گزارش نشست منتقدان خانه موسیقی در نخستین برنامه ضرب اصول
مختاباد: برخی اعضای هیات مدیره جدی و صادق نبودند
رضا مهدوی در بخش دیگری از برنامه گفت: «آقای سیدابوالحسن مختاباد که منتقد و روزنامه نگار هستند و سالها هم به عنوان بازرس خانه موسیقی بودند، در حال حاضر برای ادامه تحصیل در خارج کشور هستند و به درخواست ما صحبتهایشان را به مدت ده دقیقه برای این جلسه ضبط کرده اند و فرستاده اند که در ادامه می شنویم.»
ابوالحسن مختاباد در این فایل صوتی عنوان کرده بود: «امیدوارم که این جلسات نقد برکتهایی داشته باشد و ما را به جمعبندی برای تصمیمهای مناسب در جهت فعالیتهای درست صنفی برساند. پیش از اینکه اصل صحبتم را خدمت دوستان عرض کنم ، یک انتقاد داشتم نسبت به سخنان دوست بزرگوارمان آقای دکترساسان فاطمی که گفته بودند کسانی که اعتقادی به دموکراسی ندارند نباید از مواهب دموکراسی استفاده کنند. در حالی که من نظری خلاف نظر ایشان دارم و معتقدم ما باید اجازه دهیم اشخاصی که در عمل دموکراتیک نیستند از مواهب دموکراسی بهرهمند بشوند، چون این خصلت دموکراسی است که خطاهای آنها را بر آفتاب می افکند و سبب میشود حتی اگر جلسات رو در رو برگزار شود و پاسخهایآنها در برابر پرسشهای ما شینده شود صادق و جدی نبودن آنها برای افکار عمومی و جامعه موسیقی خیلی زودتر آشکار شود به دلیل اینکه اینطرف واقعا نقطهضعفی در منتقدان وجود ندارد، آنها چیزی برای از دست دادن ندارند که بخواهند چیزی را پردهپوشی بکنند.»
وی ادامه داد: «اما محور صحبتهایم با آقای مدیرعامل است که در هفته گذشته گفته ما در کارمان جدی هستیم که با توضیحاتی که خواهم داد متوجه خواهید شد که چقدر جدی هستند.
پاسخ مدیرعامل خانه موسیقی به منتقدان
اگر در همین مقوله تعطیلی کنسرتها نگاهی بیندازید، حتی در یک مورد از این تعطیلیها که چندین مورد طی دو هفته اخیر اتفاق افتاده ، یک خبر هم بر روی سایت خانه موسیقی نیامده است. کنسرت آقای کلهرٰ آقای همای و چند تن دیگر در هفته گذشته لغو شد.
مدیرعامل خانه موسیقی هم مدعی است که سخت پی گیر کار لغو کنسرتهاست ، اما سایت زیر نظر ایشان حتی از درج اخبار لغو کنسرتهای هم پرهیز کرده است ، اگر همین مقوله را در نظر بگیرید ما چطور باور کنیم که شما در کار خودتان جدی هستید؟ همه ما دوست داریم که شما آدمهای جدیای باشید، اما چه کنیم در طی این مدتی که شما مسئولیت داشتید واقعا آدمهای جدیای نبودید. نه تنها جدی نبودید ، آدمهای صادقی هم نبودید. البته من خدمت تمام اعضای هیأتمدیره جسارت نمیکنم، اما برخی از اعضای هیأتمدیره منظورم هستند که نه صادقند و نه جدی.»
رئیس پیشین کانون پژوهشگران خانه موسیقی تاکید کرد: «مدیرعامل خانه اشاره کردند درباره کانون سازسازان خانه موسیقی تصمیم درستی گرفتند و اینها تخلف کردند. فرض بگیریم که تخلفی صورت گرفته، یک کانون را شما باید چهار سال تعطیل کنید؟ مگر این کانون اساسنامه ندارد؟حتی اگر رای کمیته داوری را هم بپذیریم که اصلا چنین نیست و کمیته داوری اجازه ندارد یک کانون را تعلیق کند باز هم این دستور و اجرای آن محل ایرادات جدی حقوقی و صنفی است.
کمیته داوری یک بار تشکیل شد و دیگر تشکیل نشد. آقای نوربخش یک نامه ای و صورتجلسهای در اختیار ما بگذارد که نشان بدهد این کمیته داوری برای نفرات دیگری هم تشکیل شده است. آقایان! کمیته حقوقی کجاست؟ این کمیته حقوقی که از آن صحبت میشود چه کسانی عضوش هستند؟ مشاور حقوقی خانه موسیقی چه کسی است؟ با توجه به این همه پرسشهای مهمی که درباره تخلفات اساسنامهای هیئت مدیره و مدیرعامل در همین مدت مطرح شد حداقل انتظار این بود که مشاور حقوقی خانه موسیقی باید در جلسه مدیرعامل با رسانهها در کنار آقای نوربخش مینشست و به این ابهامات و پرسشهای رسانهها و اعضای معترض پاسخ میداد.»
