روایتی تازه از قتل قاشقچی؛ نزاع خونین اخوانی‌ها با وهابی‌ها

خاشقچی با گرایشی که رسماً به اخوان پیدا کرده بود پلی بین وهابیت تحول خواهِ طرفدار اسلام سیاسی و اخوانی ها یعنی ترکیه و قطر بود و نوع پرداخت رسانه ها و ترکیه به این پرونده به این سابقه مربوط است.

محمد اکبری: هرچند از جمال خاشقچی در رسانه ها تنها به عنوان یک روزنامه نگار یاد شده است اما باید گفت نقش او فراتر از یک روزنامه نگار بوده است و نوع پوشش اخبار او از سوی رسانه های غربی نیز، همین موضوع را نشان می دهد. در حقیقت خاشقجی به عنوان نماینده جناح مخالف بن سلمان در امریکا و در غرب بعد از مرگ ملک عبدالله وارد عمل شد و تمام نهادهای امنیتی و اتاق فکرهای امریکایی روی نگاه او حساب ویژه ای داشتند و او توانسته بود تا حد زیادی نگاه موجود در امریکا را نسبت به واقعیت های عربستان تغییر بدهد و یکی از دلایل اینکه رسانه های امریکایی در این جریان جدی بوده و از روز ناپدید شدن او، خط خبری ویژه و 24 ساعته برای آن باز کرده اند همین موضوع بوده است که از نقش و تاثیر او آگاه بودند و از این رو تا مشخص شدن همه ابعاد ماجرا، این خط را پیش خواهند برد.

دقیقا همین تاثیرگذاری و نقش او در غرب به قیمت جان او تمام شد و عربستان یک مرگ سخت و وحشتناک برای او رقم زد و این نوع مرگ نشان از کینه سعودی ها نسبت به او داشت. سعودی ها فهمیده بودند او چه نقشی در برهم زدن خط مشی سیاست های بن سلمان در غرب دارد و این مسئله باعث شده است با کشته شدن رسانه ها و برخی چهره های مهم غربی و امریکایی خواستار برکناری بن سلمان شوند.

گرایش اخوانی خاشقچی و مخالفت با اسلام شیعی

خاشقچی در واقع با گرایشی که رسما به اخوان پیدا کرده بود پلی بین وهابیت تحول خواهِ طرفدار اسلام سیاسی و اخوانی ها یعنی ترکیه و قطر شده بود. زیرا او مسیری را پیش می برد که منادی اسلام سیاسی عربستان بود و خواستار این بود که سعودی ها باید به سمت اسلام سیاسی و حمایت از اخوان بروند. او می گفت هدف از این کار یک چیز است و آن این است که عربستان بتواند در برابر جبهه ای که ایران شکل داده بایستد.

خاشقچی کسی بود که نسبت به جمهوری اسلامی ایران یک نگاه رسمی سنی داشت. او معتقد بود ما باید جبهه متحد اهل سنت جهان اسلام را در برابر جبهه تخریبی شیعه ایجاد کنیم. او این نگاه را با رویکرد متفکرانه و قلم و استدلال خاص خودش پیش می برد و گذشته او نشان می دهد.

این چهره رمزآلود سیاسی در مسیر روزنامه نگاری نیز سوابق درخشانی تجربه کرده و سردبیری رسانه های مهمی را داشته است که از او به عنوان مهره ای ارزشمند یاد می شود. او سالها مشاورسازمان امنیت عربستان بود و کسانی که او را حذف فیزیکی کردند زمانی همکاران او محسوب می شدند و حالا این وضعیت پیچیده روی دست عربستان مانده است.

مرور مقالات خاشقچی در دوره بهار عربی نشان می دهد او کاملا در صدد پیشیرد رویکرد اخوانی خود است و اسلام سیاسی مورد نظر آن را بهترین نسخه برای کشورهای می دانست که در شرف انقلاب و جنبشهای انقلابی قرار گرفته بودند.

خاشقچی در آن دوره با نوشتن کتاب «بهار عرب، زمانه اخوان» که در فضای تحولات خیزش های عربی نوشته شده بود تمایلاتش به اخوان را پنهان نکرده و به گونه‌ای خواسته بود ناصحی امین برای اخوانی‌ها باشد و از همین رو است که نام اثر را "زمانه اخوان" نهاده بود زمانه اخوان که انتظارش را می‌کشیدند.

