در کافه‌خبر بررسی شد؛ چرا تجاوز حرف مگوی قربانی‌ها می‌شود

این مساله هنوز برای افکار عمومی مطرح است که آیا تجاوز، تعرض و کودک‌آزاری در جامعه ایران افزایش پیدا کرده، یا حساسیت افکار عمومی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نسبت به این موضوع بالا رفته است.

محمدحسین نجاتی: تجاوز، تعرض، کودک‌آزاری و همسرآزاری، مواردی است که طی سال‌های اخیر افکار عمومی در ایران بسیار بیشتر از گذشته نسبت به آنها حساس شده‌اند. فقط در سه ماهه نخست سال ۹۷ سه پرونده مهم در حوزه کودک آزاری و تجاوز و تعرض ذهن افکار عمومی را به خود درگیر کرد. 
در ماجرای تعرض به دانش‌آموزان غرب تهران و ماجرای ایرانشهر اما دو اتفاق مهم افتاد، به شکلی‌ که رسانه‌ای شدن موضوع باعث شد، اولا خانواده‌های قربانیان موضعی تدافعی بگیرند و نسبت به پیگیری موضوع احتیاط و پنهان‌کاری کنند و دوم رسانه‌ای شدن این دو مورد باعث شد هیجانات در افکار عمومی تاثیری بر روند پیگیری اصولی پرونده‌ها داشته باشد و حتی در برخی موارد این احتمال می‌رفت که حقوق متهم نقض شود.

از سوی دیگر این مساله هنوز برای افکار عمومی مطرح است که آیا تجاوز، تعرض و کودک‌آزاری در جامعه ایران افزایش پیدا کرده، یا حساسیت افکار عمومی، رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی نسبت به این موضوع بالا رفته است. این موارد و برخی نکات دیگر موضوع کافه‌ خبری بود که با حضور دکتر اکبر نصرالهی استاد ارتباطات و مدیرگروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، مطهره ناظری وکیل و رییس هیات‌مدیره انجمن حمایت از حقوق کودک، الهه خوشنویس روان‌شناس و عضو هیات مدیره انجمن حمایت از حقوق کودک و زهرا صفری نماینده کنوانسیون حقوق کودک، در خبرآنلاین برگزار شد.


آنچه در ادامه می‌خوانید مشروح این کافه خبر است:

در بررسی‌هایی که شما در انجمن کودک داشتید، گزارش‌های انجمن حمایت از کودکان آیا نشان می دهد تجاوز به کودکان بیشتر شده یا در این مورد ما شاهد افزایش رسانه‌ها و شبکه‌های اجتماعی هستیم؟
ناظری: ما در واحد صدای یارا که خط مشاوره تلفنی است و افراد درباره وضعیت بچه ها تماس و مشاوره می گیرند، آنجا گزارش می کنند. این موضوع الان بیشتر گزارش می شود ولی نمی توان قضاوت دقیق داشت که آیا آمار بیشتر شده یا مردم آگاهی پیدا کرده اند موارد را شناسایی کنند و تابو بودن کودک آزاری جنسی برداشته شده است. باید ریشه یابی کرد تعدادی که بسیار بیشتر از قبل شده به چه دلیل بوده است. البته عملا شاهد افزایش آن هستیم.

هم شاهد افزایش کودک‌آزاری هستیم هم تابوشکنی گزارش این موارد؟
ناظری: بله، قبلا پنهان تر بود و الان آشکارتر شده است.

آقای دکتر شما بفرمایید، چقدر رسانه‌ها و شبکه های اجتماعی برای پیگیری موارد در حوزه مسئله کودک آزاری و تعرض‌ها دامن زده اند؟
نصرالهی: جواب این سئوال راحت نیست چون مرجع آمار نیستیم. نمی دانیم سال قبل چقدر بوده و الان چقدر است. هیچ جای کشور این موارد ثبت و ضبط و حتی گزارش نمی شود. بعد دوم را می توان با قاطعیت گفت که حساسیت رسانه ها بیشتر شده است. قبلا تعداد رسانه ها کم بود و آنها سخنگوی اعضا و گروه های سیاسی و دولت و حاکمیت بود ولی الان رسانه در دست مردم است. یعنی به تعداد کاربرانی که در فضای مجازی، موبایل دارند، هر کسی یک گوشی هوشمند دارد، رسانه دارد و همه اختیار دارند با همان کیفیتی که از رسانه تلویزیون و رادیو و خبرگزاری بدون ملاحظات آنها، مسایل را منتشر کنند. بعضا مجوز انتشار در رسانه های رسمی داده نشود ولی شهروند-خبرنگار و کاربر، چه با اسم رسمی و چه با هویت جعلی، به راحتی موارد را گزارش می دهند. فکر می کنم مخاطبان و کاربران به عنوان کنشگران فعال وارد میدان بازی شده اند. قبلا در این زمین بازی، تعداد خاصی بودند ولی الان همه هستند و مردم به عنوان کنشگر فعال شده اند و امکان و ابزار را در اختیار دارند که تولیدکننده و انتشار دهنده خبر باشند. هم ارزان و هم سریع و هم بدون ترس کار می کنند. این ممکن است درباره افراد دیگری باشد. قبلا اینطور نبود. افزایش تعداد کاربران اسمارت فون ها و امکان فناوری جدید ارتباطی برای همه فراهم شده تا هر کسی یک رسانه باشد و انحصار از بین رفته است. دیگر نیاز نیست کسی به رسانه ها گزارش دهد و ترس از گزارش دادن هم داشته باشد.

