یک جامعه‌شناس می‌گوید: ایران در جهان ممکن است در مرحله بحران نباشد اما در بین کشورهای اسلامی جزو کشورهایی است که بیشترین میزان خودکشی را دارد.

فهیمه حسن‌میری: نوزدهم شهریور ماه امسال، مصادف بود با دهم سپتامبر، روز جهانی پیشگیری از خودکشی. به مناسبت این روز گفت‌وگویی داشتیم با دکتر سید حسین سراج‌زاده جامعه‌شناس و عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی دانشگاه خوارزمی و همچنین دکتر سامان توکلی روانپزشک درباره خودکشی، وضعیت ایران در این زمینه و راه‌های پیشگیری از آن.

خلاصه‌ای از این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید.

گفت‌وگو را با یک سوال ساده و در عین حال پیچیده شروع کنیم. چرا بعضی آدم‌ها خودشان را می‌کشند؟

توکلی: خودکشی را باید پدیده‌ای پیچیده دانست که تحت تأثیر برهم‌کنش عوامل مختلف زیست‌شناختی، روان‌شناختی و اجتماعی رخ می‌دهد. از عوامل خطرساز مختلف که در بروز این پدیده نقش دارند، می‌توان به سن، جنس، نژاد، مذهب، وضع تأهل، شغل، سلامت جسمی و روانی، وجود اختلالات رون‌پزشکی و وابستگی به مواد و همین طور سابقه‌ اقدام‌های قبلی به خودکشی اشاره کرد. بر اساس تحقیق‌های مختلف، در ازای هر مورد مرگ در اثر خودکشی، بین 10 تا 20 مورد اقدام به خودکشی وجود دارد که منجر به مرگ نمی‌شوند. از طرف دیگر، الگوهای اقدام به خودکشی هم متفاوت است و افراد ممکن است با الگوهای مختلف اقدام به خودکشی کنند. بخشی از خودکشی‌ها به صورت تکانشی و ناگهانی اتفاق می‌افتد، بدون این که فرد از مدت‌ها قبل برای آن برنامه‌ریزی کرده باشد. به عنوان مثال، فردی که زمینه‌های مستعدکننده برای اقدام به خودکشی را دارد، وقتی با یک عامل استرس‌زای ناگهانی مثلاً در زمینه‌ شغلی یا ارتباطی یا مسائلی از این دست روبه‌رو می‌شود، ممکن است به شکل تکانشی به این نوع خودکشی دست بزند. اما گروه دیگری از خودکشی‌ها هم هستند که در قالب یک فرآیند طولانی‌مدت‌تر اتفاق می‌افتند و فرد از قبل به این کار و به روشی که می‌خواهد با آن خودکشی کند فکر کرده است، زمینه و شرایط آن را فراهم کرده یا حتی درباره‌ کارهایی که مایل است پیش از مرگ انجام دهد فکر کرده و مثلاً نامه‌ای از خود باقی می‌گذارد یا این که درباره‌ اموال و وسایلی که مایل است به افراد خاصی داده شود تصمیم می‌گیرد و این کارها را از قبل انجام می‌دهد. بر اساس آن چه که در منابع معتبر وجود دارد، حدود 95 درصد از افرادی که خودکشی می‌کنند دچار یکی از اختلالات روانی هستند که این اختلالات قابل تشخیص و درمان‌اند. اختلال افسردگی، اسکیزوفرنیا، دمانس و دلیریوم و وابستگی به مواد از مهم‎ترین اختلالات روان‌پزشکی هستند که خطر اقدام به خودکشی و مرگ در اثر خودکشی را افزایش می‌دهند.

