۰ نفر
۲۰ مهر ۱۳۹۷ - ۰۹:۰۴

این جمله درباره ایرانیان متناقض‌نماست. از یک طرف واقعا ایرانیان درطول تاریخ و هم در این زمان درخشیده‌اند و به لحاظ هنر، نوع‌دوستی، مهربانی، فرهنگ و مقاومت سرآمد بوده اند! اما از جهاتی دیگر و به ویژه در حال حاضر می‌بینیم که گرفتاری‌هایی دارند که بیشتر مربوط به خلق و خوی و عادت‌های ثانویه آن‌هاست که گرفتار آن شده‌اند. آدم نمی‌داند کدام را باور کند؟

مدتی پیش این خبر از اخبار سراسری تلویزیون پخش شد: «ایران در هفتاد و هفتمین نمایشگاه کفش و کیف و چرم در مسکو برای اولین بار شرکت کرده است!» و عجیب تر اینکه با مصاحبه ای که با غیر ایرانی ها درنمایشگاه مسکو می کرد این بود که آنها می گفتند محصولات ایرانی ها بسیار مرغوب و در سطح جهانی است و می تواند با رقبای ایتالیایی و اسپانیایی برابری کند!

این یک نمونه ای از هزاران بلکه میلیون ها موردی است که می توان برای آن با تدبیر فکری کرد و مجموعه نظام فکری نمی کند!

یاد زعفران و سوء استفاده ای که اسپانیا از بی عرضگی ما و یا بی همتی ما سالها ست می کند، افتادم و اینکه هیچکس صدایش در نمی آید و آخ هم نمی گوید و اقدامی درخور و شایسته نمی کند! و یا در رادیو اقتصاد چند روز قبل در باره صنعت کنسرو سخن می گفت و از اینکه ما نمی توانیم قوطی های استاندارد تولید کنیم. واقعا در شگفت شدم. از یک طرف ما در بیوتکنولوژی و هوا و فضا و نانو و بعضی صنایع دیگر حرفهایی برای گفتن داریم و در بسیاری از موارد برای جزیی ترین مسائل درمانده‌ایم. چرا؟

از آن طرف صنعت فرش و یا صنایع دستی را داریم که می تواند ما را به نقاط خوبی برساند ولی کارشکنی ها و اجرای نادرست قوانین و پیچیدن به پای تولید کنندگان کوچک و غفلت از دانه درشتها، و یا تبانی با آنها این ملت را سر افکنده کرده است. آیا در این صورت باز می توان گفت هنر نزد ایرانیان است و بس؟

چرا، اگر بی هنری را هم هنر بدانیم و ضایع کردن اموال را جزو افتخارات به حساب بیاوریم که در اینگونه موارد ما نفر اولیم! آنوقت باید بگوئیم هنر نزد ایرانیان است و بس (چواشه). آخر مگر نمی بینیم که تایلند از پرورش زالو میلیاردها دلار درآمد ارزی دارد؟

این تقصیر کیست؟
آخر شما را به خدا روسیه بیخ گوشمان است و او هم می گوید من آماده ام جنس ایرانی بخرم، اما ما عُرضه درست عَرضه کردن را نداریم! بقیه کشورهای همجوار هم همینطور.آخر این مزیت استثنایی را کدام کشور دارد که با بیش از 15 کشور هم مرز خاکی و آبی است!

آخر چرا در مسائل رقابت اقتصادی اینقدر ما ضعیف عمل می کنیم؟ می خواهیم چه چیزی را اثبات کنیم؟ در مذاکرات بین المللی آیا مذاکره کنندگان عرق شرم بر چهره هاشان ظاهر نمی شود که پست ترین چیزها را سفارش می دهند و یا تعرفه گذاران دولتی آنچنان با تعرفه ها بد بازی می کنند که تولید گران داخلی و یا بازرگانان می بینند بیشتر می صرفد وارد کنند تا به محصول داخلی توجه کنند و داخلی ها هم یا پشتوانه و یا انگیزه ندارند تا جنس خوب تحویل دهند و روی واردکنندگان را کم کنند. تا کی ما کم کاری هامان را به گردن دشمن می اندازیم!

در مسائل سیاسی و منطقه ای هم ما هم پیمانان منطقه ای داریم پس مشکل کجاست؟ آیا نیروی های میانی دستگاهها هستند که کار شکنی می کنند و مدیران مافوق را بد توجیه می کنند؟ آیا مدیران مافوق کار نابلدند و یا تولید کنندگان داخلی هستند که از سر تفنن کار می کنند و هرگز به فکر «برند» شدن نیستند. اصلا ما اداره برای چه می خواهیم برای ایجاد رونق و تسهیلات و یا سد کردن کارها! آیا نظام اداری وظبفه اش را به خوبی انجام می دهد؟ اگر پاسخ مثبت است پس ثمرش کو!

چرا و چرا و چرا؟
یکی از دوستان می گفت با کسی بحث می کردم و گفتم ما جهان سومی ها، گفت نه جهان چهارمی ها! گفتم جهان چهارمی ها دیگر چه صیغه ای است؟ گفت آنهائی که همه چیز دارند اما از آن ها استفاده نمی کنند و یا نمی خواهند استفاده کنند.

چرا دست کم در اموری که در آنها مزیت رقابتی داریم و می توانیم بدون زحمت در سطح جهان بدرخشیم فعالیت نمی کنیم؟ آیا هنرش را نداریم که داریم واینکه نکردن چنین کاری خود هنر می می خواهد! که پس بی هنری هم خود باید هنر باشد!

مگر ما از استقلال بدمان می آید؟ مگر وابستگی را دوست داریم؟ آخر تا کی مملکت را فدای خودخواهی های خود می کنیم؟

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 808924

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 2 =