۰ نفر
۱۷ فروردین ۱۳۹۵ - ۱۰:۳۴

سفرنامه فرهنگی از سفر به ارمنستان به قلم دکتر ابوذر ابراهیمی ترکمان، رئیس سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی

روز چهارشنبه 28/11/94 به دعوت رسمي سركار خانم هاسميك بوغوسيان وزير فرهنگ جمهوري ارمنستان به اتفاق همكارم جناب آقاي اصغر فارسي عازم ايروان پايتخت اين كشور شديم .
در فرودگاه، محبت و بنده نوازي جناب آقاي سيد كاظم سجادي سفير محترم و فعال كشورمان، جناب آقاي مشكي رايزن محترم فرهنگي و نيز آقاي نرسيس تر وارتانيان معاون بين الملل وزارت فرهنگ شامل حال بنده شد.

ما ايرانيان اگر به تاريخ و تمدن چند هزارساله خود مي باليم، البته مفتخر به داشتن همسايگاني چون ارمنستان نيز هستيم كه تاريخ بنيانگذاري تمدن و موجوديت قومي شان به قريب به 2500 سال پيش مي رسد. يعني زماني كه به روايت موسي خورني مورخ بزرگ دوران باستان كه به هردوت مشرق زمين نيز شهره است، هايك، از نوادگان نوح پيامبر، با شكست دادن پادشاه بابل در سرزمين آرارات، اولين ستون خيمه هاي ايجاد سرزمين ارمنستان كه به زبان ارمني « هايستان » ناميده مي شود را بنا نهاد.
اين سرزمين و مردمان ساكن آن از دير باز به سبب قرابت هاي نژادي، مجاورت جغرافيايي و تشابهات زباني با ساكنان فلات ايران مناسبات دوستانه عميقي داشته و تحولات و تطورات زمانه، خللي در عمق و پهناي اين مناسبات ايجاد نكرده است.
ارمنستان اولين كشور در پهنه گيتي است كه در سال 301 ميلادي دين مسيحيت را به عنوان آئين رسمي خود بر گزيد و از اين منظر، ارامنه همواره به خود و كشورشان به عنوان پيشرو در پذيرش رسمي مسيحيت مي بالند.

اگر از دوره هايي كه سرزمين ارمنستان كنوني در ذيل قلمرو پهناور ايران بزرگ، بخشي از اين قلمرو قلمداد مي شد بگذريم، با الحاق اين سرزمين به روسيه تزاري در سال هاي آغازين سده نوزدهم ميلادي، و در ادامه آن شكل گيري جمهوري سوسياليستي ارمنستان شوروي در سال 1920 ميلادي، در شمال غرب كشورمان، همسايه اي همدل و هم نژاد و دوست شكل گرفته است كه از بالاترين سطح از همكاري ها و مراودات دوستانه با آن برخوردار بوده ايم.

در اين كشور با اكثريت مسيحي، كه تنها همسايه هم مرز خشكي ايران با آئيني غير از اسلام است، علاوه بر اكثريت ارمني، اقوام كردهاي يزيدي، شمار اندكي روس، گروهي از قوم تات و اقليت هاي كم شمار ديگر در کنار یکدیگر زندگی می کنند.
زبان رسمي در ارمنستان، زبان ارمني از شاخه زبان هند و اروپايي است كه به دو شاخه ارمني شرقي و ارمني غربي با تفاوت هايي اندك در لهجه و نوشتار تقسيم مي شود كه حدود 14 ميليون نفر در كل جهان گويشور دارد.
خط ارمني يكي از قديمي ترين خط هاي نوشتاري در جهان است كه در قرن پنجم ميلادي توسط يكي از كشيشان ارمني موسوم به مسروب ماشتوتس كه از قديسان كليساي حواري ارمني نيز محسوب مي شود ابداع گرديد و الفباي مورد استفاده امروز ارمني با مختصر تغييراتي دقيقا همان الفباي ابداعي ماشتوتس است و از اين جهت، خط و نوشتار ارمني ويژگي منحصر به فردي در بين خط هاي نوشتاري موجود و زنده جهان دارد.

