مهدی زارع

در سالهای اخیر با رشد روزافزون تعداد دانشگاهها و دانشجویان و انگیزه فراوان برای توسعه و رشد علمی و صنعتی در جهان، آمصداق های سیبی به نام کپی کاری و تقلب که البته همواره وجود داشته را می توان بیشتر دید. در یادداشت حاضر اجمالاً و در ابتدا به مسأله کپی و تقلب و ریشه های آن می پردازیم و سپس نگاهی به وضع موجود و راهکارهای احتمالی برای اصلاح وضع نگاهی می اندازیم.

 

الف: ریشه‌های مسأله کپی و تقلب در تولید علم

1- هنگامی که رشد تولیدات علمی شتابان شود و از سوی دیگر دسترسی به منابع علمی راحت، سریع و گسترده باشد، و عملاً به غیر از قیود اخلاقی و انسانی، هیچ مانع دیگری حل نشود (و هر نوع شکایت و فرآیند قضائی در این موضوع فرآیندی طولانی و پیچیده به نظر برسد)، پر واضح است که عده ای برای طی مسیر صدساله در یک شب (!) دست به هر کاری بزنند. البته سرعت رشد در بعضی جنبه های جامعه علمی ایران چنان زیاد است که انتظار منطقی برای رشد علمی نیز وجود دارد ولی واقعیت آن است که بسیاری از آمار (نظیر رشد تعداد دانشجویان تحصیلات تکمیلی، افزایش تعداد اعضای هیأت علمی در کشور) الزاماً به معنی رشد کیفی و فراهم شدن زیرساخت لازم برای چنین توسعه ای به میزان کافی نیست. برای رشد واقعی و منطقی لازم است تا ابزار و امکانات کافی، کتابخانه و منابع تحقیق و آزمایشگاه های متعدد و مجهز، و بودجه کافی و فضای آرام و قابل استفاده برای محقق نیز فراهم شود. وقتی تناسب در رشد حفظ نشود و صرفاً توقع و معیار برای سنجش موفقیت سخت تر شود، در آن صورت زمینه سازی برای آسیب تقلب نیز فراهم شده است.

2- در جهان کنونی به ویژه از سالهای میانه دهه 70 شمسی به بعد، استفاده از اینترنت هرچه بیشتر در کشور توسعه یافته است. فناوری ارتباطات و اطلاعات از نظر سرعت رشد در میان فناوری های گوناگون در دو دهه اخیر سریعترین بوده است. این رشد ابزار، الزاماً رشد دانش و توانمندی علمی را برای همه کاربران به همراه نداشته و ندارد، و چه بسا بعضاً وسیله اتلاف وقتی، مشغول بودن به سرگرمی و رواج و توسعه شبه علم و شایعه نیز برای گروهی از کاربران آن بوده باشد. به هر حال باید منصفانه اعتراف کرد که یکی از مهمترین ابزارهای رشد واقعی علم و فناوری در سالهای اخیر اینترنت بوده، ولی از سوی دیگر وسیله ای برای بخشی از بی اخلاقی علمی نیز همین اینترنت بوده، به نحوی که اصطلاح انگلیسی "کپی Copy" و "پیست Paste" برای بیان کپی برداری و تهیه نسخه های دم دستی و جعلی از گزارش، مقالات و مطالب شبه علمی اخیراً در زبان فارسی هم معمول شده است!

3- زمینه های روانی برای تقلب را باید در ایجاد فضای مسابقه همگانی و تلاش برای اول شدن "همگانی" (!) و یکسان شدن استاندارد برای این نوع اول شدن، و تعریف موفقیت با بیان اغراق آمیز و اکثراً غیر واقعی مشخصات افرادی که دانشمندان موفق نامیده می شوند، جستجو کرد. متأسفانه آنچه که به عنوان انسان های موفق بعضاً با نشر اطلاعات غلط یا ناقص و مخلوط به مطالب غیر واقع از سوی علاقه مندان دانشمندان تبلیغ می شود، عملاً نمادهایی غیر واقعی و غیرقابل تکرار را پیش روی نسل جوان قرار می دهد و چه بسا که موجب تقلبهای شبه علمی برای رسیدن یا تقرب به این قله‌های "دروغین" علمی شود.