خاشقچی در زمانه اخوان دوگانه‌ای از جهان عرب را به تصویر می کشد.«کشورهای بهار عربی» عنوانی است که وی برای کشورهای تازه انقلابی مثل تونس و مصر برمی‌گزیند و در مقابل «کشورهای ثبات عربی» که اشاره ای کنایه آمیز و البته هوشمندانه به حاشیه جنوبی خلیج فارس است را نیز استفاده می کند. خاشقجی آنجا که وارد بحث اسلامگرایی می شود از تمایز نگاه اخوانی و سلفی نمی گذرد و با تندی به سلفگرایان می‌تازد که دشمنان عقیدتی و سیاسی اخوان المسلمین بوده‌اند.

خاشقچی در این کتاب دلبستگی‌هایش به ترکیه اردوغان را هم آشکار می‌کند و پیروزی «اسلام میانه‌رو» در ترکیه را حلقه نجات کامیابی‌های اسلام سیاسی میانه رو در مصر و جهان عرب می‌داند تا آنجا که معتقد است جریان اخوان باید از تجربه اردوغان در حکمرانی استفاده نماید حتی اگر دولتی سکولار باشد.

با در نظر گرفتن این مسائل می توان دلیل ورود ترکیه و اردوغان به شکل تمام قد به موضوع پی برد. ترکیه هرچند سعی کرده روند منطقی و بی طرفانه را برای پیشبرد قضیه نشان دهد اما سعی خواهد کرد از او به عنوان ابزاری برای اهداف خود استفاده کند.

خاشقچی تیغ دولبه برای امریکا

در داخل امریکا از مرگ خاشقچی یک استفاده دولبه می شود. از یک سو رسانه ها تلاش می کنند انتقام از دست دادن یکی از مهمترین عوامل فکری خود را بگیرند. از سویی دیگر جناح مخالف ترامپ از این موضوع برای تخریب او استفاده می کنند.

در رابطه با روابط نزدیک ترامپ و سعودی ها نیز به جهت سرمایه گذاری های گسترده ای که سعودی ها روی ترامپ و همچنین برعکس از لحاظ درآمدهای تسلیحاتی ونفتی کرده اند از آن جهت است که در انتخابات آینده بتواند برای خود رای جمع کند. پس باید گفت از سویی نوعی عزاداری برای مرگ چنین چهره ای و از سوی دیگر هم انتقام رابطه ترامپ و بن سلمان است .

بن سلمان رفتنی است؟

هر چند برخی می گویند نباید انتظار تغییرات گسترده را در عربستان را داشت، اما رسانه های غربی موضوع جانشینی بن سلمان را هم داغ کرده اند. خالد بن سلمان برادر کوچک محمد و سفیر عربستان در امریکا که از او به عنوان گزینه احتمالی ولیعهد جدید یاد می شود، به عربستان برگشته است و گفته شده او دیگر به واشنگتن برنخواهد گشت. گمانه زنی ها در این مورد وقتی پیچیده می شود که احتمال توافقی جدید در سفر پمپئو به عربستان در مورد خالد بن سلمان وجود دارد. از سویی خالد یکی از طرفهای درگیر قصه مرگ خاشقجی تعریف شده است. خاشقجی به مدت 6 ماه به سفارت عربستان در واشنگتن برای مشکل مدارک ازدواجش با نامزد ترکش مراجعه می کرده که در نهایت به کنسول گری عربستان در استانبول حواله داده می شود و این موضوع احتمال هماهنگی های امنیتی شبکه ای از افراد در امریکا و عربستان را در داخل ترکیه بالا می برد.