با ابتناء به اين گذشته فرهنگي و ادبي كه مهم ترين نمود آن در زبان و نوشتار خاص متجلي شده است، ارامنه از ديرباز به عنوان قومي با چگالي فرهنگي و ادبي بالا شناخته مي شوند.
اين امر به ويژه در حوزه اي مانند تاريخ، از ديرباز مورد توجه و مراجعه ي محققان و پژوهندگان مختلف بوده است و مورخان بزرگ ارمني كه موسس خورناتسي ( يا همان موسي خورني به قرائت ايراني) ، از برجسته ترين و شناخته شده ترين مصاديق آن محسوب مي شود. هم او كه به هردوت مشرق زمين معروف است.
علاوه بر آن در حوزه هايي چون ادبيات ( شعر و داستان ) ، موسيقي، هنرهاي تجسمي و نقاشي و هنرهاي نمايشي و تئاتر، نمي توان از پيشتازي ارامنه در منطقه قفقاز چشم پوشيد.
فغان نامه گريگوار كه يكي از بزرگ ترين آثار مذهبي ارامنه و كتابي تقريبا هم سنگ كتاب مقدس است، از بزرگترين مواريث ادبيات كلاسيك ارمني است كه در بردارنده مناجات هاي منظوم گريگوار نارگاتسي قديس بزرگ ارمني است. كتابي كه با ترجمه زيبا و فاخر آزاد ماتيان، از فرهيختگان برجسته ارمني كشورمان، به خواننده فارسي زبان نيز به خوبي معرفي شده است.
خطه ارمنستان شاعران و نويسندگان بزرگي را در دل خود پرورش داده است كه غالب آنان به شدت متاثر از فرهنگ و ادبيات ايراني بوده و در آثار و منظومه هاي خود تجلياتي از این تاثير را به نمايش گذاشته اند.
در حوزه هايي چون نقاشي، مارتيروس ساريان و آيوازوفسكي از سرآمدان هنر نقاشي جهان اند كه سبك و شيوه هاي خاص خود را دارند و در هنرهاي نمايشي بي ترديد مي توان ارمنيان را از پيشروان و پيشتازان بي بديل اين هنر برشمرد.
در حوزه هاي مختلف ايرانشناسي نيز ارامنه چهره هاي بزرگ و نامداري به جهان مطالعات ايراني عرضه كرده اند كه از ميان، شايد هراچيا آچاريان را بتوان پرآوازه ترين ايرانشناس ارمني خواند. هم او كه با كار سترگ خود «فرهنگ ريشه شناختي زبان ارمني»، به كشف و معرفي 1400 واژه پهلوي و ايران باستان در زبان ارمني توفيق يافت.
امروزه نيز چهره هاي شاخصي از ارامنه چه در ارمنستان و چه در ايالات متحده آمريكا و اروپا به مطالعات ايران شناسي اشتغال دارند و آثار ارزشمندي را پديد مي آورند كه تفصيل نام و خدمات علمي و فرهنگي آنان مجالي ديگر مي طلبد.

شركت وسخنراني در همايش 25 سالگي روابط ايران وارمنستان
روز پنجشنبه 29 بهمن برنامه همايش 25 سالگي روابط ايران و ارمنستان در دانشگاه دولتي ايروان برگزار شد، به عنوان ميهمان مدعو در اين برنامه كه به همت سفارت كشورمان و رايزني فرهنگي و نيز دانشگاه دولتي ايروان برگزار شد، شركت كردم.

سخنرانان مقالاتی را با عناوین ذیل در حضور شرکت کنندگان ارائه نمودند:
• دکتر امیر احمدیان: «چشم انداز روابط ارمنی ـ ایرانی»
• دکتر ولی کوزه گر کالجی: «ایران وارمنستان: از پیوندهای تاریخی تا الزامات راهبردی»
• دکتر محمود جنیدی جعفری: «شخصیت سیاسی و شخصی امام خمینی(ره) از دید متفکران اسلامی و مسیحی»
• دکتر وارتان واسکانیان: «ارمنستان-ایران، از تاریخ به سوی آینده»
• پروفسور واهان بایبوردیان: «ارمنستان وایران - ربع قرن همکاری»
• دکتر آنوش استامبولتسیان: «اساس سیاسی، تاریخی و مذهبی در دیدگاه ولایت فقیه امام خمینی (ره)»
• دکتر واهرام پتروسیان: «کردستان عراق و روابط ترک-کرد در راستای توسعه منطقه ای»
• دکتر گوهر اسکندریان: «افق¬های¬ جدید در روابط ارمنستان ـ ایران در راستای روابط اقتصادی»
• دکتر رودیک یارالیان: «لغو تحریم های اقتصادی علیه جمهوری اسلامی ایران و چشم انداز پیشرفت روابط ارمنی ـ ایرانی»
• دکتر آرام مانوکیان: «نقش ایران و اهمیت آن در مسئله تامین امنیت منطقه خاور میانه»
• دکتر هایک ناظریان: «تشریح سیاست و جامعه ایران در رسانه های الکترونیکی آمریکایی در سالهای 2002-2001»

ابتدا آقاي دكتر آرام سيمونيان رئيس دانشگاه كه عضو آكادمي ملي علوم اين كشور نيز هست به سخنراني پرداخت و به ضرورت تداوم و تعميق روابط دو كشور تاكيد كرد و قدردان بود كه جمهوري اسلامي ايران دومين كشوري است كه استقلال مردم ارمنستان را به رسميت شناخته است. سپس سفير كشورمان درباره روابط دو جانبه و تاريخچه آغاز اين روابط و شرايطي كه بايد در آينده مد نظر دو كشور قرار گيرد سخنراني كرد و پس از آن اينجانب سخنان خود را آغاز كردم :
حضار محترم، انديشمندان ارجمند.