4- بعضی مقایسه های جهانی و مشابه سازی های بی مورد میان کشور ما و بعضی کشورها انجام می شود که در زمینه هایی از علم بعضاً سابقه بیش از 200 سال کار تخصصی – دانشگاهی با کیفیت مدرن دارند. چنین مقایسه هایی معمولاً با بیان الزام برای خودباوری ملی، اهمیت رجوع به توانایی های خود، مستعمره نبودن، خودکفایی و روی پای خود ایستادن اتفاق می افتد، که همگی در جای خود ارزش های قابل ستایش برای تمام ملل و برای ما هستند، ولی هنگامی که این کار با ارجاع به مقایسه های غلط انجام شود، زمینه های کپی کاری برای اثبات درستی فکری غلط را نیز فراهم آورده ایم.

تعداد مدالهای آلمان شرقی سابق در مسابقات المپیک را به یاد می آوریم که با وجود کم جمعیت بودن این کشور نسبتاً کوچک کمونیستی، همواره در رده های بالای مدال آوران (بیشتر رشته های رکورد دار و پر مدال نظیر شنا و وزنه برداری) قرار داشتند و همواره از این طریق تلاش برای جلوه کردن به عنوان کشوری درجه یک و پیشرفته را داشتند، ولی سرنوشت این نوع پیشرفت هایی که عمدتاً با دوپینگ و تزریق داروهای غیرمجاز به بدن ورزشکاران به قیمت بیمار کردن این قهرمانان بینوا و کوتاه کردن عمر آنها انجام می شد، نیز به همگان معلوم شد: اثری از آن کشور دیگر در جغرافیای سیاسی جهان وجود ندارد و ضمناً زمینه های تقلب بار آن اول شدن های جعلی نیز بعضاً بر ملا شده است.

5- هنگامی که مبنا برای سنجش رشد علمی صرفاً تعداد مقاله و کتاب منتشر شده از سوی ناشران خاصی باشد (یا معیار عمده برای سنجش علمی چنین باشد)، عملاً امکان تقلب برای رسیدن به چنین معیاری (که به یکسان برای همگان اعمال شده است) به وجود خواهد آمد. در این زمینه رشد تعداد مقالات ارسال شده از ایران در مجلاتی نظیر Natural Science در سالهای اخیر، به دلیل نمایه شدن این مجله در پایگاه ISI، می تواند مورد توجه قرار گیرد. با بررسی نگارنده در شماره 2، جلد چهارم، فوریه 2012، این مجله که در وب سایت نشریه به آدرس http://www.scip.org/journal/ns/ انجام شد، مشخص شد که از 9 مقاله منتشره در این آخرین شماره قابل دسترس در اینترنت این مجله، 3 مقاله از ایران، 2 مقاله از چین و از کشورهای هند، مصر، ساحل عاج و اندونزی هرکدام یک مقاله (همگی کشورهای در حال توسعه) و در زمینه هایی کاملاً نامرتبط به هم منتشر شده است.