چقدر باید ماجرای ژنتیک را در این قضیه جدی گرفت؟

توکلی: خیلی زیاد؛ البته علاوه بر عامل وراثت و ژنتیک، عوامل زیاد دیگری وجود دارد که باید جدی گرفته شوند و زمانی که این عوامل در کنار هم باشند اثرشان بر هم افزوده می‌شود و احتمال خودکشی را بالاتر می‌برد. درباره‌ تأثیر ژنتیک بر خودکشی تحقیقات قابل‌توجهی انجام شده است. در مجموع، نتیجه‌ این تحقیقات نشان می‌دهد که وجود سابقه‌ خانوادگی اقدام به خودکشی و مرگ در اثر خودکشی می‌تواند احتمال بروز خودکشی در فرد را افزایش دهد. مطالعاتی که تأثیر عوامل وراثتی را در بروز خودکشی نشان داده‌اند شامل مطالعه‌ دوقلوها، مطالعات فرزندخواندگی و مطالعات ژنتیک مولکولی هستند. این مطالعات نشان می‌دهند که تأثیر سابقه‌ خانوادگی خودکشی بر افزایش خطر خودکشی، تنها به شکل اکتسابی و به اصطلاح در اثر یادگیری این رفتار در خانواده نیست.

آقای سراج‌زاده، به ابعاد فردی خودکشی اشاره شد. به نظر شما اجتماع چقدر نقش دارد در این که فرد را به این مرحله برساند؟

سراج‌زاده: در کنار ویژگی‌های فردی، این مورد هم وجود دارد که در چه محیط‌هایی احتمال وقوع خودکشی بیشتر است. اگر بحث را از جایی ببینیم که دورکیم مطرح کرده، اصولا خیلی بحث روی افراد نیست و این پرسش مطرح می‌شود که چرا میزان خودکشی در جوامع و گروه‌های مختلف متفاوت است؟ تجربه ناکامی در بین تمام افراد وجود دارد، اما بحث این است که در زمینه‌های خاص اجتماعی و فرهنگی ممکن است فرد مهارت‌های مقابله با ناکامی را یاد بگیرد یا حمایت‌های اجتماعی طوری باشد که فرد احساس نکند تنهاست و از پس حل مشکلاتش برنمی‌آید. اینها فاکتورهای اجتماعی است که بسیار تاثیرگذار است. دورکیم وقتی می‌خواهد خودکشی را تبیین کلان تئوریک کند آن را به پیوندهای اجتماعی ارتباط می‌دهد و می‌گوید هرجا فرد پیوندهای ضعیف‌تری با جامعه داشته باشد می‌تواند احتمال بروز خودکشی و البته انواع دیگر کج‌روی‌ها و آسیب‌های اجتماعی را افزایش دهد.

یعنی در بین جوامع مختلف میزان خودکشی افراد تفاوت زیادی دارد که ناشی از نقش محیط است؟

سراج‌زاده: ببینید، درست است که افراد خاصی اقدام به خودکشی می‌کنند اما این افراد در همه جوامع تعداد محدودی هستند مثلا بالاترین نرخ‌هایی که در سطح جهان گزارش می‌شود حدود پنجاه مورد در صد هزار نفر است اما بحث این است که چرا در کشوری مانند مجارستان این میزان است و در کشوری در همان منطقه میزان پایین‌تری دارد. یا این که در کشورهای اسلامی میزان پایین خودکشی ثبت می‌شود مثلا پنج یا شش نفر در صدهزار نفر. این تفاوت را چطور می‌شود توضیح داد؟ بالاخره افرادی خودکشی می‌کنند و باید دید چه ویژگی‌های روانی در این افراد وجود دارد اما پرسش جامعه‌شناسی این است که جایی کمتر این اتفاق می‌افتد و جایی بیشتر. مثلا در همین ایران با آمار ناقصی که وجود دارد حدودا می‌شود گفت خودکشی در تهران چهار یا پنج در صدهزار نفر است اما مثلا در جایی مانند ایلام سی نفر به بالاست. یا مثلا این که انتظار تئوریک و تجربی در همه جای دنیا این است که مردها بیشتر از زن‌ها خودکشی کنند اما چرا در ایلام در بین زنان این میزان بالاتر است؟ اینها پرسش‌هایی است که ما را برمی‌گرداند به زمینه‌های اجتماعی.