در ابتدا مایلم خرسندی خوداز برپایی این همایش علمی که خود نشان واضحی از شوق وعلاقمندی دو ملت به توسعه وگسترش مناسبات فرهنگي می باشد ابراز نمایم.
خانم ها و آقایان؛ اجازه مي خواهم از همه سامان دهندگان اين همايش صميمانه سپاسگزاري كنم. همانطور كه مي دانيم مردم شناسان، حماسه ها و اساطير را آيينه ي ناگفته هاي تاريخ ملت ها مي خوانند كه عميق ترين لايه هاي زيرين فرهنگي اقوام و ملل را در خود پرورانده است و کمتر کسی است که پیوندهای ادبی و تاريخ دو ملت ايراني و ارمني را نادیده انگارد و بر اين عناصر مشترك صحه نگذارد.
اگر شما با حماسه جاودانه داويد ساسونتسي خود، تمام آمال و آرزوها را در سيماي پهلوان اسطوره اي خود متجلي مي بينند، ما نيز در حماسه شكوهمند شاهنامه و پهلوان اسطوره اي خود رستم، دنياي مطلوب سرشار از مردانگي و صفا و راستي را مي بينيم و شما اهل انديشه و ادب و دانش به خوبي بر مشتركات و هماننديهاي اين دو حماسه بزرگ ملي مردمان ما واقفيد.
هماننديها و تشابهات پرشمار در آداب و رسوم كه برخي به لحاظ همسايگي وروابط طولاني ما در گذشته شكل گرفته اند. همه و همه در تاريخ دراز روابط مردمان ما، قوام بخش دوستي ها و تداوم بخش مراودات و همكاري ها بوده و خواهد بود.
تاثير و تاثرات متقابل فرهنگي ما و شما، با منشاء گرفتن از سرچشمه هاي ديرين قومي، زباني و اجتماعي فوق الذكر، در عرصه هاي ادبيات و هنر، به ويژه در دوران معاصر، جلوه اي ديگر يافته است كه شواهد بسياري را مي توان بر آن برشمرد.

شعر پارسي چنان كام شاعران و خردورزان شما را شيرين ساخته است كه حتي خود را به لقب «شيراز » ملقب كرده اند. آري « هوانس شيراز » شاعر بزرگ ارمني را مي گويم كه از شدت شوق به سعدي و حافظ، وطن اين دو شاعر بزرگ را به عنوان تخلص خود برگزيد. يا « يقيشه چارنتس » كه در منظومه ماندگار خود، چارنتس نامه، قلبش را سرشار از نور خورشيد ايران خوانده است .

از سوي ديگر هنرمندان ايراني از سينما، تئاتر و نقاشي مدرن خود از هنر هنرمندان نوگراي اوايل سده بيستم ميلادي ارمني بهره برده اند. كه چه در ايران و چه در تفليس و ايروان، پيام آوران نگاهي نو به انسان و جهان در قالب هنرهاي مدرن سينما و تئاتر و حتي معماري بوده اند و ميراث برخي از آنان تا اكنون نيز، چونان مكتبي ويژه و منحصر بفرد، مورد اقبال و مراجعه اهل دانش و ادب و هنر است.

از جامعه ارمني ايران سخن به ميان آمد. جامعه اي كه با بيش از چهارصد سال قدمت حضور در قلمرو ايران امروز، مجموعه اي دلنشين از تعامل و همزيستي سازنده با ديگر ايرانيان را در قالب مواريث مشترك فرهنگي و آرمان ها و رسالت هاي واحد به منصه ي ظهور گذاشته است. جامعه اي كه همراه با ديگر هموطنانش در شادي ها، شاد و در غم ها گريسته است. اگر جنگي در گرفته است دوشادوش ديگر ايرانيان به دفاع از وطنش برخاسته است كه آخرين نمونه آن را در جنگ تحميلي هشت ساله صدام حسين بر عليه جمهوري اسلامي ايران ديديم و شمار قابل توجه شهداي ارمني، گواهي روشن بر اين مدعاست.

حضار محترم، دانشوران گرامي
در زمانه اي كه افراط گرايي و خشونت، به ويژه در منطقه ما، پرده اي از خشم و نفرت بر چشمان جاهلاني بي خبر از آموزه هاي اصيل ديني افكنده است، نمونه ي همزيستي سازنده ايرانيان و ارمنيان در طول تاريخ و به ويژه در دروان جمهوري اسلامي ايران، سرمشقي از تفاهم و همدلي و شكل گيري جامعه اي عاري از خشونت و تبعيض است.

شرايط زيست ارمنيان ايران كه همراه با ديگر پيروان اديان آسماني با عنوان اقليت هاي ديني، از حقوق برابر و تسهيلات و امكانات بسياري همچون حضور نمايندگاني در پارلمان، مدارس و موسسات آموزشي خاص خود، نشريات و مطبوعات و مواردي از اين قبيل برخوردارند، ناظران بي طرف و منصف را همواره شگفت زده كرده و نمايش دهنده ي صادق رواداري و همزيستي پيروان اديان و مذاهب الهي در جمهوري اسلامي ايران است.