طراحی اشتباه سعودی‌ها

با ابعاد گسترده قتل خاشقجی این سوال مطرح شده که آیا پوست خربزه جلوی پای سعودی ها انداخته شده است؟ با مرور مسائل مرتبط با خاشقچی در روزهای گذشته به نظر می رسد سعودی ها برای اولین بار خواسته اند خودشان عملیاتی در این سطح انجام دهند که این مسئله هم در ادامه رفتارهای متهورانه و بدعت آمیزی است که از ویژگی های دوره محمد بن سلمان شده است. این رفتارهای مهتورانه و البته حساب نشده که مسیری برای سقوط بن سلمان ایجاد کرده، در مورد زندانی کردن شاهزادگان، بازداشت حریری یا براه انداختن جنگ یمن نیز مشاهده شده است. اینها ویژگیهای عهد بن سلمان است که سعودی ها اعتقاد دارند عربستان در این دوره از لاک هفتاد ساله گذشته بیرون آمده و می خواهد وجاهت و تشخص جدیدی در فضای بین المللی برای خود ایجاد کند، غافل از اینکه ظرفیت این موضوع را نداشته باشند.

از این رو نمی توان قائل به این شد که دست پشت پرده ای سعودی ها را به این سمت هل داده باشد. زیرا امریکایی ها و تیم ترامپ هم در حال حاضر خودشان را درگیر این مخمصه می بینند و بعید است به این شکل از ماجرا خبر داشته باشند. زیرا حاضر نیستند مهره ای مانند محمد بن سلمان را از دست بدهند.

نقش ترکیه و جنگ اخوانی-وهابی

احتمال اینکه ترکها از چند و چون ماجرا از ابتدا خبر داشته باشند بعید نیست ولی آنها نقش اصلی را پس از مرگ خاشقچی بازی می کنند و امتیازات خود را جمع می کنند. ترکیه اطلاعات ماجرا را با توجه به اینکه حادثه در خاک آنها اتفاق افتاده و تحقیقات گسترده ای را در این باره شکل داده اند، جمع کرده اند و از این رو با دادن اطلاعات قطره ای تلاش می کنند اهداف خود را پیش ببرند و نقش تخریب چهره سعودی ها را بازی می کنند.

ترکیه این روند را با توجه به رقابت اخوانی- وهابی خود با عربستان پیش می برد. رقابت ائولوژیکی بین دو کشور برقرار است و آنها با توجه به داشتن فایلهای صوتی، چند و چون ماجرا و اخبار را مدیریت می کنند. ترکیه ابتدا لیست 15 نفره را معرفی کرد، گمانه زنی در مورد قتل و تکه تکه شدن او را جلو برد، فایلهای صوتی بیرون آمد و کسانی را به عنوان مظنون معرفی کرده اند که از افراد نزدیک به بن سلمان است.

این قطره چکانی اخبار به شکل ماهرانه متناسب با واکنشهای سعودی ها پیش می رود و هر نوع موضع سعودی ها با اخبار جدید زیر سوال می رود و از این رو سعودیها کاملا در وضعیت بغرنجی در مقابل ترکیه قرار دارند.

دورنمای تحولات چه خواهد شد؟

عربستان یک نظام قبیله ای است و نباید انتظار تغییرات ریشه ای و مبنایی را داشته باشیم. اما عقلای قوم می توانند دور هم جمع شده و این موضوع را مدیریت کنند. در حال حاضر گمانه زنی ها در مورد تغییر بن سلمان ایجاد شده است. کاهش نقش بن سلمان در گذشته شروع شده بود و حالا زمینه این تغییر وجود دارد. از شش پرونده مهمی که در ابتدا در دست بن سلمان بود پرونده های مهمی چون فلسطین، نفت و آرامکو، پرونده لبنان و روابط با امریکا و تنش با ایران از او گرفته شده بود و حالا هم در شرایط برگشت ناپذیری قرار گرفته است.

احتمال دارد سعودی ها به این نتیجه برسند که بن سلمان به عنوان پادشاه آینده دیگر محبوبیت خود را از دست داده و در صدد تغییر او بیایند. مشکل سعودی ها که در این مقطع دارند و از گذشته بارها در این مورد هشدار داده شده بود، موضوع انتقال قدرت از نسلی به نسل دیگر است. پسران ملک سعود همه از دنیا رفته اند و حالا باید قدرت به نسل بعدی منتقل شود. پیش بینی های زیادی در مورد پیچیدگی این وضعیت شده بود ولی ملک سلمان تلاش کرد این مسئله را ساده انگارد و با سپردن ولیعهدی به پسر جوان خود در صدد حل این جریان برآمد . قدرت بسیاری هم در اختیار او قرار گرفت، اما برساخته هفتاد ساله سعودی ها در یک چنین اتفاقی در خطر افتاده است.