درباره پیشگیری از خودکشی چه کارهایی می‌توان کرد؟

سراج‌زاده: در طولانی‌مدت هرچه برنامه‌ریزی‌های کلان به سمتی برود که این سختی‌های زندگی و ناکامی‌های ناشی از آن کمتر شود می‌توان این آمار را کاهش داد اما در کوتاه مدت و میان مدت در سطح عوامل اجتماعی خرد باید کار کرد؛ مناسبات روابط خانوادگی، مناسبات روابط زوجین و بین پدر و مادر و فرزند باید اصلاح شود، نحوه مدیریت ناکامی‌ها آموزش داده شود، مداخلات روانی و اجتماعی صورت بگیرد.

توکلی: درباره پیش‌گیری از خودکشی باید بگویم خودکشی پدیده‌ای است که آن را نه مطلقاً می‌توان فردی دید و نه اجتماعی. بنابراین، روش‌های پیش‌گیری از آن هم همانطور که در راهنماهای تهیه‌شده توسط مراجع معتبر و از جمله سازمان جهانی بهداشت توصیه شده است، باید چندلایه و متوجه عوامل مختلف باشد. غالباً مداخلاتی که برای پیش‌گیری از خودکشی انجام شده و فقط بر یکی از عوامل تمرکز داشته‌اند، نتایج موفقیت‌آمیز چشم‌گیری نداشته‌اند. پس برای طرح‌ریزی برنامه‌ مداخلاتی مؤثر برای پیش‌گیری از خودکشی باید به عوامل مختلف توجه داشت. یک سلسله عوامل در سطوح کلان اجتماعی است که باید برای آن‌ها چاره‌ای اندیشیده شود؛ مثل کاهش دادن تبعیض‌های طبقاتی و جنسیتی، کاهش بی‌کاری و مدیریت کردن بحران‌های اقتصادی. در سطوح خردتر مداخلات اجتماعی ممکن است برای آموزش خانواده‌ها و افراد باشد تا مثلاً با آموزش مهارت‌های زندگی و کسب روش‌های مؤثر و مفید برای مقابله یا کنار آمدن با شرایط ناگوار و استرس‌زا آمادگی بیش‌تری داشته باشند؛ یا بدانند که در صورت بروز اختلال‌های روان‌پزشکی یا افکار خودکشی می‌توانند از مراکز و افراد متخصص در این زمینه کمک بگیرند. آموزش شیوه‌های فرزندپروری مؤثر و کارآمد تأثیر زیادی بر کسب ظرفیت‌ها و توانایی‌های افراد برای مقابله با ناملایمات زندگی دارد. گفته شد که ناکامی‌ها می‌توانند فرد را به مرحله‌ خودکشی برسانند، اما شاید دقیق‌تر این باشد که بگوییم عدم توانایی رویارویی با ناکامی‌ها نقش مهم‌تری در بروز خودکشی دارد. به هر حال، همه‌ انسان‌ها با درجات مختلف ناملایماتی را در زندگی خود تجربه خواهند کرد و یکی از ظرفیت‌هایی که انسان در طی مراحل رشد خود قرار است کسب کند این است که توانایی تحمل ناکامی و سرخوردگی و پشت سر گذاشتن یا یافتن راه‌حلی برای آن را داشته باشد. همیشه رسیدگی نکردن به فرزندان نیست که می‌تواند مشکل‌ساز باشد، بلکه گاهی حمایت و مراقبت بیش از حد از فرزندان هم می‌تواند باعث شود که فرد فرصت تجربه کردن شکست و ناکامی را پیدا نکند و طبیعی است که وقتی فرد شکست‌های کوچک‌تر را تمرین نکرده باشد و دوباره به زندگی و تلاش برای جبران آن شکست یا کنار آمدن با آن بازنگشته باشد، اصولاً تصوری از این نخواهد داشت که او هم در زندگی دچار شکست و ناکامی خواهد شد و هر ناکامی به معنای پایان زندگی نیست.

