایی است که ما باید انجام بدهیم ولی این هم صحیح نیست که با هر ابزاری بخواهند لطمه بزنند و جریان سازی کنند.
*خیلی ها درباره بودجه فدراسیون نمی دانند.
واقعا هم نمی دانند و باید شفاف سازی شود. یک میلیارد دست شما باشد این برنامه تقویمی با این حجم را می توانی هندل کنی؟ می توانید برنامه بودجه داشته باشید؟ یا اینکه بیست تا کنسلی در سال خواهید داشت. الان یک تایلند بچه ها در فروردین رفته اند فقط 150 تومان پول بلیت بچه ها شده. برای چند روز یک رویداد ساده نوجوانان که درجه یک هم حساب نمی شود. بعد یک میلیارد باید شما حقوق پرسنل را هم بدهی، پس باید به دنبال منابع خارج از بودجه باشی و فدراسیون هم این کار را کرده و سعی کرده هر سال دو برابر بودجه را از بیرون تامین کند و آقای پهلوان زاده تلاشش را می کند که فدراسیون کارهایش انجام شود. بله نمره بیست نمی تواند بگیرد این فدراسیون، ولی ما باید ببینیم با چه امکاناتی کار می شود؟ واقعا با حداقل امکانات است. مدام بخواهیم به سمت سیبل فدراسیون دارت پرت کنیم کار درستی نیست. باید تغییرات را هم اندازه گیری کنیم که خیلی محسوس هستند. تعداد استاد بزرگ ما در همین دو سال زیاد شده. رنکینگ بالا رفته. نتایج نوجوانان کلی بهتر شده. نگاه به شطرنج ما فرق کرده. الان شهرستان ها به تعدد مسابقات بین المللی برگزار می کنند و تمرکززدایی شده است.


*در این مسابقات شطرنج بازهای بزرگ دنیا هم می آیند؟
بله در هر کدام از مسابقات بین المللی ما 20 استاد بزرگ می آیند. بازیکنانی که عضو تیم های ملی کشورمان هستند و حضورشان یک چلنج جدی برای بازیکنان ما به وجود می آورد. همین است که بازیکنان ما ساخته می شوند. جام ستارگان ایران برگزار می کند به همت منطقه آزاد انزلی، واقعا باارزش است. الان بهترین های دنیا دوست دارند اسمشان در تیم منتخب جهان قرار بگیرد که مقابل تیم ایران بازی کنند. همین چند روز آقای وانگ هائو از طریق پرهام به ما پیام داده بود که دوست دارم امسال در انزلی باشم و این باعث افتخار است که غول های دنیا که قبلا با اکراه دوست داشتند به ایران بیایند خودشان برای حضور در تیم منتخب جهان ابراز تمایل می کنند. دوره قبلی این بازیها در 49 بازی انفرادی برگزار شد و ما 25-24 و به خاطر نیم امتیاز باختیم. در مقابل غول های دنیا، تیمی که چیزی حدود هجده، نوزده سال متوسط سنشان است گل کاشتند.
*پس می توان به سال های آینده امید بیشتری داشت؟
قطعا همینطور است. الان شطرنج ما آینده ورزش ایران است. در نقطه ای است که والیبال ما 8 سال پیش بود. یک حرکت پرسرعت با تعداد بازیکن های خوب، حضورهای موفق بین المللی سطح بالا، رساندن خودش به دایره برترین های جهان و ... از اقصی نقاط ایران الان چهره معرفی می شود. سه قطب بسیار مولد و قدرتمند دارد؛ تهران، گیلان و مازندران که در رده های سنی پایین مازندران خیلی به ما در افتخارآفرینی کمک می کند. در شطرنج بزرگسالان تهران موفق تر است و گیلان هم به لحاظ جمعیتی درصدی که لیگ خیلی خوبی دارد و همه مردم شطرنج بازی می کنند و ... با این امکانات محدود فوق العاده است. برای شما یک مثال می زنم. زمستان گذشته، طی 20 روز، چهار تورنمنت بین المللی با حضور حداقل 20 کشور یا بیشتر در ایران برگزار شد. در چند رشته ورزشی چنین اتفاقی داریم؟
*به نظرت می رسد خیلی کار رسانه ای نمی شود؟
یک مقدار ما باید رسانه کارشناس ورزشی را جدی بگیریم. باید خبرنگارهای حرفه ای را تربیت کنیم. در بخش هایی که داریم افتخارآفرین می شویم کم کم باید چند خبرنگار را داشته باشیم که با اخبار فدراسیون ها همراه باشند. نمی شود با دست خالی برای مسابقات خبرنگار دعوت کرد. مضیقه مالی همه چیز را تحت فشار قرار می دهد. دوست داری و می دانی لازم است. خبرنگار خیلی نقش پررنگی دارد. با انعکاس به موقع و سریع و صحیح خبر می شود یک رشته ورزشی را بزرگ کرد. شما اگر بتوانی این ابزار را خوب استفاده کنی و این امکان را داشته باشی که از خبرنگار تخصصی خودت حمایت کنی رشته بزرگ می شود. درکش هست ولی امکانات خیلی محدود است. یک فردی می گوید من استاد بزرگ شدم، شما هیچ مسابقه ای من را نمی فرستید؛ این نیاز برای فدراسیون اولی است. صد مورد شبیه به این هم هست.