عربستان به تنهایی قادر نیست این وضعیت را مدیریت کند و سفر فوق العاده پمپئو به ریاض همین موضوع را نشان می دهد. اما ترامپ به شدت تحت فشار رسانه ها و افکار عمومی داخلی است. رسانه هایی چون سی ان ان و الجزیره پرونده را به شکل دقیق و لحظه به لحظه موشکافی می کنند و جو رسانه ای را کاملا در اختیار گرفته اند و به احتمال زیاد منشا اخبارآنها سیستم امنیتی ترکیه است که اخبار را در اختیار آن قرار می دهد.

از این رو مدیریت این وضعیت حتی با کمک ترامپ و تیم او هم سخت است و تحولاتی که به شکل سریعی در حال پیشرفت است، می تواند تبعات بسیاری برای سعودی ها و البته حامی اصلی آنها یعنی امریکای ترامپ داشته باشد. سناریوهای محتمل آینده را می توان به شرح زیر برشمرد:

بازی هماهنگ عربستان، آمریکا و ترکیه

یک سناریو در حال حاضر این می تواند باشد که یک هماهنگی مشخص بین امریکا، ترکیه و عربستان برای حفظ محمد بن سلمان در قدرت و جمع کردن این افتضاح به شکل آبرومندانه شکل گرفته باشد. ترکها که در یکی دوسال اخیر فضای سردی را هم با امریکا و هم با عربستان تجربه می کردند حالا می توانند با گرفتن امتیازاتی به گرم شدن روابط خود و رفع تنشهای موجود دل ببندند. در این هماهنگی ترامپ هم می تواند از یک بازیگر بازنده به بازیگری حداقل غیربازنده تبدیل شود. برای او مهم این است که مجبور نشود به یک پروسه تنش آمیز با عربستان وارد شود و مجبور به تحریم و فشار بر علیه این کشور شود. این در صورتی است که فشار افکار عمومی کاهش پیدا کند و قضیه با محاکمه و برکناری چند شخص درجه چندم تمام شود.

سناریوی دست پیش گرفتن بن سلمان

این سناریو که در حال حاضر در دست اجراست، خاندان سعودی را بر آن داشته است با تایید قتل خاشقجی، اتهامات را از افراد دست اول دور کرده و مهره های درجه چندم را مورد اتهام قرار دهد. درحال حاضر رسانه های حامی بن سلمان بامخابره چند باره این خبر که بن سلمان، دستور به بازداشت و برکناری افراد مظنون داده است، تلاش می کنند او را بی خبر و مدعی جریان قلمداد کنند. اما همه چیز به سادگی این روند نیست. قتل در جایی خارج از عربستان اتفاق افتاده و تحقیقات گسترده توسط نیروهای امنیتی ترکیه هرچند با همکاری سعودیها در حال انجام است. رسانه های مختلف ترکی و غربی مشغول بررسی ریز به ریز جریانات هستند و کوچکترین موضوعی نمی تواند براحتی از زیر دست افکار عمومی عبور کند.

سناریوی برکناری بن سلمان

اما سناریوی سوم می تواند تحولات انقلابی را در عربستان و همین طور در روابط این کشور با دیگر بازیگران ایجاد کند. اینکه تحقیقات به شکل صریحی پیش برود و دست خاندان سعودی در این پرونده رو شود دور از ذهن نیست. اینکه حضور یک رونامه نگار در کنسول گری به دعوا و مرگ او منجر شود یک روایت غیرقابل باور در نزد افکار عمومی است. تحقیقات و روایات و همچنین فایلهای صوتی و رد جنایت نشان می دهد چیزی فراتر از این موضوع در پشت این پرونده است. حضور چندین شخص امنیتی با یک هماهنگی قبلی و ایجاد چنین روندی می تواند دست برخی نزدیکان بن سلمان و حتی خود او را در این جریان آشکار کند. 

23312

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 814419

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۱۹:۱۵ - ۱۳۹۷/۰۸/۰۱
    0 3
    هدف تمام اتفاقات متوقف کردن اصلاحات سعودی است و احتمال راه اندازی جنگ داخلی در عربستان سعودی است و به همین دلیل است که سعودی ها به سمت روسیه چرخش پیدا کرده است