بچه‌ها قول داده بودند از جان مایه بگذارند

دیدار ایران و اسپانیا با نتیجه یک بر صفر به پایان رسید.

فرهاد عشوندی: می خواستند بخشی از تاریخ فوتبال دنیا باشند. آنها که در این شب در این نقطه از دنیا یعنی در ورزشگاه کازان دور هم جمع بودند تا تیم ملی ایران را تشویق کنند. 20 سال قبل و درست در همین شب 30 خرداد ، یک نسل فوتبالی با بردن آمریکا تاریخ ساز شد و حالا نسل بعدی در بازی با بزرگان اسپانیایی دنبال خلق شگفتی بودند. تیمی که در دل همه تحریم ها ، بی وفایی ها و کاستی ها به این رخداد بزرگ رسیده بود.

بازی با اسپانیا اما اصلا کار ساده ای نبود. این بچه ها اما در کنار این همه تماشاگر در پی خلق تاریخی جدید بودند. تاریخی که در آن بگویند ، ایرانی می تواند. بعد از برد شیرین بازی اول برابر مراکش ، مراکشی که 90 دقیقه پرتغال را عذاب داد ، حالا رویای صعود قابل تعبیر بود. آنهایی که در شبی خاطره انگیز یک لحظه نمی خواستند از تشویق تیم ملی دست بردارند ، باور داشتند این بچه های شان می توانند روایی شان را تعبیر کنند. می خواستند کره شمالی 1966 باشند ، کره 2002 یا کاستاریکای همین 4 سال قبل. یا به قول مهدی مهدوی کیا یونان 2004 یورو

بازی که شروع شد، شرایط فرق داشت. نه این بار اسپانیا نبود که اولین موقعیت خطرناک را خلق کرد. آنها پاسکاری می کردند ولی بچه های ما داشتند میدان داری می کردند. اولین حمله جدی اما برای ما بود در دقیقه 5. طارمی با سرعت انفجاری از بین پیکه و راموس فرار کرد. خطر اصلی را ما ساختیم. اولین خطای دی ، اولین فرار و اولین شوک. اولین ضربه خطرناکش را راموس به سردار زد و با حالتی عصبی از داور تذکر گرفت. ورزشگاه هم که کامل در تسخیر ایرانی ها بود. جو ورزشگاه شاید برای قهرمانان 2014 دنیا باورنکردنی بود. آنها انتظار شروعی اینچنین را از ایران نداشتند. فریاد و هوهای کر کننده ، ورزشگاه را پر کرده بود. این قدر فشار زیاد بود که داوید سیلوا برای ارسال ضربه خطا تمرکز نداشته باشد.

سورپرایز کی روش برای بازی در همان دقیقه 5 لو رفت. وقتی همه می خواستند بدانند چرا بازیکنی چون جهانبخش روی نیمکت نشسته و این طارمی است که بازی می کند. او با فرار باورنکردنی از دو دفاع بزرگ اسپانیا گذشت. او البته کنار زمین هم خودش داشت با فریادها و اعتراضاتش ریتم کار را در دست می گرفت. اسپانیایی ها شاید تا دقیقه 15 دلشان خوش باشد به همان لایی بوسکتس به انصاری فرد . در مقابل اما روز سخت راموس در این دقایق در این جو ورزشگاه لحظاتی بود که باید با طارمی روی هوا می پرید. در دقیقه 16 طارمی خودش هم باورش نشد که دفاع های اسپانیا را این قدر ساده جا گذاشته وگرنه این قدر ساده با سانتری بی هدف موقعیت قرار گرفتنش پشت دفاع های اسپانیا را از دست نمی داد.

بچه ها قول داده بودند تا پای جان مایه بگذارند و خود را سپر تیم کنند. مجید حسینی در دقیقه 18 این کار را کرد! از دقیقه 20 به بعد تعداد خطاهای بچه های ایران بیشتر شد. خطاهایی از سعید عزت اللهی و سردار آزمون در میانه زمین ، فرصت کاشته زدن را به اسپانیایی ها می داد. آنها با طمانینه و با پاس های کوتاه شان ، ذره ، ذره سمت دروازه ایران می آمدند و هر لحظه خطرناک تر می شدند. خطای سردار به اینیستا کاشته داد و بیرانوند توپ را عالی جمع کرد. تقریبا در تمام توپ های روی هوا و درگیری های هوایی طارمی ، انصاری فرد و آزمون آن جلو موفق تر بودند و اجازه بازیسازی سریع را از حریف می گرفتند.تیم ملی اصلا توپ نگه نمی داشت و میزان مالکیت توپ اصلا برایش مهم نبود. تاکتیک فقط یک چیز بود. فنر جمع شده ای که یک باره در برود برای یک ضد حمله خطرناک . همانی که کی روش از قبل بازی گفته بود.

