عرفان قانعی فرد

 از چند روز پیش ، به واسطه محمد حاجی محمود از هیرو ابراهیم احمد و دکتر لطیف رشید شنیده بودم که گفتند که دکتر نجم الدین روز 17ام ماه می نزد مام جلال در آلمان می رود و از تلویزیون تصاویر جدیدیش پخش می شود . اما چون دیشب از بیمارستانی در برلین، عکس های جدید وی را نشان دادند نوعی مژدگانی به مردم بود و برای منطقه و کردستان و عراق، از نظر حفظ توازن قدرت مهم است تا جایگاهش همچنان محفوظ باشد.
باید به یاد داشت که غیبت مام جلال در بغداد، موجب ضررو خُسران برای کردهای عراق بود و بارزانی با تندروی، رابطه کردها با حکومت مرکزی عراق را شکننده کرد که چه بسا اگر کمک و مساعدت دیپلماتیک ایران نمی بود، به مراحل حاد می رسید. اما طبق قانون باید جانشین مام جلال مطرح و تعیین شود گرچه بنا به کاریزمای وی و حفظ حرمت شاید وی به عراق بازگردد و تا پایان دوره ریاست جمهوری وی این موضوع جانشینی مسکوت باقی بماند.
جلال طالبانی شخصی مشهور است که در جامعه سیاسی، ارتباط و تعامل زیادی با گروه‌ها و جناح های مختلف جامعه عراق دارد. برای وی، صرفا عشق به جامعه اش، به رسمیت شناخته شدن هویت فرهنگی – سیاسی جامعه اش و نفرت از استبداد و خوکامگی ، مطرح بوده است. جلال طالبانی یا مام جلال (عمو جلال) ، بیش از شصت سال است که نامش با جریان مبارزات کردهای عراق و بعدها در جامعه سیاسی این کشور مطرح شده است.
و مام جلال، امروز بر عصائی تکیه می دهد و شاید وقتی قدم در خاک کردستان عراق می گذارد، همت وافرش او را به ان سو سوق می دهد که راهی را که برای مردمان و ملتش گشوده، دیگرانی ادامه دهند و مسیر همچنان بی رهرو نماند... اما دیگر کسی به سختی می تواند جانشین او شود. طالبانی انسانی است اهل حکمت و درایت و همیشه سیاستی متعادل دارد. و در تاریخ کردستان معاصر جزو رهبران کردی است که دانش و آگاهی و سواد و شناخت درست دارد و نیز به دور از احساسات و هیجان و الوده شدن به دامن اجنبی، برای ترقی و رشد آرمان هایش تلاش کرده است. و حضور او بر سیاست کردهای منطقه تاثیری غیرقابل انکار گذاشته است. شاید اگر گرفتاری نراع با یک قبیله سنتی را نمی داشت، بیشتر موفق می شد ولی بهرحال بدون هیچ پشتیبانی، رشد یافته.
امروزه هم که بحث جانشینی مطرح است همواره از نظر شخصی من بدان جهت نگریسته ام که برهم صالح مناسب ترین فیگور برای این عرصه است و توانایی عرض اندام دارد. یکی از استعدادهایی که طالبانی بر روی آن سرمایه‌گذاری عاطفی و فکری داشت. هرچند که نگرانی و حساسیت برهم صالح در گفتگویش با شرق الاوسط کاملا مشهود است. و گروهی از مخالفان وی دوست ندارند که او به بغداد برود و بر ان کرسی تکیه بزند.
اما نکته ای را باید اشاره کرد و ان اینکه آمریکا ، حامی سنی هاست و چندان تمایلی ندارد که کردها دارای آن کرسی باشند و البته حزب بارزانی هم چنین تمایلی ندارند. شیعیان هم برای جلب رضایت سنی ها ، دوست دارند که قضیه را از دست کردها خارج سازند. هیچ هم بعید نیست که مجموعه عواملی باعث شود که این مقام را از دست کردها خارج سازند و دیگر کردی در این جایگاه قرار نگیرد. اما ایران، حامی کردها و اتحادیه میهنی کردستان است و باورش بر این است که هر کسی از اتحادیه میهنی کردستان عراق می آید، صرفا به عمق رابطه با شیعیان توجه داشته باشد. البته باید گفت که امریکایی ها هم در دوره دوم ریاست جمهوری طالبانی ، از وی خواستند که از کاندیداتوری صرف نظر کند، اما بنا به حمایت ایران، وی کاندید شد و براستی هم توازن قدرت را در عراق نگه داشت. گرچه بارزانی هم در ان روز نخست، مخالف ریاست جمهوری طالبانی بود اما بهرحال با امتیاز گرفتن 3 وزیر اصلی در کابینه، به ریاست جمهوری وی رضایت داد.
البته موضوع انتخابات اقلیم و تعیین رئیس جدید ان هم این روزها مطرح است که بارزانی تمایلی به ترک کرسی ندارد. از 1945 تا امروز، آرشیو برگه ها و اسناد تاریخ معاصر به نفع قبیله و عشیره بارزانی نبوده و نیست و اصولا سند و مدرکی دال بر مفید فایده بودن آنان در عرصه سیاسی کردستان نمی توان یافت. مسعود بارزانی شخصیت مناسبی برای سیاست معاصر کردهای عراق نیست کم کم با حمایت از ترور، پناه دادن به طارق الهاشمی، اشکال تراشی برای کابینه برهم صالح در ایام نخست وزیری دولت محلی اقلیم، سعی در ممانعت از مام جلال برای جلسه اعراب در بغداد تا حمایت از فروپاشی اسد، برکناری مالکی، بهم زدن ثبات سیاسی عراق و ... به انزوای سیاسی و بن بست رسیده و در واقعیت امر هم همه دوستانش را در عرصه عراق و منطقه از دست داد و حتی دل آمریکا را هم رنجانید.
البته مبرهن است که در کردستان عراق هم موسسه ها و نهادها حضور ندارند و همه نیروی نظامی و امنیتی هم به 2 حزب سنتی وابسته است اما هر کسی در کرسی ریاست جمهوری قرار می گیرد طبعا باید تعامل سازنده با بغداد داشته باشد. اما وضع اقلیم کردستان عراق آشفته است و شراکت و پیمان استراتژیک دو حزب سنتی، همه منفذها را قطع کرده و مجالی برای عرض اندام شخص دیگری نیست و همه چیز از وسط بین این حزب نصف شده است. مشکل قانون هم این است که در ایام ریاست عدنان مفتی، باوجود پایان مدت پارلمان ، 1 ماه اضافه تر ماند و تصویب شد اما از نظر قانونی در پارلمان تصویب شده و رهبر فعلی اقلیم می تواند به رای گیری عمومی بگذارد تا مردم رای بدهند و فعلا نمی شود به پارلمان برگردانید اما اگر رئیس اقلیم در داخل پارلمان محلی کردستان تعیین شود، همان 2 حزب اکثریت بارزانی و طالبانی برای خود تعیین تکلیف می کنند و تا 12-16 سال آینده هم وضع برهمین منوال است و این 35 کرسی اپوزیسیون ( که 10 کرسی مربوط به اسلامی ها و 25 کرسی مربوط به حزب نوشیروان مصطفی امین هست) نمی توانند هیچ نقشی داشته باشند.
امید است که در داخل جامعه باز به آرا گذاشته شود و شخصیت های مستقل هم شرکت کنند. لااقل دفعه گذشته دکتر میراودلی نیم میلیون رای آورد و نوعی ترازوی سنجش مقبولیت و محبوبیت حزب سنتی بارزانی در داخل جامعه کردنشین هم هست. لاجرم، رئیس جدید اقلیم باید آینده ای روشن برای کرد و کردستان به ارمغان بیاورد. هرچند مام جلال همواره به شوخی می گوید که اگر بارزانی با چین هم رقابت کند، برنده بازی خواهد بود !
شخصا نظرم به عادل مراد، سیاستمدار کهنه کار ، از اعضای ارشد حزب اتحادیه میهنی و شخصیت های برجسته سیاسی تاریخی کردستان، نزدیک تر است که طبق قانون فعلی کردستان، شاید مسعود بارزانی یا خانواده وی از حق شرکت در دور سوم ریاست اقلیم برخوردار نیستند. بهرحال در آمریکا هم جرج واشنگتن ، بیل کلینتون و جرج بوش هم 2 دوره رئیس جمهور بوده اند، نمی شود که یک رئیس اقلیم ، مادام العمر باشد ! مصالح ،امنیت و منافع ملی ایران هم دقیقا ایجاب می کند که شخصیتی جدید با مختصاتی نو در کرسی این اقلیم تکیه بزند. اما این امر به آسانی میسر نخواهد بود.
از دید من شاید ، نوشیروان مصطفی امین و یا محمد حاجی محمود بهترین گزینه ریاست اقلیم باشند. البته بارزانی به این سادگی ها، این پُست را تحویل نمی دهد. به هر وسیله ای ایذایی دست می زند مثلا سلفی ها از وی حمایت کرده اند و فتوی صادر کرده اند که جانشین شدن وی حرام است یا چند امام نماز جمعه در بادینان و اربیل، همین سال 1389 فتوی دادند رهبر آئینی ماست و نقد او گناه و حرام است! ، به هر حال برای مقدس سازی و مصادره به مطلوب کردن تاریخ معاصر به نفع خود، هر امکاناتی را به کار می گیرد.
اما بهرحال در این روزها حزب بارزانی به امور دیگری اندیشه می کند و چه بسا همان حرکات دهه 1970 تکرار شود و پس از یک سری انفجار و ترور ، به جامعه القا کند که بدون ما کردستان در تاریکی فرو می رود و آن گله مردمان را گرگ ها خواهند درید ! بهرحال باید نشست و روزهای آینده سیاست کردستان عراق را نگریست که چه اتفاقی برای میدان های نفتی که چند ژنرال کهنه کار امریکایی از ان لابی ساخته اند، چه ره اوردی برای کردستان و اقلیم به بار خواهد آورد ؟ ؛ گرچه به کذا و ضرباهنگ تبلیغ رسانه ای می خواهند بارزانی ها را معمار آشتی پ ک ک با ترکیه بنامند؛ اما بازگشت پ ک ک به کوه های شمال عراقی ؛ برخلاف تمایل حکومت مرکزی عراق، چه حکایت جدیدی را برای آن در پی خواهد داشت؟ 
پژوهشگر تاریخ معاصر

4949

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 295101

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 7 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۵:۳۴ - ۱۳۹۲/۰۶/۱۵
    3 0
    واقعا باعث تعجب است با توجه به همه نمودهاي عيني و روابط احزاب در كردستان عراق چنين تحليلي هاي آبدوغ خياري امكان پخش پيدامي كنند و سطح اين رسانه ها را اينقدر تنزل مي دهند كه به باور خوانندگان روزنامه هم به نوعي توهين مي شود آخر برادر من مگر مسعود بارزاني خودش اعلام نكرد اگر رهبري توسط مجلس صورت بگيرد من در آن شركت نخواهم كرد مگر با راي مستقيم مردم مگر ايشان اعلام نكردند دور سومي براي رهبري وجود ندارد وخود را كانديداي دور سوم نمي دانند اين همه شانتاژ دروع گويي براي مخالفت مي تواند با وجود اينهمه رسانه هاي جمعي پنهان بماند . اميدورام اين رسانه در پخش نوشته هايش بيشتر دقت كند و براي اعتبار خودش ارزش قايل شود تحريفات خوانندگان شما را دور مي كند مكتئب اين كارها را. اميد وإرم در پيام رساني درست