۰ نفر
۲۰ تیر ۱۳۹۷ - ۱۴:۰۷

بیمار را که به بیمارستان رساندند، جای اصابت گلوله خونریزی می‌کرد. بیم آن می‌رفت که اگر خونریزی ادامه یابد، بیهوش شود و جان دهد. تیم پزشکی اصلا نمی‌پرسیدند بیمار چرا گلوله خورده است، فقط تلاش می‌کردند که خونریزی را بند آورند و بقیه اقدامات پزشکی را انجام دهند تا به حالت باثبات‌تری برسد.

یکی از همراهان بیمار وسط این شلوغی و اضطراب تیم پزشکی و نگرانی همراهان با صدای بلند گفت: «آقای دکتر حواس‌تان به دارو و درمان باشد، بیمار سرطان پیشرفته دارد.» تیم پزشکی انگار یک دفعه از تلاش ایستادند و یکی آرام گفت «فکری به حال سرطانش کنید، گیریم که جای گلوله هم خوب شد، بر اثر سرطان خواهد مرد.» پزشک معالج از این رفتار شوکه شده و جا خورده بود، اصلا باور نمی‌کرد، این رفتار اخلاقی نبود، بیمار باید زنده می‌ماند تا بعد به حال سرطانش فکری کنند.

شما درباره این رفتار چه قضاوت اخلاقی‌ای دارید؟ آیا درست است بیمار سرطانی به این دلیل که نهایتا با سرطان ممکن است هرگز بهبود نیابد و فوت کند، امروز درمان نشود؟ البته حتی برخی انواع سرطان هم درمان دارند. حکایت کمی اغراق‌آمیز اما روایت مواجهه این روزهای بسیاری با مسائل جامعه ایران است.

ایران امروز مثل بیماری می‌ماند که بیماری‌های مزمن دارد. ناکارآمدی اداری، مشکلات آموزش، دشواری‌های اقتصادی و فساد مالی و چندین مسأله مهم دیگر به بیماری‌های مزمن بدل شده‌اند. من واژه سرطان را برای این جامعه به‌کار نمی‌برم بلکه بیماری‌های مزمن را بهتر می‌دانم. سرطان کشنده است و این جامعه فرصت دارد تا بهبود یابد، اگرچه مسیر دشوار و نیازمند تصمیم‌های سخت است.

نظام‌های اجتماعی هم مثل موجودات زنده نمی‌میرند، بلکه فراز و فرودهایی دارند که البته می‌توانند هولناک باشند. این نظام اجتماعی و سیاسی درگیر بیماری‌های مزمن است -از جمله بیماری مزمن بدمصرفی در زمینه آب و انرژی و محیط‌زیست- که محصول عوامل ساختاری (ناکارآمدی سیاسی، تصمیم‌گیری نادرست، ضعف فناوری، نادیده‌گرفتن علم، برخورد ایدئولوژیک با واقعیات و...) و عوامل رفتاری (نوع مصرف مردم) هستند. درست در لحظات آشکار شدن عوارض این بیماری‌های مزمن، بیمار گلوله خورده است (بارش‌ها در خشکسالی سال آبی 97-96) به شدت کاهش یافته‌اند و کمبود منابع آب و برق آشکار شده است. بیماری با امراض مزمن، حال خونریزی هم دارد. من همه آن بیماری‌های مزمن را می‌فهمم و درباره آنها نوشته‌ام و لبه انتقاد اصلی متوجه آنهاست، اما امروز وقت آن نیست که تیم پزشکی و همراهان بیمار بگویند «گیریم که خونریزی گلوله را هم بند آوردید، با سرطانش چه می‌کنید؟»

آنها که در مقابل دعوت به رفتار مصرف درست آب و انرژی، دائم می‌پرسند مگر چقدر از آب در بخش شرب مصرف می‌شود؟ مگر صرفه‌جویی در مصرف برق جبران‌کننده فناوری نامناسب نیروگاه‌هاست؟ مگر با صرفه‌جویی در آب شرب، مشکل بالا بودن مصرف در بخش کشاورزی حل می‌شود؟ بله؛ شما درست می‌گویید، بیمار به امراض مزمن بسیاری گرفتار است و در درازمدت جز با درمان این امراض سر به سلامت نخواهد برد؛ اما یادمان باشد بیماری که در شرایط اورژانسی است، ابتدا باید به ثبات برسد، خونریزیش قطع و بعد برای بیماری‌های مزمن‌اش فکری شود.

منابع آب و انرژی این سرزمین هم‌چون بیماری مبتلا به انواع بیماری‌های مزمن، با گلوله خشکسالی و تغییر اقلیم، زخمی شده و خونریزی دارد. اول تلاش کنیم بیمار زنده بماند و به ثبات برسد؛ اما فراموش نمی‌کنیم که تصمیم‌های درست، سخت و شجاعانه برای درمان بیماری‌های مزمن این عزیز دوست‌داشتنی ضروری است. تصمیم‌هایی که کل حاکمیت سیاسی و مردم در کنار هم باید مسئولیت آن را بپذیرند، هزینه‌های آنها را تقسیم کنند و هرکس سهم بیشتری در بروز این بیماری‌ها داشته مسئولیت بیشتری بپذیرد.

* عضو هیات علمی دانشگاه شهید بهشتی

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 789316

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
3 + 5 =