این مجله که توسط ناشری غیر معتبر و شناخته نشده منتشر می شود و در پایگاه ISI هم نمایه شده و موضوعات تخصصی متنوعی از فیزیک و ریاضی تا علوم زمین، زیست محیطی، داروسازی و ... (!) را شامل می شود، از سال 2009 تاکنون منتشر می شود و متأسفانه یکی از مجلات غیرمعتبر مشهور است که تعداد زیادی از مقالات آن از ایران برای انتشار به آن ارسال شده است. خوشبختانه بسیاری از دانشگاهها و پژوهشگاههای معتبر کشور چنین مجلاتی را به رسمیت نمی شناسند و در صورت چاپ مقاله از سوی اعضای هیأت علمی یا دانشجویان، هیچ نوع امتیازی برای مؤلف در نظر گرفته نمی شود، ولی چاپ یک سوم مقالات آخرین شماره این مجله (که در هنگام نگارش مطلب حاضر قابل دسترس بر روی اینترنت است) از ایران نشان می دهد که همچنان مؤسسات ظاهراً تخصصی آموزش عالی در کشور وجود دارد که حتی با چاپ مقاله در چنین مجلاتی (که بر مبنای پرسش نگارنده با سرعت در حدود 2 تا 3 هفته تا حداکثر یک ماه، تقریباً بدون داوری مقاله را با دریافت مبلغی نسبتاً قابل توجه – حدود 200 دلار- سریعاً منتتشر می کنند) به اعضای هیأت علمی، کارشناسان، متخصصان و دانشجویان خود، امتیاز داده و آمار انتشار چنین مقالاتی را نیز به عنوان پیشرفتهای شگفت انگیز خود نیز اعلام می کنند! نگارنده در دوره های مختلف جشنواره جوان خوارزمی به عنوان داور به پرونده متخصصان و مخترعان و نخبگان جوان (و واقعاً با استعداد) برخورد کرده است که دلیل حقانیت و اثبات نخبگی و برجستگی خود را چاپ مقاله در چنین مجلاتی (به دلیل الزاماتی که در مقررات مربوطه آمده است) نمایانده اند.

بدیهی است وقتی داوری و نقد تخصصی علمی برای چنین مجلاتی عملاً وجود نداشته باشد، از کپی ایده پژوهشی تا کپی متن به راحتی در آنها امکان پذیر می شود.
 

ب: بررسی وضع موجود در کشور

6- در کشور ما در سالهای اخیر خبر از چاپ مقالات کپی شده بعضاً به رسانه ها هم کشیده شده است. البته نگارنده امکان بررسی انگیزه رسانه ای کردن تمام موارد ذکر شده (و البته موارد بسیار رسانه ای نشده و بر ملا نشده در داخل و خارج از کشور) را نداشته است. چه بسا انگیزه های غیر علمی و جوسازی های سیاسی و ... در این نوع جنجالهابی اثر نبوده باشد. ولی صرفاً به دلیل ذکر مواردی از مقالاتی که کپی شده (در حد تکست یا کپی از متن و نتایج به صورت کامل و صرفاً درحد تغییر چند کلمه) و منتشر شده اند، توجه عمومی به این مسأله برانگیخته شده است. بدیهی است با ایجاد این فضای هیجان زده، نمی توان تلاشهای با کیفیت و مقالات و کتابهای معتبر منتشر شده از دانشمندان و متخصصان ایرانی در سطح جهانی را یکسره نفی کرد. در همین سالهای اخیر، مقالات اعضای هیأت علمی که در پژوهشگاه های ایران مشغول به کارند بعضاً (به صورت تلاش گروهی) در مجله معتبر (از جمله درNature ) نیز منتشر شده است و همچنین کتاب به زبان انگلیسی نیز توسط محققان و استادان ایرانی مشغول به کار در ایران نوشته شده که توسط معتبرترین ناشران بین المللی منتشر شده است.

واقعیت آن است که از سال 1382 تا 1390 در طی حدود 8 سال، آمار مقالات منتشر شده از ایران که در پایگاه ISI نمایه شده اند، از حدوداً 2 هزار مقاله به حدود 20000 مقاله (ده برابر) رسیده است. بدون شک تعداد اعضای هیأت علمی، و تعداد دانشجویان فوق لیسانس و دکتری نیز در این سالها رشد قابل توجه داشته است. ولی اینکه از نظر کیفی و زیرساختی مدرن امکان انجام پژوهش به لحاظ کیفی نیز 10 برابر شده است یا نه، بررسی جدی لازم دارد. رشد شتابان تعداد دانشجویان دوره های دکتری و اعضای هیأت علمی اگر بدون نظارت دقیق و سختگیری های منطقی از نظر داوری فرآیند و نتایج کارهای علمی در کشور همراه نشود، عملاً امکان و زمینه کپی کاری را نیز فراهم می کند.

