۰ نفر
۱۰ آبان ۱۳۹۰ - ۱۴:۳۲

سیدابوالحسن مختاباد

اصل ماجرا: روز یکشنبه  8 آبان بعد از انتشار مصاحبه استاد محمدرضا لطفی با خبرنگاران درباره کنسرت آخر آبانش در سالن میلاد نمایشگاه بین‌المللی تهران، خبری از خبرگزاری یا سایت پارس توریسم به دستم رسید که مضمون آن چنین بود: استاد محمدرضا لطفی در نشست خود با خبرنگاران گله کردند که وزارت ارشاد مجوز نصب بنر‌های تبلیغاتی کنسرت را نمی‌دهند و دلیلش هم وجود ریش آقای لطفی است.
از خواندن این خبر تعجب کردم، چون تقریبا در سایت‌ها و خبرگزاری‌های دیگری که از این نشست گزارش دادند این بخش نیامده بود.

صبح روز دوشنبه که در دفتر موسسه آوای شیدا ملاقاتی با استاد داشتم و ماجرا را جویا شدم که گفتند: درست است. مسئولان ارشاد به پوستر من گیر دادند و گفتند این ریش شما مشکل دارد و نمی‌تواند در پوستر بیاید. به آن‌ها گفتم: من با این ریش ده‌ها بار کنسرت دادم،‌ در برنامه تلویزیونی سیمای جمهوری اسلامی ایران شرکت کردم و همه مرا با این ریش می‌شناسند و خلاصه کلی دلیل و مدرک آوردم ،اما قانع نشدند که نشدند و چند روز کل کار را خواباندند. در حالی که تبلیغات کنسرت ما باید از چند روز قبل شروع می‌شد.
در نهایت عصبانی شدم و  به آن‌ها گفتم اگر بیش از این بخواهید اذیت کنید، ‌مستقیم ماجرا را با وزیر ارشاد در میان می‌گذارم. چنانکه چند سال قبل که مجوز آلبوم مرا معطل می‌کردند (‌آلبوم دو نوازی سه‌تار و تمبک) ماجرا را به آقای صفار هرندی کشاندم و ایشان شخصا دستور دادند دست از این تنگ‌نظری‌ها بردارند و به آلبوم مجوز بدهند.
نظر: اگر به ماهیت این گونه تصمیمات در چند مدت اخیر دقت کنید،‌سیطره سلیقه بر ضابطه و قانون را در این گونه موارد به عینه می‌توانید مشاهده کنید. این گونه ورود به حیطه‌های شخصی آدمیان در حوزه کتاب هم به وفور یافت می‌شود تا جایی که ممیزان ارشاد به مولفان و مترجمان می‌گویند که چگونه حتی بیندیشند؟!

مشخص نیست مجموعه افرادی که در بخش بررسی و ممیزی این گونه امور می‌نشینند، تا چه اندازه از قوانین و‌آیین‌نامه‌های مربوط به این گونه امور اطلاع دارند و چقدر سلیقه را بر ضابطه حاکم می‌کنند. محاسن آقای لطفی به اعتقاد اکثر اهل موسیقی‌، جزو ذات اجرای او شده است. او از قبل از انقلاب هم محاسن و ریش داشت و بعد از انقلاب که به خارج رفت و سال‌ها در آمریکا به اجرای کنسرت پرداخت هم، چنین هیبت و صولتی داشت و کمتر کسی می‌تواند لطفی بدون ریش و محاسن را تصور کند.
از سوی دیگر او یکی از ستون‌های موسیقی سنتی و کهن ایرانی است و آثاری که از او در ذهن و ضمیر ما ایرانیان نقش بسته است، انصافا فراموش نشدنی است.تصنیف «ایران ای سرای امید» و یا «کاروان شهید» که بهترین تصنیف دفاع مقدس نام گرفت و یا آثار برجسته دیگرش به همراه نقشی که او در پرورش و ‌آموزش چند نسل از موزیسین‌ها و نوازندگان ایفا کرد و می‌کند،‌ همه و همه موید جایگاه تعریف‌شده اوست. با این حساب برخورد با این چهره ارزنده و ماندگار و بند کردن به ریش ایشان چه توجیهی دارد جز ناپختگی و خام‌کاری که متاسفانه این روزها از در و دیوار این مملکت در هر حوزه و موضوعی سرریز کرده و می‌کند.

5858
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 181482

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 6 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۱۸:۳۹ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۰
    10 0
    اول تعجب كردم و فكر كردم طنزه،اما بعد كه فهميدم واقعيت داره با خودم گفتم پس ماجراي سبيل آقاي ناظري چه مي شود؟
  • ايمان IR ۱۳:۱۴ - ۱۳۹۰/۰۸/۱۱
    5 0
    عجب...اونايي كه به ريش ايشون گير دادند نمي دونند با كي طرفن...