سینمای جدید ایران از سال 1362 به همت سینماگران مانند عیاری ،بنیاعتماد،حاتمیکیا ،جوزانی ،مجیدی،......وکهنه کارهایی مثل بیضایی،کیمیایی،کیارستمی،فرمان آرا و .....و مدیرانی چون سیدمحمد بهشتی، فخرالدین انوار و سید محمد خاتمی پاگرفت تا امروز امتداد دارد . سینمایی که در دهه 60 چهرهای دیگر از ایران نشان داد و در بسیاری از مواقع حیرت جهانیان را برانگیخت و حتی به نوعی سبک خاص فیلمسازی، منتهی شد.
سینمایی که در طول این 26 سال فراز و فرودهای بسیاری داشته است، اما با هر دیدگاهی، وقتی بدون توهم و یا خود کوچک انگاری به آثارش نگاه کنیم، به طور قطع به عنوان یک هنردوست ایرانی احساس خوبی خواهیم داشت. ولی در این میان حسرت نبود یک روند روبه رشد مداوم کیفی که به جذب انواع مخاطبان گسترده بازارهای جهانی منتهی شود همچنان باقی است.
میدانیم، سابقه سینما و تلویزیون کره از ما کمتر است و سینماگران ایرانی حتی امروز که سینمای کره به عنوان یک پدیده جهانی مطرح شده، قابلیت پیشی گرفتن از همتایان چشم بادامی خود را در عرصههای بین المللی دارند، ولی آنها به سرعت در مسیر گشودن بازارهای جدید و متنوع برای سینما و تلویزیون خود برآمدهاند وما هنوز با مشکلات و معضلهای 20 سال گذشته خود درگیر هستیم. چرا امروز در شهریور 1388 ایران نباید چهرهای داشته باشد که مثلا برای تبلیغ فلان محصول صنعتی ایران به کشورهای دیگر سفرکنند و با استقبال روبهرو شود؟ وقتی ظرفیت هنری وجود دارد یا میتوان آن را ایجاد کرد، چرا این مهم تحقق نمییابد و مرزهای تولید فرنگی برای مخاطب عام نمیرسیم ؟
اصلا چرا ما یک محصول صنعتی صادراتی جذاب نداریم که بخواهیم برای ارائه آن از یک چهره هنری داخلی استفاده کنیم؟
بدون تعارف باید بپذیریم نتوانستهایم در تمامی این سالها "برند"هایی قابل عرضه و جذاب برای مخاطبان گسترده در حوزههای صنعت و فرهنگ مهیا کنیم، تا امروز با همکاری آنها به اقتصاد ملی خود کمک کنیم و ایران را به شکلی مدرن و بهدور از شعار و سیاست به رخ دیگران بکشیم.
بهنظر کمکاریهای بسیاری داشتهایم، همه.
تصور نمیکنید، باید کمی حداقل کمی از این بابت شرمنده باشیم؟ همه.
شاهین امین
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 146710
نظر شما