۲۷ نفر
۲۰ تیر ۱۳۹۷ - ۰۵:۴۰
فرق تمدن و فرهنگ به زبان ساده

تعریف تمدن و فرهنگ و به‌ویژه دومی بسیار مشکل و متنوع و مورد بحث و گفت‌وگوست و من در این‌جا بنا ندارم به آن بپردازم ولی قصد دارم به زبان ساده فرق بین تمدن و فرهنگ را باز کنم، البته و صد البته جای مناقشه هم در آن هست: اگر به زندگی شهر و روستا توجه کنید قدری این مسئله بیشتر روشن می‌شود. مردم روستا بر اساس فطرت خود و عادات و رسوم بومی و قبیلگی که از آبا و اجدادشان گرفته‌اند فکر، و عمل می‌کنند ولی وقتی به شهر وارد می‌شوند باید خودشان را عوض کنند و آن کنند که دیگران می‌پسندند و یا می‌خواهند. ممکن است خوب و یا بد باشد. ولی دست‌کم در آغاز تصنعی است و باید مطابق با درخواست‌ها و نیازمندی‌های شهرنشینی باشد. این مسئله در مورد مهاجرت‌ها به کشورهای دیگر هم مصداق دارد.

تمدن که از ریشه مدینه و مدنیت می‌آید با آثار شهرنشینی همراه است و می‌تواند عاریه‌ای و وارداتی باشد، در حالی که فرهنگ وارداتی نیست و باید بومی باشد و یا اگر نیست، آن‌قدر باید بماند تا جزو عادات ثانویه درآید.

پیامبران فرهنگ می‌آورند و شاهان و قدرتمندان تمدن. حرف پیامبران بر دل می‌نشیند و تولیدِ باور می‌کند در حالی که آثار به‌جا مانده از شاهان و قدرتمداران چشم‌ها را خیره و پر می‌کند. همه آثار باستانی توسط شاهان و یا اطرافیان آن‌ها به وجود آمده است و حتی اگر دانشمندانی صاحب آثار درخشان علمی و هنری شده‌اند اغلب در سایه تشویق و یا فراهم آوردن محیط امنی است که توسط آنان به وجود آمده است.

تمدن چشم‌نواز است و چشم‌گیر اما فرهنگ روح‌نواز است و دل‌پذیر. تمدن اغلب آسایش می‌آورد و فرهنگ آرامش. مثال‌های دیگر:
شما اگر به علمایتان و به کتاب‌هایشان افتخار کنید کاری متمدنانه کرده‌اید ولی اگر از آن‌ها خود استفاده کردید و یا در مدارس و دانشگاه‌ها آن‌ها را به کار گرفتید و بر آن افزودید کاری فرهنگی کرده‌اید.

شما اگر نمایشگاه‌های خوب برگزار کنید که در نوع خود بی‌نظیر باشد چه نمایشگاه صنعتی و یا حتی نمایشگاه کتاب کار متمدنانه کرده‌اید ولی اگر از صنعت به طور صحیح استفاده کردید و یا با کتاب مأنوس و کتاب‌خوان شدید، کاری فرهنگی کرده‌اید. در نمایشگاه کتاب بعضی غرفه‌ها به لحاظ ساختاری بسیار با شکوه و مجلل بود ولی بعضی غرفه‌ها مملو از جمعیت. اولی بیشتر نمادی تمدنی دارد و دیگری نشانی فرهنگی. می‌توان در همین نمایشگاه‌ها نبض فرهنگی جامعه‌ای را گرفت و برای آن نسخه نوشت و میزان علاقه‌مندی‌ها و یا نگرانی‌ها را به دست آورد. بستگی به این دارد که مدیران فرهنگی و ارشادی کاری تمدنی می‌کنند و یا فرهنگی؛ بیشتر به فکر بزرگ جلوه دادن کاری‌اند است که انجام داده‌اند و یا بررسی دغدغه‌ها و خط سیر فکری و فرهنگی جامعه و دریافت فرصت‌ها و تهدیدهای قابل رسیدگی.

