فارس نوشت:

حبيب الله عسگراولادی دبيركل جبهه پيروان خط امام و رهبري در ابتدای برنامه «شناسنامه» در مورد دلیل وجود پسوند مسلمان در شناسنامه‌اش گفت: از بین برادران و خواهرانم، فقط در پی نام خانوادگی من پسوند مسلمان آمده است و بقیه این پسوند را ندارند. من علت این موضوع را از پدرم پرسیدم که ایشان گفت به دلیل اینکه در امام زاده یحیی به دنیا آمدی، ثبت در آنجا دو قسمت بوده، یکی برای نوزادهای مسلمان و قسمت دیگر برای نوزادهای یهودی! مسئول ثبت که داشته مشخصات را در شناسنامه ثبت می‌کرده، به جای اینکه در قسمت مربوط به دین و مذهب بنویسد مسلمان، این کلمه را در آخر نام خانوادگی من نوشته است.
گزيده سخنان وي از اين قرار است:
·          اتهام بنده در پرونده اعدام انقلابی حسن علی منصور سه مورد بود. مورد اول نمایندگی وجوهات آیت الله خامنه ای بود. اتهام دوم این بود که شهید صادق امانی و یارانش از من خواسته بودند که از امام فتوا بگیرم و امام فتوا ندادند و با اعدام حسن علی منصور موافقت نکردند؛ چون از آیت الله میلانی، آیت الله مطهری و آیت الله فومنی فتوای اعدام را گرفته بودند، باز هم من را نزد امام فرستادند تا از ایشان بخواهم نهی خودشان را از این کار بردارند. اما امام باز فرمودند که این کار مفید نیست. اتهام سوم هم این بود که چمدان حاوی اسلحه و نارنجک را به امانت از شهید امانی و شهید عراقی گرفته بودم که به منزل خواهرم فرستاده بودم. این سه اتهام باعث شد که برای من درخواست اعدام کنند و در نهایت به حبس ابد محکوم شوم.
·         تعدادی از مراجع از جمله آیت‌الله میلانی به وسیله بعضی از چهره‌های روحانی سرشناس و بعضی از شخصیات انقلابی به من و شهید عراقی پیغام دادند که شما یک چیزی بنویسید و بیرون بیایید چون در بیرون از زندان بیشتر به شما احتیاج است؛ آن روزها، ایامی بود که آمریکا می خواست یک نوع فضای آزاد سیاسی در ایران پدید بیاورد؛ ما هم 12 سال در زندان بودیم و نمی‌توانستند دلیل موجهی برای زندانی بودن ما بیان کنند! به همین دلیل ما هم یک متن ساده نوشتیم و درخواست عفو کردیم و در نهایت بعد از دوازده سال آزاد شدیم. وقتی مراجع تقلید می‌گویند بنویس و بیرون بیا، اگر مقاومت کنم یعنی می‌خواهم قهرمان بمیرم و این درصورتی بود که من می خواستم مطیع مراجع باشم.
·         سال 60 و در حالی که بنده نامزد انتخابات ریاست جمهوری بودم، ترور شدم. در نهایت شب به همان صورت از روی تخت بیمارستان سوم شعبان برای تبلیغات ریاست جمهوری با مردم صحبت کردم. وقتی از بیمارستان مرخص شدم، انتخابات هیات رئیسه مجلس بود. من برای نایب رئیسی مجلس رای آوردم؛ داشتم کارها را تحویل می گرفتم که رجایی رئیس جمهور شد و باهنر نخست وزیر؛ باهنر نزد من آمد و گفت رجایی می‌گوید بیا و وزارت بازرگانی را بپذیر. من هم در پاسخ گفتم من نماینده امام هستم و بدون اجازه امام نمی‌توانم کاری انجام دهم و از طرفی من تازه نایب رئیس مجلس شده‌ام و کارهایم را هنوز آغاز نکرده‌ام. شهيد رجایی گفت ما می خواهیم خرمشهر را نجات دهیم و نه ارز داریم، نه کالا و نه ریال و تو هر سه این موارد را می‌توانی تامین کنی و باید وزارت را قبول کنی، من باز هم شرایط را توضیح دادم و از قبول کردن وزارت بازرگانی عذرخواهی کردم. در جلسه اي با حضور آقاي هاشمي، رجایی یک حرف تاریخی زد و گفت: ما می خواهیم خرمشهر را نجات دهیم بعد عسگراولادی در مجلس، علیه السلام باقی بماند؟! آقای هاشمی گفت رجایی درست می گوید و من از امام اجازه می‌گیرم. من هم خدمت امام رسیدم و گفتم به شرطی وزارت بازرگانی را قبول می کنم که شما اجازه دهید من به صورت ماهیانه خدمت شما برسم و گزارش دهم در بازرگانی کشور چه می گذرد و در نهایت از مجلس استعفا دادم و وزارت را پذیرفتم.
·         من با مقام معظم رهبری هم یک دوره در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شده بودم. ایشان به من گفتند شما نامزدی، تبلیغ کن. من پاسخ دارم من تصمیمی برای رئیس‌جمهور شدن ندارم، من می‌خواهم شما رئیس‌جمهور شوید و فقط به عنوان رزرو حضور دارم. ایشان گفتند اشکالی ندارد، تبلیغ کن. من هم گفتم چشم اما اگر کسی از من بپرسد، می گویم به شما رای بدهد.
 