می‌توان به روشنی گفت حساسیت رسانه‌ها افزایش پیدا کرده است؟
نصرالهی: قطعا؛ حساسیت رسانه ای با جرات می توان گفت بیشتر شده ولی نمی توان گفت میزان کودک آزاری زیاد شده است. با روش علمی نمی توان این را اثبات کرد چون ابزار آن را در اختیار نداریم. افراد الان دسترسی به انواع فیلم ها مستهجن دارند و آستانه تحریک بیشتر شده است. افراد ممکن است بیشتر تحریک شوند و ممکن است کودک آزاری بیشتر شده باشد ولی به لحاظ علمی نمی توان در مقایسه با گذشته، چیزی گفت چون مرجعی نداریم.



خانم صفری، آیا آمار کودک آزاری را در مرکز ملی حقوق کودک دارید؟
صفری: مرجع یک نهاد اجرایی نیست بلکه نهاد هماهنگی دستگاه های فعال در حوزه کودک .و سمن ها است. اخیرا سامانه ای را با شماره 30003636 راه اندازی کرده ایم. ولی مانند اورژانس 123 کاری روی آن نمی شود. ولی پیامکهایی به ما می دهند. خیلی اتفاقات و تجاوزات و خشونتهای جنسی چند سال پیش به ما گزارش می دهند توسط پدر یا دایی یا در خانه و مدرسه این مشکل برایشان پیش آمده. نمی توان گفت اضافه یا کم شده است. سال 1394 گزارشگری را کمیسیون حقوق بشر تعیین کرد و در سالهای مختلف این گزارشگر در موضوعات مختلف کار کرده و در چند سال اخیر سواستفاده از کودکان از طریق اینترنت را بررسی کرده است. اینکه بچه ها مورد خشونت بیشتری قرار می گیرند را اثبات کرده است. ارسال گزارشها هم راحتتر شده و مردم درباره خشونت بیشتر آگاه شده اند. پس این مسئله موجب کاهش شده، یعنی دو لبه است. یعنی هم اطلاعرسانی شده و هم گزارشها بیشتر داده شده.

حساسیتی که در رسانه ها و شبکه های اجتماعی ایجاد شده، در نهادهای مسئول کودک آزاری هم افزایش یافته است؟صفری: بر اثر این اتفاقات بود که سامانه را ایجاد کردیم. البته اشکال خاصی از سواستفاده را داریم بررسی می کنیم. اقبال در دستگاه ها برای آمارگیری بیشتر شد و خود را با آمار جهانی مقایسه می کنیم. چشم انداز حقوق کودک در سال 1404 را داریم. برنامه های مختلفی با کمک دستگاه ها تنظیم شده از جمله بحثهای حمایت از کودکان و حمایت از کودکان در خانه ها و مراکز نگهداری را در دستور کار قرار دادیم.

خانم ناظری، در پیگیری کودک آزاری و کیس های قربانی جنسی، بازخورد بالایی در شبکه های اجتماعی می بینیم مانند ماجرای ستایش، در موارد اینطوری آیا به موارد نقض کننده حقوق کودک برخورده اید؟
ناظری: این که تاثیر رسانه درباره آگاهی رسانی خشونت جنسی مثبت بوده و شکی نیست. ولی گاهی ایجاد حساسیتها در روند دادرسی تاثیر می گذارد. اولا خیلی پرونده ها رسانه ای نمی شود ولی پیگیری قضایی می شود و مدتها طول می کشد. در پرونده هایی که رسانه ای می شود، می بینیم چقدر سریع به حکم منتهی می شود. این عادی نیست و قاعدتا هیجانات جامعه در روند رسیدگی تاثیر می گذارد. در پرونده ستایش، معتقدیم نوع قضاوت تاثیر از فضای جامعه پذیرفته است.

یعنی روی پرونده امیر حسین که قاتل بود، اثر گذاشت؟
ناظری: بله، به زوایای پنهان پرونده توجه نشد و جو که ایجاد شد در بررسی ها و اجرای احکام اثر گذاشت. پرونده ستایش را می شد به صورت دیگری دنبال کرد و می توانست با جلب رضایت، موضوع متوقف شود. بحث قومیتی طوری شد که کار از دست فعالان هم خارج شد و حتی شاید دستگاه قضایی در آن مقطع به اجرای حکم پافشاری کرد تا به مشکلات بیشتری برنخورد. پرونده مشابه امیرحسین گاهی اوقات قربانی جو رسانه ای می شوند. قاعدتا منکر جرم و مجازات امیرحسین نیستیم ولی معتقدیم پرونده او هم باید بررسی علمی و روانشناختی شود و زمینه های جرم شناسایی شود ولی شتابزدگی در دادرسی و هیجانات اجتماعی خیلی تاثیر گذاشت.