این طور که به نظر می‌رسد در دوران کنونی به نسبت قبل خودکشی‌های بیشتری صورت می‌گیرد. علت آن را در چه چیزی می‌توان دانست؟

سراج‌زاده: می‌توان گفت تا حدودی رابطه‌ای بین میزان خودکشی و توسعه وجود دارد و دیده می‌شود که به میزانی که کشورها توسعه پیدا می‌کنند میزان خودکشی افزایش پیدا می‌کند. در ایران هم ما این وضع را داریم و اگر الان پنج در صدهزار نفر است در گذشته سه در صدهزار نفر یا کمتر بوده است. در واقع همراه با این تحولات توسعه‌ای، کاهش نقش خانواده، فردگرایی و مسائلی از این دست میزان خودکشی هم افزایش پیدا کرده است. در تمام کشورها هم به همین صورت است اما تفاوت آن در کشورهای مختلف به وضعیت خاص اجتماعی و فرهنگی خاص آن کشورها برمی‌گردد. کشورها را باید به طور جداگانه بررسی کرد مثلا روسیه، مجارستان و کشورهای اروپای شرقی کشورهای هستند که نرخ‌های بالایی دارند اما بعضی از کشورهای اروپای شرقی از لحاظ توسعه بالاتر از مجارستان هم هستند اما نرخ پایینی دارند. مثل همان مثالی که گفتیم در کشورمان مناطقی هستند که مورد ویژه‌ای هستند و چندان توسعه‌‌یافته هم نیستند اما نرخ بالای خودکشی را دارند. دورکیم بحثی را در این رابطه درباره مذهب هم مطرح می‌کند و به عنوان مثال می‌گوید که کشورهای پروتستان‌نشین بیشتر از کاتولیک‌ها خودکشی دارند و اینطور تفسیر می‌کند که دین پروتستان افراد را رها می‌کند و آیینش طوری است که فرد از زمینه اجتماعی‌اش در زمینه دینی پیوندهای کمتری دارد در حالی که در آیین کاتولیک پیوندهای اجتماعی تقویت می‌شود.

می‌توان این قضیه را تعمیم داد و گفت پیوندهای مذهبی در کشور ما هم مانع رسیدن به مرحله بحران در زمینه خودکشی می‌شود؟

سراج‌زاده: هر کشوری در زمینه اجتماعی و فرهنگی خاص خودش باید به این میزان‌ها توجه کند. ایران در جهان ممکن است در ردیف‌های هفتاد و هشتاد قرار گرفته باشد و در مرحله بحران نباشد اما در بین کشورهای اسلامی جزو کشورهایی است که بیشترین میزان خودکشی را دارد.

این می‌تواند به دلیل روند توسعه‌ای باشد که ما بیشتر از کشورهای اسلامی داشته‌ایم؟

سراج‌زاده: این دلیل می‌تواند وجود داشته باشد چون در بین کشورهای اسلامی ایران و ترکیه که توسعه‌یافته‌تر هستند میزان خودکشی بیشتری دارند. ضمن این که آن را می‌توان به آمار هم ربط داد چون کشورها هرچه توسعه‌یافته‌تر باشند سیستم‌های ضبط و ثبت دقیق‌تری هم دارند و ممکن است در آن کشورها به طور دقیق این آمار ضبط نشود. از بافت اجتماعی و فرهنگی‌شان هم نمی‌شود غافل شد که هنوز سنتی‌تر از شهرهای بزرگ کشور ما هستند. به طور کلی خیلی دشوار است که یک الگوی عام را مطرح کرد و بقیه را هم تعمیم داد چون نه تنها کشور به کشور بلکه استان به استان این الگوها می‌تواند متفاوت باشد؛ اما می‌توان همان کشور یا همان استان را نسبت به گذشته خودش مقایسه کرد که چه تفاوتی ایجاد شده است.