7- کپی، فقط در مقاله و کتاب اتفاق نمی افتد. متأسفانه پایان نامه های (به ویژه پایان نامه های کارشناسی ارشد) بعضاً دچار آفت کپی (به شیوه های مختلف) شده اند، از سوی ایده ها و نتایج و بعضاً متن پایان نامه ها کپی می شوند و از سوی دیگر متن پایان نامه هایی که به زبان انگلیسی یا زبانهای دیگر منتشر شده و در اینترنت در دسترس هستند، ترجمه شده و یا عیناً و یا بخشی در پایان نامه ها دیگر تکرار می شوند. نگارنده شخصاً گونه های مختلف این کپی های (بیشتر غلط و ناشیانه) را ملاحظه کرده است.

8- کپی در فناوری و محصولات و تجهیزات بحث مفصل و جداگانه ای می طلبد که در این یادداشت امکان پرداختن به آن فراهم نیست چرا که تولید محصولات مشابه با نمونه خارجی در صورت رعایت اصول فنی و ضوابط اخلاقی، جنبه های مختلف و مثبتی دارد، ولی تولید محصولی به عنوان نوآوری و اعلام آن به عنوان اختراع (که از ایده تا طراحی اجزای آن، بخشی یا تماما، کپی شده باشد) می تواند به عنوان کپی مورد توجه قرار گیرد که امکان آن در این مجال نیست.

9- در بررسی وضع موجود باید توجه کرد که آیا داور به تعداد کافی و در دسترس برای قضاوت بی طرفانه، علمی و دقیق وجود دارد یا خیر. در صورتی که تعداد نشریات و مقالات منتشر آنقدر زیاد شود که امکان و زمان داوری دقیق و بی طرفانه محصولات علمی (مقاله، پایان نامه، کتاب و ...) موجود نباشد، امکان خطا هم بالا می رود، و چه بسا زمینه تأیید ناخواسته تقلب را در تولیدهای علمی فراهم آورد.

10- در رشد علمی به وضع رشد فرهنگی و آموزشهای لازم و مداوم علوم انسانی همزمان با آموزش و توسعه علم و فناوری به طور متناسب توجه نشده است. این وضع موجب شده تا بعضی متخصصان که بیشتر در رشته های علمی و مهندسی تکنسین های خبره هستند، آموزش کافی به لحاظ ارتقای زمینه های روانی، فرهنگی و اخلاقی ندیده اند. نخبگان خلاق و نوآور در سده بیست و یکم از میان متخصصان علم و فناوری که به جنبه های علوم انسانی نیز توجه کرده اند و در زمینه ای از شاخه های علوم انسانی متمرکز شده و تسلط نسبی یافته باشند، برخواهند خاست. همچنین رشد شتابان علمی و فناورانه اگر با آموزش مبانی اخلاق آمیخته نشود، چه بسا متخصصان متأسفانه بی اخلاق پرورش یابند.