اين روند فرخنده كه در گذشته ي ملت هاي منطقه ما ريشه دارد، در بيست و پنج سال تاريخ روابط رسمي دو كشور، روز به روز جلوه هايي جديد از طراوت و بالندگي را پشت سرگذاشته و چشم اندازهايي روشن و اميدبخش را پيشاروي خود دارد.
جمهوري اسلامي ايران دومين كشوري بود كه استقلال جمهوري ارمنستان را به رسميت شناخت، در طي سال هاي پس از استقلال اين كشور، همواره نهايت اهتمام و تلاش خود را معطوف به برقراري صلح و تامين امنيت در منطقه ساخته و همچنان بر اهميت تحقق اين مهم تاكيد مي نمايد.

دوستان گرامي. منطقه قفقاز جنوبي، در روزگاري نه چندان دور، در خود چهره هايي چون سايات نووا شاعر و خنياگر ارمني تباري را پرورد كه به همان رواني كه به ارمني مي سرايد ، سروده هايي به گرجي و آذري نيز دارد و تجسم عيني تعامل، گفتگو و نزديكي ملت هاي اين بخش از جهان است.
زمانه ي پر آشوب ما، به سايات نوواهايي ديگر نيازمند است كه تبلور اشتراكات بسيار مردمان اين منطقه باشند و همدلانه، كاستي هاي همزباني را بپوشانند و نواي دوستي و مهرباني سردهند كه به قول حكيم بزرگ شرق و معلم عرفان و انسان دوستي ، مولانا جلال الدين رومي :
همدلي از همزباني بهتر است

آقايان امير احمديان و ولي الله كوزه گر كالجي نيز براي شركت در اين همايش دعوت شده بودند. عنوان سخنراني آقايان امير احمديان " چشم انداز روابط ارمني - ايراني" و دكتر ولي كوزه گر كالجي " ايران و ارمنستان: از پيوند هاي تاريخي تا الزامات راهبردي" بود كه ارائه كردند.
پس از اتمام سخنان به اتاق رئيس دانشگاه دعوت شديم تا گفتگوهاي خود را ادامه دهيم. مجلس كه صميمي شد گفتگوي خوبي شكل گرفت.

دكتر آرام سيمونيان رییس دانشگاه دولتی ایروان، در رشته تاريخ تحصيل كرده است. او متولد 12 آوریل سال 1955ميلادي در ارمنستان است. در سال 1981 دکترای تاریخ از انیستیتو تاریخ شناسی آکادمی علوم اتحاد جماهیر سوسیالیستی شوروی در شهر مسکو را گرفت. در سال 1983 فوق دکترا دریافت نمود. در سال 2005 به مقطع پروفسور تاریخ رسید. آرام سیمونیان مولف بیش از 100 آثار علمی می باشد. وي نظرات بسيار مثبتي نسبت به ايران ابراز مي كرد و بارها به ايران سفر كرده است و خاطرات فراواني از هر سفر در ذهن داشت و همچنین علاقمند به گسترش روابط دو كشور در زمينه علمي و دانشگاهي بود.

ديدار با وزير فرهنگ ارمنستان
بعد از ظهر همان روز با سركار خانم هاسميك بوغوسيان وزير فرهنگ جمهوري ارمنستان ديدار كرديم . وي متولد 1960ميلادي است و كارشناس ارشد در رشته زيست شناسي است و ده سال نيز در يكي از مدارس ايروان تا دو سال پس از فروپاشي معلم زيست شناسي بوده است. از سال 2006 ميلادي به عنوان وزير فرهنگ جمهوري ارمنستان مشغول به كار است و چندين مدال از نخست وزير كشورش دريافت كرده است.

در ابتداي ملاقات از دعوت ايشان سپاسگزاري كردم و سپس به زمينه هاي همكاريهاي فرهنگي اشاره كردم. و تاكيد كردم كه جهان در حال حاضر به سمتي حركت مي كند كه جنبه هاي معنوي فعاليت هاي فرهنگي كاهش يافته است و بايد كوشيد تا فرهنگ را بيشتر در جهت معنويت فعال كرد. ايشان موافق نظر من بود و اشاره كرد كه اين دوري از معنويت را ما نيز، در ارمنستان حس مي كنيم و معتقديم بايد از فرهنگ بومي به دقت مراقبت كنيم. در اين ملاقات قرار شد برنامه مبادلات فرهنگي دو كشور مجدداً تمديد شود و دو طرف در اجراي برنامه هاي فرهنگي بيش از گذشته بكوشند .
چندين وزارتخانه ارمنستان در يك ساختمان بزرگ قرار داشت كه در حال نقل مكان به ساختمان هاي اختصاصي خود بودند. وزير چند بار بابت آماده نبودن مكان به دليل نقل وانتقال عذر خواهي كرد. ابتداي ديدار نيز او را با خانم فورتسوا وزير فرهنگ دوره حاكميت خروشچف مقايسه كردم كه بسيار از اين مقايسه خوشنود شد. کاترین فورتسوا ، وزیر فرهنگ دوره¬ی نیکیتا خروشچف نخست وزیر سال های 1953 تا 1964 میلادی است. او، دختری ساده و روستایی و اهل ویشنی ولاچوک بود. در یک کارخانه ی نساجی با مادرش کار می كرد. پدر در جنگ کشته شده و مادر خرج خانه را از کار در کارخانه ی بافندگی در می آورد. بنا به توصیه مادر، وارد حزب می شود. همیشه آرزوهای بزرگی در سر دارد: درس بخواند، به عضویت کمیته ی کمونیست های جوان درآید. وارد زندگی حزبی شود و با شخص دلخواهش تشکیل خانواده دهد. اما در همان زمانی که شخص مورد علاقه اش را پیدا می کند، برنامه ی «کولاچستوا» در حال اجرا است. برای او پست و مقام حزبی بالاتر از ارزش های معمول خانوادگی است. به استالین به چشم پدر ملت نگاه می کند و با تمام وجود ایدئولوژی های حزب را دنبال می کند. همین مساله سبب نفرت بسیاری نسبت به او می شود.
او سیاست مداری سرسخت بود که از شنیدن کلمات «شاید» و «نمی دانم» به شدت اظهار ناخشنودی می کرد. یکی از القابی که به کاترین فورتسوا نسبت می دادند، «زنی در مقبره » بود. زمانی که سال 1961 میلادی، در دوازدهمین نشست، فورتسوا را از هیات مدیره حذف کردند، او این حرکت را همچون خیانت از طرف خروشف محسوب کرد. حتی تا پایان نشست طاقت نیاورد، از آنجا خارج شده و به ویلای شخصی خود رفت. در همین باغ نیز اقدام به خودکشی کرد.