آقای دکتر هیجانات در بستر شبکه های اجتماعی به وجود می آید. ما در بررسی محیط زندگی امیرحسین متوجه شدیم آسیب در آن محیط زیاد است و خودش هم قربانی این محیط شده. چطور می توان مانع هیجان های اجتماعی در این قبیل پرونده ها شد تا رویکرد علمی برای بررسی پرونده ها داشته باشیم؟
نصرالهی: رسانه ها دوگانه رفتار می کنند هم بحران زا هستند و بحران زدا. درباره موضوع بحث تجاوز و آزار جنسی هم رسانه می تواند نقش مثبت داشته و باعث افزایش آگاهی و حساسیت و مطالبه گری از مسئولان شوند و تسریع در مجازات مجرمان را باعث شوند و هزینه این جرم را بالا ببرند. تجاوز در حوزه کودکان در همه جای دنیا دارای حساسیت زیادی است. تعرض و آزار به کودک با بزرگسال تفاوت دارد. رسانه ها می توانند مطالبات را افزایش دهند تا قوانین و سازوکارها تغییر یابد. افزایش آگاهی و تربیت جنسی مردم هم باید توسط رسانه ها انجام شود. در همه حوزه ها ما بحث تربیت را داریم ولی در بحث جنسی هیچ لازم نمی دانیم به مردم آموزش باید و نبایدها را بدهیم. این آموزش را باید خانواده ها، آموزش و پرورش و رسانه ها بدهند. از مجاری لازم داده نشده و اگر رسانه ها این کار نکنند، افراد می روند از کسانی این سئوالات را می پرسند که منحرف هستند. رسانه ها می توانند مطالبه گر و آگاهی ساز داشته باشند و در عین حال می توانند تخریبگر نباشند. اگر رسانه ها و فضای مجازی نبودند، پرونده آتنا، موضوع ملی و مطالبه عمومی می شد؟ بحث ستایش و دیگران هم اینطور است. اگر فضای مجازی و رسانه نبود، هرگز آقای جهانگیری که با کفش به چادر زلزله زده ها می رود، مجبور به عذرخواهی نمی شد. یا آقای قرائتی درگیری با آقای دوربینی مجبور به عذرخواهی می شود. یا درگیری بین مامور شهرداری فومن و آن خانم باعث شد تا رسانه ها کاری کردند تا شهرداری عذرخواهی کرد. اگر رسانه ها از مسئولان مطالبه نمی کردند، امکان نداشت در ماجرای آتنا اینقدر توجه مردم جلب شود. نظریه ای به نام اثر سی.ان.ان (C.N.N Effect) می گوید رسانه ها سه اثر دارند: برجسته ساز، بازدارنده و شتاب زا. رسانه های خبری کاری می کنند که مسئولان کاری را شتابان انجام دهند. یا موضوعی را برجسته و بزرگنمایی می کنند یا نقش بازدارنده دارند. اگر خشونتی است، رسانه ها کاری می کنند تا خشونت کننده، جلوتر نرود.

کلا در کیس‌هایی اینچنینی چه نقشی را برای شبکه‌های اجتماعی می‌توان در نظر داشت؟
نصرالهی: یکسال قبل مطالعه ای کردم و تاثیر فضای مجازی را مطالعه کردم. در ایران فضای مجازی این سه نقش را دارند. همین کیس ها شواهد این ماجرا هستند. در فضای مجازی، موضوعات تجاوز هم با این نقش ها برخورد می کنند. کجا این کار دقیق انجام شده یا ایراد دارد، باید دید. رسانه های خبری 24 ساعته، قبلا اگر در مواجهه با اتفاقاتی در جای دیگری بود، دولت مجبور بود اول اطلاعات را دریافت و آنالیز کند و دو ماه بعد، یک مقام رسمی واکنش نشان می داد. اتفاقا رسانه ها الان نقش منفی دارند. یعنی رسانه های خبری پخش زنده می کنند و کاری می کنند که سخنگوها بگویند اگر واکنش نشان ندهیم، خبرنگاران ما را متهم به بی اطلاعی می کنند. اثر منفی این است که واکنش غیرکارشناسی سریع ترتیب می دهند و تصمیمات بر اثر اطلاعات رسانه ها است. فضای مجازی الان کاری کرده اند مسئولان قضایی دخالتهایی کنند و تصمیماتی بگیرند که آن حکم در شرایط طبیعی و کارشناسی صادر نشده است. حکمی که درباره ماجرای ستایش، آتنا و خمینی شهر صادر شد، حکم را قوه قضاییه صادر نکرده، بلکه فضای مجازی صادر کرده و مسئولان تحت تاثیر مارپیچ سکوت قرار می گیرند یا افکار عمومی را همراهی کنند یا سکوت کنند که البته سکوت، هزینه شان را بالا می برد.
نکته اینجاست رسانه ها باید در جایگاه خود اطلاع رسانی و شفاف سازی مستمر کنند. رسانه ها می آیند در این ماجرا چون علم به حساسیت مردم دارند و ارزش خبری را در می یابند، می آیند ماجرا را به گونه ای بازتاب می دهند که بررسی های حقوقی و قانونی در شرایط عادی طی نمی شود و این آسیب زیادی است.

