دروغ در سدسازی، از زمان ناصرالدین شاه تا امروز

«دروغ» در زبان فارسی، نه فقط به معنای «سخن ناراست» بلکه به معنای «آسیب، زیان، پیامد زیان‌بار رفتاری ارادی، انحراف از نظم طبیعی حاکم بر هستی...» هم به کار رفته است؛ با این معنا، دروغ از دیرباز با سدسازی عجین بوده است.

کتاب بندهای باستانی دره‌ی درودزن(1) دربرگیرنده‌ی یک مقاله از دکتر ماری بی. نیکول آمریکایی و چند مقاله و یادداشت دیگر است درباره‌ی یک سد باستانی (به احتمال زیاد مربوط به دوره‌ی هخامنشی، مرمت شده در زمان ناصرالدین شاه) که به "سنگ دختران" معروف است و چند سازه‌ی آبی کهن دیگر. کتاب به دست دکتر محمد جعفر ملک‌زاده ترجمه و گردآوری شده است. با خواندن این کتاب، دریافتم که دروغ‌پردازی در کار سدسازی، همچنین گزافه‌گویی در مورد «عظمت» کار انجام‌شده و چاپلوسی کردن سدسازان در برابر حاکمان (لابد به قصد گرفتن پروژه‌های دیگر) مختص زمانه‌ی ما نیست، و در دوره‌ی ناصرالدین شاه هم حداقل یک مورد مستند آن وجود داشته است. غرق ساختن روستاها، بی‌توجهی به میراث‌های فرهنگی، و رعایت نکردن حقابه‌ی تالاب‌های پایین دست هم دست‌کم از حدود پنجاه سال پیش جزو عملیات سدسازان بوده است.

«دروغ» در زبان فارسی، نه فقط به معنای «سخن ناراست» بلکه به معنای «آسیب، زیان، پیامد زیان‌بار رفتاری ارادی، انحراف از نظم طبیعی حاکم بر هستی...»(2) هم به کار رفته است؛ با این معنا، دروغ از دیرباز با سدسازی عجین بوده است. برای مثال، سد دز با هدف، آبیاری هشتاد هزار هکتار به سود کشاورزان کوچک ساخته شد، اما درست نزدیک به پایان ساخت سد در اوایل دهه‌ی 1340، شاه و مشاورانش بر آن شدند که آب به شرکت‌های کشت و تجارت خارجی برای تولید محصولات کشاورزی صادراتی به کار گرفته شود. نزدیک به هفده هزار کشاورز از زمین‌های خود رانده شدند تا زمین آنان به شرکت‌های میتسویی، چیس منهتان، بانک آمریکا، شل، کمپانی جان دیر، و شرکت توسعه‌ی سرتاسری جهان واگذار شود. به بیان دیگر، دروغی بزرگ گفته شد و با سرمایه‌ی ملی، کاری به نفع بزرگ‌سرمایه‌داران انجام پذیرفت.

دروغ‌پردازی را در سد گتوند هم دیده‌ایم که بنا به اطلاعیه‌ی سازمان حفاظت محیط زیست، کارفرمای آن (شرکت آب نیرو) «در زمان ارایه‌ی اطلاعات پروژه‌ی سد گتوند در بخش اطلاعات زمین‌شناسی هیچ‌گونه اشاره‌ای به وجود گنبد نمکی در محدوده‌ی سد نکرده» و بنا به گفته‌ی مدیر مطالعات آن سد، ظاهرا (و در کمال شگفتی) یکی از کارکردهایش «تنظیم شوری آب» رودخانه‌ی کارون است که هر دوی این موردها، دال بر انحراف از نظام طبیعت، پنهان کردن واقعیت به قصد بهره‌برداری اقتصادی، و رفتار زیانمند برای کشور است.

متن کامل مقاله‌ی من را می‌توانید در مجله‌ی جهان سبز شماره‌ی 3 و 2، آذر و دی 1394  و یا در اینجا بخوانید.

 

پی‌نوشت

1) نیکول، ماری بی. بندهای باستانی دره‌ی درودزن، ترجمه: محمد جعفر ملک‌زاده، شیراز، انتشارات نوید شیراز، 1393

2) وکیلی، شروین. «درباره‌ی مفهوم دروغ در ایران باستان»، تارنمای سوشیانس، 24/7/1392 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 497539

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
2 + 4 =