۱ نفر
۱۳ دی ۱۳۹۴ - ۰۶:۰۵

من معتقدم با توجه به مشکلات ساختاری و کارکردی اجرای انتخابات در کشور و نحوه سازماندهی و مدیریت اجرائی و تدوین راهبرد کلان آن باید نقش سازمانهای مدنی ، مردم نهاد ، انجمن و گروههای صنفی در شکلگیری و بافت مجلس دهم شورای اسلامی را قوی تر و پر رنگتر کنیم.

همانگونه هم که در مقاله "سمنها و مدیریت اجرائی انتخابات" ، "مجلس نخبه گرا" و "اگرهای انتخاباتی" نوشتم و در چند مقاله بعدی ادامه دادم، مجلس غیر حزبی متشکل از افراد و عناصر متفرق نه تها خود از مصائب است و به کار دولت و ملت نمی اید بلکه بدلایل زیر امکانات مادی و معنوی کشور را نیز هدر میدهد:
1- تنظیم روابط افراد متفرق چه در دوران فعالیتهای نامزدهای انتخاباتی و هفته تبلیغات و چه بعد از راه یافتن به مجلس، خود نیازمند مصرف کردن منابع زیادی است که روند توسعه کشور را به تاخیر می اندازد.
2- کمیسیونهای مجلسی که افراد متفرق استخوان بندی آنرا تشکیل میدهند اصلا" بهره ور و کارآ نیست. افراد کارشناس ، متخصص و مستقلی که در کمیسیونهای مجلس شرکت میکنند بدلیل کیفیت پائین بعضی از نمایندگان و عدم شناخت آنها از موضوعات مرتبط با وظایف آن کمیسیونها ابراز تعجب و گله می کنند.
کمترین ضرر انفراد گرائی و وضعیت متفرق کنونی نبود روابط نظام مند بین افراد و با نهادهای اصلی و سازمانهای مدنی در جامعه است. این امر منجر به عدم تعامل بین گروهی و ضعیف بودن کارکرد بین بخشی در سطوح گوناگون مدیریتی و سازمانی و پائین آوردن آستانه تحمل و بردباری سیاسی است که باید راه کاری برای آن جستجو کرد. برای جبران این ضعفهای فردی و سازمانی، افزایش ارتباطات انسانی در قالب مفاهمه و مصالحه در درون گروههای مرجع و سازمانهای مردم نهاد ضروری بوده و یکی از عناصر اصلی برای استفاده از هم افزائیهای تشکیلاتی تقویت سازمانهای مردم نهاد و تعامل سیاسی اجتماعی آنان در بین خود و با جامعه است. در این زمینه فرهنگ سیاسی و عمومی و خورده فرهنگها نقش به سزائی می توانند داشته باشند.
متاسفانه به نقش تعامل و مصالحه سیاسی در سطح گوناگون جامعه، سازمانی، مدیریتی و همچنین در سیاست و حکومت در ایران توجه نشده و بهای لازم به آن داده نمیشود، لذا باید به روند، اصل و تاثیر مصالحه سیاسی در سطح درون و برون گروهی سازمانهای مردم نهاد همچون انجمنهای صنفی، اتحادیه ها، انواع تشکلهای اقتصادی بخش خصوصی و...به عنوان پایه تعامل سیاسی اجتماعی در این دور از انتخابات توجه بیشتری مبذول شود. بنابراین ترویج و تحقق مشارکت حداکثری باید مهمترین راهبرد انتخاباتی این دوره از انتخابات توسط گروههای مرجع اجتماعی و احزاب سیاسی باشد.
