۰ نفر
۱۰ دی ۱۳۹۵ - ۰۷:۰۱
طنز | گوسفندها رو بفروش و بیا

یک شغل سیاسی تمام‌وقت است؛ حقوق ندارد، ولی مزایایش خوب است.


با سلام خدمت آقامجيد گل، پسرعموي عزيزم
اگر از احوالات اين جانب خواسته باشی، بحمدالله سلامتي حاصل است و ملالی نيست جز دوری از روی ماه شما و الباقی اقوام و آشنايان.

ببخش كه دير نامه می‌نويسم. من هميشه به ياد همه هستم، ولی چه كنم كه اين‌جا خيلی گرفتارم و دستم بند می‌باشد.
روزهای اول كه به تهران آمدم، خيلی سخت گذشت. اين‌جا خيلی بزرگ و شلوغ و هركی هركي می‌باشد. گرانی است و موتور و ماشين و زن‌های يك‌جوری كه آدم تا می‌بيندشان يك‌جوری می‌شود و پسرهای كه بلانسبت موهای‌شان بلند و زنانه است، زيادند. سگ هم دارند. سگ‌شان را هم سوار ماشين می‌كنند. نه از آن سگ‌های گله خودمان، يك سگ‌هایی كه قد گربه‌اند، خب سگی كه قد گربه است به چه درد می‌خورد؟

پول‌هايم زود تمام شد. همه‌اش فلافل می‌خوردم. تا اين كه يك روز جلوی فلافلی، مجيد پسر مش‌صفرعلی را ديدم كه موتور داشت. با يكی از رفقايش بود. خيلي شاد شدم. نمی‌دانی چقدر انسان شاد می‌گردد وقتي توی غربت آشنا می‌بيند. احوال‌پرسی كرديم. فهميد بی‌كارم. گفت «بيا پيش خودم كار كن.» گفتم «چه كاره‌ای؟» گفت «جزو اقشار گونانون دلسوختۀ اجتماعم». گفتم «یعنی چی؟» گفت «اين يك شغل سياسی تمام‌وقت است. حقوق ندارد ولی مزايايش خوب است.»

خلاصه رفتيم سر كار. صبح‌ها با يك آقایی می‌رويم دانشگاه. می‌گويند آن آقا دكتر است، ولی يك آمپول ساده هم بلد نيست بزند به ماتحت مريض. من نمی‌دانم چرا دكترهای تهران اين‌جوری‌اند. می‌گويد من دكتر استراتژيك دكترين سياسی نمی‌دونم چی‌چی‌ام. خلاصه او می‌رود پشت تريبون داد می‌زند و عرق می‌كند. ما هم هر وقت پسر مش‌صفرعلی دست می‌زند، دست می‌زنيم. هر وقت تكبير می‌گويد، می‌گوييم. هر وقت شعار می‌دهد، شعار می‌دهيم. بعد هم يك مقدار به دانشجوها فحش می‌دهيم و می‌رويم ناهار. بعدش می‌رويم جلسه. يك چيزهایی می‌گويند كه مجيد به آنها می‌گويد خط و ربط. عصرها هم يا كنسرت به‌هم می‌زنيم، يا تجمع می‌كنيم يا می‌رويم يك جاهایی به سخنران‌های ديگر فحش می‌دهيم و داد می‌كشيم. شب‌ها جلوی مجلس می‌خوابيم كه بهش می‌گويند تحصن. يك آقاي نماينده‌ای هست كه خدا خيرش بدهد. چلوكباب برگ می‌آورد با گوجه و كوبيده اضافه و پياز و دوغ كه بخوريم و قوت بگيريم. بعد هم به يك چيزی اعتراض می‌كنيم به نام «برجان» يا «برجام» (يك همچين چيزي) كه گويا مال يك آقایی هست به نام «ظريف» و خارج و دشمن.

خلاصه كه خيلی با دشمن مبارزه می‌كنيم. می‌رويم داد می‌زنيم و مهر و تسبيح و چيزهای ديگر پرت می‌كنيم. البته من هنوز نشانه‌گيری‌ام خوب نيست و هی می‌خورد به تريبون. پسر صفرعلی گفته بايد بيشتر تمرين كنم تا ان‌شاءالله با مُهر بزنم به چشم دشمن.

پسر صفرعلی می‌گويد حالا سرمان خلوت است. نزديك انتخابات بايد خيلی بیشتر داد بكشيم و عرق كنيم و چيز پرت كنيم و فحش بدهيم به آن كه مال ظريف است و كفن بپوشيم و دشمن را له بنماييم و براي آقاي دكتر تكبير بفرستيم و اينها. خلاصه وقت سر خاراندن هم نخواهيم داشت.