11- لازم است تا دقت شود که با تعداد زیاد مقاله نمایه شده که منتشرشده اند و اعلام و تبلیغ دایمی آن به کدام دستاورد برای کشور و مردمان آن می خواهیم برسیم؟ آیا تولید تعداد مقالات علمی، بدون فراهم آوردن زمینه رشد منطقی و حساب شده در چرخه علم، فناوری و بدون پایه گذاری اقتصاد، جامعه و فرهنگ دانش بنیان می تواند، زمینه های توسعه را در کشور فراهم کند؟

 

ج: راهکارهای احتمالی برای بهبود اوضاع

12- به لحاظ فنی، به نظر می رسد که استفاده از ابزارهای کنترل کپی، نظیر آنچه در سایت dejavue استفاده می شود (به معنی "قبلاً دیده شده" و در واقع به معنای جستجو آنچه از مطالب قبل منتشر شده کپی شده است) می تواند، امکانی برای کنترل و آگاهی نسبتاً دقیق از وضع موجود باشد. در تحقیقی که در چین در سال 2008 با چنین ابزاری انجام شد، نشان داده اند که 31% از مقالات منتشره در یک مجله علوم دانشگاه یجیانگ چین در طی دو سال پیاپی کپی بوده اند. توجه شود که چین در سال 2011 برای قرار گیری درصد ارائه کنندگان اختراع به جهان و برای سال 2020 برای سبقت گرفتن از آمریکا و مطرح شدن به عنوان "ابرقدرت علمی" در جهان هدف گذاری کرده است.

13- تقویت و بازتعریف قانون مالکیت معنوی و کپی رایت و استانداردسازی حق مؤلفین در کشور و اعمال دقیق قانون از ابزارهایی است که به ممانعت از کپی کمک فراوانی می کند. جدی نبودن اجرای چنین قوانینی به متقلبان جرأت و امنیت بیشتر برای تخلفشان می‌دهد.

14- توجه به جنبه های روانشناختی آموزش و پرورش دانش آموزان و دانشجویان و تعریف درست موفقیت و دوری گزینی از تبلیغ های غیرواقع و اجتناب از نمادسازی از دانشمندان خیالی با هدف رشد علمی جامعه، می تواند از زمینه های بروز تقلب و کپی کاری جلوگیری کند. دانشجویان و دانش آموزان باید بیاموزند که رشد در زندگی و کار علمی را به اندازه ببینند و همچنین فضای مسابقه ای و رقابتی برای کسب موفقیت در علم به فضای مشارکت و همکاری بر پایه تشویق تبدیل شود. زندگی تلاش در مسیری است برای رفتن (در جاده و هدفی درست)، و موفقیت، تلاش برای درست طی کردن این مسیر است، نه مسابقه دایمی برای فتح قلل فرضی.

15- دست آخر اینکه ما پیروان دینی هستیم که پیامبرش (ص) رسالت خود را برای تبیین و تکمیل مکارم اخلاق بیان فرمود. توجه و تعلیم اخلاق و آموزش مراحل آن و پرداختن به شیوه های نوین تعلیم و تربیت با نگاه به مبانی فرهنگی، به دانشجویان و دانش آموزان (و نه پرداختن به اخلاق به عنوان یک درس حاشیه ای عمومی که باید از آن صرفاً نمره گرفت تا واحدهای اجباری عمومی تکمیل شود!) بسیار حائز اهمیت است. جامعه علمی که پایبند به اخلاق باشد، به سمت تقلب نخواهد رفت (و یا موارد کپی و تقلب در آن کمتر رخ خواهد داد).

