دعوت استاد فرهاد فخرالدینی از اهل موسیقی و به خصوص منتقدان خانه موسیقی برای نشستی مشترک و رسیدن به راه حلی برای برون رفت از بن‌بستی که هیات مدیره خانه موسیقی ایجاد کرده‌است، موضوع گفت وگوی ما با سید ابوالحسن مختاباد،

روزنامه‌نگار و منتقد و ریاست سابق کانون پژوهشگران و بازرس خانه موسیقی است. آقای مختاباد در چند سال اخیر با نوشتن نقد‌هایی موشکافانه مدیریت خانه موسیقی را به تخلفات عدیده از اساسنامه متهم ساخت که به گفته خودش کمتر به این انتقادات پاسخی قانع‌کننده داده شده است.

گفت وگوی ما را بخوانید با این توضیح که صفحه موسیقی سازندگی بی آنکه جانب فرد یا نهادی خاص را در این زمینه بگیرد مشتاق است تا دیدگاه‌‌های طرفین را در فضایی محترمانه انعکاس دهد.

ارزیابی شما از برگزاری نشستی که استاد فرهاد فخرالدینی با منتقدان داشتند چیست؟
برداشت من این است که استاد فخرالدینی با حسن نیت چنین نشستی را برگزار کرد، چرا که او هنرمندی است که نه نیازی به خانه موسیقی دارد و نه نیازی به منتقدان و هر چه شهرت و اعتباری است که یک فرد در زندگی‌اش می‌خواهد ایشان به دست آورده است و الان هم زمان استراحت ایشان است، ‌اما حس می‌کنم دغدغه‌ای در وجودش خانه کرده است که در چنین سنی علاقه‌مند است پلی باشد برای وصل کردن و به قول مولانا:
تو برای وصل کردن آمدی
نی برای فصل کردن آمدی

اما اگر به همین شیوه بخواهند جلو بروند و دستور کار مشخصی نداشته باشند، در گرداب محفل خانه موسیقی گیر خواهند کرد و به زودی عطای کار را به لقایش خواهند بخشید. البته خود ایشان هم در ضمن برخی از سخنانشان چنین تهدیدی را کردند و به نظرم همصنفان ما در خانه موسیقی اگر بخواهند همانند آقای گنجه‌آی به چند تا شعار دهن پرکن اخلاقی بسنده کنند  و یا همانند آقای نوربخش گمان کنند که دیگران درگیر سوء تفاهم هستند، به زودی زود استعفای استاد فخرالدینی را هم همانند استعفای استاد حسین علیزاده و دیگران روی میز خانه خواهند دید و خانه خلوت‌تر و محفلی‌تر از اینی خواهد شد که هم اینک هست. به یاد دارم وقتی نگارنده خبر استعفای استاد علیزاده را پیش‌بینی کردم، دوستان خانه موسیقی در مطلبی مرا به غرض‌ورزی متهم کردند و خبرم را نادرست دانستند. در حالی که منبع خبر من خود استاد علیزاده بودند که دو سه ماه بعد استعفا دادند که بقیه ماجرا را همه در جریانند.

آقای فخرالدینی در این نشست از افراد خواستند که در انتخابات شرکت کنند، نظر شما چیست و آیا فکر می کنید که عدم شرکت گروه منتقدان در انتخابات قبلی سیاست درستی بود؟
من البته دقیقا در نیافتم که مراد استاد فخرالدینی از شرکت در انتخابات چیست؟ انتخابات بر اساس اساسنامه جدید که به نظرم غیرقانونی است،‌ دو سال دیگر برگزار می‌شود، اما اگر ایشان به رای و نظر منتقدان درباره تخلفات اساسنامه‌ای باور دارند و نیز نظر دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری.بله عمر هیات مدیره کنونی هم به سرامده است و باید انتخابات برگزار شود و این می‌تواند فرصت خوبی باشد برای آنکه ساز و کارهای انتخابات هم اصلاح شود. البته یک راه حل دیگر هم هست که راه میانه‌تری است و آن هم راهکارش ساده است. چند تن از اعضای هیات مدیره استعفا بدهند و یا در دستور مجمع عمومی قرار دهند که انتخابات زودرس برگزار شود. می‌توان تا پایان بهار این اتفاق رامدیریت کرد و حتی با همکاری وزارت ارشاد اصلاحات اساسنامه را که بیش از یک دهه قبل ما انجام دادیم و متاسفانه هنوز اعمال نشده است( به جز همان بند مربوط به افزایش طول مدت هیات مدیره و نیز افزایش تعداد اعضای مجمع) را هم لحاظ کنند که به یکباره چند رخداد در کنار هم رخ دهد.

آقای نوربخش اختلافات میان منتقدان و مدیران و دست‌اندرکاران خانه موسیقی را نتیجه یک سوء‌تفاهم می‌داند؟ آیا شما هم چنین نظری دارید؟
داستان اقای نوربخش و خانه موسیقی مرا به یاد آن حکایت معروف دایه و بچه‌آی در بغل می‌اندازد که مدام گریه می‌کرد و رندی از کنارش عبور می‌کرد و گفت بچه از تو می‌ترسد، او را زمین بگذار خودش ساکت می‌شود. به نظرم اگر همصنفان ما در هیات مدیره خانه موسیقی صداقت دارند، عشق به خدمت به خانه موسیقی را رها کنند و استعفا دهند تا جا برای نسل جدید باز شود. مطمئن باشند که اتفاقی نخواهد افتاد و خانه موسیقی هم خراب نخواهد شد.

