۰ نفر
۲ مهر ۱۳۹۵ - ۰۵:۱۴

علت توجه زیاد به مولوی در جهان معاصر چیست؟

قبل از مولوی، خیام مورد توجه بسیار غربیان بود در حالیکه خیام تعدادی رباعی بیشتر ندارد، هرچند که همین رباعیات عظمت فکری او را نشان می‎دهند.

اما قرن اخیر بیشتر قرن مولانا است. بارکس، ترجمه انگلیسی رینولد نیکلسون را به زبان شعریِ زیبا برگردانده است که تا دوسال پیش حدود پانصد هزار نسخه از آن به فروش رفته است، یعنی بیشتر از فروش اشعار شاعران غربی نظیر شکسپیر و دیگر شاعران مهم اروپایی. اگر بخواهیم علت این مسئله را بیان کنیم، باید بگوییم مولانا از بزرگترین اندیشمندانی است که معارف و حقایق الهی را به زبان شعر بیان کرده، کاری که در تاریخ یگانه بوده است.

کمتر کسی را سراغ داریم که از آغاز، داستانش، داستان انسان باشد انسانی که به عالم هبوط کرده و در جستجوی حقیقت الهی است، او همان نی است که به زبان رمز و راز حقیقت هستی و وجود را می‎جوید.
مثنوی که چکیده حقایق وحی است به زیباترین شکل این حقایق را بیان کرده است. بنابراین باید توجه داشت ما در جهان اسلام کسی را که این چنین باشد کم داریم. هر چند می‏توان گفت همان چیزهایی که ابن‏عربی به نثر گفته، مولوی به نظم کشیده است اما مولانا با زبان ایجاز سخن گفته است و یک بیت از اشعار او را می‏توان در یک کتاب تفسیر کرد.

مولانا، حقیقت وجود انسان، حقیقت وجود عالم و ارتباط انسان با خدا و هستی را در قالب رمز و شعر بیان کرده است و سفره و خوان گسترده‏ای پهن کرده که هم عارفان بزرگ و هم عوام می‏توانند از آن بهره ببرند، این است رمز موفقیت و توجه زیاد جهان معاصر به مولوی.
انسان امروز تشنه حقیقت است. او حقیقت را گم کرده و دیگر نمی‏تواند آن را در فلسفه و علم جدید پیدا کند. انسان برای حقیقت آفریده شده است اما نه حقیقت نسبی، بلکه حقیقت مطلق و اگر آن را نجوید و نیابد مانند پسته‏ای بی مغز خواهد بود که بی‏هدف و عبث می‎شود. اما اگر کسی آن را بی‏پوسته و بی‏پرده کشف کند به آن ارج می‏نهد، یعنی همان کاری که مولانا در مثنوی انجام داده است. علت توجه به مولانا نیز همین است، انسان امروزی به کمک مولانا می‏تواند به حقایق راه پیدا کند و به پیام انبیای الهی، حکما و عرفا گوش بسپارد و در مثنوی معنوی مولوی، منطق و زبان حقیقت و هستی مطلق را بیابد.

امروز وجوهی از اندیشه مولوی می‏تواند در مواجهه با بحران هویت معاصر به کار ‎آید. همه ابعاد اندیشه مولوی مفید است. اگر کسی به دنبال خودشناسی، خداشناسی و شناخت مبدأ و معاد است، مولانا بهترین راه است. حتی اگر انسان بخواهد خوب زندگی کند و به شناخت زندگی روزمره نائل شود باز مولوی بهترین کسی است که می‏توان به او مراجعه کرد.

حتی سیاستمداران هم می‏توانند از اندیشه‏های مولوی در کار خود استفاده کنند. به ویژه آنگاه که سرنوشت امتها و دولتها مورد بحث قرار می‏گیرد مولوی درسهای زیادی برای حکومت کردن به ما می‏دهد، درسهایی که گاه به صورت تک بیت آمده است.
حکمای قدیم ما مثل ملاصدرا به مثنوی مولوی بسیار توجه و به آن استناد می‏کرده‏اند. اندیشه مولانا انسان را به تأمل وا می‏دارد و افقهای جدیدی از فکر، معنویت و الهیات پیش روی ما می‏گشاید.

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 582234

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
6 + 11 =