*دانشیار پژوهشگاه بین‌المللی زلزله‌شناسی و مهندسی زلزله

47234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 204232

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 18
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۰۹:۵۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    9 1
    بسیار جالب و ضروری بود. ممنون.
    • بدون نام IR ۲۲:۵۱ - ۱۳۹۱/۰۱/۳۰
      18 4
      در فهرست مجله های ISI حدود 17000 نشریه هست که حدود 60 تای آنها ایرانی هستند. برخی از این 17000 مجله واقعا مجله های علمی و حرفه ای هستند و تعداد زیادی از آنها چنان گنگ و بی معنی هست مطالبشون که به درد بسته بندی کاهو و سبزی می‌خورند. متاسفانه در میان وزیران ما و مسئولین بلند پایه هم شایع شده که با اتکا به تعداد مقالات منتشر شده ISI پیش بینی میکنند که ایران تبدیل به قدرت علمی شده. باید از همین مسئولین پرسید پس چرا به نسبت انتشار بالای مقالات، دانشگاه های ایران جایگاهی در میان لیست های کوتاه تر و دقیق تر 500 دانشگاه برتر دنیا ندارند.
  • محمدعلی IR ۱۰:۰۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    47 1
    وقتی اساتید دانشگاه با انواع و اقسام تقلب موجبات ارتقا خود را فراهم میکنند و در ترجمه کتابهایی که توسط دانشجویان به انجام رسیده، همه چیز را به نام خود بر روی کتاب تمام کرده و در کارهای پژوهشی که کوچکترین نقشی نداشته اسم خود را به عنوان نفر اول ثبت میکنند، دیگر از دانشجو چه انتظاری میتوان داشت؟
  • بدون نام US ۱۰:۱۱ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    30 0
    جالبه یکی از اساتید با این ترفند ها و چیزای دیگه داره به درجه پروفسور میرسه دیگه توانایی ایرانه قانون isi هم به اصلاحات نیاز داره!!!
  • استادبازنشسته علوم پزشکی US ۱۰:۳۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    10 0
    سپاس فراوان بخاطر این مقاله بسیار علمی- پربار و ارزشمند. امید که دانشگاهها و مراکز پژوهشی (که این روزها مثل قارچ در هر زمینه ای و در هر جا میرویند) به نکات اشاره شده در این مقاله توجه کنند و هیاتهای ممیزه و کمیته های ترفیعات تنها به چاپ مقاله در یک منبع خارجی دلخوش نباشند. این مقاله حاوی نکات بسیار ارشمند و کاربردی است که باید آنرا به تمام مسولین آموزش عالی و پژوهشی توصیه نمود. با تشکر از آقای زارع و سپاس از خبر آنلاین
  • بدون نام IR ۱۴:۵۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    21 1
    خیر اقا کجای کارید!!! الان مثل همه چیزای دیگه تو این مملکت مقاله دادن هم شده دزدی و دروغ! باید تو بحر کار باشید تا بدونید چه خبره!!! فاتحه این مردم و مملکت با این اخلاق و رفتار خوانده است! همون بهتر که دنبال امام زمان یا یکی شبیهش باشیم
  • 1984 IR ۱۹:۲۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    24 1
    واقعا که یکی از بهترین خبرهای چند وقت اخیر بود و باید از آقای مهدی زارع ممنون بود به خاطر این نوشته عالی اما کو گوش شنوا ما باید باید تا پایان برنامه پنجم چه ها که نکنیم و همین است که ...
    • دکترای رانش IR ۰۵:۰۵ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۸
      1 26
      حدس می زنم تو حتی دانشگاه دولتی هم درس نمی خونی...داری درباره وضعیت علمی کشور نظر می دی..
  • علي IR ۱۹:۵۳ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۷
    24 4
