روزنامه وقایع اتفاقیه نوشت: پایتخت به خیابانی بزرگ برای عبور ماشین‌ها بدل شده و در همه فضاهای خالی شهر این ماشین‌ها هستند که جا خوش کرده‌اند، گویی تهران و دل غبارآلودش، تنها برای تاکسی‌ها و اتوبوس‌ها ساخته شده است، نه آدم‌ها. در جریان توسعه، شهروندان به تونل‌های زیر زمین فرستاده شده‌اند و ماشین‌ها سطح جاده‌ها را اشغال کرده‌اند.

روزی چهارراه ولیعصر به این درد دچار شد و مسئولان شهری بی‌توجه به اعتراض شهروندان زیرگذری برای عبود پیاده‌ها ساختند که با وجود نصب نرده‌های آهنی، مردم را به دورشدن از خیابان و عبور از تونلی مجبور می‌کرد که از زیبایی بصری برخوردار نبود. این ماجرا امروز در میدان‌های ولیعصر و هفت تیر تکرار می‌شود. تصویر این دومیدان که روزها انقلاب مردم را به چشم دیده‌اند، بعد از این از حافظه شهروندان پاک خواهد شد. گیتی اعتماد، معمار و پژوهشگر امور شهری، دارای درجه فوق تخصصى شهر‌سازى در کشورهاى جهان سوم از دانشگاه لندن و فارغ التحصیل دکتراى شهر‌سازى از دانشگاه تهران در سال ١٣۵١ است. با او که ریاست هیئت مدیره مهندسان مشاور طرح و معمارى و نیابت ریاست انجمن صنفى مهندسان مشاور معمارى و شهرسازى را نیز عهده‌دار بوده به گفت‌وگو نشستیم.

مهم‌ترین میادین شهر به زیرگذرهایی برای عبور شهروندان مجهز می شود. شهروندانی که از هوای پاک بی‌بهره‌اند، آسمان دود آلود هم از آنها دریغ و هر روز بیشتر نادیده گرفته می‌شوند. نگاه شما به عنوان یک معمار و پژوهشگر امور شهری به اتفاقی که در تهران رخ می‌دهد چیست؟


من به شدت با این پروژه‌ها مخالفم. پیش‌تر هم گفته بودم. تهران را به پارکینگی بزرگ یا بزرگراه تبدیل می‌کنندو ماشین‌ها بر زندگی شهری تسلط پیدا می‌کنند و این بدترین کاری است که با شهر انجام می‌شود، به‌ویژه که اهمیت به شهروندان مدام در شعارهای مسئولان شنیده می‌شود اما در عمل عکس آن را شاهدیم. اولین بار که بحث ایجاد زیرگذر در چهارراه ولیعصر مطرح شد، کار به مجادله و دعوا کشید. آن زمان روی پروژه محور انقلاب کار می‌کردیم. عجیب بود که وقتی در یک جلسه اعتراض خود را در قالب نامه‌ای نسبت به اجرای این پروژه از طرف «سازمان مردم نهاد دیده بان تهران» اعلام کردیم، شهردار منطقه 6 که از قضا معمار هم بود، بی‌توجه به اتفاقی که در حال رخ دادن است گفت شما مدام «نامه پراکنی» می‌کنید! حتی نامه رسمی هم به مقامات دادیم اما اثر نکرد.

این پروژه‌ها در مناطقی در حال اجراست که محورهای تاریخی شهر محسوب می‌شوند، این کار به نوعی حافظه بصری شهروندان را از آنها می‌گیرد.

هر خیابان خصوصیت و عملکرد خود را دارد اما میادین نماد شهر‌ها هستند و از اهمیت بیشتری برخوردارند، چهار راه ولیعصر هم قلب تهران است. زمانی در دوران دانشجویی از دانشگاه تهران تا ولیعصر عصر را پیاده می‌رفتیم و کنار سینماها و ساندویچ فروشی هایی که آنجا بود، خستگی در می‌کردیم و خاطره خوبی در ذهنمان می‌ماند. قدم زدن در تهران آن زمان خیلی لذت بخش بود اما حالا برای سرعت بخشیدن به حرکت ماشین‌ها، خیابان‌ها بسته شده و مسیر بی‌آر تی بخش بزرگی از شهر را گرفته. البته که حمل‌و‌نقل عمومی مفید و ضروری برای شهر است اما نه برای تمام مناطق و محورهای تاریخی شهر.نیازی نبود بار ترافیک در چهار راه ولیعصر از آن که بود بیشتر شود و زیرگذری ایجاد شود که مردم میلی به گذر کردن از آن ندارند. از طرف دیگر جایی که مترو دارد و از تاکسی خطی و اتوبوس پر است، گذرگاه اتوبوس تندرو می‌خواست چه کار؟ این منطقه محور تاریخی تهران است و حالا گذر عابران پیاده در آن بسیار سخت شده، عابرانی که کمتر شهر خود را می‌بینند.