*وضعیت اسپانسر چطور است؟
من فکر می کنم در مجموع فدراسیون خوب عمل کرده. مثلا برای مسابقات قهرمانی کشور که همین یک ماه پیش برگزار می شد اسپانسر گرفتیم، حداقل هدایایی برای بازیکن ها در نظر گرفتیم در حد توان که حداقل بازیکن ها دست خالی نروند. چند برهه زمانی همراه اول حمایت خوبی داشت. سایپا الان به عنوان یک اسپانسر خوب مطرح است و به عنوان یک باشگاه ورزشی سازنده کمک کرده و امیدوارم با همین دید ادامه بدهد. خیلی خوب است که باشگاههای ورزش نامدار مثل سایپا، ذوب آهن، سپاهان، استقلال و پرسپولیس برای شطرنج هم وارد شوند و این ورود مقطعی هم نباشد. مثلا سایپا چندین سال پیش تیم شطرنج داشت، یک دوره ای نبود ولی الان باز دو سال است آمده و با اقتدار در لیگ های مختلف حاضر شده و امسال هم می خواهد در لیگ جهانی شرکت کند و امیدواریم آنجا هم بتوانیم عنوان باارزشی برای ایران و آسیا کسب کنیم. الان به عنوان قهرمان آسیا در این مسابقات حاضر می شود. الان چهره های شطرنج ما واقعا چهره هایی هستند که میشود به آنها پرداخت. باید روی آنها مانور خبری داده شود، آنها را به مردم بشناسانیم، حمایت مالی از آنها داشته باشیم و ... که اینطور نشود که یک رسانه خارجی این را به عنوان آتو بگیرد که پرهام مقصودلو با هزینه شخصی در مسابقات شرکت کرد. این برای ما جای ناراحتی دارد که فدراسیون چرا نمی تواند کل سال این بچه ها را ساپورت کند. من هم باید با هزینه شخصی می رفتم ولی دولت و سیستم کلی ورزش ما اصلا نباید اجازه بدهد که چنین چیزهایی دستاویز شود برای افرادی که واقعا نیتشان مثبت نیست. و واقعا ما نیمه پر لیوان را ببینیم حرکت رو به جلو است. دو سه روز دیگر من جلساتی دارم که دو سه رویداد مهم را برای شطرنج کشورمان رقم می زند. اتفاقات خوبی می تواند بیفتد و واقعا تلاش می شود و کم لطفی نباید بشود. هم مردم، هم مسوولین بخش دولتی، هم بخش خصوصی باید کمک کنند. این یک مسوولیت اجتماعی است حمایت از رشته ای که شاید سرمایه گذاری روی آن خروجی فوری نداشته باشد اما یک زمینه ای را می تواند مهیا کند که کلی جوان انگیزه پیدا کنند برای کار بیشتر. پرهام مقصودلو یا محمد امین طباطبایی یا علیرضا فیروزجاه می توانند نسلی را با خودشان همراه کنند و کلی اشتیاق و شوق برای تلاش بیشتر ایجاد کنند. هم بچه ها و هم تیم ملی باید حمایت شوند. تیم ما از رده های هفتادم دنیا آمده و دو سال پیش در المپیاد جهانی یازدهم مشترک بودیم و این خیلی مهم است. در رشته ای که 70 کشور از 108 کشور خیلی قوی کار می کنند. شطرنج رشته ای است که تیم شصتم دنیا می تواند تیم اول را بزند. اینقدر چلنج دارد. برخلاف ادعای دوست عزیزم عادل فردوسی پور در برنامه دورهمی که می گفتند شطرنج یا تنیس قابل پیش بینی هست و مثل فوتبال نیست، برعکس است. اتفاقا قیاس دور و نزدیک شد و من فکر می کنم وقتی ایشان فوتبال را غیرقابل پیش بینی می دانند، شطرنج به