مختاباد ادامه داد: « عجیب است که کانون ساز سازان را چهار سال پیش تعلیق کردند، اعضای اصلی کانون یعنی اعضای هیأتمدیره که جزو مجمع عمومی خانه موسیقی هستند، یعنی بالاترین رکن تصمیمگیری خانه موسیقی، پنج تن از این اعضا را،کلا اجازه ندادند تشکیل جلسهای دهند وبه وظایف خود بپردازند و به نوعی می توان گفت از خانه موسیقی بیرون انداختند. در صورتی که هیأتمدیره و مدیرعامل و حتی شورای عالی چنین اختیاری ندارند. اما فرض بگیریم که چنین اختیاری دارند. آیا بعد از مدتی که اینها را بیرون انداختید،شما نباید طبق همین اساسنامه انتخابات جدید برگزار می کردید و اعضای کانون ساز سازان را دعوت میکردید برای مجمع عمومی تازه و هیأتمدیره جدیدی انتخاب و تشکیل میشد؟ مگر تعلیق امر موقت نیست؟ اگر چه چنین لغتی در هیچ جای اساسنامه یامده است و تازه مگر ممکن است به مدت چهار سال یک چیز تعلیق بشود که کل دوره اش دو سال است؟»
وی بیان داشت: «باز هم اگر فرض بگیریم که تصمیم آقای نوربخش و هیأتمدیره درست است این به معنی دیکتاتوری محض است. یعنی آقای نوربخش و هیأتمدیره هر زمان که اراده کنند میتوانند یک کمیته داوری تشکیل بدهند تمام نُه کانون را لغو کنند و به جایش مشاوران خودشان را بگذارند. آقای نوربخش چه پاسخی دارد؟ آقای دکتر سریر که میگویند دکترای حقوق و علوم سیاسی هستم چه پاسخی دارند؟ اگر فردا روز برای کانون مدرسان هم چنین اتفاقی بیفتد و همین فردا مدیرعامل و هیأتمدیره مخالف کانون مدرسان بشوند و تصمیم بگیرند که هر پنج نفر اعضای کانون مدرسان را بیرون بیندازند. آنوقت چهار سال بدون اینکه مجمع عمومی تشکیل بشود، بدون اینکه انتخابات جدید تشکیل بشود ؛ پنج نفر مشاور را بیاورند و کل کارهای کانون مدرسان را انجام بدهند. اصلا خود این قضیه هم طنز روزگار است. این گونه تصمیمات بی پشتوانه حقوقی و خلاف اساسنامه نشان دهنده آن است که خانه موسیقی با وضعیتی که دوستان در حال اداره آن هستند نیازی به انتخابات ندارد.آقایان نوربخش،پیرنیاکان و دکتر سریر و دیگر دوستان به چنین قاعدههایی معتقد هستند، معتقدند که اساسنامه خانه موسیقی مهم نیست اگر دو تا نقطه بالا پایین شد و چهار تا کلمه جا به جا شد، زیاد مهم نیست. این به این معنی است که اینها میتوانند خانه موسیقی را با شش تا مشاور اداره کنند و نیازی به این همه علم و کتل و انتخابات و مجمع عمومی و دردسرهای بسیار پس از ان نیست.»
مختاباد در ادامه با اشاره به سایت خانه موسیقی گفت: «از همان روزهای اول که وارد خانه موسیقی شدم، چهار سالی سردبیر بولتن خانه موسیقی بودم. از دورهای که آقای دکتر ساسان فاطمی و همچنین آقای دکتر هومان اسعدی بودند و پیشنهاد دادند که نگارنده به عنوان عضوی از هیئت مدیره کانون پژوهشگران برای تشکیل بولتن خانه موسیقی این مسئولیت را بر عهده بگیرم.»