توکلی: درباره‌ رابطه‌ توسعه یافتگی و خودکشی باید توجه داشت که توسعه‌یافتگی صرفاً با افزایش خودکشی همراه نیست و اصولاً الگوهای مختلفی در کشورهای توسعه‌یافته و درحال‌توسعه دیده می‌شود. مثلاً همانطور که گفته شد در کشورهای توسعه‌یافته 95 درصد از موارد خودکشی در افرادی اتفاق می‌افتد که سابقه‌ اختلال روانی دارند، در حالی که در برخی مطالعات این میزان در کشورهای درحال‌توسعه کم‌تر و بین 60 تا 90 درصد بوده است. یا این که در کشورهای توسعه‌یافته، میزان خودکشی در افراد 15 تا 24 سال بالا است و بیش‌ترین میزان خودکشی در سالمندان دیده می‌شود، در حالی که در کشورهای درحال‌توسعه بالاترین میزان خودکشی در جوانان زیر 30 سال دیده می‌شود. در کشورهای توسعه‌یافته میزان خودکشی در افرادی که همسرشان درگذشته است، یا جدا شده‌اند یا طلاق گرفته‌اند بالاتر است، در حالی که در کشورهای درحال‌توسعه میزان خودکشی در زنان متأهل بالاتر است. در کشورهای توسعه‌یافته عوامل استرس‌زای اجتماعی مؤثر بر اقدام به خودکشی عبارت‌اند از احساس تنهایی، احساس طرد شدن و تعارض‌های زناشویی؛ در حالی که در کشورهای درحال‌توسعه تعارض‌های بین‌نسلی، شکست‌های عشقی و شکست‌های تحصیلی عوامل عمده‌تری هستند. شرایط اجتماعی گذار از نظام اجتماعی سنتی به مدرن و حالت بی‌هنجاری همراه با آن، می‌تواند عاملی باشد که به دلایل مختلف و از جمله سست شدن همبستگی اجتماعی و از دست رفتن نظام‌های ارزشی و منابع حمایتی سابق و جایگزین نشدن آن با نظام‌های ارزشی و منابع حمایتی جدید در افزایش نرخ خودکشی مؤثر باشد. در فرهنگ‌های سنتی و جمع‌گرا خانواده نقش حمایتی ایفا می‌کند؛ و در جوامع مدرن و فردگرا هم نظام‌های حمایتی اجتماعی مدرن این نقش را به عهده دارد. اما در دوران گذار کارکرد نهادهای سنتی نظم‌بخشی و حمایت اجتماعی سست شده، بی آن که نهادهای مدرن جای آن را گرفته باشد و بی آن که بخشی از نقش حمایتی خانواده به دولت و نظام تأمین اجتماعی منتقل شده باشد. در واقع، مشکل دوران گذار آن است که نه سیستم‌های حمایتی سنتی و خانوادگی قبلی وجود دارد و نه دولت‌ها حمایت‌های اجتماعی قوی از افراد را فراهم می‌کنند و در این حالت، سرگشتگی و تعارض بین سطوح مختلف وجود دارد.