وزير فرهنگ ارمنستان از برنامه هاي وزارتخانه براي حفاظت از ميراث فرهنگي بومي ملت ارمنستان گفت و اشاره كرد با آنكه دولتش در آمدهاي طبيعي فراواني ندارد اما براي اين امر اهميت قائل شده است. بسيار ابراز تمايل كرد كه كشورش روابط فرهنگي اش را با ايران توسعه دهد و فيلم هاي ايراني را نیز ستود. قرار شد برگزاري مرتب هفته هاي فرهنگي دو كشور را به جد پيگيري نماييم.

وضعيت فرهنگي ارمنستان
بودجه فرهنگی كشور ارمنستان در سال های 2015 و2016 به ترتیب عبارتند از 25049373 دلار و 25573692 دلار كه البته با توجه به نسبت جمعيت و محدوديت حوزه وزارت فرهنگ بودجه خوبي است.
ارمنی ها همواره نگران استحاله در گروه های قومی دیگر هستند وبه همين دليل مي كوشند همبستگي خود را تحكيم نمايند. ارامنه خط، زبان و دین خود را مقدس دانسته و برای آن ارزش و اهمیت بسیار قائل هستند. ومي كوشند تا از گسستگي نسل جديد با خط وزبان و دين جلوگيري كنند. از سوی دیگر از آنجا که مشکلات و معضلات اقتصادی زیادی بر سر راه دولت وجود دارد بسیاری از امور فرهنگی در ارمنستان با کمک ارامنه ی خارج از کشور به انجام می رسد که نمونه های آن را می توان در بازسازی اماکن فرهنگی و مشارکت در اجرای برنامه های مختلفی که در ارمنستان برگزار می شود مشاهده نمود. طي چند سال گذشته تعداد نهادهای فرهنگي فعال كشور ارمنستان افزایش پیدا کرده و کارهای بیشتری در راستای تحکیم هویت ارمنی انجام شده است.
هنر دوستي ميراثي است که از دوره حاكميت كمونيستي در اين كشور باقي است به همين دليل حتی اشخاص فقیر و تنگدست نیز در نمایشگاه ها، سالن های تئاتر و موسیقی حضور یافته و از آنها لذت می برند. دولت نیز در این امر سرمایه گذاری نموده و به طرق مختلف ازجمله بر پایی جشنواره ها واستفاده از مناسبت های ملی و مذهبی مردم را به منظور تقویت این روحیه و بروز استعدادهای خود تشویق می نماید.
شعار مشهور گسترش هنر که دولتهای پس از استقلال ارمنستان بدان اهتمام داشته و دارند را می توان در همین راستا ارزیابی نمود.
در خصوص پیوند فرهنگ با سیاست در عرصه ی بین المللی نیز می توان گفت که گرچه سياست های فرهنگي دولت مشوق تشكيل جامعة دموكراتيك آزاد به ویژه در جهت برقراري روابط با اروپا می باشد ولی سیاست حفظ هویت ارمنی و تاکید بر ملیت نژادی بشدت مورد توجه است. سياست اصلی کشور؛ بر پایه ی حفظ پیوند پیشین با روسیه و نياز به انجام مذاكرات و گفتگو با غرب و استفاده از امکانات آنها استوار است و البته حفظ روابط گرم و صمیمانه با جمهوری اسلامی ایران در تمامی زمینه ها از جمله موضوعات و مسایل فرهنگی از اولویت های سیاست های فرهنگی دولت ارمنستان در تمام سال های پس از استقلال این کشور بوده است.
سال 2012 به مناسبت پانصدمین سالگرد صنعت چاپ در ارمنستان، اين كشور از سوی يونسکو بعنوان پايتخت كتاب برگزيده شد. به جز كتابخانه ملي بیش از 42كتابخانه عمومی در ارمنستان فعال می باشد كه بیش از15میلیون جلد كتاب در اين كتابخانه ها وجود دارد و بیش از 2 میلیون نفر عضو اين كتابخانه ها می باشند. آمار عجيبي است يعني از هر سه نفر شهروند دو نفرشان عضو كتابخانه هستند. اخیرا دولت نیز برای افزايش فرهنگ كتابخوانی و تقويت كتابخانه های كشور اقدام به برگزاری فستیوال "ورود به مراكز فرهنگی با يك كتاب" نموده است كه طی آن مراجعه كنندگان در مدت برگزاری اين فستیوال، به مراكز فرهنگی يك جلد كتاب اعطا مي نمايند.
روزنامه ها و مجلات متعددي پس از استقلال منتشر و موسسات خصوصي رسانه ای تصويري نیز گسترش یافته است. در ارمنستان در مجموع چهل و سه نشریه منتشر مي شود.
پس ازاستقلال چندين نشريه جديد امتیاز گرفته و شماری از نشريات قديمی به ویژه روسی زبانها به كار خود پايان دادند. شرايط اقتصادي نامناسب دهه نود ميلادي از رونق كار نشريات كاسته و بسیاری از نشريات مجبور به توقف انتشار شدند. اما با بهبود شرايط ا قتصادی كشور و افزايش احزاب و گروه ها بر شمار نشريات افزوده شد. در سال 2001 شمار روزنامه های ثبت شده به بیش از 642 روزنامه سراسري و محلي ومجلات به 166 عنوان رسيد. كه البته برخي اكنون منتشر نمي شوند.
روزنامه ها معمولاً از سه شنبه تا شنبه منتشر می شوند. در حال حاضر 47 روزنامه فعال هستند كه حدود چهل هزار تیراژ دارند. يعنی يك عنوان نشريه برای هر63 نفر. در ارمنستان 55 شبکه راديويی و 48 شبکه تلويزيونی وجود داشته و فعالیت می كند و اكثر آنها خصوصی می باشند.