یک پژوهش جامعِ تطبیقی در مؤسسه‌ی بروکینگز، در واشنگتن، 171 مورد تحریمِ انتخاباتی در کشورهای گوناگون نظیر تحریم انتخابات سال 1994 اتیوپی توسط مخالفان، 1997 مالی توسط مخالفان، 2003 آذربایجان توسط مخالفان الهام علی اف، 2004 و 2005 ونزوئلا توسط مخالفان، 2005 عراق توسط گروههای سنی، 2005 زیمباوه توسط مخالفان، 2009 افغانستان توسط عبدالله عبدالله در دور دوم با کرزای، 2009 غنا توسط مخالفان، 2012 مصر توسط مخالفان اخوان المسلمین و در ایران شوراها در سال 1380و ریاست جمهوری سال 1384 را مورد مطالعه قرار داده است. این گزارش در پایان چنین نتیجه می‌گیرد که سیاستِ تحریمِ انتخابات تقریبا در همه‌ی موارد شکست خورده و تنها سه پیامدِ منفی به همراه آورده است:
الف) قدرتمند‌تر شدنِ حزب حاکم با کسبِ اکثریتِ بسیار بالا در غیابِ احزابِ تحریم‌کننده.
ب) به حاشیه رانده شدنِ حزب تحریم‌کننده و رهبرانِ آن.
ج) فراهم کردن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست و تنها در غیاب احزاب مخالف قابلِ دست‌یابی است.
اگر چه خوشبختانه هم مردم و هم دولت و حکومت در ایران دارای تجربیات ارزشمندی هستند و هر یک به دلایلی به دنبال مشارکت حداکثری هستند و کسی دیگر به صورت سازمان یافته به تبلیغ تحریم انتخابات نمی پردازد. اما همچنان بی اعتمادی بخشی از مردم به صندوقهای رای ادامه دارد. البته توجه به نقش مردم و دعوت علاقمندان به کشور و مخالفین نظام به پای صندوقها و حق الناس خواندن رای مردم که می تواند در تمامی مراحل و فرایند انتخابات نیز مصداق پیدا کند تا حدی جبران این بی اعتمادی را نموده است. اما از سوی دیگر فشار مشکلات اقتصادی بر گرده مردم، لطمه خوردن طبقه متوسط بوسیله دولت مهرورز محافظه کاران، قولهای عمل نشده افراد و گروههای سیاسی در دوران گذشته، تلمبار شدن مطالبات مردم و بدتر شدن وضع آنها و زده شدن مردم از عملکرد احزاب و گروههای سیاسی همه زمینه های مستعدی هستند که اگر مورد توجه نهادهای اجرائی و نظارتی انتخابات قرار نگیرد میتواند به تحقق ایده مشارکت حداکثری لطمه وارد کند.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 495212

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 1 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 5
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • شمس تبریزی A1 ۱۹:۱۱ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    1 0
    از اون سه پیامد منفی که بروکینگز بهش اشاره کرده به سومی نقد دارم. گفته «ج فراهم کردن امکان تغییر در ساز و کارهای انتخاباتی مانند تغییرِ قانونِ اساسی که نیازمندِ اکثریتِ بالاست و تنها در غیاب احزاب مخالف قابلِ دست‌یابی است.». در پارلمان ترکیه احزاب مخالف حضور داشتن و تحریم هم نکردن، اما رجب تونست هم قانون اساسی را تغییر بده و هم در آینده تغییرات بیشتر در قانون اساسی میده و اختیارات خودش را بیشتر میکنه. ضمنا در خبرگان قانون اساسی اول نقلاب هم، احزاب مخالف بودن اما دیدین که قانون اساسی عمدتا بر پایه دیدگاه حزبی که بیشترین طرفدار را داشت نوشته شد. بنابراین نفس حضور احزاب مخالف شرط نیست، مهم این است که چه وزنی در میان مردم دارن. قضیه عمیق تر از این حرفاست آقای تاجیک. بعدا حالش بود، می نویسم
  • شمس تبریزی1 A1 ۱۹:۲۱ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    0 0
    خب این مورد یک و دو که شما بهش اشاره کردین حرف درستی است. اما یک سوال را باید ابتدا جواب بدین. حکومت حزب می سازه یا حزب حکومت را میسازه؟ منظورم از حزب سازی حکومت هم حزب سازی توسط افرادی است که در سابق و یا حال جزو مقامات حکومتی بوده اند. مثلا همین حزب اعتماد ملی را مثال بزنیم. آقای کروبی توسط حزب به مردم شناسانده شد یا توسط حکومت؟ روسای حزب مشارکت چطور؟ حزب ندای ایرانیان چطور؟ حزب آبادگران چطور؟ حزب کارگزاران چطور؟ حزب موتلفه چطور؟ خب میبینید که در تمام اینها، اول افراد توسط حکومت به قدرت رسیده اند و بعد اومدن حزب تشکیل دادن. این تسلسل باطل است آقای تاجیک و خودتان خوب میدانید چرا. ضمنا احزاب ایران معمولا یک وجه مشترک دارن. ....