وی افزود: «بولتن در فضای واقعا دموکراتیک منتشر میشد، ما سعی میکردیم صدای تمام کانونها را انعکاس بدهیم. الان شما به بولتن فعلی یا همان فصلنامه خانه موسیقی نگاه کنید، آیا صدای تمام کانونها و منتقدان در این بولتن و فصلنامه خانه موسیقی انعکاس دارد؟ نگاهی به سایت خانه موسیقی بیندازید، آیا صدای منتقدان در آن حضور و بروزی دارد؟ اگر واقعا شما اعتقاد به کار صنفی داشتید، در هفته قبل روزی که جلسه نقد و بررسی تشکیل میشد، باید خبرنگار سایت خانه موسیقی اولین نفری بود که در این جلسه حاضر میشد و کل گزارش جلسه را در سایت خانه موسیقی منتشر می کرد. اگر واقعا آقایان نوربخش، آقای پیرنیاکان، دکتر سریر و دیگر اعضای هیأتمدیره و سردبیر سایت خانه موسیقی معتقد هستند که مجموعه منتقدان خانه موسیقی صحبتها و نقدهاشیان سر سوزنی نمی ارزد و ارزش حتی پاسخگویی ندارد و سخنان لغو بیخودی میگویند،؟ این سخنان را روی سایت قرار میدادند تا اعضای خانه می خواندند و درمی یافتند که چه کسی سخن لغو می گوید و چه کسی از پاسخ به پرسشها فرار میکند؟»
مختاباد افزود: «دوستان گرامی ما راههای زیادی رفتیم تا به اینجا رسیدیم که چنین انتقاداتی را در حوزههای عمومی مطرح کنیم. به یاد دارم رئیس کانون سازسازان آقای رامین جزایری چهار، پنج سال قبل مطلبی نوشت در نقد خانه موسیقی، مطل را برایم فرستاد تا نظر دهم و در جایی و روزنامهآی منتشر کنم عاما به دلیل اینکه اعتقادم این است که مسائل درونصنفی باید درون خود صنف منتشر بشود، مطلب را خواندم و نکاتی را که احساس کردم که مشکل زا باشد را با هماهنگی با آقای جزایری تعدیل کردم و فرستادم برای دوستان خانه موسیقی و گفتم بهتر است که این مطلب در سایت خانه موسیقی منتشر شود، به جای اینکه در بیرون از خانه موسیقی منتشر شود. آن دوستان این کار را قبول نکردند و البته مطلب در روزنامه شرق منتشر شد، چرا؟ دلیلش این است که آن دوستان اعتقادی به کار صنفی ندارند، اصلا مخالف شفافیت هستند. برای همین هم توصیهام به آقای دکتر فاطمی و بقیه دوستان این است که اتفاقا جلسات مشترکی بگذاریم. بگذارید دوستان بیایند تا مشخص بشود که اینها چه مشکلات بزرگی دارند.»
بازرس پیشین خانه موسیقی در ادامه گفت: «یکی از تصمیات عجیب هیت مدیره درباره شعبات خانه موسیقی است، هیت مدیره در ۱۰ شهریور ۱۳۹۲ مصوب کردند که که آییننامهای برای شعب خانه موسیقی نوشته بشود(این مطلب در سایت خانه موجود است). درحالیکه در تاریخ ۱۵ تیرماه سال ۱۳۸۲ یک آییننامه با ۲۷ ماده و ۱۱ تبصره درباره شعب خانه موسیقی نوشته شده بود. ببینید کار این هیأتمدیره به کجا رسیده؛ چرا که وظیفه رئیس هیأتمدیره این است که برای دستور جلسه هر هفت و نشستی تمام موارد غیرتکراری را احصاء و تکراریها را خارج کند و بعد در دستور جلسه بیاورد. مدیرعامل و معاون اجرایی وظیفه دارند مواردی را در دستور جلسه بیاورند که قبلا در موردش بحث نشد و تصمییم گرفته نشده باشد. شما ببینید که این دوستان ۱۰، ۱۵ سال در خانه موسیقی بودهاند و قبلا هم در همان نشست آییننامه را تصویب کردند و حال نمی دانند که مصوبهای که ۲۷ ماده و ۱۱ تبصره داشت را قبلا تصویب کردند و دوباره آمدند و گفتند که چنین مصوبهای باید نوشته شود که جهت اطلاع شما باید بگویم از این موارد فراوان است که خود نشان دهنده عدم جدیت در کار دوستان هیت مدیره است.»
مختاباد در پایان صحبتهای خود خاطر نشان کرد: «امیدوارم که دوستان دیگر هم فضای نقد را با دقت و جدیت ادامه دهند و بدانند که خانه موسیقی در مقابل این انتقادات تاب مقاومت نخواهد داشت حداقلش این است در تاریخ موسیقی ایران بعدها مشخص می شود آنها چه بی تدبیری هایی در اداره خانه موسیقی داشتند.»
توضیح:لینک زیر و برخی مطالب دیگری که در زیر آمده و در این سو و آن سو نوشتم نشان می دهد که مدیرعامل خانه موسیقی خود را به خواب زده اند و اصولا علاقه ای به دادن پاسخ به پرسش های اساسی منتقدان ندارند. خوابیده را می توان بیدار کرد اما با کسی که خود را به خواب زده چه می توان کرد؟
خانه موسیقی ؛ نهادی صنفی یا محفلی موسیقایی؟( گفت و گویی که سال گذشته با روزنامه فرهیختگان انجام دادم و متن کامل تر آن در سایت موسیقی ما منتشر شد)
نظر شما