ايرانشناسي وزبان فارسي در ارمنستان
مطالعات ايرانشناسی در ارمنستان در سه مركز جداگانه يعنی، فرهنگستان علوم جمهوری ارمنستان، دانشگاه ايروان و مخزن دولتی نسخه های خطی، ماتِناداران، صورت میگیرد .
كرسی ايرانشناسی دانشگاه دولتی ايروان به رياست آقای دكتر وسکانیان مهمترین مرکز ایران شناسی در ارمنستان به شمار می آيد که با در اختیار داشتن بیست استاد تمام وقت در حال پژوهش در موضوعات مختلف زبان فارسی و ایران شناسی هستند.
فرهنگستان علوم ارمنستان، كه مهمترين مرجع علمی اين جمهوری است، در1943میلادی، در ايروان، داير شد و دارای پنج شعبه با 27 مؤسسه و شورای علمی است. دانشکدۀ خاورشناسی كه درسال 1968 در این فرهنگستان تأسیس شد دارای كرسی زبانشناسی شرقی است که مطالعات ايرانشناسی در آن صورت می پذیرد. در کتابخانه و مرکز نسخ خطی ماتناداران نیز كه گنجینه ای از کتب فارسی وجود دارد، که تحقیقات در خصوص زبان فارسی در آن صورت می گیرد.
زبان فارسی نيز در ارمنستان تاريخچه ای دراز و سرشار از اقبال و توجه اقشار مختلف فرهنگی، علمی و آكادمیك اين كشور دارد. ارمنیان ايرانشناسان بزرگی را در دامن خود پرورده اند كه شايد يکی از نام آورترين آن هراچیا آچاريان است كه به نوعی بنیانگذار مطالعات ايرانشناسی و زبان فارسی در ارمنستان است. برگزاری بیش از دهها كلاس زبان فارسی به صورت آزاد در مسجد کبود ایروان و آموزش سالانه بیش از يکصد زبان آموز بخش كوچکی از فعالیتهای آموزش زبان فارسی در ارمنستان است. در حال حاضر در 12 مدرسه اين كشور 1200دانش آموز 8 تا15 ساله تحت برنامه آموزش زبان فارسی قرار دارند.

