مدیترانه شرقی، چالش روسی

موضوع اصلی که ذهن بسیاری از تحلیل گران را به خود مشغول کرده این است" چگونه سنت رویارویی های 7 دهه اخیرمسکوو واشنگتن که همواره تحت تاثیر شرایط دفاعی در 2حوزه اروپا و آتلانتیک بوده، با چرخشی عملیاتی و خطرناک تر به سوی خاورمیانه سوق پیدا کرده است. سوریه احتمالا اولین نقطه عملیاتی و نه آخرین آن خواهد بود.

تاکید روز گذشته ولادیمیر پوتین بر ادامه عملیات نظامی در سوریه به ویژه در شرق حلب به خودی خود خبر تازه یی نبود . اما این اعلام وی که کشورش تا مدتی نامعلوم در سوریه باقی خواهند ماند همه طرف های درگیر در بحران سوریه را دروضعیتی که انتظارش را نداشتند قرار داده است.پوتین قبلا گفته بود اقدامات نظامی تا زمان نابودی مخالفان مسلح آقای اسد ادامه خواهد یافت،اما اینک  صریح به طرف های خود رسما اعلام می کند "بیش از آنچه به اسد مربوط می شود، امروز مستقیما با روسیه و منافع این کشور در منطقه روبرو هستند". این پیام روشن از یک سو و انتشار اخباری از منابع داخلی پنتاگون مبنی بر آمادگی این هفته رئیس جمهور اوباما برای بررسی انجام عملیات نظامی در سوریه از سوی دیگر،باعث شده برخی ناظران بین المللی از وقوع یک رویارویی مستقیم نظامی میان ایالات متحده و روسیه ابراز نگرانی کنند.
رویارویی مسکو و واشنگتن با تکیه به قدرت و تهدید نظامی آنهم برسر سوریه و در منطقه خاورمیانه موضوعی ست که تحلیل نهایی در باره نیات طرفین را قدری مشکل کرده. اصرار مسکو بر دفاع از منافعش در سوریه که بیانگر استراتژی فراتر ازحمایت ازشخص بشار اسد است، نکته یی نبود که نه ایالات متحده و نه حتی هم پیمانان ناتواز آن بی اطلاع باشند.در واقع بحث صرفا بر سر تشدید اقدامات روس ها در سوریه نیست .بلکه موضوع اصلی که ذهن بسیاری از تحلیل گران نظامی و سیاسی را به خود مشغول کرده این است  ""چگونه  سنت رویارویی های 7 دهه اخیرمسکوو واشنگتن که همواره تحت تاثیر شرایط دفاعی در 2حوزه اروپا و آتلانتیک بوده، با چرخشی عملیاتی و خطرناک تر به سوی خاورمیانه سوق پیدا کرده است که  سوریه احتمالا اولین نقطه عملیاتی  و نه آخرین آن خواهد بود؟"".
از طرفی با نگاهی محدود ،شرایط کنونی آنقدر مبهم و بهم ریخته است که هرگونه محاسبه می تواند با ضریب خطای بالایی همراه باشد.نه صرفا به این دلیل که تحلیل اقدامات و رفتار های ایالات متحده آنهم در شرایطی که در اوج نابسامانی و بی سیاستی قرار دارد مشکل شده.بلکه عمدتا به این اعتبار که شناخت از کارنامه قدیمی دیپلماسی روس ها در خاورمیانه ؛صرف نظر از سرخ یا صورتی بودن آنها؛ تا حد زیادی وجود یک سیاست پایدار و دائمی را برای ما با تردید روبرو می کند. به هر حال از دید بسیاری رهبران خاورمیانه بخشی از مشکلات کنونی منطقه ناشی از بحران ها و جنگ های اعراب و اسرائیل به دلیل سیاست هایی رهبران کرملین است که در زمان خود موجبات جدایی آنها از روسیه را فراهم آورد.مصر، سودان و تونس تنها 3 نمومنه بارز هستند. حال مسکو تحت تاثیر وقایع سوریه و کدام نگرانی از آینده خاورمیانه اینچنین برق نیش پولادین خودرا نشان می دهد؟ با نگاه به آینده باید برای این سوال پاسخی پیدا کرد.
فکر می کنم مشکل اصلی از آنجا شروع شد که ایالات متحده ورهبران غربی اولا،تحت تاثیر تحریم های گسترده اقتصادی علیه روسیه ناشی از بحران اوکراین،برداشت اشتباهی ازتوان سیاسی و نگرانی های امنیتی روسیه کردند.ثانیا ، در ورای تحولات داخلی جهان عرب موسوم به بهار عربی، استراتژی حذف روسیه از خاورمیانه را در پیش گرفتند.البته اگر این سیاست ماورائی در محدوده رقابت های شناخته شده ایالات متحده و روسیه(در چارچوب همان سیاست های رقابت جنگ سرد) تعریف و به نوعی حل وفصل می شد شاید امروز با خاورمیانه متفاوت تری مواجه بودیم. اما به ویژه جنگ داخلی لیبی وفرو ریزی دژ روسیه در جنوب مدیترانه، کرملین را متقاعد کرد دومینوی ریزش ضد روسی با حرکت به سوی مدیترانه شرقی و جنوب اروپادر حال تکمیل شدن است.
یک تحلیل گر وروزنامه نگار روس امور اعراب مقیم بروکسل که ترجیح می دهد خود را اولگ معرفی کند می گوید" تجربه لیبی درسی بد اما بیدار کننده به روسیه داد. نقطه مقابل این حرف البته این است  اگر مسکو تجربه امروز را داشت طرابلس همچنان در جرگه متحدان قسم خورده او باقی مانده بود. چه با قذافی یا بدون او".
اکنون با این دو نگاه یا به هر دلیل دیگر، مسکو ظاهرا نشان داده آماده فرو بردن چاقو تا انتهای قالب کره سوریه است.البته استقرار دائمی در دو پایگاه نظامی حمید در لاذقیه و طرطوس متعلق به سوریه یک حرف است و استراتژی نهایی روسیه در مدیترانه شرقی(جنوب حوزه امنیتی ناتو)و خاورمیانه حرفی دیگر. به هر صورت و از دید نظامی  اقدام روسیه امر غیر منتظره یی نبود و امروز از جنبه سیاسی در مذاکرات 5جانبه روز شنبه( 15 اکتبر) سوئیس به کرملین دست بالاتری خواهد داد.اما موضوع اصلی این است که برای حل بحران، اگر اثباتا طرف های منازعه به هر دلیل با موضوع کنار بیایند، از نگاه طرف مقابل مابه ازای این کنار آمدن در یک افق استراتژیک چیست؟ و بر سر چه چیزی و چه کسی چگونه توافق خواهد شد؟. سوال سختی ست. اما بالاخره باید برای آن پاسخی پیدا کرد.
matinmos@gmail.com

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 590037

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
8 + 10 =