47234

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 346566

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 10 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 24
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • علی A1 ۱۵:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    35 3
    مهمترین دلیل خودکشی شرایط خانواده هستش نه به ژنتیک ربط داره نه توسعه . اگر هم این مسایل دخیل باشن آخر این زنجیره به خانواده میرسه.نه خودکشی بالکه همه مشکلات فرهنگی سیاسی اقتصادی ورزشی علمی هر چی که فکرشو بکنید
    • مهدی A1 ۱۷:۳۵ - ۱۳۹۳/۰۵/۱۲
      1 1
      چرا خود کشی به ژنتیک هم ربط دارد مثل کم کاری تیرویید و کم بودن لیتیم در بدن و غدد های درون بدن ونیز عقب ماندگیذهنی و الزایمر اکسیزو فرنی شیزو فرنی اکسیزو افکتیوو... میدانیم تاثیر ژنتیک هم تاثیر شدیدتری نسبت به محیط دارد واین اثبات شده است از نظر علمی
  • مهدی A1 ۱۵:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    45 48
    بنده 40 سالمه مجرد مرد، از 20 سالگی فهمیدم افسردگی دارم و دارو مصرف کردم، بعد فهمیدم از تولد افسرده و استرسی بودم، قبل از عید هم رفتم ناصر خسرو قرص برنج و سیانور بخرم که بهم ندادند دستفروشها متسافانه، 200 تا دیازپام گرفتم ولی دو تا مشکل دارم یکی این که جسدم نمیخوام بعد از مردن دست کسی بیفته یکی هم این که خانواده ام عقب مانده اند مثل خیلیها و از مرگم ناراحت میشوند، به نظرم بدبختی در ایران یکی دو تا نیست خارج بودم راحت خودکشی میکردم، الان هم نگاه میکنم میبینم همون 20 سالگی خودکشی دوم خودمو غرق کرده بودم الان با 40 سالگیم فرقی نداره، پدر ماردم که مردند احتمالا بتونم خودکشی کنم، به نظر من همانطور که حق حیات جز حقوق بشره حق مرک هم باید خقوق بشر باشه، من میدونم شما نمیفهمید دکترها هم نمیفهمند
    • پویا IR ۱۶:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
      42 7
      سلام دوست عزیز منم مشکلی شبیه به شما دارم ولی علی رغم زندگی سخت احساس میکنم بازم میشه از زندگی لذت برد اگه کسی به بیماری در دنیا دچار بشه خدا در آخرت به نحوی براش جبران میکنه امیدوارم که مشکل و بیماری شما هم زودتر برطرف شه ..... حدیثی هست که میگه مومن به هر مرضی و علتی می میرد ولی خودکشی نمیکند ....
    • بی نام IR ۱۲:۲۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
      18 1
      من می فهم تو چی می گی اما این کاررا نکن ،به سوالات واعتراض هایت پاسخ درستی داده نشده است برای اینکه دنیا یک تضاد دوگانه است آدمی فریب حواس خودرا می خورد وموقعی که فریب خورد حالش بدتر می شود تضاد های مانند بودن و نبودن ،اختیار وجبر،سفیدی وسیاهی ،ثروت فقر ، ماندن یا نماندن وبهار،زمستان ،عشق ونفرت ،جنگ وصلح و..... بنظرم زندگی جاری است همانندرود که همه پلیدی های روزگار باخود به دریا ببرد نباید راکد باشد باید خروشان ازمسیر های ممکن به دریا برسدوآنجا آرام گیرد یعنی با همه قوا به تلاش بپردازد ازفقر به ثروت از نفرت به عشق ازسیاهی به سفیدی و.... ضمناً من هم مانند تو گهگاه افسرد گی شدید پیدا می کنم نمی دانم دلیل آشوب درونی ام چیست ولی می دانم نباید فریب حواس راخورد
  • س.س A1 ۱۵:۴۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    74 35
    ٢١ سالمه و اگر خودكشي گناه كبيره نبود و كمي شجاع بودم خودم رو قطعا مي كشتم
  • علی IR ۱۵:۵۱ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    102 6
    در خود کشی مسائل اقتصادی هم موثر است . در ایران مهم ترین دلیل اینه