خانم خوشنویس، حساسیت شبکه های اجتماعی در پرونده هایی مانند آتنا و ستایش، باعث می شود زوایای پنهان دیده نشود. مانند فضای اجتماعی متهمان این پرونده ها. در این پرونده هاچه نکاتی نادیده گرفته می شود؟
خوشنویس: رسانه تاثیر می گذارد و مانند مدرسه معین این تاثیر را دیده ایم. هر کدام از ما محصول جامعه ای هستیم که در آن رشد کرده ایم. باید بپذیریم نباید لزوما ما تمام مسئولیت را بر عهده جامعه بگذاریم. خبرنگار شما اصرار داشت بگوییم درباره قضیه مدرسه معین، معلم آدم مریضی است و اشکال ندارد و قابل توجیه است. ما فرد سرما خورده را هم مریض می گوییم ولی می گوییم برو دارو مصرف کن. درباره بیماران جنسی که امروز در جامعه به دلایل مختلف دچار مشکل شده اند، چون موضوع را نمی پذیریم، اطلاعات را هم به او نمی دهیم. تو اگر متوجه اختلال رفتار می شوی می توانی مراجعه کرده و سرویس بگیری تا از آسیب به خودت و دیگران جلوگیری کنی. کودکی که آزار دیده است ممکن است در آینده موقعیت کودک آزار را پیدا کرده است. ما در رسانه ها آدمها را بولد و بعد رها می کنیم. جامعه نمی گوید بچه های مدرسه معین چرا به خاطر تاثیر رسانه ها مخفی شدید. روز اول 40 نفر بودید چرا در دادگاه فقط 7 نفر شدید؟ 33 نفر دیگر چرا مخفی شده اند؟ این که بچه ها آسیب دیده اند شکی نیست. ولی رسانه اعلام می کند اینها در پزشکی قانونی نرفته اند و حتی حاضر به معاینه هم نمی شوند. علت، فشار رسانه است و خانواده برای جلوگیری از انگشت نما شدن از حق بچه صرف نظر کرده. خانواده غیرمطلع بوده که 6 ماه آسیب به بچه وارد شده و نفهمیده. این آسیب ادامه دارد و بعید نیست بچه وارد اجتماع شود و در انتقام از بی عدالتی، تبدیل به کودک آزار آینده شود.

در انجمن کودک شما برای توجه به این پرونده ها چه کردید؟
خوشنویس: برای بچه ها مشاور حقوقی و روانشناسی داریم. از زمان مراجعه تا زمانی که مطمئن شویم به سطح پایداری رسیده اند و تا جدی که بتوانند جلوگیری از آسیب بیشتر شود، پرونده را پیگیری می کنیم. در کنار آن، داریم سعی می کنیم از طریق ارتباط با آموزش و پرورش و مهدکودکها، بحث خودمراقبتی را به کودکان و والدین آموزش دهیم و اطلاعات مشابه به هر دو گروه بدهیم تا اگر برای کودک سئوالی پیش آمد، از پدر و مادر آگاه خود، ابهامات را برطرف کند و این خودمراقبتی در محیط امن، به بچه آموزش داده شود.

خانم صفری، در پیمان نامه حقوق کودک، اشاره به بحث تربیت جنسی کودکان شده؟ بحث از ماجرای مدرسه معین روی تربیت جنسی کودکان تاکید زیادی شد.
صفری: در کنوانسیون مواد 34 تا 36 به این مسایل اشاره کرده است. گفته است از طریق آموزش، تغییر و اصلاح قوانین یا ایجاد قانون جدید یا استفاده از همکاری های بین المللی، حقوق کودک را پیگیری کنند. در پروتکل اختیاری مرتبط با حقوق کودکان هم این مسئله پیگیری شده است.

این آمادگی را در نهادها می بینید که مدل بومی برای آمادگی آموزش جنسی به خانواده، کودکان و جامعه را داشته باشیم؟
صفری: ما از واژه خودمراقبتی استفاده می کنیم. وقتی بحث جنسی می آید همه تصور می کنند قرار است روابط جنسی آموزش داده شود ولی در حقیقت این آموزشها جهت مراقبت کودکان از خودشان است و اشاره ای به مسایل جنسی ندارد. شاید وقتی به نوجوانها می رسیم آموزشها جدی تر می شود. نهادهای مدنی مانند انجمن حقوق کودکان همیشه احساس نیاز به این آموزش کرده اند.