تهران كار زياد است. تو هم بيا. گوسفندها را به يكی بسپار و بيا. پسر مش‌صفرعلی گفته اگر پيروز بشويم، ‌مدير می‌شود و يك دكل نفتي می‌دهند ببريم بفروشيم و پولدار شويم. شغل خوبي است فقط به خاطر داد زدن آدم هميشه گلويش درد می‌گيرد و صدايش خروسكي می‌شود، ولی ارزشش را دارد.
والسلام

 

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید.
کد خبر 617020

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
1 + 5 =

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 21
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • ایرانی هستم A1 ۰۷:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    53 11
    آفرین،زیبا بود و نیشدار.
    • بی نام A1 ۲۱:۳۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۶
      1 2
      ایس برگ موقع فروش گوسفندا یادت به شکیبا میگفتی که بلیط تهرون از کجا بخریم حالا که گوسفندارو فروختیم خوب این اقا هم از این همه شغل این و انتخاب کرده تو رفتی سواد یاد گرفتی {خواندن و نوشتن نه سواد فهمیدن که این دو مقوله از هم جداست} و شغل دیگه ای داری نباید به شغل این اقا توهین کنی ماهمه مون گوسفند فروخته ایم به اینجا رسیدیم ای کاش گوسفندامونو گرگا تیکه پاره میکردن قبل از ااینکه ما با پول اون همدیگه رو تیکه و پاره کنیم راستی چه سنخیتی داریم با گرگا انشالله که نداشته باشیم
  • بی نام IR ۰۷:۲۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    37 59
    همه روستاییا و چوپونا تک تکشون و بلا استثنا شرفشون بیشتر از امثال شماهاست که پول میگیرید تا متن سیاسی بنویسید. اونا از اول نون بازوشونو خوردن نه مثل امثال شماها مجیزه گوی حزب چپ و راست باشن برا خوردن نون
  • امير ۰۷:۳۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    19 6
    چه عجب اقاي شكيبا دست به قلم شدين! مثل هميشه جالب بود و البته رقيقش نموده بودين جهت پرش از مانع سانسور والا اش بيش از اين حرفها شور است!
  • امیر A1 ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    21 10
    عالی. بهتر از این نمی شد نوشت
  • حق گو IR ۰۷:۵۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    26 1
    دکترای استراتژیک دکترینال امنیت بدون مرز هستند ایشان.
  • بی نام A1 ۰۸:۰۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    20 2
    دمت گرم. حمله گازانبری را فراموش کردی.
  • بی نام A1 ۰۸:۱۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    14 2
    بسیار درست و منطقی و زیبا اما چه کنیم که افاقه نکرد
  • حسین IR ۰۹:۱۳ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    22 39
    توهین محض به روستاییان عزیز جز این هیچ چیز دیگری نیست/ به عنوان یک مخاطب کارهای این نویسنده طنز دیدم نسبت به شهرام شکیبا عوض شد/حیف حیف
  • بی نام IR ۰۹:۵۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    13 3
    چرا بیاد دلار شده ۴۲۰۰ تو پسابرجام و تورم زیر ده ده درصد کیلویی ۵۰ تومن نون تو گوسفنده چرا بیاد
    • بی نام A1 ۲۱:۲۸ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۶
      0 0
      عزیزم قصه گرونی دلار زمانی میخوردی که از هشتصد تومان شدسه هزارو هشتصدتومان البته شما اون زمونارو یادتون نیست سن تون قد نمیده ولی ما یادمون که ی اقایی گفت شما اونقدر قطع نامه بدین تا قطعنامه دانتان پاره بشه و شما هم هورا کشیدید الان چرا بفکر رفع این قطع نامه هاو تحریم ها افتادین و.....بی خیال
  • امير معين A1 ۱۲:۱۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    15 7
    كيف كردم ،حال امدم،جيگرم خنك شد،مرحبا اقاي شكيبا
  • اشكان NL ۱۳:۴۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    14 19
    شما بايد خجالت بكشيد كه اسم اينرا طنز ميگذاريد.
  • بی نام A1 ۱۴:۲۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    11 7
    درود برتو اقای شکیب واقا در قالب طنز واقعیات را بیان میکنی امروز برجان یعنی همان برنان که نان دلواپسان دران است
  • ایراندخت IR ۱۵:۰۰ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    25 15
    به نظر شما مسخره کردن روستاییان ونفهم دانستن آنها خیلی خنده دار هست این که چون روستایی هستند پس لزوما از مسایل سیاسی بی خبر هستند متاسفم از این دیدگاه سخیف
  • بی نام IR ۱۵:۰۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    15 8
    عالیییی
  • جان جدت بچاپ A1 ۱۵:۱۴ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    22 3
    والا ما با شما وامثال شما چکنیم که یکروز با مایید ویکروز دیگر میروید در رسانه ی میلی ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
  • بی نام A1 ۱۸:۲۲ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۰
    7 4
    انتخاب سوژه برای بیان موضوع اصلی کمی قدیمی است و برای موقعیت امروز چندان طنازانه به نظر نمی رسد.
  • مهرداد US ۰۶:۳۵ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
    5 3
    اگه راست میگید بگو کی میخوای برگردی
  • بی نام GB ۱۱:۲۷ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۱
    10 10
    این هم طنز تلخی است که بعضی ها تخصصشان این شده که در هر طنزی بگردند و گروهی را پیدا کنند که به گفته آنها طنز به آنها توهین کرده است.
  • امیر US ۱۲:۱۶ - ۱۳۹۵/۱۰/۱۵
    1 0
    آقا ما که جد اندر جد دهاتی بودیم و هستیم. اما فقط کافیه یک جو انصاف و البته قوه تحلیل داشته باشی که بدونی اینا فحش نیست. اگر توی ده زندگی کردید و با مرام اونها اشنایی داشته باشید خیلی چیزا دستتون میاد. نه اینکه آدمهای بدی باشن. خیلی هم خوبن. مشکل از نا آگاهی هست . اینکه فرق دوست و دشمن یا خوب و بد رو اصلا نمیفهمن. متاسفانه اکثرا اخلاقیات هم معنی نداره براشون یا شاید هم باد نیستن در لفافه زیبا بپیچونن بی اخلاقی ها رو