عبدالعلی دستغیب


دفتر شعر «اوی من» فرنگیس شنتیا پس از کتاب های «در انفرادی آفتاب» و «بغض های نارس» او به چاپ رسیده و نشان می دهد که سراینده در کار سرودن شعر همچنان فعال و پیگیر است. یعنی او در واقع تهمت شاعری به خود نبسته و از دور دستی بر آتش نگرفته ، شاعر است و شعر در او جاری می شود. اشعاری به روز( up to date) محکم و خواندنی . این اشعار در اصل تغزلی اند . عاشقانه هایی اما سیاه . واقعیت ملموسی که می خواهد از راه شعر به حقیقتی ناب دست یابد . «حقیقت امروز زن یا زنانی در کشاکش زندگانی با نظرگاهی تجربه گرا» .(واژه شماره 33 ، بهمن 1394)
اگر بخواهیم در این زمینه فنی تر سخن بگوییم می توان گفت اشعار شنتیا اکسپرسیونیستی است . مانند منبع آب سرشار زیر زمینی که ضربه ی کاونده آبی به رگه های اصلی آن برخورد کرده و آب متلاطم و پا به گریز از  ژرفاها  به بیرون ، به دامنه کوه یا دشت و صحرا سیل آسا جاری شده است .
این قِسم شعر در وضعیت های بحرانی پدیدار می شود و از جراتِ داشتن تخیل پویا و دینامیک حکایت دارد. به بیانی دیگر ادب اکسپرسیونیستی  «خیزش آتشفشانی عشق و کینه ، جذبه  و تشنگی انسان مدرن است ، با زبانی که گویی منفجر می شود تا دنیا را با خود منفجر کند».(مکتب های ادبی ،ج2،صفحه 704، تهران 1376).
دفتر اوی من نظیر کتاب های در انفرادی آفتاب و بغض های نارس براساس دو ایده محوری شکل گرفته : عشق پر شور زنانه و وضعیت مکاشفه آمیز جهان مدرن .
سراینده در زمینه ی نخست به ویژه به آخرین حد می رود و از عشقی فوق رمانتیک سخن می دارد. این همان عشق توفانی و خونین مولوی و حافظ است . به همان اندازه ایثارگرانه ، طوفانی و درد انگیز.
شنتیا در دو دفتر نخست  مانند یک شورشگر عمل می کند و نه فقط جفاکاری های محبوب را یادآور می شود بلکه با وی سر جنگ دارد و او را « خائن بزرگ »می داند.عشق او را از حال عادی بیرون برده و به حالتی سر حدی و متناقض رسانده:
از هر طرف که زخم می زنی / روی شانه های خودت می افتم/ ای لذت محال ای دشمن عزیز / فقط چاقو را آرام بیرون بکش ! (واژه ، همان، 5)
در تغزلات زنان شاعر ما ایده اروتیک بیشتر با بیانی لطیف و اشاره ای همراه است و همراه بوده . اشعار نخست فروغ فرخ زاد و بیشتر تغزلات سیمین بهبهانی همین ویژگی را دارد اما در اشعار تازه تر زنان شاعر و به ویژه در اشعار پست مدرنی آن ، احتمالا به سبب بغرنج تر و سخت تر شدن شرایط اجتماعی، خشونت و لحن پرخاشگر  ویژه ای به نمایش در می آید که بسیار تکان دهنده است و یادآور این سخن تراژیک فرانسیس آسیسی عارف مسیحی که گفته است :
«آن جا که عشق خواهر مرگ است »


آیا این سخن بدان معنا نیست که عشق کامیاب وجود ندارد ؟ و هر عشق حقیقی از ژرفای خون و سوختن و خطر و شکنجه سر بر می زند و عشق جز به فنای عاشق به جایی نمی رسد؟

