مصاحبه سردار حسین علایی با روزنامۀ اعتماد

آقای دکتر، زمانی که جنگ آغاز شد، شما کجا تشریف داشتید؟
لحظه ای که جنگ شروع شد من به اتفاق آقای مهندس علی قیامتیون که یکی از دوستان دانشگاهی ام بود به فرودگاه تبریز رفته بودیم که میگ های عراقی در آسمان ظاهر شدند و باند فرودگاه تبریز و باند پرواز پایگاه نیروی هوایی را بمباران کردند. در آن هنگام ما منتظر ورود آقای مهندس میرحسین موسوی سر دبیر روزنامه جمهوری اسلامی که از تهران به تبریز دعوت شده بود بودیم و می خواستیم ایشان را به دانشگاه ببریم تا در مراسم آغاز سال تحصیلی در دانشگاه تبریز سخنرانی کنند. پس از بمباران فرودگاه توسط 4 جنگنده عراقی, هواپیماهای عازم تبریز به تهران بازگشتند و پروازها لغو شد و تنها کسانی مثل مرحوم آیت الله علی مشکینی و آیت الله حسین نوری همدانی که از قبل به تبریز آمده بودند, توانستند در مراسم هایی که برای آموزش و پرورش برنامه ریزی شده بود شرکت کنند.
ابتدایی‌ترین سؤال این است که جنگ را به چند مرحله می توانیم تقسیم کنیم؟
جنگ را می توان به مراحل زیر تقسیم کرد:
1- تهاجم سراسری ارتش عراق به خاک ایران و پیشروی قوای دشمن در 5 استان مرزی و آوارگی مردم حاشیه نوار مرزی
2- ایستادگی مسئولین کشور و مقاومت مردم و نیروهای مسلح در برابر قوای متجاوز و ناکام ماندن ارتش عراق برای دسترسی به اهداف برنامه ریزی شده
3- افتادن ابتکار عمل به دست قوای ایران و بیرون راندن عمده قوای متجاوز از خاک میهن عزیز
4- ایجاد موازنه قوا بین طرفین و فرسایشی شدن جنگ
5- حمایت جدی فرانسه از عراق و تشکیل نیروی جدید هوایی عراق با جنگنده های پیشرفته میراژ فرانسوی و موشک ها و بمب های هوشمند
6- تغییر موازنه قوا به سود ایران و تصرف بخشی از اروند رود توسط رزمندگان اسلام در عملیات والفجر8
7- رو آوردن عراق به جنگ ناجوانمردانه و بکارگیری تسلیحات شیمیایی در جبهه ها
8- آغاز جنگ گسترده شهرها توسط ارتش عراق و ایجاد نا امنی های گسترده روانی- اجتماعی
9- کشیده شدن جنگ به عمق خلیج فارس و آغاز جنگ نفتکش ها
10- افزایش پشتیبانی تسلیحاتی شوروی از عراق
11- مداخله گسترده آمریکا در جنگ به نفع عراق و حضور کشتی های جنگی فرامنطقه ای در خلیج فارس
12- صدور قطعنامه 598 و باز شدن راهی برای پایان جنگ
13- تغییر موازنه قوا به سود عراق و تهاجم مجدد به مواضع قوای ایرانی
14- شروع فرآیند پایان جنگ
15- پذیرش مجدد معاهده 1975 از سوی صدام حسین و پایان رسمی جنگ

اگر یک مقدار به عقب برگردیم. در تاریخ 26شهریورماه 59، یعنی پنج روز قبل از جنگ، صدام به سفارت خود در تهران دستور داد به ایران اعلام کند که وی قرارداد 75 را قبول ندارد. ما می توانستیم در حدفاصل این چهار روز، کاری کنیم که جنگ شروع نشود؟
پاره کردن معاهده 1975 از سوی صدام حسین بخشی از فرآیند برنامه ریزی شده برای آغاز یک جنگ تمام عیار بود. پس از ملغی اعلام شدن این معاهده مرزی که در سال 1354 خود صدام حسین آن را با شاه ایران امضاء کرده بود, قوای متجاوز عراق که از یک ماه قبل در آن سوی مرز آرایش نظامی گرفته بودند از مرز دو کشور عبور کردند و بخشی از نوار مرزی ایران را به اشغال خود درآوردند. بنابراین فرصت زیادی وجود نداشت. از سوی دیگر در آن زمان دستگاه سیاست خارجی ایران زیاد فعال نبود و دولت شهید رجایی که تازه بر سر کار آمده بود به دلیل اختلافات با بنی صدر فاقد وزیر خارجه بود. شاید ایران هم تصور نمی کرد که عراق دست به یک جنگ گسترده بزند. به هر حال اقدامی جدی برای جلوگیری از آغاز جنگ صورت نگرفت و معلوم هم نیست که اقدامات ایران تأثیری در تصمیم صدام حسین برای شروع جنگ داشت یا خیر

در بهمن 64 با اجرای عملیات والفجر 8، شهر فاو عراق به تصرف ما درآمد. سؤال این است که در آن مقطع واکنش دنیا چگونه بود. با آن هیمنه ای که صدام از خودش اظهار می کرد، واکنش جهانی چه بود.

واکنش کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و نیز دولت های غربی نسبت به این عملیات مثبت نبود و آنها از قدرت یافتن ایران بسیار نگران شدند. این عملیات امکان پیروز شدن جمهوری اسلامی ایران در جنگ را نشان داد و قدرت های بزرگ برای جلوگیری از تداوم پیروزی های بیشتر ایران دست بکار شدند و تحولی در حمایت های تسلیحاتی و مالی از عراق به وجود آوردند. آمریکا هم سیاست خود را به "نه برنده نه بازنده" تغییر داد. یعنی ایران در جنگ برنده نشود و عراق هم در نتیجه این جنگ بازنده نشود.

آیا این درست است که در جلسه شورای امنیت که پس از سقوط هواپیمای ایرباس تشکیل شد، آمریکائی‌ها به ایران هشدار دادند که شما باید ظرف مدت سه روز جنگ را تمام کنید؟
این سوال را وزارتخارجه بهتر می تواند جواب دهد.

چطور شد که ماجرای ایران کنترا پیش آمد؟
آمریکا در سال 1364 برای آزادی تعدادی از اتباع خود در لبنان که بعضی از افراد CIA نیز در بین آنها بودند دست به دامان ایران شد. ایران هم برای کمک به رهایی آنها مقداری قطعات یدکی سامانه های هاگ را از واسطه های آمریکایی خرید. آمریکا پول دریافتی از این معامله را در اختیار مخالفین دولت نیکاراگوئه قرار داد که بعدا افشا شد و دردسرهایی را برای دولت رونالد ریگان پدید آورد. این ماجرا در ایران به مک فارلین و در آمریکا به ایران- کنترا معروف شد.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 315218

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 9 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 2
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام A1 ۰۶:۵۹ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    7 0
    سیاست آمریکا در بحران سوریه نیز هم اکنون همین است نه برنده نه بازنده
  • بی نام A1 ۰۷:۴۲ - ۱۳۹۲/۰۷/۰۷
    7 0
    سیاست همیشگی. سلاح بفروش و بشین نگاه کن!