این فیلمساز که پیش از این علاقه خود را به فیلمسازی در حوزه جنگ نشان داده است، درباره آزادی عمل هنرمندان برای پرداختن به شخصیتها و موقعیتهای واقعی جنگ گفت: «وقتی روی چنین موضوعاتی کار میکنیم، در وهلهی اول باید ببینیم هدفمان چیست. من معتقدم آدمهای جنگ نیازی ندارند ما دربارهشان حرف بزنیم. آنها جایگاه خاصی دارند و حالا هم جایشان خوب است، همچنان که در دوره حیاتشان هم آدمهایی نبودند که به دنیا و مظاهر آن چسبیده باشند به همین دلیل فکر میکنم ما نیاز داریم از آنها بگوییم نه اینکه آنها چنین نیازی داشت باشند.»
کارگردان «مزار شریف» اضافه کرد: «اگر جامعه ما نیازمند پرداختن به این آدمها باشد، حتما باید تصویری واقعی از آنان ارائه دهیم و قصههای شخصیتمحور بنویسیم. وقتی این شخصیتها در موقعیتهای مختلف واکنشهای گوناگون داشته باشند، جذاب میشوند بنابراین خیلی مهم است در آثارمان همه زوایای این آدمها را نشان دهیم.»
وی با اشاره به پژوهشهایش درباره یکی از شخصیتهای زنده دوران جنگ افزود: «ایشان در آغاز میگفت ازدواج نکرده وعلاقهای هم به زنی نداشته است، اما وقتی بیشتر با یکدیگر گفتوگو کردیم، متوجه شدیم حتی همین آدمها هم خودشان را سانسور میکنند. گویی باور کردهاند ابعاد مشخصی دارند و دیگر ابعادشان برایشان پنهان و غیرقابل باور است.»
برزیده در عین حال خاطرنشان کرد: «البته طبیعی است که آنها مبارز بودند و شاید خیلی فرصتی برای مقولاتی مانند عشق و زن نداشتند، اما به هر حال انسان هستند و هر انسانی حتی ممکن است دچار لغزش و گناه شود. اتفاقا ویژگی مهم این افراد این است که میتوانند بر این ضعفها غلبه کنند.»
وی ادامه داد: «هر آدم سالمی لذتهای دنیا را دوست دارد و آدمهای جنگ هم از این قاعده مستثنی نیستند، اما ما به شکل بیمارگونهای شخصیتهای جنگ و انقلاب را مطرح میکنیم و تصویری از آنها ارائه میدهیم که کاملا با واقعیتشان فاصله دارد در حالیکه اگر جامعه ما نیازمند طرح این آدمهاست، باید تصویری واقعی از آنها ارائه دهیم تا تاثیرگذار باشد.»
این کارگردان در واکنش به این پرسش که چقدر چنین ظرفیتی در جامعه ما وجود دارد؟ ابراز تاسف کرد و پاسخ داد: «شرایط خیلی بد است. مثلا همینکه مجموعهای طنز درباره پزشکان ساخته شود و به سرعت با حجمی از واکنشها و اعتراضات عجیب روبرو میشود. وقتی این نوع برخوردها از سوی قشر تحصیلکرده اتفاق میافتد، چگونه میتوانیم نگاه واقع بینانه داشته باشیم؟»
برزیده افزود: «تقدسی که در اطراف شخصیتهای جنگ به وجود آمده، از سوی متولیان فرهنگی است نه خانوادههای آنها. متولیان شرایطی ایجاد کردهاند که حتی خود خانواده آن اشخاص هم شخصیت انسانی آن فرد فراموششان شده، در حالی که پرداختن به وجوه انسانی چنین شخصیتهایی اصلا بد نیست، اما از آنجاکه برای ساخت فیلم درباره قهرمانان و اسطورههای جنگ، باید با متولیان فرهنگی وارد مذاکره شویم، دچار مشکل و محدودیت خواهیم شد.»
وی با اشاره به تعریف درام اضافه کرد: «درام برخلاف رویه معمول شکل میگیرد. مثلا با همه قداستی که برای شخصیت «پدر» قائلیم، اگر به عنوان نویسنده نتوانیم تخیل کنیم که پدرمان میتواند قاتل باشد، نمیتوانیم فیلمنامه بنویسیم.»
کارگردان «دکل» گفت: «گاهی برای جلب مخاطب، به بازیهایی در کار فرهنگی دست میزنیم و بعد میبینیم اولین کسانی که گول میخورند، متولیان فرهنگی هستند. به همین دلیل است که ارائه چهره واقعی بچههای جنگ گاه با واکنش آنها روبهرو میشود. متاسفانه آنان حاضر نیستند دلایل ما را بشنوند. در صورتی که بدون گوش دادن به سخنان و دیدگاههای یکدیگر، جلوی فرآیند پرسشگری را میگیریم اما در این فرآیند است که آدمها شریک ما میشوند و با اثرمان ارتباط برقرار میکنند نه اینکه ما گوینده صرف باشیم و آنها شنونده صرف.»
برزیده تاکید کرد: «اگر بدرستی شخصیتهای جنگ را تصویر کنیم، مردم عادی بخوبی با آنان ارتباط برقرار میکنند، اما مسوولان دچار مشکل میشوند و چون آنها در ساخت این آثار موثر هستند، ما را دچار محدودیت میکنند، در حالی که حتی در خارج از کشور نیز نسبت به بچههای جنگ احترام قائل هستند و در تکریم آنها تمام قد میایستند که خود من بارها و بارها شاهد این احترامها بودهام.»
این کارگردان ابراز تاسف کرد: «دزدان کاملا شناخته شده کشور که پول میدزدند، جنگ را هم به خود منتسب میکنند. فیلمسازی هم که دنبال دکان است، فیلم ضعیفی میسازد و با سانسور بخشهای واقعی از بچههای جنگ، به این بچهها لطمه میزند. در حالی که آنها بسیار دوستداشتنی و کمیاب هستند.»
وی ادامه داد: «بنابراین هر دو طرف مقصرند؛ هم مدعیان دروغین و متعصب، زیرا با حذف بخشهای حقیقی از بچههای جنگ، آنها را شبیه خود میکنند و از آنها شخصیتهایی غیر جذاب ارائه می دهند و از سوی دیگر روشنفکرانی که این تصویر را باور میکنند و به آن تن میدهند، نیز از کارکردن درباره جنگ دوری میکنند. پس هر دو طرف به یک اندازه مقصرند و قربانی این وضعیت، آدمهایی هستند که صادقانه در جنگ شرکت داشتهاند.»
حسن برزیده در ادامه درباره تازهترین فعالیتهای خود گفت: «دو فیلمنامه دارم که یکی از آنها با نام «آریو» موضوعی اجتماعی با فضای روزهای اول جنگ دارد و فیلمنامه دیگر نیز با نام موقت «سه تاک» اثری سیاسی، خانوادگی و اجتماعی است، اما از آنجایی که شخصیتهای آن سیاسی هستند، میتوان آن را بیشتر اثری سیاسی دانست.»
این کارگردان اضافه کرد: «همچنان بر هر دو فیلمنامه کار میکنم. فیلمنامه اول آماده است، اما اولویتم ساخت فیلمنامه دوم است. به هرحال امیدوارم سرمایهگذاری پیدا شود تا بتوانم این فیلم را بسازم.»
برزیده درباره احتمال اکران این فیلم در جشنواره فجر امسال توضیح داد: «به این موضوع علاقهمند هستم اما اگر تا شهریور و مهر فیلمام را کلید نزنم، نمیتوانم آن را به جشنواره برسانم.»
5757
نظر شما