بازديد از مسجد كبود ايروان
پس از اين ديدار به بازديد مسجد كبود در ايروان رفتيم مسجد جامع کبود ایروان توسط حسینعلی خان ایروانی والی ایروان حدود سال 1179 هجری قمری، مطابق با سال های 1142 و 1143 خورشيدي بنا شده و بزرگترین مسجد ايروان است. شباهتش به مسجد کبود تبریز ممكن است علت ناميدن مسجد به اين نام باشد و يا شايد کاشی های مینایی آبی رنگ آن دليل اين نامگذاري باشد.
مسجد کبود در مهمترین خیابان شهر ( ماشتوتس ) قرار گرفته است و بیانگر همزیستی مسالمت آمیز ارامنه و مسلمانان است. در گذشته در شهر ايروان حدود 7 الي 8 مسجد و تعداد دیگری نیز بناهاي اسلامي و مذهبي توسط مسلمانان احداث شده است كه اكثر آنها تخريب شده است. مسجد جامع ايروان با مساحتي برابر با 7 هزار متر مربع و در ابعاد 100 در 70 متر، 28 حجره دارد، كه تعداد آنها در هر طرف حياط مسجد، 14 حجره است. پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي و اعلام استقلال و تاسيس جمهوري در اين كشور در سال 1991 میلادی، جمهوري اسلامي ايران از اولين كشورهايي بود كه استقلال ارمنستان را به رسميت شناخت. و متعاقب آن، با آغاز ارتباطات سياسي، اقتصادي و فرهنگي ميان دوكشور، قراردادي نيز درباره مرمت و باز سازي فرهنگي ميان دوكشور، قراردادي نيز درباره مرمت و بازسازي مسجد كبود و واگذاري آن به سفارت ج . ا.ا. ، جهت بهره برداري فرهنگي در تاريخ 13 اكتبر 1995 میلادی / 21 مهر 1374 به امضا رسيد.

مسئوليت اجرايي عمليات بازسازي به بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي، و وظيفه نظارت، تحقيق و تهيه طرح بازسازي و مرمت آن، به كارشناسان سازمان ميراث فرهنگي واگذار و عمليات بازسازي عملا از 26 مرداد 1375 آغاز و تا سال 1377 ادامه پيدا كرد. در تابستان 1378 با شروع كار رايزني فرهنگي جمهوري اسلامي ايران در ايروان، مسئوليت نظارت و نگهداري مسجد با هماهنگي كه بين روساي سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامي و بنياد مستضعفان و جانبازان انقلاب اسلامي وقت به وجود آمد، به عهده سازمان فرهنگ و ارتباطات واگذار شد. اكنون به همت رايزني فرهنگي كشورمان در اين مسجد كتابخانه بسيار خوبي داير شده است كه محل مراجعه علاقه مندان است. چهار نفر ايراني و يك نفر ارمني از سوي رايزني فرهنگي در اين مسجد مشغول به كار هستند. شب هاي جمعه جلسات قرآن و دعاي كميل برگزار مي شود و سفره احساني از سوي شركت كنندگان گسترده وهمه متنعم مي شوند.

ديدار با وزير دياسپورا
روز جمعه به ديدار خانم هرانوش هاکوپیان وزیر اسپیورک (دیاسپورا) ارمنستان رفتيم. وظيفه اصلي اين وزارتخانه رسيدگي به امور ارمنيان در خارج از كشور است. وي دكتراي حقوق دارد ودر خلال صحبتهايش گفت كه پيش نويس قانون اساسي ارمنستان را او تهيه كرده است. او در دوره حاكميت كمونيستي عضو حزب كمونيست بوده است.
در خلال سال هاي 1983تا1985: دبیر کمیته مرکزی شاخه جوانان حزب در ارمنستان، عضو شورای کمیته مرکزی شاخه جوانان حزب در مسکو بوده است و از سال 1986 تا1990، نماینده شورای عالی جمهوری ارمنستان شوروی، عضو هیت ر ئیسه شورای عالی نيز بوده است. از سال 1996 تا 1998 وزير تامين اجتماعي ارمنستان بوده است و از سال 2008 نيز به عنوان وزير ديازپورا مشغول است.

وي در اين ديدار از سفر هيات ايراني ابراز خشنودي كرد و گفت روابط بين ايران وارمنستان همواره بايد رو به گسترش باشد .

دیدار با اسقف گارگین دوم

روز شنبه به منظور دیدار با اسقف گارگین دوم به محل کلیسای جامع اچمیادزین (Echmiatsin) در حومه شهر ایروان رفتیم در بدو ورود، مورد استقبال یکی از معاونین ایشان قرار گرفته و به اتفاق به محل دیدار رهسپار شدیم، سالن محل دیدار در غایت سادگی، بی پیرایه و بدور از هر نوع تشریفات خاص بود.
اسقف گارگين نرسسيان در سال 1951 در روستاي وسكِهات(Voskehat) استان آرماوير (Armavir) به دنيا آمد. او تحصيلات اوليه خود را در مدرسه علوم ديني اچميادزين آغاز و در سال 1971 به پايان رساند. در سال 1970 به عنوان خادم كليسا انتخاب گرديد و يك سال نيز در مدرسه علوم ديني به خدمت پرداخت. در سال 1972 توسط سر اسقف تيران نِرسويان به عنوان وارتاپت منصوب شد.
در سال 1972 وي به دستور اسقف اعظم ارامنه سراسر جهان وازگن اول جهت ادامه تحصيل دررشته الهيات به وين اعزام و در بخش الهيات دانشگاه وين مشغول به تحصيل شد. در سال 1975 اسقف اعظم وازگن اول او را به عنوان اسقف ارامنه آلمان به اين كشور گسيل داشت. وي در بن به ادامه تحصيل پرداخت و پس از چهار سال به اچميادزين برگشت. سپس همزمان براي تحصيل در آكادمي كليساي ارتودكس به زاگورسك (Zagorsk) روسيه اعزم شد. در سال1980 به عنوان كمك اسقف، اسقف نشيني آراراتيان و در آوريل 1983 به عنوان سر اسقف يا پاتريارك اسقف نشيني منصوب گرديد.
در 23 اكتبر 1983 توسط اسقف اعظم وازگن اول به عنوان اسقف كليساي جامع اچميادزين انتخاب شد و در نوامبر 1992 به سراسقفي نايل آمد.
در سال 1989 مدرسه علميه وازگنيان در سِوان توسط گارگين نرسسيان فعاليت خود را آغاز كرد اين مدرسه خدمتگذاران به كليساي حواري ارامنه را تربيت مي نمايد.

