در روزهاي اخير نام ديگري به اين فهرست بلندبالا اضافه شد و تصويري از سنگ قبري در گورستان ابنبابويه شهرري منتشر شد كه در آن نام ذكاءالملك در ميان قطعات شكسته سنگي كه پيش از اين متعلق به محمدعلي فروغي بود، خودنمايي ميكرد. نام فروغي را ميتوان بر ديوان اشعار بزرگان ادبيات ايران از جمله سعدي و حافظ ديد، بوستان و گلستان سعدي را بسياري از ايرانيان با تصحيح فروغي خواندهاند.
ذكاءالملك اما تنها در عرصه ادبيات نامآور نبود و در عرصه سياست هم چهرهاي نامآشنا بود، فروغي در انقراض قاجاريه و انتقال سلطنت به پهلوي نقش پررنگي داشت و اولين نخستوزير پهلوي بود. در انتقال سلطنت به پهلوي دوم هم فروغي حاضر بود و متن استعفاي رضا شاه توسط او نوشته و تبديل به سندي تاريخي شد. در طول تاريخ بسياري از افراد تخريب سنگ قبر افراد را راهي براي تسويهحسابهاي حزبي و شخصي كردهاند.
اين پديده مربوط به يك قشر خاص يا حتي افرادي با تفكر خاص نميشود، در ميان نامهايي كه در ابتداي گزارش آمده ميتوان طيفي از چهرههاي سرشناس را ديد كه سنگ قبرشان پتك تسويهحساب افرادي «ناشناس» را تجربه كردهاند. بعضي از جامعهشناسان اين رفتار را در دستهبندي رفتارهاي ناشي از ونداليسم قرار ميدهند و بعضي آن را به حساب نوعي تسويهحساب با افراد پس از مرگشان ميدانند.
سجاد عسگري از فعالان ميراث فرهنگي تهران در مورد شكستن سنگ قبر فروغي ميگويد: «۲۱ تير ماه كه به ابنبابويه رفتم سنگ قبر سالم بود.»
شكستن سنگ قبر فروغي هم مثل موارد مشابهي كه در مورد افراد ديگر رخ داد، پيگيري نخواهد شد، در بهترين حالت بهزودي سنگ قبري نو بر مزار او نصب خواهد شد و هرگز عاملان اين اتفاق شناسايي نخواهند شد.
علاوه بر سرنوشتي كه سنگ قبر افراد شناخته شده دارند، گورستانهاي تاريخي تهران هم وضعيت مطلوبي ندارند.
17231
نظر شما