واقعا در کشورهای دیگر اینطور است که همه انتظارات را از دولت دارند؟
صفری: مراجع بین المللی مانند کنوانسیون ها و پروتکل ها، دولتها را موظف کرده است و نهادهای مدنی قرار نیست مجری کارهایی از این دست باشند و دولت اجراکننده است و سمن ها صرفا بحث آگاهی رسانی یا مطالبه گری از دولت را دارند.

شما با دستگاه های دولتی مواجه بودید که آموزش در این حوزه بدهند؟
صفری: اشخاص در بهزیستی خیلی مایل هستند این کار انجام شود و از اقدامات سمن ها حمایت می کنند. در آموزش و پرورش حساسیت روی حریم ها بیشتر است ولی بهزیستی بیشتر همراه است ولی وقتی بحث سازمانی پیش می آید، از موضع شخصی عقب می نشینند. ما به این دوگانگی عادت کرده ایم.

فهمیدیم در این ماجرا رسانه ها شمشیر دولبه هستند.چطور می توان روی مثبت این شمشیر را برنده تر از قبل کنیم؟
نصرالهی: رسانه ها باید در نهایت آسیبها را به وسیله مردم کم کنند. رسانه ها نباید تحت تاثیر موضوعاتی که در ذات خود دارای هیجان و جلب توجه است، قرار گیرند. نباید رسانه هیجان زده شوند. ضمن پوشش دادن نباید هیجان زده شود. تقریبا در همه حوادث، رسانه ها موضوع را بزرگنمایی و برجسته سازی کردند. راهبردها می تواند انکار، سکوت، واقع نمایی، کوچک نمایی یا اغراق باشد. بلکه باید ماجراها به صورت آنچه که هست به مجاری مرتبط و مسئولان، مردم و خانواده ها بگویند. کار رسانه ها با افشای ماجرا شروع نمی شود و با صدور حکم تمام نمی شود. با آموزش و پرورش غرب تهران جلسه داشتم و با مسئول پرونده هم حرف زدم. این ماجرا از اسفندماه مدیر متوجه شد ولی چه زمانی رسانه ای شد؟ 3 ماه بعد! چرا؟ چون نه تنها مردم و متهمان می ترسیدند بلکه حتی مدیر و آموزش و پرورش هم می ترسید. باید رسانه ها کاری کنند که با ملاحظاتی، ترس ها بریزد و مسایل بیان شود ولی آسیب نبینند. کار رسانه فراتر از مسئولان و دولتمردان است. کار رسانه ها با افشا شروع و با صدور حکم تمام نمی شود. بلکه باید فرآیندی نگاه کنند. موضوع مدرسه معین، حادثه تلخ است ولی فرصت استثنایی را در اختیار آموزش و پرورش و دولت و مجلس قرار داده تا ببینند مدیران دیگر کجا هستند که متوجه موضوعات مشابه نشده اند. به آموزش و پرورش پیشنهاد دادم کمیته مخاطرات را تشکیل دهند. مخاطره هنوز به بحران بدل نشده است. آیا در هیچ مدرسه دیگری این ماجرا نیست؟ قطعا هست. قبل از تبدیل شدن مخاطره به بحران، باید این موارد شناسایی و کشف شود و آموزش داده شود تا جلوی ماجراها گرفته شود. این را رسانه ها باید مطالبه کنند.

خانم خوشنویس، ما شاهد پنهان کاری در این پرونده ها هستیم. درباره همسرآزاری و کودک آزاری بخش زیادی از پرونده ها نهان می شود. پنهان کاری در حدی می رسد که خانواده ها موضوع را کتمان می کنند. علت این ماجرا چیست؟ اگر کودکی با این مسئله روبرو شد، پنهان کاری نقض حقوق کودک نیست؟