گفت وگوی ابوالحسن مختاباد با روزنامه سازندگی

آقای کیوان ساکت در نشست برخی ازاعضای خانه موسیقی را به رانت خواری متهم کرد آیا شما و گروه منتقدان هم چنین نظری دارید؟
من اگر به جای آقای ساکت بودم، وقتی از این واژه استفاده می‌کردم باید مصادیقش را هم بیان می‌کردم تا هم مخاطبان و هم اعضای هیات مدیره خانه موسیقی دقیقا متوجه شوند که منظورشان چیست. اما به گمان من تاکید روی واژه‌هایی که اثباتش در چنین فضایی بسیار سخت است طرف مقابل را به سمتی سوق می‌دهد که مظلوم نمایی کند و آقای نوربخش به خوبی از این فرصت استفاده کرد و فصلی مشبع درباره خود سخن گفت.

از دید شما مهمترین انتقادی که به خانه موسیقی و مدیریت کنونی می توان داشت چیست؟ به نظر شما این گونه نشست‌ها به آن نتیجه‌آی که آقای فخرالدینی به دنبال آننند می‌انجامد؟
مهمترین انتقاد بی‌اعتنایی محض به اساسنامه است. چند نمونه بارز که هیچگاه هم آقای نوربخش و هیات مدیره به آن پاسخ ندادند، تعلیق کانون نوازندگان بی‌آنکه چنین اختیاری داشته باشند و از آن مهمتر برگزار نکردن مجدد انتخابات این کانون به مدت نزدیک به ۶ سال و اداره این کانون با مشاوران انتصابی آقای نوربخش. دوم تخلف بین و بارز درباره صورت جلسه مجمعی که وجود خارجی نداشت که من در یادداشت مفصلی با مدارک مثبته توضیح دادم ومتاسفانه تا کنون پاسخی نگرفتم.

 این یادداشت با تصویر سند تخلف آشکار خانه موسیقی را بخوانید

تخلف سوم برگزار نکردن بیش از یک سال جلسات شورای عالی خانه موسیقی به بهانه بیماری استاد شجریان. جالب است که آنها وقتی جلسه را برگزار و استاد فخرالدینی را به ریاست انتخاب کردند که منتقدان به آنها هشدار دادند که حضور استاد شجریان در شورای عالی غیرقانونی است. در حالی که خود این نکته را می‌دانستند و در اساسنامه دقیقا به آن تصریح شده بود و اصولا استاد شجریان در چنین وضعیتی اصولا نباید به عنوان عضو شورای عالی به مجمع معرفی می‌شدند. این موارد همان نکاتی است که از بی‌خبری اساتیدی چون فخرالدینی استفاده می‌کنند و آنها را در گردابی می‌آندازند که رهایی از آن به اعتبار و وجهه استادی چون فخرالدینی لطمه وارد خواهد ساخت.

خرج کردن از اعتبار استاد شجریان تا کی وکجا؟

به یاد دارم وقتی استاد حسین علیزاده از هیات مدیره استعفا دادند، مصاحبه‌آی از استاد شجریان روی خروجی سایت خانه موسیقی قرار گرفت که بعدها استاد علیزاده به من گفت آقای شجریان به ایشان گفته بودند که تنها آن بخش از سخنان آن مصاحبه متعلق به اوست که ابراز تاسف کرده و خواستار بازگشت آقای علیزاده شدند.

در حالی که در متنی که در سایت خانه موسیقی و بعدها در مطبوعات به نقل از استاد شجریان در این زمینه منتشر شد نسبت‌های دیگری به استاد علیزاده داده و حتی به ایشان حمله شد. من البته از منبع موثق دیگری که اتفاقا در همین نشست روز یکشنبه جزو کسانی بودند که در بالای سن نشسته بودند،‌شنیدم که آقای شجریان تنها به همان ابراز تاسف بسنده‌ کرده بودند و بقیه را دیگرانی اضافه کردند که چند مدتی است در خانه موسیقی به تحریف حقیقت مشغولند. لذا از این بابت به استاد فخرالدینی توصیه می‌کنم که به داد خبر و رسانه در خانه موسیقی برسد که گاها اسباب تسویه‌حساب‌های شخصی با افراد شده است.

حسین علیزاده: هیچ سایتی به اندازه سایت خانه موسیقی سانسور ندارد

شما چه پیشنهاداتی برای برون رفت خانه موسیقی از بن بست کنونی دارید؟
به نظرم کلیاتی که منتقدان در نامه خود بیان کردن مبنای خوبی برای رسیدن به یک نقطه مشترک است. راه حل این کار هم این است که آقای فخرالدینی یک تیم کاری مشترک از میان منتقدان و نیز اعضای هیات مدیره خانه موسیقی تشکیل دهند و آنها در جلسات منظمی موانع و اختلافات را بررسی کرده و راهکارهای برون رفت را هم پیشنهاد دهند.

پس از تحریر: خبرهای مرتبط که تیتر و لینک آنها در زیر‌آمده است تقریبا عمده انتقادات من در ۶ تا ۷ سال گذشته نسبت به تخلفات اساسنامه‌ای هیات مدیره خانه موسیقی است که خواندن آنها را به اعضای خانه موسیقی، اهالی موسیقی، مدیران وزارت ارشاد، دبیرخانه نظارت بر موسسات فرهنگی و هنری، معاون هنری وزیر و به خصوص استاد فرهاد فخرالدینی توصیه می‌کنم.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 772530

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 7 =