·         {در پاسخ به اينكه کدام یک از دولت‌های بعد از انقلاب را، دولتی ایده‌آل و همسو با اهداف انقلاب می‌دانید؟} شاید از نظر زمان کوتاه، امتیاز را به رجایی بدهم اما امتیاز مفصل را به حضرت آیت‌الله خامنه‌ای می‌دهم که در مدت هشت سال بسیار مسلط بودند.
 
·         اینکه بنده از چند ماه پیش راجع به آمریکایی، اسرائیلی و انگلیسی بودن فتنه صحبت کردم، چیزی بود که از فرمایشات آقا برداشت کردم. من موسوی و کروبی را فتنه‌ساز نمی‌دانم چون فتنه‌ساز دانستن آنها این است که به یک بخشی از جامعه طوری دیگر نگاه شود؛ من معتقدم فتنه از این دو نفر سوء استفاده کرده است. چرا من در موضع گیری با دوستان دیگری که در موتلفه، جبهه پیروان و یا گروه های اصولگرای دیگر فعالیت دارند متفاوت است؟ دلیلش این است که رهبری از ما می‌خواهد که آهنگ فراجناحی داشته باشیم.
 
·         حلقه‌ای که اطراف آقای موسوی وجود داشت، حلقه فتنه و عوامل دشمن بود که دور ایشان را گرفته بود. ایشان فتنه ساز نبود.
 
·         باید از فتنه های بعدی جلوگیری کنیم. نامزدها نباید اجازه دهند دشمن از اختلافات ما سوء استفاده کند. باید محیط انتخابات را رقابتی کنیم نه محیط تنازع! متاسفانه سال 88 فضای انتخابات به سمت تنازع رفت و نامزدها سعی در کندن رقبای خود داشتند و مردم گیج شدند. به نظر من مردم باید آهنگ رهبری را بشناسند.
 
·         رهبری حضور حداکثری و رقابت سالم را می خواهند. من از نامزدها و هوادارانشان استدعا دارم که با این تعداد نامزد نمی‌توان به رای حداکثری رسید. نامزدها بنشینند و ببینند کدام یک بین مردم دارای مقبولیت بیشتری هستند. به نظر من این دوره کسی که می‌آید باید بالای بیست میلیون رای داشته باشد.
 
·         من از اوقاف حقوق می‌گیرم؛ وقتی ما کارمان را آغاز کردیم، امام فرمودند ماهی 20 هزار تومان به عسگر اولادی بدهید. اول سال 68 من خدمت امام رسیدم که آنجا سید احمد آقا را دیدم. ایشان یک بسته ای به من دادند و گفتند این بسته حاوی حقوق شما تا آخر سال است که امام برای شما فرستاده تا دچار مشکل نشوید. بعد از رحلت امام و اینکه ایشان دعوت حق را لبیک گفتند، من عین ماوقع را برای مقام معظم رهبری تعریف کردم. ایشان گفتند الان زندگی ات را چطور سپری می کنی؟ من هم جواب دادم امام قبل از رحلتشان، حقوق یک سال را به من پرداخت کرده اند. ایشان هم فرمودند اگر قبول کنی من هم همین حقوق را به تو می پردازم.
 
·          سال 84 ما در دور اول آقای لاریجانی را قبول داشتیم و به ایشان رای دادیم اما در دور دوم کارها جور دیگری شد و نظر ما در موتلفه بین آقای هاشمی رفسنجانی و آقای احمدی‌نژاد این بود که ما هردو را صالح بشماریم و هر کس به هر کدام رسید، رای بدهد؛ خودم به خاطر ندارم که به هاشمی رفسنجانی رای دادم یا به آقای احمدی‌نژاد.
 
·         پدر و مادرم من را عاشق امام زمان (عج) بار آوردند. من ذوب در ولایت نائب امام زمان هستم. پدر و مادرم به من یاد دادند که در مشکلات سخت، به بیرون شهر بروم به امام زمان (عج) عرض سلام کنم. من عاشق امام زمان (عج) هستم و همینطور به آیت الله بروجردی تا امام و مقام معظم رهبری همیشه عشق ورزیدم.
 
/2929
برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 289257

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 6
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بدون نام IR ۲۲:۳۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۶
    خودم به خاطر ندارم که به هاشمی رفسنجانی رای دادم یا به آقای احمدی‌نژاد!!!!!
    • reza IR ۱۴:۳۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
      2 0
      حاجی اینجوری که نمیشه ؟
  • بدون نام US ۲۲:۴۶ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۶
    كاش همه مثل شما مبارزه ميكردند اي دلاور خسته نباشيد
  • بانوی ایرانی... IR ۲۳:۲۱ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۶
    2 1
    ایشون جمله به جمله ش با سیاست گفته میشه...ابر سیاست مداری که هیچوقت کم نیاوورده...
  • بدون نام IR ۲۳:۵۳ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۶
    1 0
    سلام .ایشون گفتند از امداد حقوق میگیرم نه اوقاف یعنی کمیته امداد.لطفا اصلاح بفرمایید
  • ضیاء IR ۱۷:۲۲ - ۱۳۹۲/۰۲/۰۷
    6 0
    حقوق بیست هزار تومانی و حرفها و خاطرات ریزه میزه ی اون دوران رو خوب یادشه، دور اول رو هم یادشه به لاریجانی رای داده یهو دور دوم رو یادش میره!!! خب برادر بزرگوار میگفتی نمیخوام بگم (با تشکر از خبر آنلاین بخاطر سانسور این کامنت)