اوی من
دردفترهای شعر شنتیا  پیوستگی ناآشکاری بین شعر و شاعر و ایده رستگاری هست . خواننده همراه با شعر و شاعر به سرزمین نامکشوف شگفت زارها می رسد. سرزمینی نامعهود و سرشار از اضداد. عشق در این جا مانند شمشیری دو دمه عمل می کند. جان بخش و جان ستان می شود.  ...
اشعار هر سه دفتر از میان پرده و گاه صریح و از زهدان بلورهای خشن و نا تراشیده زبان زنی عصیانگر به رستاخیز دست
می زند و خود را به سوی دیگربودگی نامنتظره ای گسترش می دهد . دلالت های آرامش بخش عرفانی را – که در میان تلاطم های مرگ  و زندگانی – مژده و نویدی به نظر می آمد و می آید، انکار می کند. مایه ی پروردن شاعرانه سراینده، از گسست ، از بی رحمی و دیگر آزاری جنس مخالف حکایت دارد و عجیب این که همان باشنده ای که با این قساوت به ترک زن می گوید ، در همان زمان امید بخش و رستگار کننده  است.«اوی من» می خواسته است اشعاری باشد متفاوت با اشعار پیشین سراینده اما در مجموع بن مایه ها و تعابیر آن با آن دیگرها تفاوت چندانی ندارد . همان حرف و حدیث هاست .خشونت ها و درشت گویی های زنی مجذوب و درخواست لطف و مهر از مرد همچنان باقی است.
اندیشه به مرگ حتی یک لحظه راوی را ترک نمی گوید.
برای او  بنیاد کردن دنیایی جدید که بتوان در آن با مهربانی و عشق زیست در نهایت تجسم و تبلور ناممکن است . بیان این ماجرای فردی تراژیک که می تواند در دنیای تکنیک زده ی امروز همانندهای زیادی داشته باشد و شاعرانه کردن ناچار آن در پیکره بندی زندگانی محدود و زوال پذیر انسانی ، به ساحت های افراط و کمبودگی می رسد. با این همه شعر باید بتواند واقعیت خود را حافظ این کشش به سوی ویرانگری و فنا پذیری قرار دهد.
در دفتر«اوی من» دو شخصیت اصلی روایت ها : مرد و زن، دو شخصیت در صحنه اند و روایت عشقی آسیب رسان را حکایت می کنند. راوی اصلی زن است و مرد غالبا خاموش است و زمانی هم که سخن می گوید، گناه ، عیب و نیک و بد او را از زبان زن می شنویم بنابراین تصویر تمام نیست و عشق نیز یکجانبه است. موضوع اصلی یا حکایت بحران جهان امروز است یا تراژدی عشقی یکجانبه .موضوع مشترک عشق «اوی من» مناسبات میان دو شخصیت راوی و زن( عنصر آسیب دیده و پررنگ حاضر در متن) و مرد در مقام معشوق را به روی صحنه می آورد و ما را در برابر ماجرای دردناک برخی از عشق های امروز قرار می دهد.
تقابل مرد و زن به این صورت تازگی دارد و«اوی من» را از جهتی نیز می توان بازگویی مقلوب «آیدا در آینهٰ» احمد شاملو دانست. در عشق آیدا و شاملو، مناسبات عاشقانه رنگی از عشق های ایثارگرانه و کلاسیک دارد و چون دوجانبه و کامیاب است مدرن است. در عشق راوی«اوی من» عشق رنجبار و یک جانبه است و سراینده هوشمندانه از امکان های زبانی و ساختاری شیوه ی اکسپرسیونیسم بهره گیری می کند و متنی بغرنج ، توفانی و امروزی و در همان زمان خواندنی به وجود می آورد و به خوبی زیر و بم مناسبات عاشقانه و بغرنج امروزی را همراه با ترسیم امکانات رفتاری و برخی فضاهای زندگانی در شهرهای بزرگ را با تعابیر عجیب و غریب اما تازه عرضه می دارد و نشان می دهد امروز طرز رفتار، قاعده های زمان و زندگانی و متن زیست امروزیان به ویژه در عرصه مناسبات عاشقانه چگونه است و با  مناسبات و طرز زیست کهن و حتی چند دهه پیش چه تفاوت هایی کرده است. عاشقانه های سراینده با همه ی اوصاف دردناک و گاه تراژیک خود ، صادقانه و گاه بسیار لطیف است:
با من بگو مگر عشق
جز پیشکش این جرم بی طاقت سوزان
چیز دیگری هم هست؟

 

1717

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 788722

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 1 =