    رساله كارشناسي ارشدم(علوم اجتماعي) با موضوع جديد و بكر بود ،آن را به صورت مقاله در اوردمه ،به فصلنامه اي ارسال نمودم ولي متاسفانه رد شد؛ اين در صورتي بود كه مقالات چاپ شده ديگر، بسيار كليشه ي و كار شده بودن كه ارزش علمي خاصي در آنها ديده نمي شود، مورد پذيرش واقع شدن . به نظر من با اين ملاكها و معيارهاي كليشه اي علم ما راه بجاي نمي برد.
  • دکترای رانش... IR ۰۵:۰۴ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۸
    10 28
    این مفاله بسیار بسیار بسیار تاسف باره...و بدتر از توهین بنده خودم 5 مقاله isi نوشتم می تونستم در کشوری مانند ترکیه که امریکا وغرب تمام زورشو می زنه الگوی منطقه باشه بدون مشکل تحریم علمی و آزمایشگاهی و صنعتی و دسترسی به منابع تئوری و آزمایشگاه ها و تجهیزاتی که در ایران تحریم هست باشم و 50 تا مقاله بنویسم..اما در ایران ماندم و 5 مقاله نوشتم و بعد امثال شما..! 100% کسانی که در دنیا مقاله isi نوشتن در پروژه های خود هیچ وقت چرخ رو دوباره اختراع نمی کنن و برای انجام تحقیقات و آزمایشات خود حتی ممکنه از 1000 مقاله دیگر isi به صورت مستیم و غیر مستقیم در پروژه خود ...استفاده کنن وگرنه از قرار بود همه چی رو خودشون از نو آزمایش کنن..یه چند میلیارد پول می خواست بعلاوه چند هزار سال عمر...خدای من...
    • بدون نام IR ۲۲:۵۶ - ۱۳۹۱/۰۱/۳۰
      14 2
      دکتر، ایشان نگفت که همه مقالات بی ارزش هستند.
    • بدون نام IR ۱۲:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۲
      4 0
      از لحن ادبیاتتون مشخصه 5 تا ISI نوشتین!!!
  • بدون نام MY ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۸
    17 9
    کلا تحقیقات در ایران بر سه اصل: 1. Ctrl A 2. Ctrl C 3. Ctrl P استوار است
    • بدون نام IR ۲۲:۵۵ - ۱۳۹۱/۰۱/۳۰
      3 4
      اولا این حرف شما به بحث مربوط نیست. دوم اینکه هر کسی این کارو کرده دیر یا زود دستش رو میشه. فقط خدا نکنه کسی که اینجوری تحقیق کرده، پست دولتی یا حساس در بخش خصوصی نگیره. چون خود من به تنهایی میتونم با بخشی کوچکی از مقالاتش با ابزارهای جستجوی فعلی، تقلب سنجی کنم.
  • بدون نام IR ۰۹:۴۶ - ۱۳۹۰/۱۲/۲۸
    12 3
    بسیار زیبا بود به نظر من باید استاد پژوهشی از اموزشی جدا شود من اموزش را دوست دارم اما از پژوهش خوشم نمیاد
  • دکتری صنایع IR ۰۹:۱۹ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۲
    2 2
    اینکه در مقالات تقلب صورت می گیرد واقعیتی انکار ناپذیر است. اما به نظرم درصد این تقلب نمی تواند از 10-15 درصد بیشتر باشد. مشکل اساسی تر ما، این است که مقالات انتشار شده حتی آنها که در بهترین ژورنال ها به چاپ می رسند، بعضاً در داخل کشور کاربردی ندارند. یعنی صنعت ما آنقدر پیشرفت نکرده که بخواهد از این مقالات استفاده کند. متاسفانه در چندین سال اخیر مسئولان وزارت علوم به جای اینکه محققان را سوق دهند به سمتی که مشکلات صنعت داخل حل شود، آنها را به سمت تولید مقالات ISI سوق می دهند که فقط جنبه تبلیغاتی دارد. به عنوان مثال بنده خودم، در یک پروژه پژوهشی برای یکی از شرکت های بزرگ فولادسازی حضور داشتم. پروژه خوبی بود و پس از اتمام پروژه تصمیم گرفتیم که نتایج را در یک مجله معتبر چاپ کنیم .
  • بدون نام IR ۰۹:۳۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۲
    0 0
    3. Ctrl V 4. Ctrl P عزیز دل برادر اول باید paste کنی
  • بدون نام IR ۱۲:۳۰ - ۱۳۹۲/۰۲/۲۲
    7 1
    ISI ول کنید.همین مجلات داخلی خودمون ( چه علمی پژوهشی و چه علمی ترویجی ) رک و راست به نگارنده میگن 500 هزار تومان تا 1 میلیون هزینه داوری مقاله میشه.خوب یعنی هرکی این پولو نداشته باشه باید بره فوتبال دستی بازی کنه.