خوشنویس: این نقض حقوق کودک است. وقتی کودک آسیب می بیند و دچار کودک آزاری یعنی هر نوع آسیب جسمی، روانی و اجتماعی کودک می شود، حقوق کودک نقض شده است. برخی فرهنگها زیرساخت این رفتارها می شود. در مدرسه فرانسه رفتم ثبت نام کودکم را انجام دهم، این مدرسه هیچ دوربینی نداشت و بچه ها از پیش دبستانی تا دبیرستانی با همدیگر در ارتباط بودند. ولی بهترین مدارس ما دوربین دارد و هشدار می دهیم که بچه ها را کنترل می کنیم. آنها آموزش داده اند که حدود رفتار مجاز هر کودک چیست و ارتباط با دیگران باید چطور باشد و رل و نقش بچه ها معلوم است ولی بچه های ما آموزش نمی بینند و از روز اول، بزرگ می شوند. یعنی پرورش پیدا نمی کنند. خود خانواده هم اینطور رشد کرده. پدر و مادر نگران ناهار بچه هستند ولی نگران نیست از لحاظ فرهنگی، فردی و اجتماعی، کودک او در کلاس اول باید چه مهارتهایی داشته باشد. چون فرهنگسازی نداریم با آسیب مواجه می شویم و بعد می گوییم حالا چه کنیم. در هر مرحله از رشد بچه باید آموزش متناسب به او داده شود. وقتی از نیازهای بچه آگاه هستیم می دانیم باید چطور با این نیازها برخورد کنیم. ولی این آموزشها را ندیده ایم با بحران مواجه می شویم. در یک بیمارستان، تابلو زده بودند آموزش خانواده. پرسیدم چند نفر آمده اند آموزش خانواده بگیرند؟ به من خندیدند. گفتند کسی نیامده است درباره فرزندپروری، کسی ثبت نام کند. ما در انجمن حمایت از حقوق کودکان، تبلیغ کردیم ولی کسی برای آموزش فرزند پروری هیچ کس ثبت نام نکرد. آموزش و پرورش اجازه نمی دهد آموزشهایی اینطور داده شود چون می گویند مصوب ما نیست. حتی در مدرسه غیر انتفاعی، مدیر تحت کنترل است. آموزش توانمندی سازی در همه دنیا توسط موسسه افلاطون انجام می شود. در ایران این موضوع بر عهده ما قرار گرفت. آموزش و پرورش گفت توانمندسازی یعنی چه؟ گفتیم یعنی بچه ها از الان بتوانند منابعی را شناسایی کنند و ببیند چطور از منابع بهره ببرند. اجازه نداد. بعد افلاطون برنامه را به یونیسف برد. نهایتا برنامه از ایران رفت ولی در ترکیه و کشورهای عرب تازه استقلال یافته همه این برنامه را پیاده کردند چون باور کردند آموزش باید در همه مقاطع اتفاق بیفتد.

خانم صفری، در مرجع ملی کودک چه دستگاه هایی درگیرند؟
صفری: در این مصوب 18 دستگاه دولتی پیش بینی شده اند به علاوه نماینده کانون وکلا و 3 نماینده از سمن ها و نماینده حوزه علمیه را هم داریم. شورای هماهنگی به ریاست قوه قضاییه تشکیل می شود. مصوبات در 4 کارگروه طرح می شود. کارگروه جدیدی به نام منع خشونت علیه کودکان تشکیل شد ولی چون موازی کاری بود به بهزیستی محول شد. 

آیا نهادی هست که عملکرد روشنی در این ماجرا داشته باشد؟ همکاری دستگاه ها در چه حدی است؟ عملکرد ملموسی دارند؟
صفری: بحث می شود و در کارگروه ها طرح می شود. در ماجرای آتنا مصوبه داشتند. از ظرفیت وزارت کشور استفاده کردیم تا بحث را در کل کشور پی بگیریم ولی به صورت خاص بگوییم چه برنامه ای اجرا شده، نمی توانم بگویم.

خانم ناظری، بیشترین گارد نهادهای دولتی درباره آموزش تربیت جنسی و کودک آزاری و همسرآزاری چیست؟
ناظری: به طور کلی بحثهای حقوق بشری، گارد وجود دارد. شاید به خاطر ارتباطی که با خارج از کشور پیدا می کند و بحث امنیتی و سیاسی می شود. حفاظتشان از نهادهای مدنی به این دلیل است. درباره حقوق کودک هم که از موضوعات حقوق بشری است، اینطور است. درباره بحث آموزش بستگی به نوع آن دارد. آموزش حقوق کودک اگر سرفصلها را بدانند ممکن است ممانعت نکنند و در برخی مدارس آموزش حقوق کودک را داریم. اکثر مواقع، موافقت می کنند. بحث آموزش پیشگیری از کودک آزاری جنسی، گاردها به خاطر تابو بودن مسئله است. گاردی که درباره این مسایل است، زمانی پررنگتر می شود که موضوع رسانه ای شود. ما معتقدیم این کارکرد مثبت رسانه است که پیگیری جدی را به دنبال دارد. وقتی یک مسئله ای رسانه ای می شود، بحث سطح رسانه ها هم مطرح می شود. بحث تعرض جنسی راننده اتوبوس به کودکان معلول در مشهد را داشتیم که رسانه ای شد ولی سطحش آنقدر نبود که امنیتی شود. وقتی امنیتی می شود، وکلای انجمن نمی توانند وارد شوند. در مدرسه معین، مسئله امنیتی شد و روانشناسان و .وکلا نتوانستند وارد شوند. در هر پرونده رسانه ای می شود ساعتها صحبت کرد. درباره دبیرستان معین، این انتشار، خودخواسته بود و اراده خانواده ها نقش داشت. دلیلیش هم این بود مدیر اسفندماه فهمیده بود و پیگیری نکرده بود. این تهدید بود که علنی شد و خانواده ها ذهنیت داشتند باید پرونده رسانه ای شود تا رسیدگی کنند. این قابل پیش بینی نیست که چه چیزی به نفعشان است و چه چیزی به ضررشان. درباره دبیرستان معین، به نظر می رسد به ضرر خانواده ها شد و آنها پیش بینی نمی کردند وقتی ماجرا رسانه ای می شود، یک موج رسانه ای آغاز شد و متهم اصلی ناظم بود. بعد همه سراغ حقوق متهم رفتند و بعد متخصصان وارد شدند و ذره ای ماجرا منطقی تر شد و آنها گفتند خانواده ها هم مقصرند. جرمشناسان گفتند قدم اول پیشگیری باید از خانواده ها شروع شود و بعد خانواده ها در افکار عمومی جزء متهمان شدند و مقصر در قدم اول آنها شدند. عقب نشینی خانواده ها همچنین می توان به خاطر دستور رهبری باشد. خانواده ها ترس پیدا کردند با توجه به خبرها، بچه ها هم میل داشتند و مجازات متوجه بچه ها شود. این ترس در عدم پیگیری هم موثر بود. هم تقصیر متوجه خانواده ها شد و هم بچه ها در معرض اتهام قرار گرفتند.

