مطالب مهم دیروز رسانه های آمریکا از این قرار بود:
آمریکا در برابر یک ایران اتمی برای دوستان خود در منطقه چتر دفاعی بوجود خواهد آورد (تفسیر این خبر که از سوی بانو کلینتون اعلام شده بود این است که آمریکا می خواهد به بهانه اتمی شدن احتمالی ایران از هم اکنون سلاحهای بیشتری به کشورهای منطقه و مخصوصا سعودی و شیخ نشین های ثروتمند بفروشد و آنها را وادار به استخدام مستشار نظامی آمریکایی کند و استقرار نظامی خود را در منطقه که دو دهه پیش به بهانه دفاع از نفتکش ها در خلیج فارس اغاز شده است گسترش دهد). گمانه زنی در مورد اعضای کابینه آینده احمدی نژاد به نقل از یک خبرگزاری داخلی ایران (که تغییرات و ترکیب ـ شکل کابینه آینده ـ نشان دهنده سیاست های احمدی نژاد در دوره دوم کار خود خواهد بود) و وضعییت اسفندیار رحیم مشایی که سمت تازه او احمدی نژاد و برخی از هوادارانش را در برابر یکدیگر قرار داده است و ریزش هواداران در صورت پافشاری احمدی نژاد بر این انتصاب (که لزومی به تصویب آن در مجلس نیست تا این قوه حکومتی آن را رد کند). گزارش درباره شمار سیگاری های ایران (که بیماری های ناشی از آن هزینه سنگینی را به ملت ایران تحمیل خواهد کرد) و واردات سیگار خارجی به ایران (که ساخته شده از توتون خام آمریکایی هستند) و تعرفه نسبتا کم گمرک و نبود مالیات فروش. تفسیر اظهارات اوباما در کنفرانس مطبوعاتی چهارشنبه اش که کارنامه شش ماهه دولت خودرا اعلام داشت. بستن مالیات برفروش ماری جوانا (مری وانا) در شهر اوکلند کالیفرنیا با رای 80 درصدی مردم شهر (رفراندم پستی) که نخستین مالیات از این دست در آمریکاست و احتمالا مقدمه قانونی شدن کشت و مصرف آن در آینده. رای قوه مقننه آمریکا به متوقف شدن خرید جنگنده اف ـ 22 برای نیروی هوایی و در نتیجه قطع تولید این هواپیما و نهراسیدن از هیاهوی کارخانه مربوط که دهها هزار تن بیکار خواهند شد (مفسران این اقدام را نوعی ایستادگی دربرابر نفوذ روزافزون کمپانی های اسلحه سازی در کار دولت و کاستن از این نفوذ نوشته اند). نگرانی آمریکاییان از افزایش تلفات در افغانستان و روز افزون شدن تکرار ر این سئوال که چرا ما باید در افغانستان باشیم؟.
شگفتی مورخان از این نکته: نفوذ سیاسی لندن در ایران، ولی نه اصرار به ترویج زبان انگلیسی! و تحصیل ایرانیان در انگلستان
در اجرای قانون مصوب یکم خرداد 1307 هجری خورشیدی، یکم امرداد همان سال (81 سال پیش در روزی چون امروز) مراتب به اطلاع دیپلمه های کشور (دارندگان مدرک فراغت از تحصیلات دوره متوسطه) رسانده شده بود تا اگر متقاضی ادامه تحصیل در فرنگ به هزینه دولت هستند برای شرکت در امتحان زبان نام نویسی کنند.
دوازدهم مهرماه آن سال (چهارم اکتبر 1928) نخستین دسته دیپلمه های برگزیده روانه اروپا شدند تا در آنجا به هزینه دولت ایران به تحصیلات خود ادامه دهند. طبق این قانون مقرر شده بود که هرسال یکصد دیپلمه که در امتحان زبان کشور خارجی مربوط پذیرفته شده باشند به اروپا فرستاده شوند. این افراد مکلّف به بازگشت و خدمت به وطن بودند. باوجود ذکر شمار سالانه محصلان اعزامی در قانون، در مهرماه 1307 یکصد و ده دیپلمه (ده تن بیش از مصوبه مجلس) روانه اروپا شده بودند و منحصرا به کشور فرانسه زیرا که در آن زمان، تدریس زبان خارجی در دوره آموزش متوسطه ایران تقریبا منحصر به زبان فرانسه بود و برنامه های درسی این دوره تحصیلی ایران از کشور فرانسه اقتباس شده بود. این دیپلمه های اعزامی کسانی بودند که قبلا در امتحان زبان فرانسه در تهران که زیر نظر سفارت این کشور انجام شده بود پذیرفته شده بودند. به عبارت دیگر، دولت فرانسه تسلط آنان بر زبان فرانسه را تایید کرده بود. ترجمه خبر و کتاب از دیرزمان تا اواسط دهه 1330 (پس از براندازی 28 امرداد1332و بسط نفوذ زبان انگلیسی) در ایران از منابع فرانسوی به همین علت بود.
این دیپلمه ها و محصلان بعدی که طبق قانون مصوّب یکم خرداد 1307 به فرنگ فرستاده شده بودند پس از تکمیل تحصیلات و بازگشت به وطن عمدتا وارد سیاست شدند. آنان کار خودرا در وطن با تدریس در مدارس عالی و یا دفاتر وزیران (به عنوان مشاور) آغاز کرده بودند. قانون مصوب یکم خرداد 1307 تاریخی برای انقضای اعزام محصل به هزینه دولت تعیین نکرده بود. قبل از تصویب این قانون و از نیمه اول قرن نوزدهم، رفتن ایرانیان به اروپا جهت تحصیل امری عادی بود ولی نه به هزینه دولت و در چارچوب مقررات. در میان دیپلمه های اعزامی به فرنگ در مهرماه 1307 این افراد وجود داشتند که بعدا از سیاستمداران و دولتمردان معروف وطن شدند:
علی شایگان، مهدی بازرگان، مهدی آذر، کریم سنجابی، احمد رضوی کرمانی، محمدعلی ملکی، رضا رادمنش، خلیل ملکی، عبدالله ریاضی، لطفعلی صورتگر، غلامعلی فریور و ....
