به آب روشن می عارفی طهارت کرد
و رفته رفته به این کار زشت عادت کرد!
*
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد!
بی خبر بود که ما مشترک کیهانیم
*
تو را ز کنگره عرش میزنند سفیر!
چرا به کنگره شعر میروی شاعر؟!
*
من بیچاره هم از اهل سلامت بودم
بس که رفتم به چکاپ این همه بیمار شدم
*
صوفیان وا ستدند از گرو می همه رخت
بنده از شرم شدم پشت درختی پنهان!
*
کلنگ توسعه بوسید تربت قم را
کسی مقیم حریم حرم نخواهد ماند!
6060
نظر شما