طرح رسانه ای مواردی از این دست، باید به چه مطالبه ای منجر شود؟
ناظری: بحث نگرانی و آموزش مسئله مثبتی در این پرونده ها بود. دغدغه را والدین یافتند که باید آموزش ببینند. این تاثیر مثبت است ولی رسانه ها در آگاهی رسانی نقش دارند ولی جامعه ما طوری است که خیلی علاقمند به آموزش به خصوص آموزش اجباری نیست. پیشنهاد ما این بود که لایحه حمایت از حقوق کودکان، در ارتباط با وظایف سازمانها و نهادها در اجرای این لایحه، وزارت بهداشت در وظایف خود، اجباری کردن آموزش مهارت های فرزند را داشته باشد. یعنی وزارت بهداشت موظف شود مانند آموزشهای اجباری پیش از ازدواج، زمانی هم به مهارتهای فرزندپروری اختصاص دهند. متخصصان می گویند بحث فرزندپروری حتی باید پیش از ازدواج باشد. یعنی می گویند باید یکی از فاکتورهای پیش از ازدواج باشد. با این حال، آموزش فرزندپروری برای کاهش آسیب به کودکان خیلی موثر است. بسیاری از والدین نمی دانند کودک از چه سنی می تواند در خانه تنها بماند یا تنها از منزل بیرون برود. رسانه نقش آگاهی رسانی درباره این مقرره را هم دارد.

آقای دکتر، گاردی که در کشور درباره آموزش جنسی وجود دارد، دارای تحلیل ارتباطی هم هست؟ چرا آموزش و پرورش تن به این آموزش نمی دهد؟
نصرالهی: موضوع سیاسی و حقوق بشری از نوع غربی شده. در مقطعی جناحی؛ جناح دیگر را متهم می کرد با امضای این اسناد، مقدمه تهاجم فرهنگی را فراهم می کنید. رسانه ها چطور این را گفتند که ماجرا سیاسی شد؟ اگر چه باید خود را جزیره ای نبینیم ولی بعضی از علما و روحانیون و خانواده های مذهبی سرشناس، این ماجرا را در زندگی خود داشتند و به بچه هایشان در سنین مختلف می گفتند در چه سنی، چه کارهایی را انجام دهند. نه با آن بحثهایی که در سند 2030 وجود دارد، ما قبل از اسناد اینطوری در فرهنگهای مذهبی و اصیل ایرانی، این آموزشها وجود داشته. منتهی وقتی بحث سیاسی شده، آن آموزش هم سخت شده است. یک عضو از یک خانواده سرشناس مذهبی می گفت پدرم زمانی که من در سن بلوغ بودم، پول به من داد و به یک آدم مثبت دیگر هم ماموریت داد تا همراه او به مکان مذهبی بروم و آن فرد آموزشهایی درباره بلوغ و تغییرات آن به من داد. یعنی بحث احکام شرعی را بیان کرد. مگر این در رسانه ها نیست؟

اتفاقا در رساله های دینی‌ ما شاهد آموزش موارد متعددی هستیم که خیلی از آنها به بهداشت باروری و بهداشت جنسی ختم می‌شود.
نصرالهی: بله، برای همین تاکید می کنم به ریشه های خودمان مراجعه کنیم. کشف کنیم این دغدغه ها در خانواده های اصیل ما بوده است. باید مجددا علما و روحانیون را حساس کنیم تا در این زمینه پیشگام باشند و با ملاحظات دینی و فرهنگی این بحثها را بگویند. متاسفانه غلبه نگاه سیاسی الان وجود دارد و راه به جایی نمی برد. رسانه ها باید بروند سراغ علما و روحانیون و از آنها بپرسند در گذشته چه کاری کرده اند و آموزش خانواده ها چه بوده و با توجه به ابزارهای جدید، مسئله را بازآفرینی کنند.