صورت اولی غیرقابل پیش بینی است. تیم شصتم دنیا تیم ترکیه یک باره تیم اول را می زند. خیلی تنگاتنگ است. الان تیم ما از رده هفتادم، نهم مجموع مرد و زن ایستاده. شاید شما این را ساده انگارید ولی واقعا اتفاق عظیمی است چون وقتی شوروی سابق تجزیه شد به 17 روس زبان با مکتب شطرنج تبدیل شد. به علاوه اروپای غربی، اروپای مرکزی، آسیای شرقی، هند و... شطرنج ایران خیلی از این کشورها را جا گذاشت. من به شما قول می دهم اگر این شطرنج حمایت شود تا ده سال دیگر ایران جز برترین های دنیا قرار بگیرد و تا سال های سال این روند ادامه داشته باشد. مثل ژیمناستیک در چین. و الان زمانی است که باید از بچه ها حمایت کنیم و کمک کنیم تیم های ملی قوی تری داشته باشیم.
*چند سال پیش یک مسابقه همزمان با 614 نفر داشتید و بالای 50 کیلومتر راه رفته بودید؟
62 کیلومتر. آن کار خیلی عجیب غریب و سخت بود. 25 ساعت و 15 دقیقه طول کشید. دلیلش این است که دوست داشتم رکورد به ایران برگردد. دوست خوبم مرتضی محجوب یک بار اقدام کرده بود رکورد را شکسته بود و بعد بازیکن اسرائیلی رکورد را از ایران گرفت و من خیلی دوست داشتم این رکورد برگردد. تعداد نفرات را خیلی افزایش دادم، درصد امتیازی که کسب کردم هم خیلی متفاوت بود، ضمن اینکه بازیکن هایی که مقابل من قرار گرفتند از بازیکن هایی که مقابل حریف اسرائیلی قرار گرفتند خیلی قوی تر بودند و رنکینگ بالاتری داشتند. واقعا کار عجیبی بود. آن روز من با خودم قرار گذاشته بودم که از هیچ چیزی ناراحت نشوم و همه چیز را تحمل کنم و خب این اتفاق افتاد. آماده سازی بدنی به واسطه ورزشی که در سال های قبل خیلی منظم و حرفه ای انجام می دادم کمک کرد که این کار را انجام بدهم.
*در چه فضایی بود؟
سالن ورزشی بزرگ دانشگاه شهید بهشتی.
*شما سراغ میزهای دیگر می رفتید مهره ها جابجا نمی شد؟
چند تقلب گرفتم.
*چطور یادتان بود؟
به صورت اتوماتیک به ذهن می سپاریم وقتی بار اول صحنه را می بینیم آنقدر خوب تصویر ثبت می شود که می ماند.
*614 تصویر؟
حتی اگر 5هزارتا باشد هم این اتفاق می افتد. چون ارتباطی که ذهن و چشم برای ثبت تصویر ایجاد می کند، صرفا دیداری نیست. شامل پارامترهای بسیار زیادی می شود. تجزیه و تحلیل از همان لحظه اول در ضمیر ناخوادآگاه شروع می شود و در ذهن ثبت می شود. شاید برای شما آن صفحه یک عکس باشد ولی برای من نارسایی ها، رسایی ها، تهدیدات و... در ذهن یک جریانی را ایجاد می کند و باعث می شود آن ارتباط معنادار شود. به همین دلیل کشف تقلب خیلی کار سختی نیست. به لحاظ فیزیکی خیلی کار سختی بود. چهارکیلو و 150 گرم وزنم از دست رفت. غذا نباید زیاد می خوردم چون انرژی مغز سمت هضم غذا می رود و احساس نیاز به خواب به وجود می آید و اولین ثانیه که بخوابی رکورد را متوقف می کنند. شرکت کننده های دیگر هم همکاری کردند. تا من برسم سر میزشان، می رفتند، می آمدند، غذا می خوردند و ...