  • محسن A1 ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    39 3
    با کمال تاسف دختر برادرم دیشب در تهران با قرص برنج اقدام به خود کشی کرد و چندین خانواده را در ایام عید عزادار کرد. خیلی دردناک است .
  • بی نام IR ۱۷:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    48 6
    اقای مهدی از کامنت شما خیلی ناراحت شدم به زیباییهای دنیا هم فکر کن چرا فقط تاریکیهارو می بینی اگه اطرافتو نگاه کن می بینی که خیلی ها چقدر دوست دارن. پس حداقل شما خودتو دوست داشته باش........
    • بی نام A1 ۱۰:۰۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
      19 0
      در جواب:بی نام جمعه 8فروردین 1393-21:40:37 منم افسرده ام و مهدی رو میفهمم.بیماری افسردگی بنظرم مهلکترین بیماریه چرا که هیچ دردی نیست که فرد به واسطه ان حیات خودشو به خطر بندازه"فقط به عمق فاجعه توجه کن"حتی یه معتاد که امید به بهبود وضع خود ندارد هم احتمال خیلی کمی داره که خودکشی کنه.این درمورد سرطان هپاتیت ام اس پارکینسون الزامیر و بقیه دردها هم درسته چون نهایتا هیچکدام از این دردها باعث و بانی خودکشی نیستند.افسردگی بیماری روحیه ولی منشا جسمی داره و باید با قرص و دوا درمان بشه شما چطور از فرد افسرده میخواهید اینطور نباشه مگه طرف دست خودشه؟من اسم افسردگی رو ایدز روحی گذاشتم چونکه بخودیه خود کشنده نیست اما بلایی سر ادم میاره که همیشه از خدا تقاض مرگ کنه و در موارد شدید خودکشی اجتناب ناپذیره
  • افسرده A1 ۱۹:۴۴ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    22 1
    متاسفانه همین نوع جواب دکترها به این مسئله مهم اینه که عمق این موضوع که از افسردگی شدید فرد خودکشی میکنه را درک نکردند، دوستان این موضوع در حدی نیست که بگوییم روحیه ات خوب باشه، این یک بیماری است که فرقی نمیکنه پولدار باشی، فقیر باشی دچارش بشی نتیجش یکسانه، فکر میکنید پولدار سالم موفقها هم افسردگی نگرفتند و خودکشی نکردند؟ فکر میکنید چرا بسیاری از فقیران و مشکدارها در بدترین وضعیت هم میبینی زندگی میکنند وتلاش میکنند برای این است که افسرده نیستند، افسردگی بیماری عجیبی است که به نظرم خود پزشکان هم درک نکرده اند چه چیزی است که اینگونه ساده با ان برخورد میکنند، به نظر من ریشه این بیماری یا فیزیکی کامل است یعنی ناشی از به هم خوردن کارکرد طبیعی مغز یا یک عامل فراطبیعی در ان است--- از طرف یک افسرده
  • بی نام A1 ۲۱:۱۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۸
    8 7
    اصلا یه چیزی گفته این متخصصه ها! آخه اگه ژنتیک و وراثت نقش داشت که به مرور زمان باید خیلی وقت پیش نسل اینایی که ژنتیکی خودکشی میکنند منقرض میشد! چون احتمال اینکه به سن بارداری برسند خیلی کمه.
  • بی نام A1 ۰۲:۴۸ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
    16 9
    ب نظر من خودکشی راه درستی نیست حتی اگر ب بن بست رسیده باشی ی کم توکل خدا بی جواب نمیذاره قبول دارم ک صبور نیستم.
  • بی نام A1 ۱۲:۵۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۰۹
    11 3
    نخیر در خودکشی وضعیت زندگی موثر است
  • بی نام A1 ۰۲:۲۳ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۳
    9 5
    عزیزان هیچ کس بدو نمشکل نیست بیاییم با همدلی تفاهم محبت ویادگیری مهارتها واز همه مهمتر توکل بر خدا وخوشبین بودن به مقابله با مشکلات برخیزیم
  • بی نام A1 ۰۶:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۴
    14 0