اگر ساختمان‌های مجلل و با شکوه بسازید چه شخصی، عمومی و یا اداری که برای پز دادن و افتخارکردن به خودی و یا بیگانه باشد، به تمدن مربوط است ولی اگر برای صفای دل و ارشاد دیگران آن را به کار گرفتید کاری فرهنگی کرده‌اید. اگر شکوه و عظمت وزارتخانه چشم شما را خیره کرد به تمدن مربوط است ولی اگر کاربران و متقاضیان راضی از ادارات بیرون آمدند کاری فرهنگی انجام شده است.

اگر کتابخانه‌ها و یا مساجد و زیارت‌گاه‌های با شکوه ساختید کاری متمدنانه کرده‌اید ولی اگر مردم خودشان از آن‌ها استقبال کردند و لذت بردند و با روح آنها عجین شد و از آن‌ها الهام گرفتند کاری فرهنگی صورت گرفته است. اگر شما به قصد نخبه‌پروری، عده‌ای شاخص تربیت کردید که با کشورهای دیگر رقابت کنند و افتخار بیافرینند کاری متمدنانه کرده‌اید ولی اگر عموم مردم به علم، فرهنگ، هنر، و ورزش اقبال کردند کاری فرهنگی کرده‌اید. آمار انتشارات، نشان از تمدن دارد ولی به‌کار بستن محتوای آنان، نشان از فرهنگ دارد.

گسترش خیابان‌ها، بزرگراه‌ها، پل‌ها و تونل‌ها نماد تمدن است ولی رعایت قوانین رانندگی و پذیرش اصول آن نشان از فرهنگ دارد. افزایش رشد نگارش مقالات در یک کشور برای خود نشان‌دادن و عقب نیفتادن به ظاهر از سایر کشورها برای این که در جایی به حساب بیایند، نشان از تمدن و شهرنشینی دارد ولی به‌کاربستن آن‌ها و بومی‌کردن دانش، نشان از فرهنگ دارد. حتی شعار تولید و یا خرید کالای ایرانی نشان از تمدن دارد ولی باور و اجرای عملی آن، نشان از فرهنگ دارد.

داشتن هیئت دولت بزرگ و مجلس و یا قوه قضائیه با شکوه نشان از تمدن دارد ولی رضایت مردم از عملکرد آنان در همه زمینه‌ها نشان از فرهنگ دارد. معامله با خارج و خریدهای کلان به قصد توسعه نشان از تمدن دارد، ولی به‌کارگیری و بومی‌سازی آن‌ها نشان از فرهنگ دارد. نمایندگی کردن از شرکت‌های خارجی و سودهای کلان به جیب زدن کاری متمدنانه! است ولی توجه به تولید داخلی و انتقال واقعی فناوری نشان از فرهنگ دارد.

تولید قوانین بسیار نشان از تمدن دارد ولی پالایش آن‌ها و حذف قوانین دست و پا گیر نشان از فرهنگ ملی دارد. پدیدآوردن زرادخانه‌های قوی بحثی تمدنی است ولی دوست داشتن وطن و از جان گذشتن برای آن از فرهنگ حکایت دارد. ساختن پیام‌رسان‌های قوی در داخل کشور نقشی تمدنی، ولی رجوع و یا عدم رجوع به آن‌ها نقش فرهنگی دارند. داشتن خبرگزاری‌های بزرگ در داخل کشور حکایت از تمدن می‌کند ولی استفاده و یا عدم استفاده از آن‌ها نشان از فرهنگ دارد.

***

ما معمولا به چشم‌پرکن‌ها بیشتر توجه می‌کنیم تا دل به‌دست‌آورها. همیشه ساختمان می‌سازیم بعد برایش وظیفه تعیین می‌کنیم در حالی که اگر فرهنگ مقدم باشد راه‌اندازی کارها مقدم می‌شود و متناسب با آن ایجاد محیط کار.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 784055

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 0 =