اسقف گارگين عــضو كـــميته مــركــزي امــور خيـــريــه ارامــنه و عضــو افتخــاري شوراي كليساهاست. بر اساس انتخابات كليساي مقدس كه در تاريخ 27 اكتبر 1999 در اچميادزين (Echmiatsin) برگزار گرديد اسقف گارگين نرسسيان به عنوان اسقف اعظم در ارمنستان برگزيده شد.
وی در 4 نوامبر 2014 (13 آبان 93) به مدت 8 سال به عنوان رئیس شورای جهانی کلیساها انتخاب شد.
در این دیدار پس از سلام و علیک و احوالپرسی گرم، صمیمانه و تعارفات معمول با اذعان اينكه گفت‌وگوی دینی حائز اهمیت و بخشی از زندگی رهبران معنوی ارامنه است، گفت: توسعه گفت‌وگوی دینی منجر به توقف جنگ می‌شود تا جنگجویان به اهداف خود نائل نشوند. برای ما بسیار سخت است که ببینیم افراد یک کشور که باید برای سازندگی کشورشان کنار هم باشند، در مقابل یکدیگر هستند و با هم جنگ می‌کنند.
هم‌اكنون، وضع منطقه خاورمیانه بسيار نگران‌کننده است؛ با توجه به این وضعیت، بحث تحقق گفت‌وگوی دینی تأثيرگذار است؛ زيرا راه حل مشکلات منطقه و جهان خواهد بود.
او گفت که طی سال جاری، پاپ رُم به ارمنستان سفر می‌كند كه در اين راستا، اجلاس مهمی برگزار می‌كنيم و در نظر داريم به زودی تعدادی از دانش‌آموختگان مسیحی خود را برای آشنایی با اسلام به ایران اعزام كنيم.
بنده نیز بر این مهم اشاره نمودم که جمهوری اسلامی ایران بیش از 30 سال است که به موضوع گفتگوی ادیان با بسیاری از ادیان و کلیساهای جهان مشغول می باشد.
از نکاتی که تعجب هیات ما را بر انگیخت این بود که پرسیدم چند نفر طلبه در حال تحصیل هستند که کشیش همراهمان گفت فقط یکصد وسی نفر که البته رقم بسیار کمی است.

پس از پایان دیدار، از کلیسای جامع اچمیازدین که براساس گفته های راهنمای کلیسا، قدمتی 1700 ساله داشته و از جمله قدیمی ترین کلیساهای جهان می باشد بازدید نمودیم، از جمله شگفتی های این کلیسا اینکه بر بالای سر در اصلی این کلیسا عکسی از شاه اسماعیل صفوی بصورتی بسیار زیبا تراشیده شده و در قسمت اصلی سردر کلیسا خود نمایی می کرد. درباره این تصویر از شاه عباس صفوی توضیح دادند " وقتیکه لشکریان شاه عباس، کل منطقه را به تصرف خود در آورده بود، به سفارش و راهنمایی یکی از اسقف ها تصویر شاه اسماعیل را بر سر در کلیسای جامع تراشیدند تا هیچ امیر و فرماندهی از لشکریان شاه عباس، به احترام این تصویر جرات خراب کردن کلیسا و یا جسارت به این محل را پیدا نکند".
همراهی جناب آقای اصغر فارسی که خود از کارشناسان منطقه قفقاز وآسیای مرکزی است لطف این سفر را افزون کرده بود. جناب آقای سجادی سفیر کشورمان نیز با دلسوزی تمام علاقه مند است روابط سیاسی و فرهنگی دو کشور توسعه یابد که البته در این راه نهایت تلاش خود را به کار گرفته است. کوشش های رایزن فرهنگی کشورمان نیز بسیار پر ثمر بوده است.
در آخرین روز سفر به ارمنستان، یکشنبه ساعات11:15 قبل از ظهر با بدرقه رسمی معاون وزیر فرهنگ، سفیر محترم و رایزن فرهنگی کشورمان با پرواز ماهان، ارمنستان را به طرف میهن اسلامی ترک نمودیم و در حالیکه از پنجره هواپیما کوه زیبای آرارات، بعد از چند روز هوای ابری و بارانی جلوه گری می نمود و هر لحظه با اوج گرفتن هواپیما از دیدگان ما محو می شد از ارمنستان خداحافطی نمودیم .

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 524357

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
9 + 3 =