    ضمن احترام به دوستانی که توصیه به صبر و تلاش و شادی و مثبت اندیشی دارند باید بگویم علت و درمان افسردگی حاد بآنقدر ثقیل و پیچیده است که قرنهاست این همه علمای روانشناسی و روانپزشکی روی آن کار کرده اند و هنوز بر ان نیز غلبه نشده است، توصیه های دوستان برای فرد سالمی که مثلا دچار یک شکست و ناراحتیهای منتج از ان شده شاید کارا باشد ولی افسردگی آنقدر عجیب و غریب و راز الود است که تا مواجه با آن نشده باشید یا کتابهای روانپزشکی از جمله نمونه های عجیب مورد درمان دکتر فروید را نخوانده باشید حتی نمی توانید تصور آن را کنید، خبرآنلاین لطفا منتشر کن تا در کشور ما هم افسردگی از این تابوی ایدز وار در بیاید
  • محمد A1 ۱۹:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۵
    3 12
    منم مشکل داشتم کارام پیش نمیرفت چند بار خواستم خود کشی کنم ولی با صبر حوصله تونستم خسته رو خسته کنم،والان به یک مرد موفق و پولدار تبدیل بشم .خدا بزرگ است
  • نیما A1 ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۷
    9 3
    یه آهنگی هست به اسم gloomy sunday که به آهنگ خودکشی معروف شده، این آهنگ توسط رزو سرس آهنگساز مجارستانی در سال 1933 ساخته شده. مدارکی به دست اومده که این آهنگ باعث خودکشی خیلی ها شده، توی یک مورد که در شهر رم اتفاق افتاده پسربچه‌ای با شنيدن آهنگ از نوازنده‌ای دوره‌گرد، دوچرخه‌اش را کنار رودخانه پارک میکنه؛ کل پول‌های جيبش را به دوره‌گرد می بخشه و خودشو را از روی پل به آب پرت میکنه، خود رزو سرس هم در روز یکشنبه خودکشی میکنه. شبکه bbc هم پخش این آهنگو ممنوع کرده. خب به نطر شما این تاثیر وراثتییه یا جامعه شناسی؟
  • امید EU ۰۸:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۸
    5 9
    من سالهاست که افسرده هستم.این بیماری مهلک لطمات و شکستهای زیادی در زندگی به من وارد کرد و هنوز هم داره بهم آسیب میرسونه...اما هیچ وقت به انتحار و خودکشی فکر نکرده و نمیکنم.عملی کثیفتر از خودکشی ندیدم.تهوع آور ترین نوع مرگ خودکشیه.
  • مریم A1 ۱۶:۰۲ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۸
    5 2
    منم چند باربه خودکشی فکر کردم ولی الان به خاطربچه هام چون بزرگ شدن دیگه فکر نمی کنم
  • حسن حیدری IR ۲۱:۲۵ - ۱۳۹۳/۰۱/۱۸
    6 7
    اگه نظر من رو بخونید دیگه خودکشی نمیکنید 1 کسی که خودکشی میکنه میخاد از موقعیتی که الان توش هست راحت بشه و فرار کنه چون از موقعیت خودش خسته شده 2 کسانی که خودکشی میکنن در دو حالت اعتقادی قرار دارند الف) به زندگی بعد از مرگ کم و بیش اعتقاد دارند و میدونن که اگه بمیرن اون دنیایی هست ب) هیچ اعتقادی به زندگی پس از مرگ ندارن و میدونن که زندگی پس از مرگی وجود نداره حالت الف) براتون متاسفم چون اونور به حسابتون میرسن و در موقعیت استرس زای شدیدتری قرارتون میدن و دیگه اون طرف حتی نمیتونید خودکش هم بکنید حالت ب) براتون متاسفم چون شما هیچ دقت نکردی به این نکته ظریف : وقتی قرار با مرگ ما نیست و نابود بشیم پس بعد از مرگمون دیگه نیستم و هیچ احساسی نداریم که بخاییم بگیم ما راحت شدیم از زندگی!!!
    • بی نام A1 ۱۰:۳۹ - ۱۳۹۳/۰۱/۲۰
      5 6
      سلام حسن آقا واقعا زیبا پاسخ دادی من به نوبه خودم از تو تشکر میکنم به امید روزی که همه اینگونه عاقلانه به مسایل زندگی و با تامل نگاه کنند.
  • خل IR ۱۲:۵۸ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۱
    12 0
    برو جلوی آینه به خودتون بگین خل هستید از ته عمق ...خوب میشید من خودمم خلم
  • بی نام IR ۲۱:۵۵ - ۱۳۹۳/۰۲/۱۵
    7 3
    خواهر من2ماه پیش به وسیله قرص برنج خود کشی کرد تو رو خدا فکر باز مانده ها باشید نمی دونید چقدر سخت ماها خجالت میکشیم علت مرگ بگیم وتحمل داغ برامون سخته