۰ نفر
۲ خرداد ۱۳۹۷ - ۰۵:۵۰

تیم ملی ایران برای کی روش در روز قرعه کشی جام جهانی روسیه تمام شد؛ درست هنگام آن لبخند تلخش پس از آگاهی از همگروهی با پرتغال و اسپانیا...

چند روز پیش در یادداشتی نوشتم که کم کم داریم به پایان عصر کی روش در ایران نزدیک می شویم و هر چه جلوتر می رویم، پیرمرد کهنه کار پرتغالی بیشتر از دل ما می رود؛ و هیچکس بیش از خودش در این دلزدگی ما نقشی ندارد!

اعلام اسامی نهایی تیم ملی بیشتر به خودکشی می ماند؛ جایی که 4 بازیکن شایسته و تأثیرگذار که یک فصل کامل را در تیمهایشان درخشدند، با رأی کی روش از فهرست نهایی مسافران جام جهانی روسیه بازماندند: سیدجلال حسینی - سیدحسین حسینی - وریا غفوری و کاوه رضایی.

باورتان می شود؟ اینها را بگذارید در مقابل آلترناتیوهایشان که در تیم نهایی ماندند: خانزاده - امیر عابدزاده - رامین رضائیان و اشکان دژاگه. بازیکنانی که ضمن احترام به توانمندی هایشان، یا در تیم های خود نیمکت نشین و بی اثر بودند (عابدزاده - رضائیان) و یا شگفت آورتر اینکه مدتهاست مصدومند و اصلاً تیم نداشته اند! (دژاگه). البته خانزاده بازیکن مثمر ثمری در پدیده بود؛ ولی به هر حال کیست که نداند سید جلالِ ولو 36 ساله - که بهتر از حداقل دو سه جوان در تیم قهرمانِ دو سالۀ ایران آقایی می کند و این اواخر در نقش "سوپرمن" ناجی پرسپولس در آسیا بود - چه گوهر نابی برای دفاع تیم ملی است؟ اصلاً به این فکر کرده اید که بیرانوند بدون سید جلال چه حال و روزی دارد؟!

وریا غفوری در طول فصل پیش چه طنازی ها که برای استقلال نکرد و زننده گل پیروزی دربی بود. آیا می توان منکر توانایی های این پسر در سمت راست خط دفاعی شد؟

حسین حسینی را چکار کنیم؟ کسی که رکورد طولانی ترین زمان کلین شیت در ایران را جابجا کرد و کاوه رضایی که در لیگ بلژیک، درخشیدن دوباره را آغاز کرد.

تیم ملی ایران برای کی روش در روز قرعه کشی جام جهانی روسیه تمام شد؛ درست هنگام آن لبخند تلخش پس از آگاهی از همگروهی با پرتغال و اسپانیا. او فهمید که شانسی برای رویارویی پیروزمندانه مقابل این دو قطب درجه یک فوتبال دنیا را نخواهد داشت. پس از همان زمان بازی را عوض کرد. بلندپروازی های جاه طلبانه اش فرونشست و همانجا شکست را زودتر از موعد به آغوش کشید. هم باخت در زمین فوتبال؛ هم شکست در اخلاق.

او در رویاهایمان نیز شکست. کسی که در چالش های فراوان و مبارزه طلبی های بی پایان خود طی 7 سال برایمان رویا پردازی کرده بود؛ کسی که آرزوی حضور در دو جام جهانی متوالی را محقق کرد، جای خود را به یک انسان لجباز و یکدنده، با تقابل های غیر منطقی و مسائل پشت پرده و حاشیه داد.

کی روش وقتی که پس از آخرین بازی های مقدماتی و اطمینان از صعود به مرحله نهایی جام جهانی، پیراهن شماره 4 را به نشانه چهارمین حضور خود به عنوان سرمربی در جام های جهانی مختلف، بالای سر برد و برای خود جشن شخصی گرفت، در واقع به سقف آرزوهای خود رسیده بود.

این روزها می توان بی حسی، کلافگی و بی انگیزگی را در بین اکثر فوتبالدوستان حقیقی احساس کرد. حس جمعی و واکنش های مردمی، بهترین قاضی در کنش های اجتماعی است.

تیم ملی، عشق دیدن بازی های ایران در جام جهانی و البته "کی روش"، از همین الآن برای خیلی ها تمام شد؛ و هیچکس جز کی روش نمی توانست چنین بیرحمانه، تیشه به ریشه خود - و تیمی که برای آن 7 سال آزگار زحمت کشیده بود - بزند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 778370

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
7 + 5 =