چرا میادین را به زیر گذر تبدیل می‌کنند؟ فایده این پروژه‌ها چیست؟

ما در حالی خواهان حل ترافیک هستیم که مدام پدیده‌های ترافیک آفرین را در شهر گسترش می دهیم. راه را برای عبور ماشین‌ها باز می‌کنند تا ترافیک کمتر شود اما اتفاقی که می‌افتد، برعکس است. میدان‌ها به گره ترافیکی تبدیل می‌شود و بعد تلاش می‌شود تا به انحا مختلف این ترافیک حل شود. از سوی دیگر ساختمان‌هایی تجاری فقط برای سوداگری و سودآوری در اطراف میادین بنا می‌شود و ترافیک را دو چندان می‌کند. مَثَل این کار مثل کسی است که به موز نمک می‌زند و دور می‌اندازدش. از او می‌پرسند چرا چنین می‌کنی؟ جواب می‌دهد که موز شور دوست ندارم!


از طرفی این مدل توسعه‌ای که در شهر پیاده می‌شود، باغ‌ها را هم از بین برده، به طوری که در طول 10 سال گذشته، 4 هزار هکتار از باغات تهران نابود شده. تغییر کاربری غیرقانونی بوستان مادر در منطقه 5 به دست شهرداری و تبدیل آن به 6 برج 17 طبقه‌ای را هم باید به این مشکل اضافه کرد.

تهران پر از مراکز تجاری سر به فلک کشیده شده، قدم به قدم جایی برای خرید هست اما ما چقدر به این مراکز نیازمندیم؟ هر کدام از این مراکز خرید تا حد زیادی بار ترافیکی شهر را سنگین می‌کنند. هر فضای خالی، از ماشین پر شده. از مجموعه‌های مسکونی تا فضاهای سبز. مجموعه اکباتان نمونه نزدیک این اتفاق است. بلایی را که سر این شهرک آمد به چشم دیدیم. فضای سبز و اراضی مشاع شهرک اکباتان را تخریب کردند و ساختمان‌هایی جایش سبز شد که با آن محیط تضاد داشت و صدای اعتراض مردم را هم بلند کرد. از طرفی این کار از نظر شرعی هم درست نبود، چرا که فضای سبز به همه ساکنان متعلق بود.

با توجه به این‌ که شما شهر‌های بسیاری را در دنیا دیده‌اید، آیا شبیه چنین پروژه‌هایی در کشورهای دیگر دیده‌اید که بی‌توجه به شهروندان، تنها به تسلط ماشین‌ها بر شهر بیفزاید؟

نمونه چنین الگویی را در شهر دیگری ندیده ام. در هیچ کجای دنیا تا این حد به مردم بی‌اعتنایی نشده. پیاده‌ها در تهران جایی ندارند، چون پیاده رو فقط به آنها اختصاص ندارد. با گذر از هر پیاده رو بعد از 500 متر، بالاخره جایی به خاطر ساخت و ساز‌ها یا بساط فروشگاه‌ها، ناچاری پایت را به خیابان بگذاری. همه جای دنیا اگر ساخت و‌سازی در حال انجام است گذرگاهی هم برای عابران در نظر گرفته می‌شود، در تهران هم تک و توک این اتفاق می افتد اما در اغلب مناطق پیاده‌ها را در نظر نمی‌گیرند. خود من که سال‌هاست، پیاده روی می‌کنم و رانندگی نمی‌کنم، تجربه این نادیده گرفتن را بارها داشته ام. آلودگی هوای تهران به همین خاطر به وجود آمده. پیاده‌ها نهایتا ناچارند سوار ماشین شوند. بیشتر از 60 درصد آلودگی به خاطر مسئله ترافیک شهری است.

بیشتر میادین تاریخی در شهرهای معروف از ماشین خالی می‌شود حال آنکه عکس این اتفاق در تهران رخ می‌دهد. نمونه‌ای از کنترل عبور خودروها در میادین کشورهای دیگر سراغ دارید؟

تقریبا در تمام شهرها میدانی تاریخی هست که تردد ماشین یا پارک کردن در آن ممنوع است. از میان نمونه‌هایی که من دیده ام، در شهر وین ، ساعات خاصی از روز، اجازه عبور ماشین‌ها وجود ندارد یا میدان شانزه لیزه پاریس که در گذشته ترافیک بالایی داشت، حالا پارک ممنوع شده. با این روش مردمی که می‌دانند امکان پارک کردن وجود ندارد کمتر با خودرو در این مناطق حضور پیدا می‌کنند، در نتیجه پیاده رو وسیع می‌شود و ترافیک کمتر و البته اهمیت مردم بیشتر جلوه می‌کند.

با وجود این گذرگاه‌ها باید میادین تاریخی شهر را از دست رفته بدانیم یا امکان اصلاح الگوهای معماری در تهران هم وجود دارد؟

من ورشو را دیدم که چطور پس از جنگ کاملا نابود شده بود اما دوباره آن را به شکل روز اول برگرداندند. اگر محوریت خودرو در شهر‌ها حذف شود و ما هم لزوما نمی‌خواهیم که از دم خانه مان با ماشین برویم و از حمل‌و‌نقل عمومی استفاده کنیم، وضعیت بهتر می‌شود. اتفاقی که افتاده بدتر از بمباران نیست. در همین خیابان انقلاب هم لزومی ندارد که خط مخصوص اتوبوس تندرو باشد، پیشنهاد کردیم که به شکل گذشته برگردد. می‌شود که ماشین‌ها هم در مسیر خودشان گذر کنند و مثل قدیم چراغ‌های قرمزی در خیابان نصب باشد و اولویت با پیاده‌ها باشد.
304 47

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 493899

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 13 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • بی نام IR ۰۷:۴۵ - ۱۳۹۴/۱۰/۰۹
    9 0
    آفرین حرف دل ما را زدی