  • شمس تبریزی2 A1 ۱۹:۳۲ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    0 0
    اینها غالبا در ماههای منتهی به انتخابات و یا ماههای بعد پیروزی انتخاباتی یک طرف هست که متولد می شوند. منطورم اینه که مشکل اینه که رحم سیاسی ایران در این ماهها هست که قدرت باروری و تخمک گذاری پیدا می کنه و تازه وقتی هم که نطفه منعقد میشه و اگر شانس بیاره و یه شیر پاک خورده ای پیدا نشه که وسط راه کورتاژ سیاسی کنه، این رحم، قدرت نگه داری جنین حزب را برای مدت طولانی نداره و جنین نارس متولد میشه. سوال دیگر اینه که حزب دنبال قدرته و یا قدرت دنبال حزبه؟ آقای تاجیک شما برای سروسامان دادن به اوضاع سیاسی و اقتصادی و اجتماعی راهی ندارید جز اینکه از مدرسه و دانشگاه آغاز کنید. شما راهی برای سروسامان دادن از طریق مجلس و دولت ندارید. بیخود خود را به زحمت نیندازید. ....
  • شمس تبریزی3 A1 ۱۹:۳۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    0 0
    نوشته اید: «2کمیسیونهای مجلسی که افراد متفرق استخوان بندی آنرا تشکیل میدهند اصلا" بهره ور و کارآ نیست. افراد کارشناس ، متخصص و مستقلی که در کمیسیونهای مجلس شرکت میکنند بدلیل کیفیت پائین بعضی از نمایندگان و عدم شناخت آنها از موضوعات مرتبط با وظایف آن کمیسیونها ابراز تعجب و گله می کنند.» چون از بروکینگز مثال زدید می پرسم که شما چند تا کارشناس در ایران سراغ دارید که در سطح کارشناسان بروکینگز باشند؟ چند مرکز در ایران سراغ دارید که کار تحقیقی مانند اندیشکده های آمریکایی بکنند؟ بالاخره این کارشناسان باید از یک جایی باشند؟ آنجا کجاست؟ میخواهید بفرمایید مرکز پژوهشهای مجلس؟ یا مرکز تحقیقات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت؟ شرمنده این مراکز تماما حکومتی هستند....
  • شمس تبریزی4 A1 ۱۹:۴۷ - ۱۳۹۴/۱۰/۱۳
    0 0
    و تحقیقاتشان می شود چیزی در حد تحقیقات اداره کل نهم ساواک و دفتر ویژه اطلاعات زمان پهلوی. منظورم مقایسه ساواک با این مراکز نیست. منظورم صداقت نداشتن در کار تحقیقی و وابستگی اقتصادی به حکومت و نتیجتا وابستگی فکری محقق میشه. و زا سوی دیگر کار اینها میشه توجیه کردن مقامات بالاتر و نه بیشتر. یعنی تحقیق میکنه تا حداکثر اطلاعات در اختیار مقامات بذاره. این مبتذل ترین نوع تحقیق است تازه اگر کارشان به سمت و سوی توجیه سیاست های غلط مقامات از طریق تحقیقات علمی نره. راستی این مراکز آماری ایران کارشان چیست؟ اینها کارشان این است که سیاست دیگران را با عدد و رقم توجیه کنند نه اینکه با عدد و رقم سیاستگذاری کنند. علت و معلول کدام است. جایش عوض شده است. حوصله بیشتر نوشتن ندارم. یا حق