بیش از سه دهه است شعار وحدت حوزه و دانشگاه در سالروز شهادت شهید دکترمفتح مطرح می گردد

بیش از سه دهه است شعار وحدت حوزه و دانشگاه در سالروز شهادت شهید دکترمفتح مطرح می گردد و چند صباحی یاد وحدت می افتیم و احتمالا جلسه ای هم برپا می کنیم  ولی در عمل آنچه یافت می نشود تحقق آرمانهای بلند طراحان وحدت حوزه و دانشگاهست اصولا هر شعاری از یک شعور بر می خیزد و شعار وحدت حوزه و دانشگاه نیز برآمده از یک شعورست که از  دو منشا ناشی  گردید ه است اولین منشا این شعار ،نقیصه ایست که ما در دوره های مختلف با آن روبرو بوده ایم  و از همین جهت هم آسیب دیده ایم زیرا نخبگان دانشگاهی و حوزوی ما در مقاطعی بجای هم دلی و هم زبانی بشدت در مقابل هم بوده اند و در تاریخ معاصرمان تصورات دو قشر دانشگاهی و روحانی بویژه در سالهای دهه چهل و پنجاه و حتی در دوره هایی بعد از انقلاب ، روند متهم کردن همدیگر را دنبال نمودند، حوزویان دانشگاهیان را افرادی غربزده و دانشگاهیان حوزویان را افرادی متحجر تلقی می کردند و جو بدبینی حاکم شده بود، در دوران فعالیت های مرحوم دکتر شریعتی این جو بدبینی بدلائلی تشدید گردید و رژیم نیز از تشدید این فضا ناخرسند نبود چرا که این دلمشغولی می توانست افکار انقلابیون و مبارزین را به مشاجرات محافل روشنفکری با روحانیت منصرف نماید و شاید همین تجربیات و حوادث قبل تر آن در قالب منازعات منور الفکران و روشنفکران با روحانیان از مشروطه به بعد باعث شد در اذهان شخصیت های صدر انقلاب این شعار وحدت حوزه و دانشگاه بعنوان یک ضرورت تعین یابد و اما دلیل دوم که منشا طرح شعار وحدت حوزه و دانشگاه گردید آرمان و آرزوئی بود که با تحقق وحدت حوزه و دانشگاه و همگرائی دو حوزه علم و ایمان در مهندسی یک جامعه اسلامی امکان وقوع داشت بدان معنا که از زمانی که حوزه علم در دوران معاصر در کشور ما تفکیک گردید و به علوم حوزوی و دانشگاهی تقسیم شد برای حفظ آن سنت علمی و تاریخی  و جلوگیری از آسیب های ناشی از این تفکیک ، تلاش شد با شعار وحدت حوزه و دانشگاه آن روح یگانگی را که در جهانبینی علمی  و سنت آموزش مدرسه ای ما وجود داشت حفظ نمایند و راستی اگر امروز ما از بومی سازی علوم سخن می گوئیم خود بیانگر انست که شعار وحدت حوزه و دانشگاه هنوز نتوانسته وظیفه خود را انجام دهد و الا باید در بستر این وحدت، این بومی سازی تحقق می یافت امروز بنظر می رسد هنوز بعد از سه دهه از طرح شعار وحدت حوزه و دانشگاه  گرفتار افراط و تفریط در تبیین مفهوم وحدت هستیم، عده ای انگاره وحدت را امری بی معنا می دانند و معتقدند در دنیای جدید وحدت عالمان علوم معنا ندارد علوم امروزه تخصصی شده اند و هر عالم و علمی باید کار خود را انجام دهد و حوزه های علوم تجربی از غیر تجربی جداست و هر کس باید کار خود کند ،در نقطه مقابل عده ای معتقدند ما نیازمند رجعت به دوران طلائی گذشته ایم ، همان دورانی که پزشک ما هم فقیه بود و هم فیلسوف و زکریای رازی ما هم شیمی دان بود و هم دستی در فقه و علوم دین داشت و خواجه نصیر الدین طوسی ما هم منجم و هم متکلم وهم فقیهی متبحر بود لذا باید این وحدت بدین معنا در نهاد علم ، دوباره باز اندیشی شود و برخی بدنبال آن هستند که تمام علوم را از قرآن و روایات استخراج نمایند و برخی نیز معتقدند همه آنجه از غرب به ما رسیده ، منشا گمراهی و ضلالت است بنابراین اولین اقدام باید در فرایند تحقق وحدت حوزه و دانشگاه با فهم متعادل، منطقی و علمی از مفهوم وحدت و اجماع اهل فکر در باره آن آغاز گردد و جامعه حوزوی و دانشگاهی ما اولا به این نکته واقف گردند که این شعار برای تعالی و رشد جامعه اسلامی ما جنبه استراتژیک دارد و ثانیا  فروکاهیدن مفهوم وحدت به اقدامات بسیار سطحی و نمادین ،مشکل ما را حل نخواهد کرد مگر انکه در یک سطح کلان ، مفهوم این وحدت را به لایه های جهانبینی و معرفت شناسی و جهت گیری علوم در حوزه و دانشگاه سوق دهیم .
 
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 264638

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
4 + 3 =