مورخان هنوز در این شگفتی باقی هستند که چرا دولت لندن با آن همه نفوذی که در ایران از زمان فتحعلی شاه (اوایل قرن نوزدهم) داشت تا دهه 1320 (ورود آمریکا به میدان ایران) در صدد برنیامده بود که دولت تهران را ترغیب کند که تدریس انگلیسی در مورد مدارس متوسطه جای زبان فرانسه را بگیرد که اگر چنین شده بود پیشرفت ایرانیان بیشتر از این بود و گرفتار تفاوت تلفظ واژه های علمی و اسامی نبودند و .... زبان فرانسه اینک محدود به همان کشور، بلژیک و گوشه ای از سویس است حال آنکه انگلیسی زبانی جهانی شده حتی میان مستعمرات سابق فرانسه.
روز ملی مصریان، روزی که افسران آزاده مصری به حکومت خاندان محمدعلی پاشای مقدونی و نفوذ لندن در وطن خود پایان دادند.
23 ژوئیه (یکم امرداد) روز ملی مصریان است. در این روز در سال 1952 (1331 هجری خورشیدی) ژنرال نجیب رئیس گروه "افسران آزادیخواه مصر" که با یک کودتای نظامی زمام امور را به دست گرفته بود اعلام کرد که بر کشور مسلط است و فاروق، پادشاه برکنار شده مصر، باید این کشور را ترک کند. در این اعلامیه، فاروق فردی خوشگذران و خودخواه توصیف شده بود که به آسانی آلت دست بیگانه می شد و از این رهگذر مصر و مصریان آسیب می دیدند و پیشرفت نداشتند، استقلال و حاکمیت ملی کلماتی بر کاغذ بودند و شخصیت یک مصری به عنوان تبعه یک کشور آزاد و حاکم بر سرنوشت خود مورد احترام نبود.
با وجود این، در آن اعلامیه، ژنرال نجیب اشاره به الغای نظام سلطنتی مصر نکرده بود و معنای آن این بود که پس از فاروق پسر او که طفلی شیرخوار بیش نبود جانشین پدر خواهد بود. فاروق چند روز بعد مصر را ترک کرد و به ایتالیا رفت و خوشگذرانی را با پولی که ذخیره داشت دنبال کرد.
فاروق از خانواده محمدعلی پاشا بود که محمدعلی در زمان خود به عثمانی در تصرف مجدد مصر کمک کرده بود و بعدا خدیو (پادشاه) مصر شده بود و سلطنت مصر را درخانواده اش موروثی کرده بود. محمد علی پاشا یک مقدونی غیر یونایی بود که به ارتش عثمانی پیوسته و بعدا حکمران مقدونیه و قسمتی از یونان شده بود. فوزیه زن اول محمدرضا پهلوی (شاه سابق ایران) خواهر فاروق بود و احتمالا این ازدواج به تشویق لندن و در مسیر سیاست های استعماری این دولت صورت گرفته بود.
نفوذ دولت لندن در مصر از زمانی آغاز شد که دولت عثمانی تحت فشار قدرت های اروپایی قرارگرفت و اعقاب محمدعلی پاشا برای باقی ماندن بر اریکه قدرت خودرا تحت حمایت لندن قرار دادند. پیروز نشدن ناپلئون بر عثمانی و انگلستان در زد و خوردهای مصر باعث تحکیم نفوذ لندن در این سرزمین باستانی شد که در یک دوران و برای 121 یک ساتراپی ایران بود. مصر پس از استقرار انگلستان در سودان و مدیترانه شرقی، به تدریج و عملا به صورت تحت الحمایه لندن درآمده بود و شکست آلمان در جریان جنگ جهانی دوم در العلمین مصر، آن تحت الحمایگی را تثبیت کرده بود.
جمال عبدالناصر از همدستان ژنرال نجیب در کودتای ژوئیه 1952 و حذف فاروق بود که این برکناری بعدا به حذف سلطنت انجامید. ناصر پس ازاینکه ژنرال نجیب را کنار گذارد، پرچم ناسیونالیسم عرب را با وارد کردن عناصری از سوسیالیسم به آن بدوش گرفت، آبراه سوئز را ملی اعلام کرد، با مسکو متحد شد و به صورت مرد شماره یک خاور میانه درآمد و تصمیم به ایجاد یک جامعه مشترک المنافع از کشورهای عربی گرفت. وی سپس در اجرای این طرح با سوریه جمهوری عربی متحده را بوجود آورد ولی از زمانی که با آن فکر وارد یمن و با خاندان سعودی درگیر شد خودرا در برابر قدرتهای غرب و ایستادگی آنها دید و توطئه های غرب برضد او تا پایان حیاتش ادامه یافت و هرآنچه را که بافته بود، بعدا انورسادات پنبه کرد و حسنی مبارک که از افسران نیروی هوایی ناصر بود کارهای انورسادات را ادامه داده و همچنان به ساز غرب می رقصد.
جمال عبدالناصر در نخستین سالروز کودتای ژنرال نجیب (23 پوئیه 1953) این رویداد را یک انقلاب اعلام داشت و گفت که رستاخیز مصدق در ایران الهامی بود که افسران آزاده مصری را به قیام برانگیخت.
تاریخ انتشار: ۱ مرداد ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۷
انوشیروان کیهانی زاده
منبع: خبرآنلاین