دقایق به سرعت برای اسپانیایی ها می گذشتند. از دقیقه 26 هم دو تیم گذشتند و همچنان نتیجه بدون گل بود. تکنیک بالای اینیستا هم جلوی اراده بچه ها تا دقیقه سی به جایی نرسید و همچنان دروازه بسته مانده بود. روندی که تقریبا تا پایان نیمه اول ادامه داشت.اسپانیا البته در 15 دقیقه پایانی با اینیستا و یارانش بیشتر حمله کرد. کاستا خیلی تلاش داشت که با خطا هم که شده کاری کند اما نتیجه همانی بود که از سوا آغاز بر مسابقه حاکم بود و جو کشنده تر از جو ابتدایی بازی. نیمه اول احتمالا باید با خطای اینیستا روی عزت اللهی تمام می شد. اما داور اروگوئه ای بازی را همچنان پیش برد تا جایی که امیری بتواند خطرساز شود. بازی با حمله ای نصفه و نیمه از ایران تمام شد اما هیجان همچنان در اوج بود. تا تکمیل حماسه 45 دقیقه زمان باقی مانده بود. کی روش در نیمه اول به اندازه بازیکنان توی زمین دوید و انرژی خرج کرد.

او کلی به بازیکنان حریف تاخت. کلی به داور چهارم و زیادتر سر سردار که روی خط قرار نمی گرفت تا ضربه کاری را به وقتش بنوازد.

در شروع نیمه دوم فشار اسپانیا بیشتر هم شد اما معجزه دستان بیرانوند در کنار رشادت حاج صفی و امیری ، چاره ای غیر از اینکه افسوس تنها راهکار هیرو باشد ، برایش باقی نگذاشت..این نیمه اما دشوارتر بود. این مساوی می توانست اسپانیا را در آستانه حذف از گروه قرار دهد و آنها هر لحظه بیشتر فشار می آوردند تا با دست خود ، گره به سرنوشت شان نزنند. بچه های تیم ملی ایران هم اما قرار نبود عقب بکشند. آنها قرار نبود تسلیم شوند. فریادهای روی سکوها هم چنان پشت شان را گرم کرده بود که از هیچ چیز نهراسند. اوت دستی امیری و شوت امیر باید گل می شد اما تور کنار دروازه را لرزاندو لحظه ای بعد دوباره اسپانیا سراسر حمله بود و فریاد هواداران ایران باید ترمزشان را می کشید. در دقیقه 54 اما سلسله اشتباهات باعث شد گل بخوریم. ابتدا سعید عزت در وسط زمین توپ را به اینیستا هدیه داد و بعد رامین در دفع توپ ، آن را به اشتباه به پای کاستا کوبید و گل خوردیم. بعد گل اما این ایران بود که پیش آمد.

قرار نبود ما ساده بازی را ببازیم. این فرق تیم 2018 و 2014 مان بود که برای زمان عقب افتادن هم گفته بود سرمربی برنامه داریم. تیم نباید انسجامش را از دست می داد. دفاع کردن در برابر اسپانیا البته کار ساده ای هم نبود.ایران اما جسورانه پیش آمد. ما شادی گلزنی به اسپانیا را هم گرفتیم. شادی لایی انداختن به دخیا. ولی داور گل را آفساید گرفت. فریاد حمله حمله تیم ایران ، بعد از اینکه تیم ملی عقب افتاده بود ، نشان از انگیزه بالای هواداران و امید بالای شان را نشان می داد.پیکه و دیگو کاستا برای اینکه توپ را گل کنند ضربات زیادی به رامین رضاییان زدند اما او دلاورانه روی خط ماند و توپ را گرفت.بعد از این بازیکنان ایران با تمام وجود پیش تاختند. یک بازی برتر .

شاید برای ما تا سال ها آن لایی وحید امیری به پیکه خاطره ساز باشد. بچه ها با ضربه سر طارمی و موقعیت هایی دیگر ، شانس گلزنی هم داشتند. آنها که خیلی اتفاقی گل خوردند ، دلاورانه جنگیدند. اگر در بازی با مراکش همه گفتند شانس یارمان بوده ، بی شک این بار اصلا خوش شانس نبودیم. جنگیدیم مردانه و تا دقیقه 90. برای اینکه این تیم نشان دهد هیچ چیز از اسپانیا هم کم ندارد ، تا ته توانش دوید. در دقیقه 90 وقتی رامین بازیکن روبرویش را با یک بدن جا گذاشت ، مشخص بود ایران چقدر برای این بازی آماده است. 4 دقیقه وقت تلف شده هم داشت سپری می شد. بچه ها می خواستند در این شب به یادماندنی تاریخ ساز شوند. آنها همچنان یک گل عقب بودند. ولی می جنگیدند. این نمایش برابر اسپانیا شاید دلاورانه تر از بازی برابر آرژانتین 4 سال قبل. میلاد اوتش را انداخت. بازی تمام شد. بچه ها تاریخ نساختند و باختند اما شایسته بالاترین احترام ها بودند. بیش از 30 هزار ایرانی در ورزشگاه تشویق شان کردند که آنها شایسته ستایش بودند.
256 41

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 785026

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 7 =