۰ نفر
۳۰ فروردین ۱۳۹۷ - ۰۳:۳۰

بازار ارز تا حدی آرام گرفته است، اما نکته این‌جاست که در شرایطی که نوسانات نرخ ارز شدید شده بود، دولت باید دست به اقداماتی می‌زد. ما در چند ماه اخیر، به ویژه اسفندماه سال گذشته و همچنین ۱۵ روز نخست فروردین ۹۷ شاهد بودیم که نوسان نرخ ارز بسیار شدید شد و این مساله، بازار را آشفته کرد؛ البته اقدام دولت در تعیین نرخ دستوری ارز را می‌توان اقدام مناسبی دانست، زیرا این کار بهتر از بی‌عمل بودن است.

مثالی می‌زنم. وقتی تب مریض به ۴۲ درجه می‌رسد، پزشک تصور نمی‌کند که بیمار رفتار اجتماعی‌اش چگونه است؟‌ آداب غذا خوردن می‌داند یا خیر؟ رفتارش با مردم چگونه است؟ و... نخستین کار این است که پزشک، تب را پایین آورد تا بیمار از دست نرود. اقدام اخیر دولت نیز مشابه این مساله است، یعنی تب داشت از مرز سلامت اقتصاد می‌گذشت و اقتصاد را به ورطه خطرناکی هدایت می‌کرد، بنابراین نخستین اقدام دولت این بود که تب را پایین آورد. چارچوب و کلیات این مساله به طور قطع مورد تایید همه کسانی است که دلشان برای مملکت و اقتصاد می‌سوزد. دولت حتما باید این تب را کاهش می‌داد، اما می‌توان به این فرآیند کاهش تب و عملی که انجام می‌شود نیز انتقاد کرد، زیرا اشتباه‌هایی وجود دارد و بسیاری از موارد ممکن است دیده نشده باشد که بعدا شاید دیده شود.

با این حال، ما باید ببینیم دلایل این قضیه چه بوده است که به این‌جا رسیدیم تا چنین عملیات اضطراری را مجبور شویم انجام دهیم. آنچه مشخص است، این‌که اقتصاد ما بیمار است و نقطه ضعف کشور ما نیز اقتصاد است. ما می‌بینیم که دشمن خارجی هیچ‌گاه نمی‌گوید حمله نظامی و... به ایران می‌کند، بلکه همیشه و در چند دهه گذشته تدابیری اتخاذ کرده‌اند که جنگ سیاسی و نظامی را به حوزه اقتصاد بیاورند.

تاکنون فقط دشمن خارجی این فکر را می‌کرد، اما چند سالی است که گروه‌های داخلی نیز به دلیل اختلاف‌های سیاسی و دیدگاهی، از اسلحه اقتصاد علیه دولت استفاده می‌کنند؛ پروسه‌ای که از ۲سال گذشته شروع شده و با آغاز دولت دوازدهم شدت گرفته است.

در درگیری‌های سیاسی داخلی تمرکز بر حوزه اقتصاد افزایش یافته است و در نهایت هم مملکت آسیب می‌بیند و هم فعالان اقتصادی و تولیدکنندگان و در نهایت گروه‌های مختلف از این موضوع آسیب می‌بینند. ادامه روند اختلاف‌های اساسی این چنینی، اقتصاد کشور را به‌هم می‌ریزد؛ این در حالی است که نباید این شیوه ادامه یابد.

به‌طور قطع می‌توان به تصمیمات اقتصادی دولت به ویژه در یک سال و نیم اخیر انتقاداتی را وارد کرد؛ به ویژه اقدامات دولت در حوزه پولی و مالی. اما نباید فراموش کرد که سلایق در علم اقتصاد جایگاهی ندارند و باید به اقتصاد به عنوان موجودی زنده نگاه کرد که دارای نقاط ضعف و بیماری‌ها و کاستی‌هایی است.

بیماری اصلی اقتصاد کشور ما، نبود شفافیت است و در سایه این مساله، فساد اقتصادی، رانت، قاچاق کالا و پولشویی و... اتفاق می‌افتد. البته در دولت‌های یازدهم و دوازدهم اقدامات بسیار خوبی در مبادی رسمی و گمرک صورت گرفت که با مکانیزه شدن سیستم، جلوی بسیاری از فسادها از مبادی رسمی گرفته شد که البته ۱۰۰درصد نیست؛ هر چند این روند خوب ادامه دارد. در حوزه مالیات نیز اقداماتی جدید و مثبتی رخ داده؛ به صورتی که گردش‌های مالی کلان رصد شده و مورد پرسش قرار می‌گیرد. این اقدام را می‌توان حرکتی به سمت اعمال شفافیت بیشتر دانست که از نقطه صفر این حرکت آغاز شده و یکی دو گام به جلو رفته است. خوشبختانه اقدامات خوبی نیز در زمینه شفافیت قراردادهای بانکی و... صورت گرفته که در اصل، حرکت رو به جلویی محسوب می‌شود.

کسانی که به شفافیت اقتصادی اعتقاد دارند، باید به دولت کمک کنند که در این مسیر حرکت کند اما نباید فراموش کرد در علم، به ویژه علم اقتصاد، دستور و کنترل جایز نیست، اما تصمیم گیری در شرایط اضطرار می‌تواند منطبق با علم نباشد که نماد بارز این مساله را می‌توان در اقدام اخیر دولت مشاهده کرد، زیرا دولت چاره دیگری جز تعیین دستوری نرخ ارز نداشت.

البته نباید فراموش کرد که این اقدامات در بلندمدت تاثیر نخواهد داشت و ادامه آن به صلاح نیست، بنابراین دولت باید راهکاری علمی و منطقی برای حل بحران افزایش نرخ ارز بیاندیشد.

* نایب رییس اتاق بازرگانی ایران و چین

35225

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 770381

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =