حجت الاسلام دکتر محمد مسجدجامعی می‌گوید: موضع انتقادی دولت مصر در قبال شیعیان مصری، کافر و بد انگاشتن آنها در بروز چنین حادثه‌ای قطعاً نقش داشته است.

زهرا خدایی


قتل خشونت‌بار 4 مسلمان شیعه در یکی از روستاهای مصر به همراه انتشار عکس‌ها و فیلم‌هایی از این حادثه که نشان‌دهندۀ عمق تنفر مذهبی از سوی عاملان آن بود، اخوان‌المسلمین و شخص مرسی را در کنار همۀ بحران‌های سیاسی و اجتماعی در وضعیت بسیار بد سیاسی قرار داده است.
مصر را کشوری می‌شناسند که به رغم فعال بودن گروههای سلفی در آن، تسامح و تساهل فرهنگی در سطح قابل قبولی است. نهادها و سازمان‌های مدنی(هر چند به شکلی محدود) اما حضور و فعالیت دارند؛ صرفنظر از تعارضات مقطعی میان جامعۀ قبطی‌ها و مسلمانان، مذاهب و طوائف با فهم نسبی از همزیستی مسالمت آمیز، تلاش می‌کنند تا سطح تضادهای اجتماعی را به حداقل برسانند.
اما در این میان، کشته شدن 4 تن از شیعیان در مصر آنهم به شکلی دلخراش- در کشوری که تاکنون کمتر شاهد چنین صحنه‌هایی بوده است- پرسش‌های بسیاری را در جهان اسلام برانگیخته است.
فارغ از همۀ بحران اجتماعی- سیاسی حاضر در مصر که از زمان افزایش اختیارات محمد مرسی شدت یافته و طی ماههای اخیر مشروعیت او را نیز زیر سوال برده است، امروز اخوان‌المسلمین با بحران جدی‌تری روبروست. اپوزیسیون مصری، مرسی و اخوان‌المسلمین را به اختلافات فرقه‌ای متهم کرده‌اند و حادثۀ مذکور را نتیجۀ ائتلاف اخوانی‌ها با سلفی‌ها می‌دانند و خواهان استعفای او از قدرت هستند. مهمتر آنکه قتل خشونت‌‌بار شیعیان- که با واکنش بسیاری از کشورهای مسلمان همراه شد- در هنگامه‌ای رخ داده است که مصر با بدترین بحران‌های اجتماعی و سیاسی دست و پنجه نرم می‌کند. اخوان‌المسلمین 2 سال پیش در اوج محبوبیت قرار داشت؛ اما با اوضاع امروز نمی‌توان امیدوار بود که آیا قادر به مهار بحران‌های اجتماعی و سیاسی موجود هست یا نه.
خبرگزاری خبرآنلاین در گفتگویی با حجت الاسلام والمسلمین دکتر محمد مسجدجامعی، آخرین تحولات مصر را مورد بررسی قرار داده است. دکتر مسجدجامعی می‌گوید: اظهارات و سیاست های ضدشیعی و ضدایرانی محمد مرسی، اعم از رسانه‌ای، دینی، تبلیغی و سیاسی در تشدید تنش‌های مذهبی در جامعه موثر بوده است. مشروح گفتگو را در ادامه می‌خوانید:
ارزیابی‌ شما از حادثۀ خشونت بار در مصر که منجر به کشته شدن 4 مسلمان شیعه شد، چیست؟
در مورد حادثه‌ای که در مصر رخ داد، به اندازۀ کافی شواهد و مدارک و گزارش و فیلم وجود دارد و این همه قابل دسترسی است. این مدارک مانع از آن می‌شود که این حادثه وحشتناک و وحشیانه به گونه‌های دیگری تفسیر و توجیه شود.
این جریان در شب 15 شعبان که شب مقدسی برای شیعیان است رخ داد. شبی که نه تنها در نزد شیعیان مقدس است بلکه در نزد اهل سنت نیز مقدس است.
نیمۀ شعبان از نظر ما شیعیان دو وجه دارد: این شب مصادف با ولادت حضرت ولیعصر(عج) است. ضمن آنکه خود نیمه شعبان بودن هم دارای اهمیت است. از دیدگاه اهل سنت این شب به دلیل نیمه شعبان بودن دارای اهمیت است برای همین کسانی که در اطراف مکه هستند، از قدیم سعی می‌کردند که شب نیمۀ شعبان در مسجد الحرام حاضر و به عبادت بپردازند. به هر حال شب نیمه شعبان از نظر آنها نیز دارای فضیلت است.
این حادثه در شب نیمۀ شعبان رخ داده است. اهالی روستای ابومسلم، از توابع استان جیزه، به منزل یکی از شیعیان آن منطقه هجوم می‌آورند و دیوار منزل را با کلنگ ویران می‌کنند و افراد را به بیرون می‌کشند و به طرز بسیار وحشیانه آنها را مصدوم می‌کنند، تا حدی که 4 نفر از آنها به قتل می‌رسند. آنها در ابتدا می‌خواستند منزل را آتش بزنند اما موفق نمی‌شوند و سپس به بیل و کلنگ متوسل می‌شوند. افرادی که به زور از خانه بیرون کشیده می‌شوند آنقدر زیر ضربات مشت، لگد و چوب شکنجه می‌شوند که در نهایت بعد از کشیده شدن بر روی کف خیابان جان می‌دهند.
در این میان یکی از شخصیت‌های مهم شیعیان مصر به نام حسن شحاته که در زمان مبارک سالها در زندان بوده است، به همراه برادرش در این حادثه به طرز فجیعی به شهادت می‌رسند. شحاته قبل از شیعه شدنش سالها امام یکی از مساجد مهم مصر بود.
زمینه‌های بروز چنین حادثه‌ای در مصر چیست؟ غالباً مصر را در جهان عرب کشوری می‌شناسند که سطح فرهنگ و تساهل اجتماعی در آن در مقایسه با سایر کشورها در وضعیت خوبی است.
مصری‌ها در بین اعراب به ملایمت طبع و عدم خشونت معروف هستند. در همسایگی این کشور لیبی قرار دارد، لیبی کشوری است که در آن خشونت‌های مختلف همیشه وجود داشته است و بعد از سقوط قذافی نیز این خشونت‌ها در حد اعلاء وجود دارد. اگر چه که اخبار آن چندان منتشر و رسانه‌ای نمی‌شود.
در هر حال بروز چنین حادثه‌ای در مصر با ویژگیهایی که دارد، خیلی تعجب آور است و نشان‌دهندۀ یک نوع احتقان بسیار وسیع و عمیق اجتماعی-مذهبی- سیاسی است. حوادثی که در مصر ریشۀ طائفی و مذهبی داشته، در چهارچوب‌ برخوردهای میان مسلمانان و قبطی‌ها بوده است. بعد از سقوط مبارک نیز این برخوردها وجود داشته است و بعضاً هم به کشته شدن طرفین (اعم از مسلمانان و قبطی‌ها) انجامیده است. اما هیچیک از آنها به این کیفیت و شدت و به این رسوایی و وحشتناکی نبوده است. بروز چنین حادثه‌ای در مصر با توجه به همۀ ویژگی‌هایی که مصری‌ها دارند، خیلی عجیب‌تر از بروز آن در سایر کشورهای عربی است.
در واقع این حادثه تنها دلایل شخصی نداشته است بلکه بیانگر این واقعیت است که فضای مصر در حال حاضر ‌قطبی‌شده، مسموم و شکننده شده است. مثلاً کسانی(از اهالی قریۀ مذکور) که چنین جرمی را مرتکب شده‌اند- براساس آنچه که در گزارش‌های مختلف منابع عربی و مصری آمده است- به انجام این اعمال وحشتناک افتخار می‌کنند و از این جریان خوشحال هستند. در واقع مشکل در این نیست که فقط این حادثه رخ داده است، چالش مهمتر اینست افرادی که چنین حادثه‌ای در قریۀ آنها رخ داده است، نسبت به آن احساس افتخار می‌کنند و از این جریان خوشحال هستند تا جایی که فیلم‌هایی را که از این حادثه تهیه شده، بر روی موبایل منتقل کرده‌ و برای یکدیگر ارسال می‌کنند و با افتخار به دوستان خود نشان می‌دهند. این نشان‌دهندۀ وضعیت بسیار اسفباری است که این کشور در حال حاضر در آن قرار دارد.
گفتید جامعۀ مصر پیشتر در مقطعی شاهد بروز تعارضاتی میان قبطی‌ها و مسلمانان بوده است، اما نه در سطحی که در حادثۀ اخیر وجود دارد. بنابراین باید ریشه‌های این حادثۀ تکان‌دهنده را در کجا جستجو کرد؟ 
این شکل از درگیری میان اهل سنت و اهل شیعه با جزئیاتی که بدان اشاره کردم اولین باری است که در مصر اتفاق می‌افتد. اینکه چه عواملی به این جریان کمک می‌کنند براساس آنچه که در گزارشات مختلف آمده است؛ اجمالاً چنین هستند:
طبق تحلیل برخی از روزنامه‌های معتبر و معتدل عربی از جمله القدس العربی و عموم روزنامه‌های مصری نظام حاکم بر مصر، شخص مرسی و همچنین گروهی که با او هستند، در تحریک کردن مردم علیه شیعیان، بدگویی از آنها و همچنین در کنار آن متهم کردن ایران و اینکه نظام حاکم بر آن "نظام روافض" است از مهمترین دلایلی است که باید بدان اشاره شود.
"روافض" عنوان زننده و بسیار توهین آمیزی است که بعضاً در مورد شیعیان به کار می‌برند. اینکه رییس یک دولت، دولت دیگری را چنین بنامد و خطاب کند، به کلی غیرقابل قبول و به تعبیر حسنین هیکل غیردیپلماتیک است. او در نقد مرسی می‌گوید به هر حال ایران یک قدرت بزرگ منطقه ای است و اگر هم به لحاظ مذهبی با او موافق نیستیم، نباید او را نادیده بگیریم و چنین سخن بگوییم. مضافاً که موضع انتقادی دولت در قبال شیعیان مصری، کافر و بد انگاشتن آنها در بروز چنین حادثه‌ای قطعاً نقش داشته است. قطعاً عالمان دینی در مصر و یا سایر کشورهای مسلمان که دائماً به کفر شیعیان فتوا می‌دهند، در این زمینه مسئولیت دارند و نیز عالمانی که به قتل شیعیان فتوا می‌دهند و جنگ با آن را به مثابۀ جهاد تلقی می‌کنند، در بروز چنین حوادثی مسئول هستند.
از سویی تحولات و مسائلی که در سوریه در جریان است در این جریان دخیل است. مطمئناً حمایت‌های مالی وسیع و تبلیغاتی که از سوی کشورهای حوزۀ خلیج فارس برای ایجاد انشقاق در میان مسلمانان صورت می‌گیرد تأثیر خود را دارد. اگرچه متخصصان مسائل دینی، رسانه‌ای، سیاسی و کشورهای استعمارگر غربی که درصدد ایجاد اختلاف میان مسلمانان هستند نیز در این میان دخیل هستند و نقش‌هایی دارند.
آیا مصر باز هم شاهد بروز چنین حوادثی خواهد بود؟ آیا احتمال وسعت یافتن چنین حوادثی در مصر هست؟
متأسفانه در حال حاضر شرایط بسیار نامطلوب و بلکه خطرناک است. من پیشتر نیز در مصاحبه‌های قبلی با خبرآنلاین بر این مسئله تأکید کرده بودم که در ایران نگاه خوش بینانه ای نسبت به پدیدۀ به اصطلاح" بهار عربی" وجود دارد. حال آنکه این جریان به دلایل مختلف و منجمله به دلیل ضعف ساختارهای اجتماعی، سیاسی و مدنی جهان عرب و مداخلۀ بیش از حد اعراب در امور یکدیگر ره به جایی نخواهد برد، در حال حاضر جهان عرب در بن بست فوق العاده پیچیده و خطرناکی قرار دارد.
اوضاع مصر بسیار پیچیده است. ارتش تهدید کرده است که ممکن است قدرت را در دست گیرد، البته عملی شدن و یا نشدن آن، امر دیگری است؛ ولی اصولاً جامعۀ مصر آنچنان از هم گسیخته است که بعید است که حتی اگر ارتش هم بخواهد به طور کامل قدرت را در دست گیرد، قادر به مهار بحران باشد.
به تعبیر یکی از روزنامه نگاران عرب در حال حاضر جنگ عربی-اسراییلی به جنگ شیعه- سنی تبدیل شده است. البته مسئله فقط درگیری میان شیعه و سنی نیست، بلکه اصولاً ناسازگاری و جنگ میان گروهها و طبقات مختلف در کشورهای عربی به شدت گسترش یافته است.
در مصر میان حکومت و معارضین بحران وجود دارد؛ در لیبی گروههای مختلف مسلح به روی هم اسلحه می‌کشند، در تونس، یمن و سایر کشورهای عربی نیز وضعیت کمابیش مشابه پراحتقانی وجود دارد. در این میان سعی می‌شود که شیعه هراسی را بپراکنند تا آنها را از سمت و کار اخراج کنند و به حاشیه برانند. هم اکنون شیعیان تحت فشار انواع و اقسام مضایق هستند.
یکی از وجوه مهم این بحران همان نزاع‌های مذهبی است که متأسفانه در اوج خود قرار دارد و بعید به نظر می‌رسد که وضعیت از این بهتر شود و به احتمال فراوان گسترش خواهد یافت؛ مگر آنکه توافقی بین قدرتهای بانفوذ موجود در منطقه صورت گیرد. در غیر این صورت وضعیت از این بدتر خواهد شد.

5249

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 300689

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 3 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۶:۲۶ - ۱۳۹۲/۰۴/۰۶
    11 0
    جناب آقای مسجد جامعی تحلیل خوبی بود. با نظر شما که آقای مرسی و همفکرانش از زمینه سازان هستند کاملا موافقم. لطفأ در جهان عرب در این مورد روشنگری کنید.