خانم ناظری: رسانه ای شدن این مسایل منجر به چه مطالبه ای می شود؟
ناظری: باید خانواده کودک آسیب دیده احساس امنیت کند و ورود رسانه نباید باعث احساس ناامنی شود. وقتی ایجاد ناامنی می شود،؛ مخفی کاری را می بینیم. در شرایطی رسانه می تواند موفق باشد که بتواند به موضوع همراه با امنیت خانواده ادامه دهد. والدین وقتی اجازه آموزش نمی دهند، علتی جز این ندارد که خودشان آموزش ندیده اند و البته احساس عدم امنیت می کنند. نمی دانند در مقابل سئوال بچه چه بگویند. احساس ناامنی در خانواده به جامعه هم تسری می یابد. آیا دولت حاضر است مانند مجموعه مسئول از من حمایت کند و بچه آسیب دیده و خانواده آسیب دیده را حمایت کند؟ یا برای دفاع از خودش، به خانواده ها بیشتر آسیب می زند و او را قربانی می کند. تا زمانی که این امنیت ایجاد نشود، خانواده هم همکاری نمی کند. در انجمن موردی داشتیم که دختربچه 7 ساله توسط راننده سرویس مدرسه آزار دیده بود. بچه به مادرش گفته بود، مادر غش کرده بود و او را یکی دو روز به بیمارستان می برند. بچه را به پزشکی قانونی می برند و پزشکی قانونی می گوید نمی توانم تایید کنم. عملا حمایت دولت از بین می رود. راننده، چهار تا وکیل مدافع می گیرد. خانواده را تهدید می کنند. پدر به جایی رسیده بود که می گفت دنبال از بین بردن خود و خانواده هستم. یعنی این خانواده به شدت آسیب دیده بود و هیچ حمایتی نشده بود. در حالی که بچه به قدری آسیب دیده بود که با دیدن هر آقایی، غش و تشنج می کرد. متخصص پزشکی قانونی می توانست با علایم ظاهری، تشخیص آزار بدهد ولی چون سند عینی آزمایشگاهی نبود، دولت حمایتش را از این خانواده سنتی که با فرد مهاجم هم فامیل بود دریغ کرد. تا حدی که خانواده حاضر شده بود خود را حذف کند. باید جامعه مثل یک پدر یا مادر باشد تا بتواند بچه را دوباره حمایت کند. باید این خانواده را فهمید و انتظار داشت رفتارها اصلاح شود.

۴۲۴۲

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 785268

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 0 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • محمدحسین IR ۱۰:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۱
    0 0
    حالا چرا یه بچه باید توی جمع شما و میان این حرفها باشه؟
  • بی نام A1 ۱۱:۵۹ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۱
    0 0
    آن کودک درون عکس ها
  • رضا A1 ۰۵:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
    2 0
    متن کامل نخوندم ولی بهتر نبود وقتی بحث انواع تعرض های جنسی و اختلاف. جنسی والدین هست اون کودک اونجا نشینه؟ به هر حال اگه قرار به آموزش به کودک هم باشه یه چارچوب باید وجود داشته باشه
  • بی نام IR ۰۶:۳۱ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۲
    0 1
    جلو یه بچه این حرفهارو زدید؟چقدر با عقلید شماها
  • شهروند خمینی شهر A1 ۰۷:۱۳ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
    1 0
    متاسفانه در پرونده های دیگر خود موضوع مورد پیگیری قرار می گیرد اما در مورد شهر ما، خمینی شهر نام شهر برجسته میشود. مثلا خود آقای به ظاهر کارشناس هم در مورد دو پرونده سابق نام آتنا و ستایش را ذکر می کند اما در مورد پرونده سوم به جای نام قربانی که بهاره بود نام خمینی شهر را می آورد. آقای نصراللهی چرا خودتان هم قربانی توطئه خبرگذاری ها می شوید؟ ضد انقلاب های داخلی در صدد تخریب نام امام خمینی هستند و از این رو نام این شهر طعمه خوبیست برای همین در ایام وفات بنیانگذار انقلاب این خبر به صورت پررنگ اجرا شد. نکته مهم دیگر نشر این خبر بود که نام خبرنگار آن علب رغم نفوذی که در ادارات این شهرستان دارد هرگز فاش نشد. چرا ادارات بدون بررسی خبری را پخش می کنند؟متاسفانه در این حوزه به مردم شهر من توهین شد.
  • خمینی شهری A1 ۰۷:۱۶ - ۱۳۹۷/۰۴/۰۳
    1 0
    خانم ها و آقایان کارشناس بررسی این گونه موارد خوب است به شرطی که کامل و جامع باشد. چرا شما بررسی نکرده اید که در پخش این اخبار به راحتی به مردم خمینی شهر توهین شد و مسوولان سایت ها به راحتی این نظرات توهین آمیز را پخش کردند؟ چرا نمی گویید باید در حوزه خبر و به خصوص سایت ها پلیس فتا نظارت بیشتری کند؟ آیا دفاع از حقوق مردم یک شهرستان 360 هزار نفره کار بی اهمیتی است؟