*یک مسابقه معروف هم با کارپف داشتید که با یک امتیاز بردید.
در واقع دو امتیاز. چون بازی طبق پروتکل تا بازی نوزدهم باید ادامه می کرد ما به خاطر احترام به پیش بینی تماشاگران که می خواستند در بخش قرعه کشی جوایز شرکت کنند بازی آخر را انجام دادیم و در آن بازی هم وضعیت من برنده بود ولی به وقت حواسم نبود. در مجموعه 5/10-5/9 ثبت شده بود ولی در واقع 5/10-5/8 بود. کارپف 17 سال قهرمان جهان بود و خیلی از بهترین شطرنج بازهای دنیا معتقدند ایشان قوی ترین شطرنج باز تاریخ بوده و یک غول استثنایی شططرنج است که پیروزی بر ایشان بی نظیر است. هیچ کس باور نمی کرد. زمانی که قرار بود مسابقه برگزار شود همه فکر می کردند او اصلا قبول نمی کند برای این مسابقه بیاید که آمد و من هم خدا رو شکر خیلی خوب ظاهر شدم و تیم تدارکاتی ام هم خیلی بهم کمک کرد که در اثنای مسابقه آماده شوم ولی خدا شاهد است که قبل از مسابقه یک دقیقه آمادگی نداشتم، آن هم برای اینکه مدام بدو بدو می کردم و فرش زیر میز مسابقه را هم لحظه آخر از خانه آورده بودم. موتور برق را هم خودم یادم است می بردم. خیلی ها کمک کردند. همین آقای مهندس پهلوان زاده به عنوان برگزار کننده مسابقه را خوب اجرا کرد ولی خب با دست خالی و امکانات محدود واقعا خیلی خوب بود. همه اینها نقطه های عطفی برای شطرنج ما بوده که ان شالله در آینده بتوانیم با تعداد زیاد بازیکن خوب داشته باشیم. الان هم من بعد از 14 سال تمرینات شطرنجم را جدی دوباره شروع کردم. انگیزه هایم کم شده بود. مسابقات را می رفتم و نتایجم هم خوب بود ولی فضا به طور جدی مرا ترغیب نمی کرد. الان با آنکه مشغله هایم خیلی زیاد است، چند ساعت برای تمرین اختصاص دادم و برنامه ام این است که برای هشت، ده سال آینده که می توانم خودم را به اوج برسانم، بتوانم نمایش خیلی خوبی داشته باشم. چون الان باید بتوانم به تیم ملی کشورمان کمک کنم و حضور من کنار بچه ها می تواند برای آنها امیدبخش باشد. به عنوان یک حریفی که اسمش را از قبل شنیدند خودشان می گویند که این تقابل برایشان جذاب است و من فکر می کنم که این پازل را من باید هنوز زنده نگه دارم و از آنجایی که سن قهرمانی شطرنج طولانی تر است باید تا جایی که بتوانم به شطرنج به عنوان بازیکن کمک کنم. تا الان هم مسابقات را بدون باخت پشت سر گذاشتم به جز مسابقه قهرمانی کشور که یک مقدار از نظر شرایط روانی تحت تاثیر قرار گرفتم و چند بازی را خوب نبودم. خیلی روزهای قشنگی برای شطرنج کشورمان می بینم. یک حلقه مفقوده در سال های قبل همین پیوند خانواده ها با شطرنح بوده که خدا را شکر در سال های اخیر این نقیصه رفع شده. شطرنج به عنوان یک رشته ورزشی مقبول به خانه ها آمده و در دستور کار بسیاری از مهدهای کودک و مراکز آموزشی رسمی قرار می گیرد. مسابقات المپیادهای آموزشی دوباره اکتیو شده. در بخش های دانشجویی و دانش آموزی که خود من دست دارم، شطرنج را فعال کردیم و لیگ برای دانشجویان برگزار می کنیم و دوست داریم این ترکیب کامل شود و یک حضور حداکثری از بخش ها و قشرهای مختلف کارمندها، کارگرها، متخصصین، سیاسیون، افرادی که به نوعی این رشته را دوست دارند وارد شوند و بتوانیم برایشان برنامه هایی داشته باشیم که شطرنج به عنوان یک رشته ملی مطرح شود و قائل به این هستیم که حضور نفرات بیشتر در شطرنج کمک می کند که سطح تراوشان ذهنی افراد به لحاظ ایجاد محتوایی بالا می رود و این خیلی کمک می کند که ما بتوانیم انسان های موفق تری را تربیت کنیم و از شطرنج هم به عنوان یک وسیله کمک آموزشی برای مردم استفاده کنیم.

 


256 43

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 771177

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • س.م DE ۱۰:۴۱ - ۱۳۹۷/۰۲/۰۱
    0 0
    شطرنجِ امروز مدیون تلاش و کوشش بچه ها و حمایت و هزینه خانواده هاست وگرنه فدراسیون که رسماً یک نهادِ بی مصرف شده