سلوک نوشتن

به نظر می‌رسد سلوک انسانی نویسنده با موانعی روبروست. اول اینکه عموم نویسندگان ما به این سیر اعتقاد بایسته‌ای ندارند و آن را جزو ابزار و لوازم نوشتن به شمار نمی‌آورند.

برای یک نویسنده برخورداری از توان درونی (استعداد) که دست آفرینش در نهاد او قرار می‌دهد، همه ابزار و لوازم نوشتن به شمار نمی‌آید. این دارایی ارزشمند اولین وسیله برای نوشتن نویسنده است، اما آخرین آن نیست. نویسنده برای موفقیت در این پیشه سراسر ذوق و شوق، ناچار از «سلوک» است؛ هم سلوک ادبی و هم سلوک انسانی. او مجبور است هم علم این کار را بیاموزد و هم خویشتن را از پابندهای ماندن و فرسودگی برهاند.
برای هر نویسنده مستعد، سلوک و سیر ادبی امری است ممکن که از طریق معاشرت و مؤانست با ادیبان و آثار نامی این حوزه به دست آید. اما سلوک انسانی به سهولت شاگردی کردن و خواندن مداوم آثار ادبی نیست. بلکه آهنگ و اراده‌ای است که نویسنده در مرحله‌ای از زندگی ادبی خویش آن را به اجرا می‌گذارد، تا هم، شأن نوشتن و نویسندگی را پاس دارد و هم حرمت آفرینش خود را.
به نظر می‌رسد سلوک انسانی نویسنده با موانعی روبروست. اول اینکه عموم نویسندگان ما به این سیر اعتقاد بایسته‌ای ندارند و آن را جزو ابزار و لوازم نوشتن به شمار نمی‌آورند. اثری خلق می‌کنند، به دست چاپ می‌سپارند و پس از مدت کوتاه یا بلندی (که معمولاً بلند است) به فروش می‌رسانند و به گردش همین چرخه قانع می‌شوند. اینان از اینکه اثرشان جلای انسانی ندارد، ناخرسند نیستند. برخی از این گروه معمولاً در سلوک ادبی هم دچار کمبود هستند و آن طور که شاید زانوی شاگردی به زمین نزده‌اند و در میان آثار خُرد و بزرگ غواصی نکرده‌اند.
دوم اینکه نویسنده مستعد و کارآزموده، سیر انسانی خود را از فقر به غنی معنوی آغاز می‌کند. حرکت از فقر مقدماتی می‌خواهد که معمولاً فراهم نیست. نوع نویسندگان ما به دلیل تنگدستی و سختی معیشت قدرت اندیشیدن به این حرکت را به خود نمی‌دهند. آنان مدام سیاه خامه را بر سفید کاغذ می‌دوانند که نانی به کف آورند. چنین موقعیتی امکان حرکت معنوی را از نویسنده می‌گیرد و او را در ایستگاه زندگی ماندگار می‌کند. او نمی‌تواند هم در کویر فقر مادی له‌له بزند و هم به سلوک معنوی و انسانی خود بیندیشد. (خوب است گفته شود که ما نمی‌توانیم نسخه معدود قهرمانانی که در عین فقر مادی سلوک انسانی خود را طی کرده‌اند به عموم نویسندگان تجویز کنیم.)
نویسندگان ما می‌دانند که نگارش آنان نه برای جماد است و نه برای حیوان. آنان برای انسان می‌نویسند. نویسندگان ما می‌دانند که نوشتن برای انسان بدون کشف رمز اعتلای او ممکن نیست. نویسندگان ما می‌دانند که کشف این رمز باید متکی به تجربه شخصی و عملی آنان باشد. نویسندگان ما می‌دانند... اما کسان دیگری هم هستند که باید بدانند. باید بدانند که سلوک انسانی نویسنده جزو ابزار و لوازم نوشتن اوست. باید بدانند که زمینه این سیر آماده نیست. باید بدانند که این راه ناهموار، جلای انسانی به آثار ادبی نخواهد بخشید. باید بدانند که...
نکته آخر: ما هم دیروز، هم امروز و هم فردا، اصلاً همیشه درباره توان و هوش ایرانی صحبت کرده‌ایم، اما روشن نیست چرا زمینه بروز این توانمندی و هوشمندی را فراهم نمی‌کنیم!

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 322758

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 7 =